دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
12 آبان 1399 - 21:20

تکاپوی غرب برای فرار از رسوایی بزرگ یمن با محور ایران‌هراسی

روند تحولات یمن نشان می‌دهد که ائتلاف عربی، عبری و غربی در نهایت گزینه‌ای جز تسلیم شدن در برابر مقاومت ملت یمن ندارد و تبلیغات منفی آنها علیه ایران نیز نمی‌تواند بر رسوایی‌ حقوق بشری و نظامی آنها سرپوش بگذارد و ترک منطقه تنها راه غرب برای فرار از باتلاق‌های افغانستان، عراق، سوریه و یمن خواهد بود.
کد خبر : 527805
1.jpg

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، کشورهای غربی که همواره در حمایت از جنایات غربی ـ عربی علیه ملت یمن به دنبال انحراف افکار عمومی جهان از درد و رنج مردم این سرزمین و جنایت‌های گسترده ائتلاف سعودی ـ اماراتی علیه آن‌ها بوده‌اند، طی روزهای اخیر مواضع قابل‌تأملی را در قبال این کشور مطرح کرده‌اند.


«جیمز کلیفرلی» وزیر مشاور دولت بریتانیا در امور غرب آسیا، ضمن بیان سخنانی علیه ایران درباره تحولات یمن گفته؛ زمان حل بحران یمن از طریق مذاکره و دیپلماسی فرا رسیده است!


او افزوده است: انگلیس بسیار صریح و شفاف بوده است، فعالیت‌هایی که به منظور دستیابی به سلاح اتمی است، امری غیرقابل قبول است، اما اگر ایران بتواند آمادگی خود را نشان دهد که یک همسایه خوب و نیز یک طرف مؤثر و مسئولیت‌پذیر در صحنه بین‌المللی است، از آن استقبال خواهد شد.


این مواضع تهدیدآمیز و البته با چاشنی مذاکره در حالی مطرح می‌شود که از ابتدای تجاوز نیروهای ائتلاف به یمن، لندن خوشحال از پیدا شدن بازاری دیگر برای سلاح‌های خود، با تمام توان اقدام به حمایت تسلیحاتی از رژیم سعودی و امارات کرده و هیچ‌گاه حاضر به توقف فروش سلاح نشد.


سه روز پیش نیز «جان ابیزید» سفیر آمریکا در عربستان سعودی مدعی شد که مداخله ایران در یمن مانعی در مسیر صلح شده است!


همچنین پمپئو وزیر خارجه آمریکا ضمن تکرار اتهامات خود علیه جنبش انصارالله یمن، از آن خواست به همکاری با ایران خاتمه دهد! «مایک پمپئو» با تکرار ادعاهای همیشگی علیه جنبش «انصارالله یمن»، پاسخ‌های نظامی به حملات رژیم سعودی را محکوم کرد.


حال این سؤال مطرح است که چرا چنین مواضعی از سوی سران انگلیس و آمریکا مطرح شده و چه اهدافی در ورای آن پنهان است؟ در پاسخ به این پرسش چند نکته قابل توجه است:


نخست آنکه؛ کشورهای غربی از سوی افکار عمومی خود به دلیل فروش تسلیحات به رژیم سعودی و امارات و مشارکت در کشتار مردم یمن تحت فشار هستند. بر این اساس می‌توان گفت که آن‌ها با ادعای نخ‌نما شده مقابله با دخالت‌های ایران در مسائل داخلی کشورهای عربی مانند یمن به دنبال توجیه فروش تسلیحات به این کشورها و مشارکت در کشتار ملت یمن هستند.


آن‌ها همچنین با القاء تهدید بودن ایران سعی دارند تا یمن را یکی از مراکز هم‌پوشانی رژیم‌های عربی و رژیم صهیونیستی معرفی کرده و توجیه‌گر خیانت ارتجاع عربی به فلسطین، جهان عرب، جهان اسلام و منطقه باشند.


دوم آنکه؛ کشورهای غربی در حالی ادعای لزوم پایان آنچه مداخلات منطقه‌ای ایران در منطقه می‌خوانند را مطرح کرده و حتی سعی دارند تا اجرای برجام را نیز به این ادعا گره بزنند که در عمل و واقعیت اذعان دارند که هیچ تحولی در منطقه بدون حضور ایران روی نخواهد داد. در حوزه مبارزه با تروریسم نیز جهانیان اذعان دارند که اگر ایران نبود داعش کل منطقه و حتی جهان را فرا گرفته بود.


بر این اساس؛ پس از نزدیک به 6 سال از تجاوز جنایت‌کارانه به یمن نه تنها اهدافشان محقق نشده بلکه مقاومت یمن رسوایی بزرگی را برای آنان رقم زده است لذا با طرح مباحث انحرافی درباره ایران به دنبال راه فراری از این باتلاق هستند و با القاء جنگ نیابتی در یمن می‌خواهند شکست ائتلافی از ده‌ها کشور عربی و غربی و رژیم صهیونیستی در برابر ملتی که به اذعان سازمان ملل 20 میلیون نفر از جمعیت 30 میلیونی آن در فقر و بحران معیشتی به سر می‌برند را از دید افکار عمومی جهان پنهان سازند.


سوم آنکه؛ غرب در حالی ایران را متهم به رفتار بحران‌ساز در منطقه می‌کند که حقیقت ماجرا در حوزه میدانی بیانگر نقش سازنده ایران در تحقق ثبات و امنیت است. سفر اخیر عبدالله عبدالله رئیس شورای عالی مصالحه افغانستان به تهران با محوریت ایفای نقش ایران در تحقق صلح و آشتی ملی میان دولت مرکزی و طالبان، دیپلماسی فعال ایران برای حل بحران قره‌باغ و میانجی‌گری میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان که با سفر عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه به این کشورها و روسیه و ترکیه صورت گرفته، واهی بودن ادعاهای ایران هراسان را بیش از پیش آشکار می‌سازد.


بر این اساس می‌توان گفت که غرب با باز کردن پرونده یمن و ادعاهای نخ‌نما علیه ایران بر آن است تا نقش تأثیرگذار و کلیدی ایران در صلح و امنیت منطقه را وارونه نشان دهد.


چهارم آنکه؛ در آمریکا ترامپ در آستانه انتخابات وضعیت شکننده‌ای دارد. در انگلیس نیز بوریس جانسون نخست‌وزیر، به دلیل ناتوانی در حفاظت از مردم در برابر کرونا در مسیر برکناری از قدرت قرار گرفته است.


بر این اساس می‌توان گفت آن‌ها با جوسازی علیه ایران در یمن به دنبال حفظ حمایت لابی‌های عربی و صهیونیستی برای حفظ قدرت هستند. هم‌زمان آن‌ها از سیاست خوش‌خدمتی به سران ارتجاع عربی همچون امارات و سعودی، به دنبال سرکیسه کردن و فروش تسلیحات به آن‌ها هستند تا منافع لابی‌های تسلیحاتی و شرکت‌های چندملیتی را نیز تأمین و حمایت آن‌ها را نیز برای ادامه حضور در قدرت کسب نمایند.


البته نباید از این نکته غافل شد که از 27 مهرماه یعنی از زمان لغو تحریم‌های تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران بر اساس برجام و قطعنامه 2231، غرب با جوسازی‌های حاشیه‌ای نظیر پرونده یمن به دنبال کم‌رنگ‌سازی لغو این تحریم‌ها است تا همچنان سیاست تحریم را ادامه داده و مانع از رویکرد جهانی برای برخوردار شدن از توان تسلیحاتی و دفاعی ایران شود.


در جمع‌بندی نهایی از آنچه ذکر شد می‌توان گفت که هوچی‌گری آمریکا و انگلیس که با همراهی محافل رسانه‌ای و سیاسی محور عربی ـ صهیونیستی همراه است، بیش از آنکه برگرفته از قدرت آن‌ها باشد ناشی از شکست‌های سنگین آنان در برابر محور مقاومت به ویژه ملت یمن است که در کنار رسوایی حقوق بشری، رسوایی نظامی را نیز برای ائتلاف آن‌ها رقم زده است.


در همین حال غرب نقش‌آفرینی ایران در حل بحران‌ها و منازعات منطقه نظیر کمک به حل بحران افغانستان و قره‌باغ را مغایر با اهداف بحران‌ساز و ایران‌هراسانه خود می‌داند لذا به دنبال تحریف حقیقت است.


با تمام این تفاسیر روند تحولات یمن نشان می‌دهد که ائتلاف عربی، عبری و غربی در نهایت گزینه‌ای جز تسلیم شدن در برابر مقاومت ملت یمن ندارند و جوسازی‌ها و تبلیغات منفی آن‌ها علیه ایران نیز نمی‌تواند بر رسوایی‌ حقوق بشری و نظامی آن‌ها در این سرزمین سرپوش بگذارد، چرا که مقاومت نهادینه شده در منطقه پذیرای سلطه‌گری آن‌ها نخواهد بود و ترک منطقه تنها راه غرب برای فرار از باتلاق‌های افغانستان، عراق، سوریه و یمن خواهد بود.


منبع: نورنیوز


انتهای پیام/4129/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب