دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
30 شهريور 1399 - 00:12
عرفان‌پور در گفتگوی تفصیلی با آنا مطرح کرد؛

جریان شعر فارسی در دهه اخیر دچار انحراف «تقطیع محتوایی» شده است / روند «شعر شیعی» در چهار دهه پس از انقلاب

یک شاعر برجسته عنوان کرد: اعتقاد دارم جریان شعر فارسی به خصوص در حدود 15-10 سال اخیر بعضاً ‌دچار یک انحرافی شده است که من اسم آن انحراف را تقطیع محتوایی شعر و شاعر می‌گذارم.
کد خبر : 516029
BS0K3721.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، شعر عاشورایی و شعر هیئت بخش مهمی از شعر امروز زبان فارسی را به خود اختصاص می‌دهد و شاعران بسیاری در این حوزه طبع‌آزمایی کرده و آثار بسیاری را خلق کرده‌اند. در ایام عزاداری سیدالشهدا امام حسین (ع) در ماه‌های محرم و صفر میلاد عرفان‌پور در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا، به بررسی جریان شعر آیینی و عاشورایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی می‌پردازد.


عرفان‌پور که مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی است؛ به‌‌خاطر سرودن شعر در قالب‌های سنتی و به‌خصوص رباعی شهرت دارد. او تاکنون یکبار نامزد جایزه قلم زرین و برگزیده جشنواره شعر فجر بوده ‌است و در موضوعات مختلف از سروده‌هایی درباره اهل بیت (ع) تا شعرهای عاشقانه را در قالب‌های گوناگون از مداحی تا ترانه‌سرایی در کارنامه ادبی خود دارد.


در ادامه مشروح بخش اول گفتگوی تفصیلی میلاد عرفان‌پور با خبرگزاری آنا را می‌خوانید:


آنا: در ابتدای گفتگو از تعریف شعر آیینی شروع کنیم؛ چرا ترکیب «شاعر آیینی» و «شعر آیینی» را نامگذاری دقیق و جامعی نمی‌دانید؟


عرفان‌پور: مصداق و مفهوم «شعر آیینی» و «شاعر آیینی» طبیعتاً مطلوب و مورد نظر ما هم هست اما بحث ما در عنوان‌گذاری و وضع این کلمه بر این مفهوم است که در قاعده منطق، کلمه‌ای که اسم یک موضوع و عنوان یک مفهومی قرار می‌گیرد باید جامع و مانع باشد. به این معنی که همه اجزای خودش را دربر بگیرد و از ورود مصداق غیر هم جلوگیری کند. اما وقتی می‌گوییم «شعر آیینی»، آیین به معنای رسم و رسوم است و این رسم و رسوم ممکن است مرتبط با هر مذهب و هر دین دیگری هم باشد. یعنی از لحاظ منطقی شما اگر شعری در مورد آیین بودایی دیدید، آن را هم می‌توانید «شعر آیینی» بخوانید. پس در واقع این مانع از مصادیق غیر نیست. جامع و مانع باید باشد، یعنی از ورود مصادیق غیر جلوگیری کند که این اتفاق نمی‌افتد. از لحاظ لفظی، این لفظ بر آیین‌های دیگر هم صدق می‌کند.


اگر از این هم بگذریم، یعنی بگوییم که «آیین»، ما قبول کردیم که صرفاً منظورمان «آیین تشیع» است، باز شعر آیینی صرفاً آن شعری تلقی خواهد شد که مناسب مراسم‌ و آیین‌های تشیع باشد. یعنی شعری اگر مناسب خوانده شدن یا استفاده در مراسم‌ و هیئات نبود، دیگر آنجا آن شعر را شعر آیینی نمی‌توانیم تلقی کنیم. در حالی که خود قائلان به شعر آیینی و همه ماهایی که شعر آیینی به معنای واقعی و آن مفهومش را دوست داریم و ترویج می‌کنیم، معتقدیم که شعر آیینی فقط شعر مدح و مرثیه و فقط شعر هیئت نیست. شعر آیینی باید مفهوم خیلی گسترده‌تری داشته باشد و مثلاً شعر اخلاقی، شعر اجتماعی، شعر در همه موضوعات اگر رنگ و بو و موضع اهل بیت (علیهم‌السلام) در آن باشد و گفتمان تشیع در آن رعایت شده باشد، آن شعر در واقع شعر به اصطلاح آیینی است.


پس از آن جهت هم یک اشکال دومی بر این وضع عنوان وارد است. از این جهت، وگرنه اگر بخواهیم پیشنهاد دقیق‌تری داشته باشیم می‌شود تعبیر «شعر شیعی» را به جای شعر آیینی به کار گرفت که دقیقاً بر همان حوزه‌ای که اشاره می‌کند دلالت دارد و مشکلات شعر آیینی را ندارد.


البته شعر آیینی به اصطلاح رایج و متداول شده است و از این جهت ما خودمان هم گاهی از این عنوان استفاده می‌کنیم اما من پیشنهاد می‌کنم که اگر می‌خواهیم عنوان ما عنوانی دقیق‌تر و بجاتر و عنوانی باشد که از ورود مصادیق نامرتبط جلوگیری کند و همه موارد و مصداق‌های خودش را شامل شود، عنوان «شعر شیعی» می‌تواند عنوان دقیق‌تری باشد.


آنا: شاعرانی می‌گویند ما فقط مدح اهل بیت (ع) می‌گوییم و بس! یعنی از همین لحاظ هم خودشان را محدود می‌کنند. شاید همان شاعر اگر قدرت و توانمندی‌های شعری خود و یک‌سری فاکتورهای دیگر را تقویت کند می‌تواند یک شعر عاشقانه‌ای بگوید که مفید، درست و دقیق است. موافق چنین رویه‌ای از سوی شاعران هستید؟


عرفان‌پور: گروهی از شعرا هستند که بر اساس اعتقاد و جهان‌بینی خودشان، اسلام انقلابی را قبول ندارند. یعنی اسلام را آن‌گونه که اسلام ناب محمدی (ص) باید باشد و آن‌گونه که انقلاب اسلامی در پی آن است و مقابل ظلم ایستاده، اسلامی که عاشورا را صرفاً در ظلمی که به معصومی شده تعریف نمی‌کند و عاشورا را یک فرهنگ برای مقابله با ستم و ظلم می‌داند؛ این اسلام را قبول ندارند. طبیعتاً شاعرانی با این تفکر به دنبال شعری هستند که هم موضوع دینی و موضوع اهل بیت (علیهم‌السلام) را داشته باشد و هم از ورود به موضع‌گیری در هر گونه‌ای پرهیز کنند که سیاسی تلقی نشود.


گفتگو با میلاد عرفانپور شاعر


باور قلبی ما و باور بزرگان ما بر این است که خود عاشورا یک حرکت سیاسی بسیار جدی است و نهضت و قیام امام حسین(ع) یک قیام کاملاً سیاسی است. سیره اهل بیت در زندگی مبارک‌شان یک سیره سیاسی است، یعنی هر کدام از حرکات و فعالیت‌هایی که این بزرگواران داشتند از نگاه سیاسی کاملاً قابل تعریف است.


از این جهت ما وقتی که می‌خواهیم با این جهان‌بینی به سراغ شعر بیاییم و به تعبیر بنده می‌خواهیم شعر شیعی را بررسی و تعریف کنیم و چارچوب‌های آن را بشماریم، طبیعتاً شعر ما نباید بی‌طرف و بی‌موضع باشد. ما اعتقاد داریم شعر شیعی، شعر موضع‌مند در همه موضوعات است و این «موضع» هم باید موضع مورد تأیید اهل بیت (علیهم‌السلام) و فرهنگ و مکتب آنها باشد.


طبیعتاً با این نگاه شعر بی‌طرف گفتن، شعر بی‌خاصیت اما زیبا و شیرین گفتن، خیلی جایگاهی ندارد. البته که مدح و مرثیه کاملاً با ارزش است. مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم‌السلام) اگر نباشد شاید آن جوهره اصلی این نهضت ادامه پیدا نکند. اما مدح و مرثیه‌ای که در دلش، سیره، روش و دلیل این قیام و نهضت نباشد و مسیر و مشی اهل بیت (علیهم‌السلام) در آن به مخاطب منتقل نشود، آن ارزش والا را پیدا نخواهد کرد.


آنا: مثلاً شما در مجموعه شعر «تماشایی» شعر در مورد امام حسین (ع) داشتید در مورد خانواده هم آورده بودید. وقتی چیزی به ذهن شاعر می‌رسد می‌تواند با همان منظومه فکری شعری تأثیرگذار خلق کند.


عرفان‌پور: من تأملی در این قصه کرده‌ام و اعتقاد دارم که شعر به خصوص در حدود 15-10 سال اخیر بعضاً ‌دچار یک انحرافی شده است که من اسم آن انحراف را تقطیع محتوایی شعر و شاعر می‌گذارم. یعنی شاعری که اصولاً و بالذات یک انسان چند بُعدی است، ‌حالات مختلفی در زندگی خود دارد، حالات عاشقانه، تأثر اجتماعی، خشم، حماسه و ... دارد و به مسائل مختلف فکر می‌کند، گاهی غمگین است و گاهی شاد این انسان خودش را محدود می‌کند به سرودن در یک موضوع! یعنی این شاعر چند بُعدی با حالات مختلف، خودش را به خاطر مخاطب و بازار محدود و ملتزم می‌کند به مثلاً صرفاً عاشقانه گفتن، یا صرفاً مدح و مرثیه گفتن یا صرفاً شعر سیاسی گفتن.


آنا: اثر بیرونی این موضوع چیست؟ ممکن است یک عده ببینند و بگویند همان‌گونه که ما در رشته‌های مختلف نیاز به تخصصی شدن داریم، مثلاً پزشکی تخصص‌های خیلی ریز و جدی پیدا کرده و علوم دیگر هم همین‌طور، در شعر هم چه اشکالی دارد؟ ما تخصصی نگاه کنیم!


عرفان‌پور: در شعر این امکان نیست و این مقایسه، مقایسه دقیقی نیست چون شاعر همان انسان چند بُعدی است که یک قوّه دریافت و بیان فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کند. این انسان بالتبع چون در حالت مختلف دارد زندگی می‌کند، نمی‌تواند بخشی از الهامات و تأثرات خودش را بایکوت کرده و کنار بگذارد و اگر این کار را کند، اولاً یک بخش از وجود خودش را نادیده گرفته است، دوم اینکه انسانی که همه حالاتش در زندگی، عاشقانه نیست اما خودش را ملزم به عاشقانه گفتن می‌کند، انسانی که در شبانه‌روز در مصیبت کربلا زندگی نمی‌کند. هیئتی‌ترین شاعران را هم که شما نگاه کنید خیلی از اوقات در حال خندیدن، تفریح و حالات دیگری هستند و طبیعی است؛ اما آن انسان خودش را ملزم می‌کند که من فقط شعر مرثیه بگویم و خوب هم هست و اشکالی هم مترتب بر این نیست اما بالاخره آن شاعر بخشی از وجود خودش را بایکوت کرده و کنار گذاشته و از طرفی خودش را ملزم کرده به مدام در یک حوزه‌ای گفتن که مدام در آن حوزه زیست ندارد.


آنا: این محدودیت‌ها چه تاثیری بر شاعر و شعر دارد؟


عرفان‌پور: این بایکوت موجب می‌شود مثلاً شاعری که عاشقانه‌سراست، بخشی از عاشقانه‌هایی که می‌گوید دیگر آن صدق کامل و آن همراهی دل را ندارد و این در حوزه آیینی هم بر همین منوال است. این است که اصولاً شاعران از حیث محتوایی مقطّعه شدند. آن شعری که باید به همه موضوعات می‌پرداخت، شاعری که باید شاعر زندگی باشد، همه حالات زندگی را باید در شعرش بیان کند، آن شاعر خودش را به یک موضوع محدود کرد و آن شعر محدود شد. مثل غرفه‌های نمایشگاه کتاب که کم‌کم دیدیم یک غرفه فقط شعر عاشقانه دارد، یک غرفه فقط شعر روشنفکری مثلاً سیاسی دارد، یک غرفه فقط شعر مدح و مرثیه دارد و این یک انحراف خیلی ظریفی است که ایجاد شده و ما اگر بخواهیم مسیر درست را پی بگیریم، مسیر درست آن است که شاعر، شاعر زندگی باشد، این زندگی عشق، حماسه، اجتماعیات، خشم و شادی و ... را در حالات مختلف دارد. اگر شاعر، شاعر مسلمان معتقدی باشد، آن شعر عاشقانه، آن شعر اجتماعی هم رنگ و بوی گفتمان اسلام و انقلاب اسلامی، رنگ و بوی عشق مؤمنانه و انتقاد مؤمنانه را خواهد داشت. با حرکت در این مسیر شعر ما می‌تواند شعر اصیل‌تری باشد.


آنا: شرایط شعر آیینی و شعر هیئت در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی چگونه بوده است؟


عرفان‌پور: پاسخ به این پرسش نیاز به پژوهش و اشراف بیشتری دارد که الان شاید من نداشته باشم اما در حد فهم و شناخت خودم، پیش از انقلاب اسلامی شعر اهل بیت (علیهم‌السلام) را داشتیم که در حد همان مدح و مرثیه بوده و یک جاهایی هم برخی از شعرای انقلابی، گرایشات موضع‌مندی در شعر اهل بیت (علیهم‌السلام) در زمان شاهنشاهی سروده‌اند.


پس از پیروزی انقلاب اسلامی شعرای بیشتری جذب شعر اهل بیت (علیهم‌السلام) و شعر دینی شدند و آنهایی هم که شاید به واسطه شرایط و خفقان موجود در زمان طاغوت کاری نمی‌کردند و شعری نمی‌گفتند اما علاقه داشتند، گرایش پیدا کردند. اصولاً انقلاب اسلامی شعر اهل بیت(علیهم‌السلام)، شعر دینی و شعر مذهبی را به شدت گسترش داد و خیلی از شعرا وارد این عرصه شدند.


شعرای پیشکسوتی بودند که این عرصه را هدایت و رهبری کردند که می‌توان آنها را به سه گروه شاعر تقسیم‌بندی کرد. یک گونه شعرایی بودند که با هیئات مأنوس بودند و شعرشان به طور مستقیم و مدام در هیئات استفاده می‌شد. شاید اینها از بدنه ادبی رسمی کشور رشد نکرده بودند و رشدشان هم از فضای اهل بیت (علیهم‌السلام) و هیئات بود که برای مثال می‌توانم اشاره کنم استاد حسان (رحمة‌الله علیه) و استاد سازگار، اینها از جمله شعرایی بودند که در دل هیئت بزرگ شدند و شاعر هیئت شدند و برجسته‌ترین شاعران هیئت بودند.


اگر بخواهیم گروه میانه‌ای تعریف کنیم، شاید استاد محمد علی مجاهدی در آن گروه میانه قرار بگیرد که هم با هیئات و هم تا حدودی با مجامع ادبی اُنس داشتند.


گروه سوم شاعرانی که در فضای ادبی حتی قبل از انقلاب شناخته شده بودند، مثل استاد سید علی موسوی گرمارودی یا استاد طاهره صفارزاده، استاد معلم و حمید سبزواری. اینها که وارد فضای شعر اهل بیت (علیهم‌السلام) در فضای رسمی ادبیات کشور شدند و شاید شعرهایشان چندان در هیئات استفاده نمی‌شد اما اینها علم شعر اهل بیت (علیهم‌السلام) را در فضای رسمی شعر کشور بلند کردند و این ادامه پیدا کرد، شعرای دیگری به این مسیر پیوستند و همراهی کردند. مرحوم سید حسن حسینی، قیصر امین‌پور و در شهرستان‌ها و به‌ویژه مشهد شاعران خوبی مثل جناب مؤید، جناب آقای شفق در این گروه قرار می‌گیرند.


گفتگو با میلاد عرفانپور شاعر


آنا: پس از پیروزی انقلاب اسلامی خیلی زود جنگ تحمیلی آغاز شد و طبیعی بود آثار شاعران موسوم به آیینی و شعرهای هئیات مرتبط با جنگ باشد؛ این مسیر چگونه بوده و آدم‌های شاخص این مسیر چه کسانی بودند؟


اتفاق مبارکی که در دهه دوم افتاد، بین شعر اهل بیت (علیهم‌السلام) و شعر دفاع مقدس پیوند برقرار شد. یعنی شعر اهل بیت (علیهم‌السلام) و شعر عاشورایی با شعر پایداری، مقاومت و دفاع مقدس آمیختند و به‌گونه‌ای شباهت مبارزه‌ای که ما با طاغوت بعثی کردیم با عاشورا، شباهت مظلومیت شهدای ما با شهدای عاشورا و شباهت حماسه شهدای ما و شهدای عاشورا، اینها همه در شعر جلوه کرد و ما پیوندی را در شعر دیدیم که پیوند بسیار مبارکی بود و شعرهای ما در حوزه دفاع مقدس، رنگ و بوی عاشورایی گرفت. شاید سرآمد این دوره را بتوانیم علیرضا قزوه بنامیم.


آنا: جریان شعر انتقادی در حوزه سیاسی و اجتماعی هم از طرف برخی از شاعرانی که نام بردید آغاز می‌شود و شاعران در عین اینکه برای اهل بیت (ع) شهدا و انقلاب اسلامی شعر می‌سرایند شروع به سرودن شعر انتقادی می‌کنند؟


عرفان‌پور: بعد از جنگ، تقریباً از انتهای دهه دوم و در دهه سوم انقلاب اسلامی اتفاقی که می‌افتد این است که شعر مذهبی در یک گونه‌ای از خودش که یک گونه پیشرو است، علاوه بر مسائل مذهبی و عاشورایی و مسائل دفاع مقدس، بعضاً در خودش مباحث اجتماعی و حتی انتقادی را جا می‌دهد. یعنی گونه‌ای از شعر عاشورایی و مذهبی را پیدا می‌کنیم که هم با مسائل روز و هم با مقاومت گره خورده و هم در دل خودش انتقاد و اعتراض نسبت به کاستی‌ها و کژی‌ها دارد و شاید در این طیف هم شاعرانی مثل قزوه و مرحوم آقاسی علمداری می‌کنند و بسیار خوب پیش می‌روند و یک مسیر جدید را تعریف می‌کنند. مثلاً شعر «مولا ویلا نداشت» را قزوه می‌گوید که بسیار سروصدا می‌کند یا شعر انتقادی محمدحسین جعفریان درباره جانبازان تا حدودی محمدکاظم کاظمی و یوسفعلی میرشکاک اینها شعرایی هستند که شعرشان در آن دوره خوب دیده می‌شود و یک جریان جدیدی را ایجاد می‌کند.


البته در کنار همه این جریان‌های ادبی نو جریان‌های قدیمی هم با قوّت به حیات خودشان ادامه می‌دهند. تعداد شعرا در حالت عمومی و شعرای مذهبی ما خیلی بیشتر از قبل می‌شوند و از حیث کمّی اگر بررسی کنیم از اول انقلاب تا الان شاید به جرئت بتوان گفت 10 یا 20 برابر شده‌اند. سیر صعودی بسیار گسترده و شدیدی در تعداد شعرا داشتیم. یعنی اگر در اوائل انقلاب 100 شاعر مذهبی جدی در کشور داشتیم، الان به جرئت می‌توان گفت یک هزار شاعر مذهبی فعال در شعرهای مختلف کشور داریم.


آنا: ورود جدی‌تر و بیشتر مباحث بین‌المللی و مسائل ظلم‌ستیزی در عرصه جهانی به شعر عاشورایی چه زمانی اتفاق افتاد؟


عرفان‌پور: در دهه متاخر انقلاب که ما در آن هستیم، اتفاق جدیدتر پیوستگی بیشتر شعر عاشورایی با شعر مقاومت بین‌المللی است. مثلاً ما دیدیم در جنگ غزه اتفاقی افتاد که با جوانی نسل ما هم پیوند خورده، یادم است در جنگ 33 روزه غزه که اگر اشتباه نکنم با محرم تلاقی پیدا کرده بود، یک پویشی راه افتاد و ما کتابی جمع‌آوری کردیم شامل مجموعه‌ای از رباعیات برای غزه به نام «غزّه در عطش» که این کتاب به دو زبان انگلیسی و عربی هم ترجمه و منتشر شد. اتفاقی که در این کتاب افتاده بود همین پیوند بین مسائل عاشورایی و مسائل بین‌المللی بود. درست است که حادثه عاشورا با هیچ پدیده‌ای قابل قیاس 100 درصدی نیست اما همه این کشاکش‌ها و جنگ‌هایی که بین حق و باطل هست، در غزه، یمن، بحرین و دیگر نقاط جهان همه اینها می‌تواند یک آیینه‌ای از آن تقابل اصلی حق و باطلی که در عاشورا بود باشد و به نوعی همان اتفاق عاشوراست که در جریان است.


در جریان‌های دیگر هم همین اتفاق مدام در حال تکرار است. یعنی ما می‌بینیم که شعر عاشورایی اگر قبلاً صرفاً با مسائل اجتماعی و مسائل مقاومت داخلی آمیخته بود خیلی بیش از پیش با مسائل بین‌المللی و جهانی آمیخته شد که این در شعر هیئت هم بازتاب‌های خوبی پیدا کرد.


انتهای پیام/4028/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب