آش اسم و فامیل شورا شور شد
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، محمد بحرینیان طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: روز گذشته، خبر مخالفت فرمانداری تهران با مصوبه شورای شهر، پیرامون نامگذاری سه معبر به نام مهدی بازرگان، سهیل گوهری و اعظم طالقانی منتشر شد.
شاید این موضوع، چندان بزرگ و مهم نباشد، اما ازآنجاکه همین ماجرای کوچک نماد و چکیدهای از سیاست ورزی و مدیریت سه سال گذشته حاکم بر پایتخت بوده، درخور تأمل است. بحث بر سر ضوابط و معیارهای نامگذاری نیست، چراکه اصلا مسئله این نیست؛ آنچه بسیار عجیب است، نگاه سیاسی اعضای شورای شهر تهران و نظام مدیریت شهری است.
یک. مهندس بازرگان و اعظم طالقانی، در مسیر پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران، زحمات زیادی کشیده و فشارهای فراوانی متحمل شدند. نگارنده قصد قضاوت پیرامون آنچه بعدها حول محور این دو فرد شکل گرفت ندارد و اساسا چنین قضاوتی سودی هم نمیرساند، اما مگر اعضای شورای شهر تهران از حاشیههای بیشمار این نامگذاری بیاطلاع بودهاند؟
مگر میتوان در جمهوری اسلامی بر صندلی مسئولیت تکیه کرد و سخن صریح امام راحل را که به پشتیبانی مردم، بنیانگذار این نظام بوده زیر پا گذاشت؟ «نهضت بهاصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بیاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند میگردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند.»
آیا امکان دارد کسی این پیام مکتوب و محکم امام را ندیده و نخوانده باشد؟ مسئله از دو حال خارج نیست، یا اعضای شورای شهر تهران عامدانه دیدگاه صریح امام را زیر پا گذاشته و به آن پشت کردهاند که این کار خائنانه است و جای چنین کسانی، در نهادهای رسمی حاکمیتی نیست و یا آنکه «رسمیت ندادن به نهضت آزادی» را به نامگذاری یکی از خیابانهای پایتخت به نام دبیر کل آن نهضت تفسیر کردهاند که جاهلانه است!
دو. مسئله وقتی عجیبتر میشود که به یادآوریم عمده مخالفتها و فضاسازی علیه اعضای نهضت آزادی، به دست همان کسانی رقم خورده که امروز داعیهدار حمایت از آن هستند. فعالان جریان چپ دهه شصت – که بعدها در سیر تطور خود به اصلاحطلبی امروز رسید- گاهی در برخورد با آنچه غیرانقلابی میدانستند چنان افراط میکردند که از حد انصاف نیز خارج میشدند.
قابلتأمل آنکه پیام مکتوب امام که مهر باطلی بر فعالیتهای نهضت آزادی بود در جواب استعلام وزیر کشور وقت، نگاشته شد؛ همان کسی که بعدها در مجلس ششم، به ریاست فراکسیون دوم خرداد رسید و در انتخابات ۸۸، رئیس کمیته صیانت از آرای ستادی بود که ۸ ماه کشور را به آشوب کشاند.
بخشی از نامه محتشمی پور به امام خمینی(ره) را ازنظر بگذرانیم: «مسئولین نهضت با سمپاشیهای خود نسبت به سیاستهای دولت، دفاع مقدس و جنگ، مسئله برائت از مشرکین و فاجعه خونین مکه مکرمه، جهاد مالی و تصمیمات شورای عالی پشتیبانی جنگ و بالاخره فرمایشات اخیر حضرت امام ـ روحی فداه ـ راجع به حکومت و ولایت مطلقه، در جهت مبارزه و تضعیف نظام جمهوری اسلامی گام برداشتهاند.»
محتشمی پور در ادامه نامه، به مواضع نهضت آزادی پیرامون «اداره حکومت با فتوا» و شعار جعلی «جنگ جنگ تا نابودی» اشارهکرده و در پایان مینویسد:
«با عنایت بهمراتب فوق خواهشمند است ارشاد فرمایید که:
۱ـ آیا نهضت آزادی با چنین عقاید و تفکراتی میتواند بهعنوان یک سازمان، حزب و تشکیلات سیاسی در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شود؟
۲ـ درحالیکه مادۀ سی قانون انتخابات ازجمله شرایط تأیید صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی را:
الف) اعتقاد و التزام عملی به اسلام.
ب) اعتقاد و التزام عملی بهنظام جمهوری اسلامی ایران.
میداند. آیا نهضت آزادی صلاحیت دارد که در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نموده و نمایندهای در مجلس داشته باشد؟»
حال اعضای شورای شهر تهران که بهواقع ماشین امضای چند حزب و تشکیلات سیاسی هستند، سعی دارند جبران خسارات معنوی و افراطشان در برخورد با نهضت آزادی را از محل منابع عمومی بپردازند؟ آنکسی که بر صندلی ریاست شورا تکیه زده و خود را مرید و وامدار پدر میداند، نظرات پدر پیرامون نهضت آزادی را خوانده است؟
سه. در کنار افراد شناختهشده برای نامگذاری معابر، نام «سهیل گوهری» هم به چشم میخورد که بر اساس اطلاعات منتشره، فعال سیاسی و روزنامهنگاری ۴۰ ساله بوده که چند هفته قبل براثر بیماری کووید ۱۹ درگذشته است. عضویت در حزب ندای ایرانیان و جبهه مشارکت و البته ارتباط نزدیک با یکی از اعضای شورا بهانه این نامگذاری بوده است.
حالآنکه ماده یک ضوابط و معیارهای نامگذاری نام شخصیتهای مهم صدر اسلام و انقلاب اسلامی و شهدای گرانقدر مبارزات اسلامی مردم ایران و همچنین شخصیتهای فرهنگی، علمی، سیاسی و تاریخی ایران را در اولویت میداند.
چهار. اگر از شهروندان تهرانی پرسیده شود از دوره مدیریت شهری اخیر چه به یاد دارید، چه خواهند گفت؟ آیا جز تغییر چند شهردار و ماجرای تلخ تابستان گذشته پیرامون یکی از آنها و البته همین تغییر نام معابر چیز دیگری میماند؟ دقیقا از همین رو ست که در ادبیات سیاسی بخشی از جامعه، شورای شهر فعلی، سرگرم بازی اسم و فامیل دانسته میشود. شاید پیشنهاد بدی نباشد که مراکز نظرسنجی، میزان رضایت شهروندان پایتخت را در دوره فعلی، با دورههای پیشین مقایسه کنند.
شهری که هر هفته، چند طرح بزرگ مانند دریاچه خلیجفارس، باغ پرندگان پل طبیعت، تونل و ایستگاه مترو در آن افتتاح میشد و رکورددار افزایش سرانه فضای سبز و سینما و تئاتر و مسجد و مرکز فرهنگی بود، شهری که برای نزدیک به ۴۰۰ محلهاش سرای محله با پیگیری و پشتیبانی جدی دایر بود و مدیریت محلی در شوراهای محلات آن پیاده شده بود، شهری که رینگ بزرگراهیاش تقریبا کامل بود و از منظر کالبدی و زیبایی، نسبت به قبل متحول شده بود را تحویل گرفتند و آن را زمین سوخته نامیدند! در دوره پیشین، نام معابر صیاد شیرازی و باکری و خرازی بود و در این دوره بازرگان و سهیل گوهری.
البته یک تفاوت دیگر هم هست در دوره گذشته بزرگراه و مرکز فرهنگی جدید ساخته میشد و نامشان به شهدای بزرگ انقلاب اختصاص مییافت، اما در این دوره چیز جدیدی هم ساخته نمیشود و مجبورند نام خیابانهای موجود را به اسامی موردنظرشان تغییر دهند. این هم نوعی از سیاست ورزی است: کاری نداریم پس نامها را تغییر میدهیم!
انتهای پیام/
انتهای پیام/