سیر تا پیاز 885 روز تکاپو برای فرار از روزمرگی در «وقت طلایی»/ ایده راهاندازی «مدرسه اشتغال» چگونه شکل گرفت؟
گروه استانهای خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ مدرسه اشتغال دانشگاه آزاد اسلامی بهمن سال 1396 رسماً در مجتمع دانشگاهی آزاد اسلامی واحدهای غرب استان تهران (واحد شهرقدس) فعالیت خود را آغاز کرد.
رسالت اصلی مدرسه اشتغال، سنجش استعدادها و بالابردن توانایی جوانان، افزایش روحیه ارزشآفرینی میان دانشجویان و فارغالتحصیلان، هموارسازی مسیر شغلی برای کارآفرینان جوان و در نهایت توسعه تعامل میان دانشگاه و صنعت است.
مدرسه اشتغال دانشگاه آزاد اسلامی، استعداد دانشجویان را نیز شناسایی کرده و با افزایش مهارتهای فردی، سازمانی، تخصصی و قرار دادن اعضا در محیط شبهواقعی بازار کار آنان را برای حضور در این محیط آماده میکند.
اعضای مدرسه اشتغال یک دوره سه ماهه آموزش تخصصی را در راستای علاقهمندیهای خود پشتسر میگذارند و در یک دوره سه ماهه دیگر با انجام پروژههای واقعی یا کارآموزی در شرکتهای معتبر به ارزیابی مهارتهای خود میپردازند.
بیشتر بخوانید:
دانشجویان در «مدرسه اشتغال» 60 ساعت آموزش میبینند
ایستگاه «مدرسه اشتغال» دانشگاه آزاد اسلامی در نخستین نمایشگاه بینالمللی کار ایرانی دایر شد
خبرنگار آنا در راستای اطلاع از تاریخچه راهاندازی، اهداف، دستاوردها و برنامههای پیش روی مدرسه اشتغال دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرقدس گفتگویی را با سیدوحید ساداتپور رئیس این مدرسه و مؤسس و بنیانگذار نخستین مدرسه اشتغال دانشگاه آزاد اسلامی ترتیب داده است که این گفتگو را در زیر میخوانید:
آنا: ابتدا درباره تاریخچه تأسیس مدرسه اشتغال صحبت کنید. چه شد که به فکر راهاندازی و تأسیس مدرسه اشتغال در زیرمجموعه دانشگاه آزاد اسلامی افتادید؟
ساداتپور: ایده شکلگیری مدرسه اشتغال از آنجا آغاز شد که با سابقه تدریس 14 ساله در دانشگاه آزاد اسلامی همواره با این پرسش از سوی دانشجویان مواجه بودم که چرا باید درس بخوانیم و مطالب سنگین را حفظ کنیم؛ بنابراین بیانگیزگی بین دانشجویان ایجاد شد.
نخستین اقدام ما رهایی از یکنواختی و یادگیری دروس بهصورت تکراری بود، بهطوری که با ریشهیابی به این نتیجه رسیدیم که رشته دانشگاهی باید وابسته به آینده شغلی دانشجویان باشد.
در این راستا شروع به تحقیقات گسترده از دانشگاههای تراز اول که در زمینه آموزش کاربردی موفق هستند کرده و راهکارها را مورد بررسی قرار دادیم تا به دانشگاه گرین کالج که یک دانشگاه با رویکرد تازه و کاربردی در آمریکاست، رسیدیم.
در ادامه به بررسی سایر دانشگاهها با مدارس عالی متفاوت مانند بیزینس اسکولها (مدرسه مدیریت یا مدرسه مدیریت کسبوکار) یا مدارس متعددی که در راستای کسب توانمندی افراد و متقاضیان حرکت میکنند نیز پرداختیم.
هنر ایدهزایی با تفکر خلّاق
در نهایت به این نتیجه رسیدیم که آنچه در دانشگاههای نسل یک یا دو ایران فعلاً رواج دارد با کسب و کار، زندگی حرفهای و زندگی شغلی دانشجویان سنخیت ندارد، به عنوان مثال یک دانشجوی کارشناسی با 144 واحد درسی چند واحد کارآموزی دارد؟ یا درس کارآفرینی جزء سرفصلهایی است که به صورت اختیاری ارائه میشود و شاید برخی دانشجویان تمایل نداشته باشند این واحد را بگذرانند و این موجب میشود کارآفرینی در دانشگاهها مظلوم واقع شود.
آنا: و اینگونه جرقه راهاندازی مدارس اشتغال در ذهن شما شکل گرفت؟
ساداتپور: دقیقاً. بحثهای مربوط به چگونگی راهاندازی کسب و کار، فعالیت شغلی، تبدیل سرمایه به ارزش افزوده و مطالب آشنایی با دنیای تجارت در دانشگاهها خالی است و تفاوت عمدهای بین بازار کار و مدرک وجود دارد.
این موارد موجب شد که به سمت راهاندازی مدرسه اشتغال برویم و در نهایت این مدرسه با حمایت رئیس وقت دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرقدس آغاز به کار کرد.
کار را از یک مکان بسیار کوچک آغاز کردیم و کمکم بزرگتر شد و اکنون به پیشرفتهای بسیار خوبی در این مدرسه دست یافتهایم.
آنا: مدرسه اشتغال با چه اهدافی راهاندازی شد و در این راستا چه هدفی را دنبال میکردید؟
ساداتپور: دنبال آن هستیم که روحیه ارزشآفرینی را بین دانشجویان، استادان و فارغالتحصیلان بالا ببریم. سعی میکنیم آموزشهای شغلمحور یا مهارتمحور را نیز با توجه به استعدادها ارائه دهیم.
نکته بسیار مهمی که وجود دارد اینکه عملکرد ما به کلی با سازمان فنی و حرفهای متفاوت است؛ چراکه درصدد ارتقا و پویایی در حوزه کارآفرینی هستیم و دانشجویان را به سمت فعالیتهای خلّاقیتمحور سوق خواهیم داد.
دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اغلب در دانشگاه زمانهای غیرمفید زیادی دارند، درحالیکه میشود در مدارس اشتغال آنان را به نیروهای متخصص و کاربلد تبدیل کرد و شیوه کسبوکار را به این قشر آموزش داد در این صورت این زمانهای غیرمفید به مفید تبدیل میشود.
آنا: مهارتهای شغلی در مدرسه اشتغال تقسیمبندی شده است؟
ساداتپور: بله. آموزش به دانشجویان برای کسب مهارت به دو بخش نرم و سخت تبدیل میشود. مهارتهای سخت بیشتر برای آموزش به دانشجویان و دانشآموزانی است که به رشتههای فنی علاقهمند هستند و مهارت نرم نیز به خود افراد برمیگردد.
هدف کلی این است؛ دانشجویانی که به مدرسه اشتغال میپیوندند، مسیر شغلی خود را پیدا کرده و در آن جهت حرکت کنند. فرض کنید دانشجویی بعد از چهار سال با مدرک لیسانس فارغالتحصیل میشود، حال باید دنبال شغل باشد و ممکن است شغلی که پیدا میکند برای او قابل قبول نباشد و از روی اجبار و نیاز مالی در آن شغل فعالیت کند.
درصورتی که دانشجو وقتی وارد مدرسه اشتغال میشود از این راه مهارتهای لازم را کسب کرده و فرصت کارآموزی، کسب و کار و مسیر خود را پیدا میکند و میداند از کجا باید آغاز کند؛ چه بسا بسیاری از دانشجویان در حین تحصیل به شغل میرسند و زندگی حرفهایشان آغاز میشود.
دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اغلب در دانشگاه زمانهای غیرمفید زیادی دارند، درحالیکه میشود در مدارس اشتغال آنان را به نیروهای متخصص و کاربلد تبدیل کرد و شیوه کسبوکار را به این قشر آموزش داد.
خوشبختانه دستاوردهای متعددی در حوزه اشتغال دانشجویان داشتیم، بهطوریکه موفق شدیم بسیاری از دانشجویان را وارد بازار کار کنیم. با بسیاری از مراکز کسب و کار وارد مذاکره شدیم و دانشجویان خلّاق و مستعد را به این مراکز معرفی کردیم و حتی با برخی مراکز کسب و کارها قرارداد بستیم تا ماهانه حداقل برای 10 دانشجو فرصت شغلی ایجاد شود.
آنا: اکنون که در ایام شیوع کووید ـ 19 در کشور هستیم شیوه فعالیت مدرسه اشتغال چگونه است؟
ساداتپور: متأسفانه با شیوع ویروس کرونا ظرفیت ما به حداقل رسید و دچار مشکلات و معضلاتی شدیم، چراکه دیگر قادر به برگزاری تجمعات، همایشها، دورهها و کلاس نیستیم؛ اما اکنون مرکز تماس از کسب و کارهای نوینی است که در کشور شکل گرفته و نیاز به نیروی کار متبحری دارد.
دانشجویان آموزشدیده میتوانند در مراکز تماس حرفهای یا در بستر فضای مجازی و اینترنت شروع به کار کنند.
آنا: آقای دکتر پروسه جذب دانشجویان در مدرسه اشتغال چگونه است و فرآیند طی شدن آموزش را توضیح دهید.
ساداتپور: نخستین اقدامی که در ابتدای آموزش به دانشجو صورت میگیرد، گرفتن آزمون روانشناسی از اوست؛ چراکه دانشجویان به دو دسته تقسیم میشود. دسته نخست دانشجویانی هستند که به کارآفرینی علاقه دارند و دسته دوم دوست دارند کارمند باشند.
برای تشخیص و تفکیک این دانشجویان از هم آزمون روانشناسی بهترین گزینه است؛ چراکه این آزمون در سطح استاندارد جهانی است. افرادی که از حوزه روانشناسی شناخت دارند، میدانند که با تست روانشناسی میشود این کار را کرد.
در مرحله بعد برای افرادی که استعداد و قابلیت کارآفرینی دارند، پکیجهای متعددی تعریف میشود و برای افراد علاقهمند به کارمندی و پشتمیزنشینی نیز پکیج و بسته متفاوت.
فنیوحرفهای یا مدرسه اشتغال؟ کدام یک کاربردیتر است
حالا فرض کنیم شخصی قصد دارد کارآفرین باشد و وارد کسب و کار شود. یا ایده از طرف ما به او داده میشود یا این شخص ایدهای در ذهن دارد که به عنوان ایده اولیه در نظر گرفته میشود و در این مرحله دانشجویان وارد تیمسازی میشوند.
سپس اصول کار تیمی و اکوسیستم آموزشی کشور به آنان آموزش داده میشود، همچنین از دانشجویان حمایتهای علمی لازم صورت میگیرد و این تیم را به یک هسته تبدیل میکنیم. این هستهها به مراکز رشد یا شتابدهندهها تحویل داده میشوند، یعنی گپ در اکوسیستم استارتآپی کشور اینگونه است که معمولاً هستهها شکل میگیرند و سپس شتابدهندهها این هستهها را جذب میکنند.
آنا: شما هستهسازی هم دارید؟
ساداتپور: خیر، هستهسازی نداریم. یکی از دلایلی که بسیاری از هستهها قادر به رشد نیستند و در نتیجه شکست میخورند، این است که آموزش خاص از جمله کارآفرینی برای این هستهها داده نمیشود؛ به عنوان مثال این هستهها باید مسیر کارآفرینی و بازار را بدانند و بتوانند خلق ثروت کنند.
به این موارد اشاره کردم تا بگویم آموزش این موارد در رسته نخست کار ما انجام میشود؛ اما در رسته دوم کار افرادی هستند که قصد استخدام در جایی را مثلاً به عنوان کارمند دارند. برای این دسته از افراد مهارتهای فردی از جمله مسئولیتپذیری آموزش داده میشود، از اینجا ما با مدیر آموزش و منابع انسانی بنگاههای بزرگ وارد مذاکره میشویم و یک پکیج آموزشی برای این بنگاهها در نظر میگیریم و سپس از بنگاه تعهد میگیریم که فرصت کارآموزی را متقاضیان ما در آنجا فراهم کند. در این مسیر مدیر آموزش یا منابع انسانی این بنگاهها خواستههای خود را درباره نیروی انسانی به ما اعلام میکند.
آنا: آنطور که متوجه شدم شما علاوه بر آموزش به دانشجویان آنان را تا رسیدن به اشتغال همراهی میکنید، درست است؟
ساداتپور: دقیقاً. تفاوت مدرسه اشتغال با مرکز فنی و حرفهای نیز همین است. مرکز فنی و حرفهای به متقاضیان فقط تخصص یاد داده و مدرک ارائه میکند و پیداکردن شغل دیگر با افراد است؛ اما ما در مدرسه اشتغال دانشجویان را از آموزش تا یافتن شغل همراهی میکنیم. تخصص شرط لازم است؛ اما شرط کافی نیست. اگر تخصص شرط لازم بود، چرا سازمان فنی و حرفهای که ردیف بودجه دولتی دارد تاکنون موفق نشده سیل عظیم بیکاری را مهار کند؟
آنا: به نظر شما سازمان فنی و حرفهای چرا موفق نشده با امکاناتی که دارد معضل بیکاری جامعه را رفع کند؟
ساداتپور: همه چیز به مهارتهای فردی و مسئولیتپذیری برمیگردد. با ریشهیابی مجموعه آموزشهای فنی و حرفهای، تخصص، مهارت و در نتیجه تداوم بیکاری به این نتیجه رسیدیم که کارفرما فقط نیاز به متخصص ندارد؛ بلکه براساس پژوهشهای صورت گرفته دریافتیم که مهارتهای فردی شامل مسئولیتپذیری، تعهدپذیری، اخلاق در کار، کار تیمی و نحوه برخورد با مشتری برای بسیاری از کارفرمایان مهمتر است.
آنا: یعنی ممکن است این موارد برای کارفرمایان مهمتر و حیاتیتر از تخصصهای فنی باشد؟
ساداتپور: دقیقاً. جابینجا (سایت استخدام در بهترین شرکتهای ایران) یا جاب ویژن (راهحل جامع استخدام و کاریابی) برای چه راهاندازی شده و چرا با این وجود هنوز دانشجوی بیکار وجود دارد و مشکل اصلی کجاست؟ بسیاری عنوان میکنند که مشکل تخصص نداشتن دانشجوست؛ اما میگویم فقط تخصص در این زمینه کارآمد نیست؛ بلکه بسیاری از مشکلات و معضلات بیکاری به نداشتن مهارتهای فردی دانشجویان برمیگردد.
مرکز فنی و حرفهای به متقاضیان فقط تخصص یاد داده و مدرک ارائه میکند و پیداکردن شغل با افراد است؛ اما در مدرسه اشتغال دانشجویان را از آموزش تا یافتن شغل همراهی میکنیم.
شما برای پیداکردن شغل مناسب نیاز به آموزش دارید. فرض کنید پدر دانشجویی در رشته صنایع تحصیل کرده و پسرش را مجبور میکند که او هم در این رشته تحصیل کند! واقعاً چرا؟ آیا هشدارها درباره آینده شغلی را هنوز باور نکردهایم؟ عنوان شده تا سال 2030 حدود 10 میلیون شغل توسط رباتها اشغال میشود، بسیار خوب؛ دانشجویان، فارغالتحصیلان و سایر متقاضیان باید چکار کنند و چه تمهیداتی برای آن زمان اندیشیده شده است؟ به عنوان مثال آیا کاربردی که مهندسی صنایع 20 سال پیش داشته، 20 سال دیگر نیز همان کاربرد را خواهد داشت؟ متأسفانه این مسائل واقعاً کارشناسی نمیشود.
آنا: در واقع به علائق دانشجو توجه نمیشود و هر دانشجویی مجبور است برای رفع نیاز مالی خود سراغ شغلهای غیرمرتبط برود.
ساداتپور: بله. دانشجو بعد از فارغالتحصیلی از روی اقبال دنبال شغلی میرود و در نهایت با همان شغل بازنشسته میشود در حالی که میتوانست در شغلی که به آن علاقه داشت موفقتر بوده و خلق ثروت کند و این نکات بسیار مهمی است.
نکته بعدی درباره آموزشهای فردی و سازمانی است. یعنی در سازمان چگونه باید کار کنید؟ حق کارفرما بر کارجو و بالعکس چیست؟ این روابط سازمانی به کارآموزان آموزش داده میشود و آنان اطلاعاتی در این زمینه کسب میکنند.
رویکرد حل مسئلهای؛ تنها راه رهایی از مسئلهگریزی
نکته سوم مهارتهای تخصصی است. اکنون کارفرماها توقع دارند کارجو مولتیتسک یا چند کاره (Multitask) باشد، یعنی همزمان در چند حوزه مورد علاقه تخصص پیدا کند، به عنوان مثال اگر کارجو در یک رشته متخصص است، باید در حین فعالیت در چند رشته و حوزه دیگر نیز تخصص پیدا کند.
آنا: یعنی در دنیای امروز مولتیتسک (Multitask) بودن کارجو الزام شده است؟
ساداتپور: دقیقاً. سرعت تغییر تکنولوژی این خواسته را از نیروی کار طلب میکند. به عنوان مثال شما اقدام به کُدنویسی با یک تکنولوژی میکنید؛ اما چند سال بعد باید سراغ تکنولوژی بعدی بروید و این کارفرما را مجاب به تغییر دیدگاه نسبت به کارجو میکند؛ بنابراین مولتیتسک (Multitask) بودن نیروی کار بسیار اهمیت دارد. بعد از طی تمام این مراحل توسط کارجو ما به وی هویت شغلی میدهیم.
آنا: چگونه؟
ساداتپور: به عنوان مثال شما شناسنامهای دارید که هویت شماست. مانند اسم، سال تولد، شماره شناسنامه و ... . هویت شغلی نیز چنین است؛ اینکه شخص در چه رشتهای تخصص دارد؟ استعداد وی در چه مرحلهای بوده و مدارک کسب شده توسط این کارجو در چه رشتهای است همه در این راستا قرار میگیرد، در اینصورت فرد راحتتر میتواند به شغل مناسب دست یابد و اینگونه زندگی حرفهای کارجو شکل میگیرد.
آنا: به نظر شما چرا هنوز به نقطه ایدهآل مدنظر مقام معظم رهبری در حوزه اشتغال نرسیدهایم؟
ساداتپور: چون این مسئله هنوز ریشهیابی نشده است؛ ابتدا باید مشخص شود ما درباره اشتغال دانشجویان صحبت میکنیم یا نیروی عمومی جویای کار. قشر کارگر از کارمند و کارآفرین متفاوت است. فرض کنید تعمیرکار کولر هستید، این شغل نیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارد؛ اما وقتی درباره دانشجو صحبت میکنیم یعنی کسی که دنبال کارشناس شدن است و قصد دارد در این حوزه تحصیل کند؛ بنابراین سؤال شما دستهبندی میشود و در نهایت به پاسخ میرسیم.
حال اگر اگر دستهبندی ما از نوع دانشگاهی باشد، ریشهیابی آن نیز تغییر میکند. دانشگاه آزاد اسلامی اکنون با حضور دکتر طهرانچی به سمت دانشگاه نسل چهارم و پنجم در حرکت است.
آنا: منظورتان رویکرد حل مسئلهای است؟
ساداتپور: بله حل مسئله. دانشگاه باید به سمت حل مسئله و دانشگاههای نسل چهارم و پنجم حرکت کند. دانشگاه اورین کالج را مثال میزنم، در این دانشگاه اصلاً 144 واحد درسی نیست. دانشجو وقتی وارد دانشگاه میشود، محیط، پیرامون، شهر یا شهرهای مجاور آن دانشگاه برای وی تعریف میشود و ذهنیت حل مسئله پیدا میکند و در نتیجه «تیم» شکل میگیرد.
به عبارتی دانشجو فارغالتحصیل نمیشود، بلکه «تیم» فارغالتحصیل میشود. استاد و عضو هیئت علمی آن دانشگاه لزوماً عنوان دکتر را با خود یدک نمیکشد، میتواند یک شخص صاحب نظر و صاحب فن در آن حوزه باشد.
کارفرماها توقع دارند کارجو مولتیتسک یا چند کاره (Multitask) باشد، یعنی همزمان در چند حوزه مورد علاقه تخصص پیدا کند، بهعنوان مثال اگر کارجو در یک رشته متخصص است، باید در حین فعالیت در چند رشته و حوزه دیگر نیز تخصص پیدا کند.
نکته جالب اینجاست که در دانشگاه اورین کالج همهساله نمایشگاههایی برگزار و محصولات تولیدی این دانشگاه ارائه میشود و صاحبان صنایع با محصولات آشنا و آن را خریداری میکنند. اینجاست که رویکرد دانشگاه تغییر میکند. نکته جالبتر اینکه تا دو سه سال آینده ظرفیت آن دانشگاه پرمیشود؛ چراکه فارغالتحصیلان دارای شغل و صاحب ایده میشوند.
اگر مخاطب ما قشر دانشجو است باید دانشگاهها رویکرد خود را تغییر دهند، مانند کارهایی که در برخی دانشگاههای دنیا صورت میگیرد.
احتمال عملیاتی کردن طرح «مدرسه اشتغال» در استان تهران
برخی دانشجویان واقعاً برای کارآفرینی ساخته شدهاند و این روحیه را دارند؛ برای تقویت این روحیه باید همایش زیادی برای دانشجویان علاقهمند به کارآفرینی و آماده ورود به بازار کار برگزار کنیم. کارآفرینی، کار دانشبنیان یا استارتآپ نیز باید در این همایش مورد بحث و بررسی قرار بگیرند.
یکی از مزایای برگزاری همایش و مدرسه اشتغال تقویت روحیه خودباوری و اعتماد به نفس در دانشجویان است و این خودباوری نیز با «تیمسازی» صورت میگیرد. در نتیجه دانشجویان با این روحیه میتوانند حتی استارتآپ راهاندازی کنند که اکوسیستم استارتآپی در کشور فعالیتهای خود را آغاز کرده و واحد شهر قدس نیز مالکیت برج نوآوری (برج دکتر قریب «مرکز توسعه فناوری صنایع منطقهای») را دارد.
آنا: بنابراین شما از طریق مدرسه اشتغال، دانشجو را با محیط شغلی و کارآفرینی درگیر میکنید و او میتواند نهایت استفاده را از اوقات فراغت ببرد.
ساداتپور: فرض کنید دانشجویی از ساعت 10 صبح تا 14 بعد از ظهر کلاس ندارد و در این مدت میتواند در فضاهایی مانند مدرسه اشتغال حضور یافته و کسب تجربه کند. از این مسیر، مسیر شغلی به او نمایانده میشود. دانشجویی که به محیط کارمندی علاقهمند است، وظیفهشناسی، احساس مسئولیت بالا نسبت به کار و کارفرما را در محیط مدرسه اشتغال فرامیگیرد.
پس از فرصت کارآموزی این دانشجو وارد محیط واقعی کار میشود و کسب تجربه میاندوزد و چه بسا بسیاری از این دانشجویان در همان مرکز یا شرکت استخدام میشوند؛ البته بستگی به رشته نیز دارد.
آنا: تعامل شما با خانواده دانشجویان متقاضی حضور در مدرسه اشتغال چگونه است؟
ساداتپور: سعی میکنیم دیدگاه خانوادهها را به دنیای کار تغییر دهیم. به این خانوادهها روش کسب درآمد و شغل را میآموزیم، راهکارهایی که مدرسه اشتغال به دانشجویان برای فراهم کردن شغل میدهد حتی دانشگاه نمیدهد.
در تلاش هستیم مدرسه اشتغال را در استان تهران گسترش دهیم و یکی از کارهای خوبی که انجام دادیم، واحد کارآموزی است. مدت آموزش به دانشجویان در مدرسه اشتغال نیز در همه رشتهها 60 ساعت است.
آنا: در حقیقت متقاضیان در این 60 ساعت مهارتهای کسب و کار را میآموزند، درست است؟
ساداتپور: بله. مهارتهای اولیه مسیر شغلی به دانشجویان یاد داده میشود؛ به عنوان مثال دانشجویان چگونه هویت شغلی پیدا کنند یا چه شغلی برای آنان است و ... . آن چیز که مورد نیاز اکوسیستم شغلی کشور است به کارجو آموزش میدهیم.
آنا: استقبال دانشجویان از طرحی که در مدرسه اشتغال اجرا میشود، رضایتبخش بوده است؟
ساداتپور: بله. شاید در ابتدا اینطور به نظر بیاید که آموزش به دانشجویان مانند سایر کلاسهای آموزشی بوده و خستهکننده است؛ اما زمانی که دانشجویان با کارشناسان و مربیان ما مواجه شده و توضیحات آنان را میشنوند به کاربردی بودن این کلاسها ایمان میآورند؛ مطمئنم در آینده استقبال از این هم بیشتر خواهد شد.
آنا: قصد ندارید این طرح را برای کارآموزیهای استان تهران عملیاتی و اجرایی کنید؟
ساداتپور: چرا اتفاقاً. تمایل به این کار داریم که میتواند مفید واقع شود، امیدوارم روزی زمینه برای عملیاتی کردن این پروژه در کل استان تهران مهیا شود.
آنا: مدرسه اشتغال خودکفاست یا درآمدتان از جایی تأمین میشود؟
ساداتپور: فعالیت این مدرسه کاملاً خودکفاست و درآمدها و هزینههای خود را از شرکتها و از متقاضیان اخذ میکند.
مدرسه اشتغال در واقع طرحی در حوزه سرمایهگذاری و درآمدزایی دانشگاه آزاد اسلامی بوده و در واقع با دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرقدس قرارداد مشارکت دارد؛ اما امور مدرسه اشتغال به صورت مستقل اداره میشود؛ حتی بابت فضایی که دانشگاه آزاد اسلامی در اختیار این مدرسه قرار داده، اجاره پرداخت میکنیم.
انتهای پیام/4078/4062/
انتهای پیام/