آدمکشی جوان 24 ساله  با چاقوی غرور!

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از خراسان، متهم این پرونده جنایی در حالی که پس از دستگیری به صراحت ارتکاب قتل را پذیرفته بود اما در دیگر مراحل دادرسی با رد اعترافات قبلی خود عنوان کرد: من با چاقو به مرد 42 ساله حمله نکردم و اظهارات شاهدان عینی را هم قبول ندارم! آن شب برای گذاشتن زباله به در حیاط رفتم، دیدم داخل کوچه سروصدا است و عده ای مقابل منزل یکی از همسایگان تجمع کرده اند. مردی که آن جا بود چاقویی در دست داشت و با لگد به در منزل همسایه می کوبید و آن ها را تهدید می کرد. در همین هنگام یکی از دوستانم نزد من آمد تا موتورسیکلتش را داخل حیاط ما بگذارد. او وقتی موتورسیکلت را گذاشت درحالی که سرگرم تلفن همراهش بود از کنار مرد 42ساله خشمگین عبور کرد اما آن مرد که حالتی غیرطبیعی داشت به سوی دوستم حمله ور شد که او از ترس پا به فرار گذاشت.

من که از این کار تعجب کرده بودم، حیرت زده به آن مرد نگاه می کردم که درهمین لحظه چشمان او به سوی من خیره شد و با سرعت به طرفم دوید. من هم فرار کردم او به سمت هرکسی که می دوید حمله ور می شد من دیگر نفهمیدم که چه اتفاقی رخ داد که آن مرد نقش زمین شد. او حتی به سوی مادرم نیز که دم در حیاط آمده بود حمله کرد. اظهارات متهم 24 ساله درحالی ضمیمه پرونده شد که شاهدان عینی و فرزند 21 ساله مقتول معتقد بودند که آن جوان با چاقوی سبزی فروش مرد 42ساله را به قتل رساند و متواری شد.

متهم 24 ساله که «پ. ف» نام دارد وقتی به محل وقوع جنایت در بولوار ذوالفقار مشهد هدایت شد تا چگونگی صحنه قتل را در حضور قاضی ویژه قتل عمد تشریح کند باز هم در اظهاراتی متناقض، سخنان قبلی خود را تکرار کرد اما او وقتی با راهنمایی و نصیحت های قاضی سید جواد حسینی برای بیان حقیقت ماجرا مواجه شد درحالی که ابراز ندامت می کرد گفت: او با چاقوی غرور و خودنمایی من کشته شد!

متهم به قتل ادامه داد: آن شب عده ای در کوچه جمع شده بودند و مرد 42ساله در حال مشاجره با همسرش بود و سروصدا می کرد. وقتی به طرف حیاط ما آمد مادرم مقابل حیاط ایستاده بود. من که از این حرکت او ناراحت شده بودم به آرامی داخل سبزی فروشی محله رفتم و چاقوی سبزی فروشی را از روی پیشخوان برداشتم و دوباره به محل بازگشتم. او هنوز درحال مشاجره بود که ضربه ای به سینه اش زدم و فرار کردم. او چند قدم به دنبالم آمد تا مرا بگیرد اما از شدت درد روی زمین نشست. من او را نمی شناختم و قصد کشتن او را هم نداشتم! متهم این پرونده جنایی در پاسخ به سوال قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد که پرسید آلت قتاله (چاقو) را چه کردی؟ گفت: چاقو را هم در خیابان انداختم! وی ادامه داد: در حال فرار بودم که پسر مقتول مرا از پشت سر گرفت. وقتی دیدم پدر دوستم را با چاقو زده ام به او گفتم مرا رها کن و پدرت را به بیمارستان برسان! مرا که می شناسی! او هم مرا رها کرد و پدرش را به بیمارستان رساند اما متاسفانه او چند روز بعد جان سپرد درحالی که من قربانی غرور جوانی خودم شدم.

بنابراین گزارش ، پسر 21ساله مقتول نیز در اظهارات خود گفت: من در فضای سبز محله نشسته بودم که متوجه درگیری شدم. وقتی نزدیک تر رفتم دیدم پدرم به در منزل خاله ام آمده است تا با مادرم که با حالت قهر منزل را ترک کرده بود صحبت کند. در همین حال «پ» که یکی از جوانان همان محله است، از داخل میوه فروشی چاقویی را برداشت و درحالی که خیلی آرام بود و هیچ استرسی هم نداشت ناگهان به پدرم نزدیک شد و با چاقو به سینه او زد و فرار کرد. من دنبالش دویدم و او را گرفتم اما وقتی متوجه خونریزی شدید پدرم شدم او را رها کردم و پدرم را به بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد رساندیم ولی حدود 5 روز بعد پدرم بر اثر عوارض ناشی از اصابت ضربه چاقوی «پ» جان خود را از دست داد. این گزارش حاکی است: با پایان یافتن صحنه بازسازی قتل و اعترافات صریح متهم، قاضی حسینی با صدور قرار بازداشت موقت وی را روانه زندان کرد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل قانونی خود را طی کند.