دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آنا گزارش می‌دهد؛

«زیرخاکی»؛ روایتی موفق از مردم روزگار انقلاب/ «جلیل سامان» با دست پُر به تلویزیون برگشت

سریال«زیرخاکی» را می‌توان روایتی موفق از مردم روزگار انقلاب دانست.
کد خبر : 486874
637232271823746562_md.jpg

به‌ گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، با پخش 6قسمت از مجموعه تلویزیونی «زیرخاکی» به‌عنوان سریال شبکه یک سیما برای شب‌های ماه مبارک رمضان امسال، مخاطبان تا اندازه‌ای با فضای کلی این سریال طنز و شخصیت‌های اصلی آن آشنا شده‌اند. 


زیرخاکی جدیدترین تجربه کارگردانی جلیل سامان است که در یک دهه گذشته با ساخت چند اثر پربیننده جایگاه خود را در میان سریال‌سازان تلویزیون تثبیت کرده است. کارگردانی که سریال‌هایش چه در متن و چه در شیوه پرداخت و کارگردانی، واجد استانداردهای لازم و جذابیت‌های ضروری برای جذب مخاطبان بوده‌اند.


جلیل سامان در سال‌های دهه هفتاد به عنوان یک مستندساز و البته کارگردان چند سریال کمتر دیده‌شده در تلویزیون همچون سریال «ترس و لرز» و «قصه قرارگاه» شناخته می‌شد. این شرایط تا سال 1387 ادامه داشت. زمانی که او فیلم «وقت بودن» را کارگردانی کرد. این فیلم که شبکه چهار سیما تهیه‌کنندگی آن را بر عهده داشت، جوایز متعددی را از جشنواره فیلم فجر و خانه سینما دریافت کرد، اما هرگز رنگ پرده را ندید.


اما کارنامه سریال‌سازی جلیل سامان، با کارگردانی سریال «ارمغان تاریکی» در سال ۱۳۸۹ وارد فضای جدید شد. او در این سریال یک درام عاشقانه با رگه‌های روان‌شناختی را در بستر مناسبات داخلی اعضای سازمان منافقین در سال‌های ابتدایی دهه شصت روایت می‌کند. سریالی که آرش مجیدی، امیر آقایی، لیلا زارع، سودابه بیضایی، مجید مشیری، مجید سعیدی و شهین تسلیمی بازیگران اصلی آن بودند.



این سریال که در دهه فجر سال ۱۳۸۹ پخش شد، استقبال مخاطبان و منتقدان را به همراه داشت. بازی‌های خوب بازیگران سریال به ویژه امیر آقایی و آرش مجیدی و موسیقی تیتراژ به یادماندنی آن با آهنگسازی فرید سعادتمند و خوانندگی محمد اصفهانی از جمله مواردی است که در خاطر بینندگان تلویزیون مانده است.


سامان دو سال بعد سریال ۱۸ قسمتی «پروانه» را ساخت که بهار سال ۱۳۹۲ از شبکه سوم سیما پخش شد. او در «پروانه» سراغ سازمان مجاهدین خلق رفت و ماجرای تغییر گرایش اعضای این سازمان در سال‌های میانی دهه ۵۰ را در قالب یک داستان دراماتیک به تصویر کشید. شهرام عبدلی، قطب‌الدین صادقی، مهدی سلوکی، سارا بهرامی و متین ستوده بازیگران این سریال بودند.


سریال «نفس» آخرین اثر از سه‌گانه جلیل سامان است که بازهم ترکیبی از یک داستان عاشقانه با وقایع مربوط به انقلاب و مبارزات گروههای چپ در آن سالها است. داستان این سریال درباره ناهید دختر دانشجویی است که با روزبه عضو سازمان مجاهدین آشنا می‌شود. در بحبوحه وقایع انقلاب رازی در زندگی‌اش فاش می‌شود… او برای رسیدن به حقیقت حوادث پیچیده‌ای را پشت سر می‌گذارد.


مسعود رایگان، ژاله صامتی، ساناز سعیدی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، سودابه بیضایی و فاطمه گودرزی از جمله بازیگران این سریال بودند که در ماه رمضان سال ۱۳۹۶ روی آنتن شبکه سوم سیما رفت.


آخرین اثر او یعنی سریال«زیرخاکی» در گروه فیلم و سریال مرکز سیمافیلم تولید شده است. این مجموعه دومین همکاری سامان و نصیری‌نیا پس از سریال «نفس» است. ماجرای این سریال در سال1357 و ماه‌های پایانی منتهی به انقلاب اسلامی می‌گذرد.


پژمان جمشیدی در نقش (فریبرز) مرد چهل‌ساله‌ای است که به همراه همسرش پریچهر (ژاله صامتی) و پسر خردسالش کاوه (رایان سرلک) در یکی از محلات جنوب شهر تهران زندگی می‌کند. فریبرز فردی بی‌دست‌وپا، ترسو، پرگو و پرادعا است. او سودای یک‌شبه پولدار شدن از طریق یافتن گنج و زیرخاکی را داشته و به ‌همین خاطر با دردسرهای زیادی روبرو می‌شود و به نتیجه هم نمی‌رسد. با این حال بر اثر اتفاقاتی، یک نقشه گنج به دست می‌آورد. از سوی دیگر او به واسطه برادرش فرهاد (هادی حجازی‌فر) که افسر نیروی هوایی است، درگیر ماجراهایی هیجان‌انگیز و پیجیده می‌شود که رنگ و بوی سیاسی و انقلابی دارد.



علاوه بر این بازیگران، گوهر خیراندیش، نادر فلاح، ایرج سنجری، امید روحانی و اصغر نقی‌زاده دیگر نقش‌آفرینان این مجموعه تلویزیونی هستند.


فیلمبرداری این سریال از ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ در شهرک سینمایی دفاع مقدس آغاز شد و پس از آن در لوکیشن‌های دیگری همچون محله باغ آذری تهران؛ خانه‌هایی در مرادآباد، شهرک سینمایی غزالی، جاده قم، پایگاه هوایی شهید لشگری مهرآباد، بیمارستان و کلانتری ادامه پیدا کرد.


سریال «زیرخاکی» دو فصل دارد؛ فصل اول «زیرخاکی» در ۲۳ قسمت ساخته شده است ساخت فصل دوم آن با شیوع ویروس کرونا در کشور و محدودیت‌هایی ناشی از آن همزمان شد؛ در نتیجه، بخش‌هایی از این فصل به‌ویژه سکانس‌هایی که قرار بود در خارج از کشور ساخته شود ناتمام ماند.


یکی از ویژگی‌های خاص این سریال استفاده از لوکیشن‌ها و سکانس‌های متعدد است. این نوع لوکیشن‌ها و وفور صحنه‌های لانگ‌شات، حضور افراد پرتعداد و عناصر فیزیکی را اجتناب‌ناپذیر می‌کند. این وضعیت با توجه به بستر زمانی داستان که به سال‌های دهه پنجاه و اواخر دهه شصت باز‌می‌گردد، کار را برای کارگردان و گروه طراح صحنه و لباس سریال سخت کرده است.


با این حال تا اینجای کار، «زیرخاکی» توانسته است از این آزمون سخت موفق بیرون بیاید.تاکنون در این مجموعه تلویزیون شاهد گاف‌هایی که معمولاً گریبانگیر بسیاری از سریال‌های مربوط به دهه پنجاه یا سال‌های پیش و پس از آن می‌شوند نبوده‌ایم؛ ایرادات ریز و درشتی که معمولاً در طراحی صحنه و لباس، جنس و چینش وسایل صحنه و یا در سکانس‌ها خارجی و خیابانی بارها دیده شده‌اند.



از سوی دیگر، بازی خوب و به‌اندازه دو بازیگر اصلی این مجموعه، یعنی پژمان جمشیدی و ژاله صامتی نقطه قوت «زیرخاکی» است. پژمان جمشیدی که دیگر به‌عنوان یک بازیگر حرفه‌ای و متبحر سینما و تلویزیون شناخته می‌شود، شخصیت فریبرز را با حال و هوایی کاملاً متفاوت از نقش‌های قبلی خود در سریال‌های «پژمان» و «دیوار به دیوار» و فیلم‌های «تگزاس یک و 2» و «خوب بد،جلف یک و 2» از کار درآورده‌ است.


ژاله صامتی نیز پس از چند تجربه درخشان در سینما و البته حدود دو دهه دوری از تلویزیون (به استثنای حضور در سریال «نفس») در نقش پریچهر بازگشتی موفق به قاب تلویزیون داشته است. سریال «زیرخاکی» را می‌توان آوردگاه دیگری برای صامتی دانست که او را در جایگاه یک بازیگر توانمند به مخاطبان یادآوری کند. بازیگری که به‌خوبی می‌تواند ظرافت‌های زنان جوان و میانسال وابسته به طبقه سنتی و به‌اصطلاح جنوب‌شهری را از کار دربیاورد و الیته در ورطه تکرار نیز نیفتد.



فیلمنامه «زیرخاکی» دارای ایرادات و وقفه‌هایی است که گاه آن را یک سریال طنز و به زعم سامان مفرح، دور می‌کند اما همچنان توانسته با تکیه بر جذابیت‌هایی که اشاره شد، یعنی فضاسازی موفق و بازی‌های خوب بازیگران در اولین هفته پخش خود تا حد زیادی نظر موافق منتقدان و بینندگان را به خود جلب کند.


سینما و تلویزیون بارها به سراغ تولید آثاری که داستان آن در سال‌های دهه پنجاه و شصت می‌گذرد رفته است و اتفاقاً در بسیاری از موارد موفق هم بوده، اما تولید سریالی با ماهیت طنز که همزمان هم لبخند بر لب بیننده بیاورد و هم بیانگر وضعیت سیاسی و اجتماعی سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب باشد کار سختی است که این بار جلیل سامان به عهده گرفته است؛ کارگردانی که پس از تجربه سه‌گانه (ارمغان تاریک، نفس و پروانه) این بار گام در وادی طنز گذاشته و داستانی از آن دوران را از دریچه کمدی روایت می‌کند.


از سوی دیگر، روایت صمیمی و بی‌آلایش از زندگی عادی و روزمره مردم در آن سال‌ها را می‌تواند برگ برنده زیرخاکی دانست. روایتی که به صورت غیرمستقیم تأثیر سیاست‌های رژیم پهلوی بر زندگی مردم و نارضایتی مردمی از این رژیم را به تصویر می‌کشد. این گونه است که بیننده با اتفاقات و شخصیت‌ها همذات‌پنداری کرده و بخشی از گذشته خود و یا اطرافیانش را در شخصیت‌ها این سریال می‌بیند.


 انتهای پیام/4104/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب