كرونا و جنگ قیمت چه بر سر نفت آوردند؟/ کسری بودجه در انتظار کشورهای خلیج فارس
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، دوشنبه بیستم آوریل 2020 برابر با نخستین روز اردیبهشتماه 1399، یك اتفاق دیگر تاریخی و خارج از حد تصور برای نفت افتاد. وقتی بازار بعد از ظهر دوشنبه نیویورك بازگشایی میشد، همه انتظار قیمتهای كاهشی را داشتند؛ اما آنچه بهوقوع پیوست در اندیشه هیچ تحلیلگری نمیگنجید. نفت نیمهسنگین غرب تگزاس WTI پس از نوسانات مهیج در طول معاملات، در20 دقیقه پایانی بازار به منفی40 دلار و 38 سنت سقوط كرد. یك مرگ زودرس برای تگزاس و نفت شیل. در طول تاریخ 164 ساله نفت، اتفاقات تعیینكننده و سرنوشتساز برای بشر كم نبودهاند؛ از دو جنگ جهانی اول و دوم گرفته تا جنگهای منطقهای در كشورهای نفتخیز، جنگ اول و دوم خلیجفارس و نیز واقعه دهشتناك 11 سپتامبر.
هیچیك از این اتفاقات موحش نتوانستهاند شوكی عظیم تا به این حد بر پیكر نفت وارد كنند. دوشنبه بیستم آوریل اما نفت با مرگ دستوپنجه نرم كرد. تا به آنجا كه بسیاری از كنشگران بازار را در اندیشه دیرین پایان عصر نفت فرو برد. بسیاری بهیاد این جمله معروف زكی یمانی، وزیر نفت پیشین عربستان سعودی افتادند كه گفته بود: «عصر سنگ به دلیل كمبود سنگ به پایان نرسید؛ و دوره نفت پایان مییابد، پیش از آنكه نفت تمام شود.» اما براستی آیا نفت به پایان خود رسیده است؟ در گزارش پیش رو از دیدگاه فنی برای خواننده محترم به زبان ساده روشن میکنیم كه اصلا واقعه دیروز چه بوده است؟
چرا دوشنبه سیاه؟
در بازار نفت رسم معمول از دیرباز برآن است كه نفت به دو صورت معامله میشود. نخستین حالت معاملات نفتی، معاملات كاغذی یا معاملات آتی نامیده میشود. رسم رایج در معاملات آتی این است كه خریداران با تولیدكنندگان نفت قرارداد خریدی را برای ماه آتی تنظیم میكنند. در طول این یك ماه، معاملهگران بورسباز بازار نیویورك از گذشتههای بسیار دور تاكنون، این نفت خریداری شده روی كاغذ را بارها و بارها دستبهدست خریدوفروش میكنند تا موعد سررسید آن فرا برسد. وقتی روز سررسید فرا میرسد، معاملات آتی به معاملات فیزیكی یا نقدی كه حالت دوم معاملات نفتی است، تبدیل میشود و باز رسم رایج بازار این است كه معاملات فیزیكی یا نقدی همیشه ارزانتر از معاملات آتی است، زیرا موعد سررسید آن فرا رسیده و دیگر زمانی برای بورسبازی ندارد و حتما باید فروخته شود. كوشینگ، نام شهری در ایالت اوكلاهماست.
در این شهر كوچك و كمجمعیت انبارهای ذخیرهسازی نفت معاملات آتی قرار دارد. به این معنی كه تولیدكنندگان نفت تگزاس، نفتی را كه برای ماه بعد فروختهاند بهتدریج در انبارهای شهر كوشینگ ذخیره میكنند تا برای روز سررسید آماده باشد. درواقع نوعی هاب یا انبارهای موقت ذخیرهسازی است كه حدود 76 میلیون بشكه ظرفیت دارد. حالا نكته این است كه روز سهشنبه 21 آوریل یا دوم اردیبهشتماه روز سررسید معاملات آتی ماه می نفت غرب تگزاس و روز منقضی شدن این قراردادها بود. بنابراین، یك روز قبل از روز سررسید یعنی روز دوشنبه موعد پایانی خرید و فروش آن بود كه باید حتما فروخته میشد. خب تا اینجای كار، روالی عادی و طبیعی است كه طی دهها سال است كه انجام میشود، اما چه شد كه دیروز این واقعه دهشتناك اتفاق افتاد و نفت غرب تگزاس منفی 40 دلار در هر بشكه قیمت خورد؟
بررسی وضعیت بازار توسط تحلیلگران نشان داد كه این واقعه دو علت دارد: «علت نخست تعداد فراوان قراردادهای معاملات آتی بود كه روز دوشنبه به 109 هزار فقره بالغ شده بود که در مقایسه با تعداد قراردادهای در حال انقضای ماه گذشته که فقط 3200 فقره بود،رقم قابل توجهی است و علت دوم تكمیل شدن مهمترین مخازن ذخیرهسازی موقت آمریكا در شهر كوشینگ بود؛ بهطوری كه 76 میلیون بشكه ظرفیت ذخیرهسازی این انبارها تا 17 آوریل یعنی چهار روز پیش، به 61 میلیون بشكه رسیده بود و ظرف چند روز آینده دیگر هیچجایی برای ذخیرهسازی ندارد. حالا سوالی كه ممكن است برای خواننده محترم مطرح شود این است كه وقتی چنین شرایطی پیش میآید چرا دارنده قرارداد معاملات آتی كه موعدش فردا منقضی میشود سعی دارد به هر نحوی كه شده، حتی به قیمت منفی نفتش را بفروشد؟
پاسخ این است كه اگر قرارداد كاعذی نفت روی دست معاملهگر بماند و به فروش نرود اولا او دیگر اعتبارش را نزد تولیدكنندگان نفت از دست میدهد و دیگر كسی به او نفت نمیفروشد و عملا از بازار رقابتی نفت برای همیشه حذف میشود و ثانیا اینكه اگر نفتی كه برای معاملات آتی در انبارهای شهر كوشینگ ذخیره شده به فروش نرود، علاوهبر ضررهای معلومی كه برای تولیدكننده دارد، مهمترین ضررش این است كه با پرشدن انبارهای ذخیره دیگر تولیدكننده جایی برای ذخیرهسازی نفت ندارد و در نتیجه دیگر نمیتواند نفت تولید كند و مجبور میشود چاههای تولید نفت را خاموش كند؛ و اینجاست كه مرگ نفت رقم میخورد. آنچه تا اینجا گفته شد، تشریح فنی اتفاقات عصر دوشنبه سیاه آوریل به زبانی كاملا ساده بود تا خواننده محترم دریابد كه دقیقا چه اتقاقی افتاده است، اما حالا موقع آن است كه به ریشهیابی اصل مطلب بپردازیم. اینكه اصلا چرا چنین فاجعه وحشتناكی در بازار نفت به وقوع پیوست؟
كرونا و جنگ قیمت چه بر سر نفت آوردند؟
نخست باید بدانیم كه آنچه بر سر نفت آمد ناشی از سه علت است. نخستین علت و اساسیترین آن كاهش مصرف و تقاضای نفت در اثر گسترش ویروس كروناست. ویروسی كه بیش از سه میلیارد نفر از مردم جهان را در خانهها حبس کرد. قطارها، هواپیماها، كشتیها و مهمتر از همه، میلیونها خودروی بنزینی و دیزلی از حركت ایستادند. وقتی موتورهای احتراقی كه اصلیترین مصرفكننده محصولات پالایشگاهها هستند، از حركت افتادند، پمپ بنزینها تعطیل شدند و دیگر فرآوردهای به فروش نمیرسید. درنتیجه پالایشگاهها شروع به كم كردن تولید خود كردند و در نهایت بسیاری هم تعطیل شدند. تاثیر ویروس كرونا بر بازار مصرف جهان به 30 درصد یا 30 میلیون بشكه در روز رسید. بهطوری كه از 100میلیون بشكه مصرف روزانه نفت جهان، حالا دیگر حدود 70 میلیون بشكه در روز به فروش میرفت و برای 30 میلیون بشكه دیگر خریداری پیدا نمیشد. امری كه در طبیعت بازار با عنوان عرضه و تقاضا تعریف میشود و پیشیگرفتن عرضه از تقاضا، موجب كاهش قیمت محصول میشود، اما در بازار این روزهای نفت، اقدام نادر و عجیب دیگری هم افتاد.
همزمان با كاهش تقاضا، بر میزان عرضه هم به طرز دیوانهواری افزوده شد. همزمان قیمت عرضه محصولات با تخفیفهای عمده همراه شد. بهطوری كه عربستان سعودی نفت تحویلی در مدیترانه در بندرهای كشورهای اروپایی را با تخفیفی حدود 13 دلار میفروخت. این درحالی بود كه هزینه حمل محصول و بیمه نفتكشها را هم میپرداخت. خب طبیعی است كه نفت با قیمتهای شدیدا نزولی مواجه میشد. اما در اینجا برای آنكه بهدرستی دریابیم كرونا و جنگ قیمت چه بر سر نفت آوردند خوب است مقایسهای با یك سال پیش داشته باشیم. درست یك سال پیش، در آوریل 2019 نفت شیرین و مرغوب برنت در دریای شمال 71 دلار بود. در دوشنبه گذشته این نفت با قیمت 27 دلار معامله شد و یا همین نفت غرب تگزاس كه نفتی نیمهسنگین و میانه به حساب میآید، در آوریل سال گذشته هر بشكه بالای 65 دلار بود و یا سبد نفتی اوپك كه در دوشنبه پیش كمی بیشتر از 17 دلار معامله شد، درست یك سال قبل بالغ بر 74 دلار در هر بشكه بود. ادامه همین جریان بود كه روز تاریخی دوشنبه 20 آوریل را آفرید و نفت WTE را به منفی 40 دلار در بشكه رساند. این نفت برای روز سهشنبه تا لحظات تنظیم این گزارش با 105 درصد صعود بر روی یک دلار و 96 سنت قرار گرفته است.
سکته موقت چاههای شیل
كرونا ویروسی است كه جهان را سرد، تاریك و خاموش میخواهد. تا آنجا كه پزشكان و اهالی بهداشتودرمان میگویند تا زمان پیدا شدن واكسن و دارو، این ویروس همراه بشریت امروز خواهد بود و باز تا جایی كه همین متخصصان ابراز میدارند تولید هرگونه واكسن و دارو هم به دوسال زمان نیاز دارد. پس تا دوسال دیگر جهان با ویروس كرونا دستوپنجه نرم خواهد كرد. حال سوال اساسی این است كه این ویروس و جنگ قیمت كه توانستند این بلاها را بر سر نفت بیاورند با عرضهوتقاضای آینده نفت چه میكنند؟ چنانكه گفته شد تا پیش از شیوع كرونا در جهان روزانه 100میلیون بشكه نفت مصرف میشد. پس از گسترش این پاندومیك، مصرف و درنتیجه تقاضای نفت 30درصد كاهش یافت و به 70میلیون بشكه در روز رسید. نفتی كه بهطور روزانه در بازار نفت خریداری میشود یا وارد پالایشگاههای جهان شده و به فرآورده تبدیل میشود و برای مصرف در اختیار مردم قرار میگیرد یا در انبارهای استراتژیك نفت ذخیره میشود. درمورد انبارهای استراتژیك جهان، آمار دقیق و درستی در دست نیست، اما تا آنجا كه معلوم است در كل جهان یکمیلیارد و 700میلیون بشكه ظرفیت ذخیرهسازی استراتژیك وجود دارد. انبارهای استراتژیك، جایگاههایی هستند كه نفتخام را برای مدت طولانی و البته با هزینههای بسیار در خود نگهداری میكنند. هدف از این كار كه معمولا كشورهای پرمصرف مانند آمریكا یا چین انجام میدهند، اطمینان از آینده ذخیره نفت و پشتیبانی از نواسانات احتمالی بازار و بهعبارتی برای روز مباداست.
با كاهش یافتن قیمت نفت در اثر كرونا و جنگ قیمت، انبارهای ذخیره استراتژیك به سمت كامل شدن رفته است، بهطوری كه برحسب اعلام آژانس بینالمللی انرژی تا ماهژوئن یا اواسط تیرماه، دیگر ظرفیتی برای ذخیرهسازی وجود نخواهند داشت. درنتیجه آنچه اتفاق میافتد كاسته شدن بیشتر تقاضا و افت باز هم بیشتر قیمت نفت خواهد بود، یعنی قیمت نفت تجربه دردناك دوشنبهسیاه 20آوریل را برای بارهای دیگر هم تجربه خواهد كرد.
در این شرایط طبیعی است كه بسیاری از چاههای نفت شیل آمریكا خاموش شوند. كشوری كه تا پیشاز شیوع كرونا صادركننده خالص نفت بود و با تولید رویایی 13میلیون بشكه در روز در جایگاه بالاترین تولیدكننده نقت جهان قرار داشت، حالا با بسته شدن بسیاری از چاهها به واردكننده خالص نفت بدل خواهد شد. نتیجه این است كه در آینده تولید و عرضه نفت با كاهش شدید همراه خواهد بود و این كاهش عرضه در كشورهای آفریقایی، آسیایی و آمریكایلاتین هم رخ مینماید.
نكته این كاهش عرضه این است كه ترمیم قیمت نفت را همراه نخواهد داشت، زیرا زمانی قیمت نفت احیا خواهد شد كه تقاضا بار دیگر به جنبش درآید و این درحالی است كه انبارهای ذخیرهشده جای عرضههای آینده را خواهد گرفت و درنتیجه مانع احیای زودهنگام قیمت نفت در آینده خواهد شد.
حمله خفاشها به نفت!
همه چیز به یك سوپ خفاش و یا به ماهیت شبگردی و خرابهجویی بوف كور برمیگردد. روزی كه گفته شد بانویی در شهر ووهان چین سوپی از پرنده شبگرد خفاش خورد و از این طریق ویروس نهفته در خفاش به نام كووید-19 یا كرونا به او انتقال یافت. این اتفاق شاید در ماه دسامبر یا آذر افتاده بود. اما تا خودش را نشان دهد، به اواسط ژانویه یا بهمنماه كشید شد. در این زمان جهان فهمید كه با پدیدهای متفاوت از دیگر پدیدههای تاریخ مواجه است.
تاثیرات این مهاجم اعجابآور، همزمان به سلامت انسان و به اقتصاد خرد و كلان بود. در چین در همان روزهای نخست، علاوه بر تلفات انسانی، تقاضای نفت در ماه ژانویه به طرز چشمگیری كاهش یافت. كاهش تقاضای نفت چین به حدی بود كه عربستان سعودی را به عنوان تامینكننده بخش اعظم نفت این كشور به حساسیت واداشت. حساسیت به آنجا كشید كه سعودیها خواهان تشكیل جلسه فوری اوپك پلاس شدند تا برای مقابله با تاثیرات ویروس جدید كاهش 600 هزار بشكهای نفت را در دستور كار قرار دهند. اما از آنجا كه ویروس هنوز در سطح جهان گسترش نیافته بود و اثرات ویرانگر خود را به نمایش نگذاشته بود، متحدان اوپك كه شامل 10 كشور میشود و اوپك پلاس نام دارد، از پذیرش درخواست جلسه اضطراری امتناع كردند و خواستار برگزاری جلسه در زمان مقرر شدند.
چرا روسیه عقبنشینی نکرد؟
زمان برنامهریزی شده و مقرر برای تشكیل جلسه اوپك پلاس 6 مارس یا 16 اسفندماه گذشته بود. در این زمان جلسه 178 اوپك هم برگزار میشد. در اسفندماه در ایران و بسیاری از كشورهای دیگر كووید-19 شایع شده بود، اما باز هم تاثیرات اقتصادی خود را به وضوح عیان نساخته بود. شاید به همین دلیل بود كه اعضای اوپك پلاس نتوانستند به توافقی دستیابند. پیشنهاد عربستان سعودی در جلسه هشتم اوپك پلاس كاهش 1.5میلیون بشكه از تولید نفت اعضا در طول سال 2020 بود. روسیه اما با این پیشنهاد مخالفت كرد. استدلال درست روسها این بود كه هرگونه عقبنشینی و كاهش تولید نفت توسط اعضای اوپك پلاس فقط جا را برای تهاجم نفت شیل به بازارها باز میكند. تجربه سالهای اخیر هم همین را نشان میداد. هرگاه كه اعضای اوپك پلاس برای مدیریت بازار و كنترل قیمت نفت، اقدام به كاهش تولید خود میكردند تا دوباره قیمتها به سطحی متعادل بازگردد، نفت شیل آمریكا حركت تهاجمی خود را برای تسخیر بازارهای اوپك آغاز میكرد و با تزریق بیش از حد نفت به بازار، عملا اقدامات كنترلی اوپك را خنثی میکرد. اقدامی كه از دسامبر 2016 كه سازمان جدید اوپك پلاس با همراهی 10 كشور خارج از اعضای سنتی اوپك برای كنترل گستردهتر بازار تشكیل یافته بود، بارها تكرار شد. این وضعیت روسیه را در موضعی قرار داده بود تا با كاهش یكباره نفت تا پایان سال 2020 همراه نباشد. آنها در مقابل، پیشنهاد دیگری ارائه دادند. پیشنهاد روسها این بود كه كاهش 1.5 میلیون بشكهای نفت برای سه ماه توافق شود تا پس از آن در نشستی دوباره، وضعیت بازار بررسی و تصمیم مناسب باتوجه به شرایط آن موقع اتخاذ شود. پیشنهاد روسها معقول بود؛ زیرا هم خواسته سعودیها را دربر داشت و هم در یك بازه زمانی قابل بررسی مجدد و تصمیمگیری مقتضی بود. كاری كه با ماهیت تصمیمگیریها اصولا كوتاهمدت اوپك هم سازگاری داشت.
تصمیمات اوپك در طول دهههای عمر خود برای مدیریت بازار همواره كوتاهمدت بود تا در بازههای زمانی كوتاه اثرات تصمیم خود را در بازار ببیند و آنگاه با توجه به شرایط، تصمیم تازهای اتخاذ كند. اینكه عربستان میخواست برای مدت حدود یك سال تصمیمی به مورد اجرا گذاشته شود، برای اوپك تازگی داشت، اما گویا عربستان هم دیگر از تاختوتاز تمامنشدنی نفت شیل بهستوه آمده بود. لابد با خود گفتند مرگ یك بار و شیون هم یك بار. بالاخره زمانی میرسد كه تولیدكنندگان سنتی نفت با نفت شیل مستقیما دستوپنجه نرم كنند. شاید هم الان زمانش رسیده باشد. همینجا بود كه عبدالعزیز بنسلمان، وزیر نفت سعودی اولتیماتوم خود را به روسها صادر كرد. اولتیماتوم این بود: «یا با كاهش روزانه 1.5میلیون بشكه توافق میكنید یا عربستان از اوپك پلاس خارج میشود.» جلسه هشتم اوپك پلاس در وین طولانی نشد. هر دو وزیر با چهرههایی درهم ریخته در جلسه حضور داشتند. آنها حتی یك لبخند هم بههم نزدند. وقتی الكساندر نواك از در خروجی سالن خارج میشد به خبرنگاران گفت: «از اول ماه آوریل هركس آزاد است هرچقدر میخواهد نفت تولید كند.» و اول آوریل روزی بود كه تاریخ آخرین توافق اعضای اوپك پلاس برای سهمیهبندی و كاهش تولید به پایان میرسید.
روز هفتم مارس یعنی یك روز پس از جلسه هشتم اوپك پلاس، وزیر سعودی ابراز داشت از این پس آرامكو تولید خود را از حدود 10 میلیون بشكه كنونی به 12 میلیون و 300 هزار بشكه در روز افزایش میدهد. آنها همچنین اعلام كردند برای خریداران نفت تا 10 دلار در هر بشكه نسبت به قیمتهای بازار تخفیف قائل میشوند و از اینجا بود كه جنگ جهانی قیمت نفت آغاز شد.
کسری بودجه در انتظار کشورهای خلیج فارس
برای اینکه تصور دقیقتری از آثار کاهش بیسابقه قیمت نفت بر تولید نفت و اقتصاد کشورهای تولیدکننده آن داشته باشیم، کافی است این ارقام را با هم مرور کنیم. طبق آمارهای مراکز پژوهشی، تولید یك بشكه نفت در كشورهای مختلف هزینههای متفاوتی دارد، بهعنوان مثال تولید هر بشكه نفت برای تولیدكنندگان آمریكایی بین 30 تا 36دلار هزینه دارد، درنتیجه قیمتی پایینتر از آن، برای آمریکاییها بهصرفه نیست و زیان محسوب میشود. اما هزینه تولید یك بشكه نفت برای عربستانسعودی 10دلار، برای روسیه 13دلار و برای ایران نیز 12دلار است و برای كانادا به 40دلار میرسد، درحالیكه برای كویت تنها 8 یا 9دلار است. هزینه تولید هر بشكه نفت برای عراق هم 10دلار و برای امارات متحده نیز 11 دلار است. با این مقدمه کوتاه میتوانیم تصور كنیم كه كاهش قیمت نفت تا چه حد و میزان میتواند بر اقتصاد كشورهای تولیدكننده اثر منفی بگذارد. بهعبارت دیگر تابآوری كشورها درمقابل نوسانات بازار، علاوهبر دیگر شرایط، به هزینه تمامشده آنان نیز ارتباط مستقیم دارد.اما آثار کاهش قیمت نفت فقط به بخشهای عرضهوتقاضا محدود نمیشود، چراکه این موضوع ترکشهایی از جنس کسری بودجه و کاهش تولید ناخالص داخلی را برای کشورهای نفتی درپی خواهد داشت.
در این خصوص طبق داده ای آماری که صندوق بینالمللی پول منتشر کرده، در سال 2020 در بین کشورهای صادرکننده نفت، الجزایر برای تراز و متعادل کردن بودجهاش به نفت بشکهای 157دلار، بحرین به نفت بشکهای 95دلاری، عمان به نفت 88دلاری، عربستانسعودی به نفت 76دلاری (در سال 2019 حدود 83دلار بوده)، امارات به نفت 69دلاری، کویت به نفت 61دلاری، عراق به نفت 60دلاری، لیبی به نفت 58دلاری، روسیه به نفت 42 دلاری (اصلاحیه جدید به نفت 20 دلاری) و درنهایت قطر نیز به نفت بشکهای 40دلار نیاز دارد. صندوق بینالمللی پول رقم وابستگی بودجه ایران به نفت برای تعادل در کسری را نیز 195دلار ذکر کرده، بااینحال در بودجه سال 1399 قیمت نفت هر بشکهای 50دلار درنظر گرفته شده است. از این منظر بهنظر میرسد اغلب کشورهای نفتی با کاهش درآمدهای نفتی، کسری قابلتوجهی در بودجه سالانه تجربه خواهند کرد؛ همان مشکلی که بودجه کشورمان در سالهای گذشته آن را تجربه کرد.
همچنین طبق اطلاعاتی که ایندیپندنت به نقل از صندوق بین مللی منتشر کرده، در سال 2019 تولید ناخالص داخلی برونئی با وابستگی 60درصدی، بالاترین مقدار وابستگی به درآمدهای نفتی را داشته است. این میزان برای کویت 43درصد، برای لیبی 42درصد، برای کنگو 42درصد، برای الجزایر 25درصد، برای عربستانسعودی 23درصد، برای قطر 14درصد و برای امارات نیز 13درصد بوده است.
در کنار این موضوع، طبق آمارهایی که اخیرا بلومبرگ منتشر کرده، با کاهش قیمت نفت و بهتبع آن کاهش درآمدهای نفتی، تولید ناخالص داخلی کویت با کاهش 20درصدی روبهرو خواهد شد. این میزان برای قطر حدود 17درصد، برای عراق حدود 16درصد، برای عمان حدود 15درصد، برای عربستانسعودی حدود 12درصد، برای الجزایر حدود 9درصد، برای امارات حدود 7درصد، برای بحرین حدود 6درصد و برای ایران نیز حدود 2درصد خواهد بود.
شركتهای آمریكایی ورشکست میشوند؛ شیل میماند
حالا شایسته است نگاهی به وضعیت امروز و آینده اقتصاد و شركتهای نفتی آمریكا بیندازیم. آنچه كرونا با اقتصاد آمریكا كرد در یك كلام و بیان ساده و آن هم تا اینجا بیكاری بیش از 20میلیون نفر از شهروندان این كشور است؛ اتفاقی ثبتنشده در طول تاریخ مدرن این كشور. گرچه آمار مستندی از میزان بیکاری در صنعت نفت آمریکا هنوز منتشر نشده، اما لازم به ذکر است در صنعت نفت این کشور طی سال 2019 در مجموع 1.5میلیون نفر مشغول فعالیت بودهاند که 945هزار نفر از آنان در جایگاههای عرضه سوخت، 471 هزار نفر از آنان در بخش استخراج نفتوگاز و شرکتهای پشتیبانی و 69 هزار نفر نیز در پالایشگاه های نفت شاغل بودهاند.
اما اینكه كاهش قیمت نفت با شركتهای نفتی این كشور چه خواهد كرد، در مباحث قبلی گفته شد که تولید هر بشكه نفت برای تولیدكنندگان آمریكایی بین 30 تا 36دلار هزینه دارد، بر این اساس اگر قیمت نفت زیر 36دلار باشد دیگر برای آنها بهصرفه و اقتصادی نیست و اگر قیمتهای نزولی زیاد باشند و تداوم یابند، موجب تعطیلی چاههای نفت آنان میشوند، همان اتفاقی كه هم كنون درحال افتادن است. در خصوص شرکتهای آمریکایی و شیل نیز دانیل یرگین، نویسنده و تحلیلگر جهانی و معتبر نفت پاسخ جالبی دارد؛ او كه نویسنده پرفروشترین كتاب سال آمریكا بهنام تاریخ جهانی نفت است، در پاسخ به این سوال که كاهش قیمت نفت با شركتهای نفتی این كشور چه خواهد كرد، گفت: «شركتها ورشكست میشوند، اما نفت شیل میماند.»
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/
انتهای پیام/