دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
سروش جمشیدی:

زیرابم در «دورهمی» خورد/ ماجرای چت «قیمت» با سالومه چه بود؟

جمشیدی در واکنش به انتشار چت او با مجری «من و تو» گفت: دو سال پیش برای تئاتری به خارج رفتیم و ایرانی‌ها درباره اجرا سؤال می‌کردند. من هم به او به‌عنوان یک آدم همین‌طوری جواب دادم؛ آن زمان کل برنامه‌اش درباره سگ و گربه و افتادن آدم از نردبان بود.
کد خبر : 479232
photo_۲۰۲۰-۰۳-۲۰_۰۹-۱۹-۵۱.jpg

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، برنامه «فرمول یک» در آخرین شب از ویژه‌برنامه تحویل سال شبکه یک میزبان سروش جمشیدی بازیگر و کمدین بود و از دلیل خداحافظی از «دورهمی» گرفته تا ماجرای لو رفتن چت‌هایش با مجری شبکه «من و تو» در این گفتگو صحبت به میان آمد.


جمشیدی در ابتدا گفت: امیدوارم در این روزها و شرایط خیلی خوب باشیم. چند ساعتی بیشتر تا سال تحویل نمانده و می‌خواهم آرزو و دعا کنم که هرچه زودتر این روزها بگذرد و دوباره سلامتی و آرامش به سرزمینمان زندگی‌هایمان برگردد. همان‌طور که تاریخ و تقویم دارد تغییر می‌کند و طبیعت متحول می‌شود زندگی ما هم متحول شود.


داشته‌هایمان را شکر نمی‌کنیم


وی در پاسخ به ضیا که به آرامشی که پیش از کرونا داشتیم و قدر آن را نمی‌دانستیم اشاره می‌کرد، اظهار کرد: من فکر می‌کنم اکثریت ما شکر نمی‌کنیم. داشته‌هایمان را شکر نمی‌کنیم. امکان ندارد ما در روز وقتی را بگذاریم برای چیزهایی که در زندگی‌مان داریم و بابت داشتنشان حالمان خوب است شکر کنیم. از همه مهم‌تر سلامتی است.


وی اذعان کرد: وقتی بچه و خانواده‌ام سالم هستند خیلی مهم است. وقتی نداریم چرا یادش می‌افتیم. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ما آدم‌ها است که وقتی چیزی را نداریم یاد آن می‌افتیم. چه خوب است وقتی را در روز شکرگزار باشیم. من خودم اگر ریا نباشد این کار را انجام می‌دهم و برای این قضیه تمرین می‌کنم. زمانی که از خواب بیدار می‌شوم و هنوز سیستم‌عاملم بالا نیامده، برای همه داشته‌هایم شکر می‌کنم. این‌گونه روزم را خیلی خوب شروع می‌کنم و انرژی مثبت دارم و اثرش را در زندگی‌ام دیده‌ام. این شکرگزاری را به بچه‌هایمان یاد بدهیم تا به خاطر داشته‌هایشان شکر کنند و به خاطر نداشته‌هایشان غر نزنند و دنبال مقصر نگردند.


بازیگر «دورهمی» یادآور شد: از من بازیگر که ذهنیت بیننده از من فضای کمدی است توقع این حرف‌ها نمی‌رود اما واقعاً ما هم یک چیزهایی داریم که برایمان ارزش است و آن‌ها را دوست داریم. خود ما آدم‌ها می‌توانیم در شکل زندگی‌مان تأثیر داشته باشیم.


در ادامه ضیا نیز به خاطره‌اش از حادثه منا در سفر حج اشاره و دعا کرد خدا در این روزها به بچه‌ها رحم کند.


جمشیدی با اشاره به توکل و دعا یادآور شد: ما باید یک چیزهایی را رعایت کنیم. من اصلاً اخبار گوش نمی‌دهم، قبل از این هم گوش نمی‌دادم و حالم را بد می‌کند؛ اما باید مسائل بهداشتی را رعایت کنیم. تا جایی که می‌توانیم در خانه بمانیم و بعد از همه این‌ها توکل کنیم. اگر اتفاقی برای یکی از اعضای خانواده‌ام بیفتد حداقل وجدان من راحت است که تلاشم را کرده‌ام.


یک سال را فدای یک عمر نکنیم


وی درباره سفر گفت: قرار بود بروم اما نمی‌روم. واقعاً حس کردم این اتفاق باید بیفتد. ما یک سال را فدای یک عمر نکنیم پیش پای خودمان را نبینیم. من امروز اتفاقی چیزی دیدم و متوجه شدم یک تعدادی هنوز که هنوز است دارند سفر می‌روند و وقتی با آن‌ها گپ می‌زدم دلایلشان خیلی دلایل بیخودی بود. صادقانه. یک وقت چیز ضروری بود؛ اما طرف می‌گفت مادرزنم اصرار کرده بیا. اگر به این خانواده علاقه دارید نروید. یک سری شغل‌ها مجبورند بیرون بیایند. تعارف نداریم. من به‌نوبه خودم دلم می‌خواهد از کادر درمانی کشورم تشکر کنم. دمشان گرم. حداقل به این عزیزان رحم کنیم. خیلی‌هایشان برای اینکه به خانواده‌شان آسیبی وارد نشود خیلی وقت است خانه نرفته‌اند. آن‌ها هم دل دارند عید است و آن‌ها می‌خواهند پیش خانواده‌هایشان باشند به آن‌ها و خودمان رحم کنیم. یک سری منطق‌ها و دلایل را نمی‌فهمم و آدم حرص می‌خورد.


زیرابم در «دورهمی» خورد


جمشیدی درباره قسمتی از «دورهمی» که خودش مهمان آن بود، توضیح داد: آقای مدیری در این قسمت گفتند سروش زیرآب همه را زد. حتی سیامک انصاری که ما با هم 25 سال رفیق بودیم زیرابش خورد. این سری خودم زیرآب خودم را هم زدم! این سری بحث دعوت کردن و نکردن نبود. سری قبل هم این صحبت شده بود که فضای برنامه به شکل فعلی‌اش باشد ولی ما باز بخش نمایشی را ادامه دادیم اما این سری اینکه فضای برنامه تاک‌شو باشد و استندآپ را خود آقای مدیری اجرا کند و بخش نمایشی نباشد قطعی شد.


قرار است در یک سریال 90 قسمتی بازی کنم


وی درباره کارهای تازه‌اش گفت: این روزها یک سریال تلویزیونی در حال پیش تولید است که در 90 قسمت تولید خواهد شد و بعد از مشکل کرونا شروع خواهد شد. البته قرارداد من برای مهر ماه بود. من از شهریور پارسال که فیلم سینمایی «زیر نظر» ساخته مجید صالحی را کار کردم دیگر یک سال و نیم است که کار نکرده‌ام. اتفاقات کاری افتاد. یک کاری را من قرارداد نبستم و شد و یک کاری را قرارداد بستم و نشد. اسم نمی‌برم چون اتفاق خوبی نیست اما هنوز منتظریم آن کاری که نشد بشود.


جمشیدی یادآور شد: خودم هم صادقانه خیلی وسواس به خرج دادم. یک سری فیلم‌نامه‌ها را خواندم و دوست نداشتم. تکرار در فضای سینما و تلویزیون خیلی وجود دارد و من زیر بار نمی‌روم. یک سال و نیم است من دارم خودشناسی می‌کنم. شاید حرف عجیب‌وغریبی باشد ولی ما خیلی وقت برای خودمان کم می‌گذاریم و من این را در این یک سال و نیم فهمیده‌ام. ما خیلی وقت‌ها به خودمان و نقطه‌ضعف‌هایمان نگاه نمی‌کنیم و همه مشکلات را تقصیر دیگران می‌دانیم؛ اما هر اتفاقی در زندگی‌مان افتاده خودمان مقصریم. من یک سال و نیم پیش مهمان خندوانه بودم و حالا پس‌ازاین مدت خیلی سعی کرده‌ام روی خودم کار کنم و دیگر وقت اتفاق بدی برایم بیفتد دنبال مقصر نمی‌گردم و وقتم را صرف حل کردنش می‌کنم. این‌طور دارم خیلی راحت‌تر زندگی می‌کنم.


هنوز مستأجرم و این ماه سر سالم بود اما صاحب‌خانه‌ام هوایم را داشت


جمشیدی همچنین با اشاره به مصاحبه‌ای که در آن گفته بود پراید دارد و پراید لاکچری تلقی شده بود، گفت: من هنوز مستأجرم دم صاحب‌خانه‌ام گرم که قرار بود فروردین بلند شوم و دم او گرم که گذاشت بمانم. چون حالا دیگر بازدید هم نمی‌گذارند و می‌گویند نکند آلوده باشی. دم صاحب‌خانه‌هایی که هوای مستأجرانشان را دارند گرم. نگاهی که از بیرون به ما می‌شود عجیب است. من روزی 10 تا دایرکت در اینستاگرام دارم که می‌گویند پول دستی می‌خواهیم! همه هم یک ماهه برمی‌گردانند. ولی واقعاً نمی‌دانم چنین تفکری نسبت به ما می‌شود. فحش خورمان هم که ملس است.


این بازیگر ادامه داد: یک چیزهایی آدم را اذیت می‌کند، من یک سال و نیم است کار نکرده‌ام و کسی حالم را نپرسیده است اما کافی است یک کلمه در همین برنامه بگویی که مشکل درست بشود و به مذاق عده‌ای خوش نیاید توی صفحه‌ات می‌ریزند و بدوبیراه می‌گویند. ما هم زندگی و خانواده داریم. مطمئن باشید وقتی این حرف‌ها را می‌زنید اولین چیز انرژی آن به زندگی خودتان برمی‌گردد.


یک وقت‌هایی می‌خواهم صفحه اینستاگرامم را ببندم و یک ریال از آن درآمد نداشته‌ام


جمشیدی اذعان کرد: این روزها با هم مهربان‌تر باشیم و هوای هم را داشته باشیم. مگر ما از خوب بودن بدی دیده‌ایم که بدی می‌کنیم؟ یک وقت‌هایی به خودم می‌گویم صفحه را ببند و آرامش داشته باش اما به احترام کسانی که دوستم دارند نگهش داشته‌ام. من در صفحه‌ام یک هزار تومانی درآمد نداشته‌ام. هرچیزی هم گذاشته‌ام برای این نبوده که از خودم تعریف کنم و برای حال خوب مردم بوده است اما هزار و یک برداشت دیگر می‌شود.


مردم فکر می‌کنند من خود قیمتم!


وی درباره بامزه‌ترین برخوردش با مردم گفت: آن‌قدر مردم به من لطف دارند و همیشه محبت داشته‌اند اما شکل و فرم برخوردها متفاوت است. هرکسی بسته به نگاهی که دارد برخورد می‌کند. یکی از کارگردان‌ها سر اجرای ما آمد و گفت در تصویر قدت بلندتر به نظر می‌رسید و من برای نقشی در نظرت داشتم اما پشیمان شدم. درباره مردم هم از ما که کار کمدی می‌کنیم در بیرون هم توقع دارند همین‌طوری باشیم، چه از لحاظ برخورد چه بامزه بودن چه حتی نوع پوشش! برخی فکر می‌کنند مهران مدیری اصل جنس را پیدا کرده و گذاشته!


وی ادامه داد: در تئاتری به‌عنوان مهمان تماشاچی بودم و یکی از مخاطبان برگشت و مرا دید و به کناردستی‌اش گفت این چقدر تمیز است! من هم شنیدم. خیلی وقت‌ها باید از مردم عذر بخواهم. یا می‌خواهند عکس بگیرند و فکر می‌کنند بدون خنده اگر عکس مرا به خانواده‌شان نشان دهند مرا نمی‌شناسند و درحالی‌که ممکن است هزار و یک مشکل داشته باشم توقع دارند آن خنده معروف را بکنم. برخی کارگردان‌ها هستند که چنین رویکردی دارند و مردم هم چنین تفکری دارند.


ماجرای چت جمشیدی با سالومه چه بود؟


جمشیدی درباره حواشی چتی که از او منتشر شده بود، بیان کرد: من معمولاً توضیح نمی‌دهم. تکلیف من با خودم معلوم است در صفحه‌ام همین‌طور. رویکرد من در این سال‌هایی که همه مرا می‌شناسند مشخص بوده است نه از کسی گلایه کرده‌ام نه غر زده‌ام و بالعکس؛ اما طبق تفکری که داشته‌ام همیشه گفته‌ام ما باید اول خودمان را درست کنیم بعد جامعه و همه چیز درست می‌شود. درباره آن مسئله هم هیچ جا توضیح ندادم و هیچ توضیحی هم ندارم بدهم. من پیش وجدان خودم راحتم نه حرفی زده‌ام نه کاری کرده‌ام نه موردی بوده است.


وی افزود: در صفحه‌ام بعدازاین ماجرا فحش‌هایی دادند که خیلی دلم شکست. فحش می‌دهید به خودم بدهید به خانواده و بچه و مادر و خانممان ندهید. ما داریم پوست‌کلفت می‌شویم. این جو را هم ایجاد نمی‌کنم که از جواب دادن در بروم. تکلیف من با خودم مشخص است. مطمئن باشید اگر تکلیف دیگران با من معلوم نبود الآن اینجا نبودم. ولی یک ذره انصاف داشته باشید دیواری کوتاه‌تر از ماها پیدا نکردید؟ چرا فکر می‌کنید مقصر همه بدبختی‌هایتان ما هستیم؟ اگر مشکلی برای مردم هست حال من هم بد است و بالعکس اما هیچ وقت دنبال مقصر نبوده‌ام. این‌ها مشکلات فرهنگی نیست؟ همه ما کارمان درست است و هیچ ایرادی نداریم که همه‌اش دنبال مقصریم؟ من آن شب تا صبح حالم بد بود به خاطر چیزی که واقعاً حق ام نبود. من سال‌های سال پیش می‌توانستم از اینجا بروم شرایطی جور شد تا از این مملکت بروم. بارها هم جور شده. من هیچ‌کسی نیستم اما سرزمینم را دوست دارم. سرزمین من جایی است که سرم را روی زمین می‌گذارم و دوستش دارم و اگر قرار است هنری داشته باشم برای مردم خودم اجرا می‌کنم بدون هیچ شعار دادنی.


 به سالومه به‌عنوان یک ایرانی جواب داده بودم او آن موقع در برنامه‌اش سگ و گربه پخش می‌کرد


جمشیدی ادامه داد: دو سال پیش تئاتر داشتیم و به کشورهای مختلفی رفتیم و ایرانی‌های مقیم کشورهای مختلف درباره زمان و سالن اجرا سؤال می‌کردند. من هم به ایشان به‌عنوان یک آدم همین‌طوری جواب دادم نه اینکه نمی‌دانستم آن زمان چنین برنامه‌هایی نبود و کل برنامه ایشان درباره سگ و گربه و افتادن آدم از نردبان بود. من به‌عنوان یک آدم ایرانی به ایشان جواب دادم نه چیز دیگری. در چت من هم همیشه معلوم است و من وجدانم راحت و حسابم پاک است و همه حرف‌هایی که شنیدم بی‌انصافی بود و دلم شکست اما نه حرفی زدم نه از خودم دفاع کردم نه تکذیب کردم. الآن هم واقعیت را گفتم تا فکر نکنید بغض کردم که از جواب دادن در بروم. به خدا بی‌انصافی است ما چون شناخته شده‌ایم هرچه که می‌خواهید به ما می‌گویید. من که کوچک‌ترین هستم و شاید خیلی از همکاران بگویند تو که یک سال و نیم است کار نکرده‌ای و در جایگاهی نیستی. هیچ‌کس در این یک سال و نیم نیامد بگویی کجایی. کسی در دورهمی نگفت ما این همه از دست تو خندیدیم کجایی؟ از کجا نان می‌خوری؛ اما تا یک چیز کوچک اتفاق افتاد و از اصل ماجرا خبر نداریم می‌بریم و می‌دوزیم و فحش می‌دهیم. سر همین قضیه هم خواستم بروم پیج ام را ببندم تا آرامش داشته باشم. همیشه برای همه آدم‌ها خوب خواسته‌ام و برای همه آرزوی خوبی می‌کنم.


این بازیگر عرصه کمدی ادامه داد: این یک سال و نیم را واقعاً احتیاج داشتم درعین‌حالی که اتفاقاتی افتاد و نشد کار کنم. بد هم نشد چون تعدادی قیمت را فراموش کرده‌اند و حالا می‌توانم کار بهتری کنم و قول می‌دهم سال 99 اگر عمری باشد دو سه کار خوب کنم هم تئاتر هم تلویزیون هم اگر خدا بخواهد سینما.


جمشیدی در پایان نوشته‌ای که امروز به قلم خانم صرافیان که او را نمی‌شناسد اما متن او را پسندیده برای مخاطبان «فرمول یک» خواند:


این بهار، در خانه سبز می‌شویم، در خانه جوانه می‌زنیم، در خانه شکوفه می‌دهیم. این بهار را در خانه می‌مانیم و دعا می‌کنیم برای رسیدن روزهای خوب، برای دوباره سبز شدن... آگاهیم به اینکه بیرون از این خانه درختان شکوفه زده‌اند، گنجشک‌ها آواز می‌خوانند، پرستوها دنبال آشیانه می‌گردند، آگاهیم به اینکه زندگی ادامه دارد ولی ما بیرون از این خانه در دل سبز بهار، به زردیِ پاییز می‌رسیم!


باید صبر کنیم، باید خانه هامان را تا سبز شدن تمام شهر و آدم‌ها، سبز نگه داریم.


ما سکوت و تنهاییِ این پیله را به شوق پروانه شدنمان به جان می‌خریم و می‌دانیم که روزهای خوب خواهند رسید، روزهای خوب که رسیدند؛ باهم جشن آغوش و لبخند می‌گیریم... و کاش کسی از ما کم نشده باشد!


در خانه بمانید که کم نشویم، در خانه بمانید که سبز بمانیم...


در خانه بمانید...


انتهای پیام /4143/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب