نیمنگاهی به «نیم دانگ پیونگ یانگ»/ رضا امیرخانی چگونه سفرنامه کرهشمالی را نوشت؟
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، کتاب «نیم دانگ پیونگ یانگ» تازهترین اثر رضا امیرخانی شرح سفر به کره شمالی است که اخیراً در سه فصل با عناوین «کیم چی»، «قاشقچی» و «چیطولی» توسط نشر افق منتشر شده است.
در همین ارتباط، مهدی صولی از فعالان سیاسی کشور در یادداشتی به این موضوع پرداخته است که از نظر میگذرانید:
دو سال پیش همین روزها بود که آقای سفیر به دیدنم آمد و از طرف حزب کارگران جمهوری دموکراتیک خلق کره با تقدیم دعوت رسمی از من خواست تا به این کشور سفر کنم و البته سومین باری بود که این دعوت انجام می شد و من هر بار بهانه ای آورده بودم.
مهمترین دلیلش این بود که این سفر میتوانست سوژه خوبی برای برخیها باشد. همانها که میدانستند ما در آن دوره موفق شدیم تا در چارچوب توسعه و تقویت دیپلماسی_حزبی در جمهوری اسلامی ایران، با حدود دویست و پنجاه حزب از پنجاه و دو کشور ارتباط، تعامل و همکاری دو جانبه داشته و در روند تکوین همکاری های چند جانبه نیز از طریق دهها سازمان منطقهای و بینالمللی حزبی، مشارکت موثری را سامان دهیم، ولی فقط علاقهمند بودند تا رابطه و تعامل با کره شمالی را سوژه خود کنند.
با این حال این مرتبه پذیرفتم ولی دو شرط هم گذاشتم:
اول) اینکه علاوه بر دیدارهای عالیرتبه سیاسی و مذاکرات رسمی، فرصت و امکان بازدید از اماکن عمومی و روال عادی زندگی روزمره مردم فراهم باشد.
دوم) اینکه یک تیم تصویربردار ایرانی بتواند من را در این سفر همراهی کرده و با دیدار از اماکن عمومی، وضعیت زندگی جاری مردم این کشور را ثبت و مستند کند.
چراکه فراتر از نتایج دیدارهای سیاسی و حزبی این سفر، برای من که سال هاست دغدغه شخصیام سیاستگذاری عمومی و حوزه مطالعاتم تمرکز بر الگوهای حکمرانی است، بسیار مهم بود که بتوانم برداشت عینیِ دقیقی از اصول حکمرانی جوچه (Juche) و به کرهای(주체)که ترجمه مرسوم آن سیاست اتکاء بر خود است، به دست آورم.
مهم تر آن که بتوانم برای پاسخ به پرسشهای فراوانم، روایتی ایرانی و دستِ اول برای شناخت بهترِ این نوع از الگوی حکمرانی فراهم کنم.
زیرا:
اول)این که از یک سو همواره این ذهنیت توسط رسانه و ضد رسانه القا میشود که بخشهایی از حاکمیت سیاسی در ایران، به دنبال اتخاذ و اجرا و پیاده سازی مدل حکمرانی کره شمالی در ایران است.
دوم) این که منابعِ موجودِتصویرساز از کره شمالی، اغلب مبتنی بر روایت های بیرونی و یا قدیمی و یا دستِ دوم هستند.
* * *
دو هفته بعد مجدد آقای سفیر به دیدنم آمد و ضمن تشریح سطح دیدارها و ارائه دیدگاههای طرف کرهای پیرامون موضوعات گفتگو و تبادل محورهای پیشنهادی برای مذاکرات، گفت میزبان شرط اول شما را پذیرفته است و در خصوص شرط دوم هم با همراهی یک تیم عکاسی حرفهای موافقت شده است
این خیلی خوب بود اما همچنان با مطلوبِ ذهنی من که مستندسازی بود فاصله داشت. مستندی ایرانی که روایتگرِ زندگی و زمانه مردمان کره شمالی باشد.
میدانستم بسیاری از تصویربرداران و عکاسان مشتاق چنین فرصتی هستند، اما باید برای این انتخاب بسیار دقت میشد. چند روزی بررسی کردم و از میان همه این عزیزان چه کسی بهتر از سید حسین دعایی عزیز؟ رفیق و شفیق و اصیل و کاربلد.
زنگی به ایشان زدم. بدون درنگ و با صمیمیت همیشگیاش گفت که با یک گروه حرفهای همراهی مان خواهد کرد! و روزی بعد گفت که پیشنهاد دارد تا در این گروه، استاد رضا امیرخانی نازنین هم حضور داشته باشد. این مرتبه، این من بودم که بی درنگ گفتم: چه چیزی بهتر از این؟ با کمال میل و افتخار! همسفری با ایشان به واقع، برای من مایه مباهات است.
و این گونه بود که قصه سفر ما آغاز شد؛ همانگونه که قصه «نیم دانگ پیونگ یانگ» هم.
* * *
کتاب نیم دانگ پیونگ یانگ سفرنامهای حاصل دو سفر رضا امیرخانی در سال جاری به کشور کره شمالی است. این کتاب در سه فصل با عناوین «کیم چی»، «قاشقچی» و «چیطولی» توسط نشر افق منتشر شده است.
یک مستندنویسیِ منصفانه و مبتنی بر مشاهدات دقیق نویسندهای که تیزبینی و دقت در کنار شجاعت و صراحت از مهمترین ویژگی های اوست.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/