هدف از نخبهپروری، تربیت مدیران فرهیخته با روحیه انقلابی است/ استعدادیابی از کانون مساجد تا مراکز دانشگاهی
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا-هانا حیدری، امروزه استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان اغلب بر روی خدماتی مانند فروش، حملونقل، تاکسیهای اینترنتی و غذا فعالیت میکنند. از همین رو نیاز است اکوسیستم استارتآپها و کارآفرینان به سمت حوزههای کمتر مورد توجه با پتانسیل بالا و اثرات اجتماعی، اقتصادی و ملی بالا در شرایط کنونی هدایت شود.
با توجه به چالشهای متعدد کشور در عرصههایی مانند کشاورزی، سبک زندگی شهرنشینی، مسائل اجتماعی، محیطزیست، آلودگی و انرژی، دراینبین گروهها و شرکتهای دانشبنیانی شکل گرفتهاند که بهصورت غیرمستقیم اندیشه و خلاقیت را وارد چرخههای تولید تا بازار میکنند. خبرگزاری آنا در راستای معرفی و تجربهنگاری فناوری، با گروههای استارتآپی موفق در قالب «پاتوق نخبگان» همراه شده و پای صحبت آنان نشسته است.
«پاتوق نخبگان» محفلی برای مخترعان و «نخبگان دانشگاهی» است که در سلسله نشستهایی در راستای معرفی دستاوردها و چالشهای استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان در خبرگزاری آنا برگزار میشود. در یکی از این نشستها پذیران محمد صالح رحمانی بودیم که نخستین اختراع خود را در سن ۱۰ سالگی انجام داد. این اختراع خنککننده غذای کودک و نوزاد بود. وی تاکنون اختراعات زیادی داشته است که کمکیار جانبازان قطع نخاع، داروی ترمیم عصب، پدافند غیرعامل رد کمین دشمن، دستگاه تولید برق رایگان، ماشین بدون سوخت و آلایندگی و مکمل ورزشی توتال از جمله آنهاست.
بیشتر بخوانید:
آنا: تجربه شما به عنوان یک نخبه از خدمت سربازی چه بود؟
رحمانی: با وجود تمام کمکهای رسانهها و قول و وعده شخصی برخی مسئولان برای جلوگیری از سربازی رفتن من انجام شد اما درنهایت به خدمت رفتم و سربازی را به صورت سرباز معمولی گذراندم. اواسط دوره سربازی مدرکم معادلسازی شد، در همین زمان فرمانده سپاه قم من را به صورت یکطرفه آزادسازی کرد و گفت که خبر نداشتم چنین سربازی دارم. سپس من را به بخش علمی و پژوهشی فرستادند تا سرباز علمی شود.
تمام تواناییهایم و کارهایی که میتوانم انجام دهم را برایشان گفتم، با این حال متاسفانه هیچ استفادهای از سرباز علمی در این بخش وجود نداشت. مستقیم به من گفته شد که فقط سرباز خدماتی میخواهیم، هر چقدر گفتم این کارها انجام میدهدم اما بذارید در کنارش کار علمی هم انجام دهند، اجازه نمیدادند.
یک ماه بعد فرمانده سپاه قم از من گزارش خواست که چه کارهایی کردی، من هم کل ماجرا را تعریف کردم. دوباره من را آزاد کردند، سرباز لباس شخصی و در اختیار خودشان شدم و گفتند حالا برو کار علمی انجام بده . حدود 60 نخبه پرورش دادم و هر هفته گزارش میدادم. زمانی که برای این کار اختصاص دادم از ساعات سربازی هم بیشتر بود. در سربازی باید هفت تا هشت ساعت خدمت در پادگان میماندم اما برای پروژه پروش نخبه از صبح تا شب کار میکردم، صبحها به دنبال کارهای اداری بودم و عصرها نیز به پایگاه علمی میرفتم که سپاه در اختیارم گذاشته بود.
کارها به خوبی پیش میرفت تا این که این فرمانده سپاه بازنشست شد و من را به جانشینش سپرد. جانشین ایشان هم حمایتهای بسیاری از من کردند، از پایگاه علمی بازدید کردند و از نتایج حاصل بسیاری راضی بودند. 20 روز بعد ایشان نیز بازنشست شدند و مجبور شدم دوباره به پادگان برگردم.
متاسفانه به دلیل حسادتهای برخی افراد از توجهی که به من شده بود، تا آخر خدمت مشکلات زیادی برای من ایجاد کردند، تهمت زدند، با بیادبی با من رفتار کردند، برخی از مدارکم را از بین بردند و دوران بسیار دشواری را گذراندم. فکر نمیگردم این خدمت تمام شود. در اواخر دوران سربازیام، اوضاع به قدری بغرنج بود که فکر میکردم این دوران تمامشدنی نیست.
آنا: چه مدتی توانستید پرورش نخبگان را انجام دهید؟
رحمانی: نزدیک به سه ماه مشغول به این کار بودم و موفق شدم 60 نخبه کشوری تربیت کنم. پیش از شروع خدمت شرکتی با یکی از دوستانم تأسیس کرده بودم که در اوایل خدمت موفق شدم آن را بینالمللی کنم اما کار به خوبی پیش نمیرفت و شریکم نمیتوانست همسان با من رشد کند. بنابراین مجموعه علمی دانشپژوهان صالح را تأسیس کردم و شروع به نخبهپروری کردم.
تاکنون 150 نخبه در این مجموعه پرورش دادهام که 47 لوح، 24 مدال، 17 تندیس کشوری و استانی 38 اختراع ثبتشده دارند. هیچکدام از آنها از ابتدا نخبه نبودند و بعد از استعدادیابی شکوفا شدند. به معنای واقعی کلمه نخبه پرورش داده شد.
همانطور که انیشتین میگوید همه نابغه هستند. اگر استعداد یک ماهی را در بالا رفتن از درخت بسنجید، به این نتیجه میرسید که کودن است اما اگر استعدادش را در شنا بسنجید، متوجه میشوید که 100 درصد نابغه است. این جمله را سرلوحه خودم قرار دادم و به دنبال این بودم که استعداد هر کسی را پیدا کنم. یک طرح پنج ساله برای این پروژه ریخته بودم که تا قبل از خدمت روی آن کار کردم.
برای این برنامه تأییدیه آلمان را گرفتم که برترین استاندارد جهان است وکانون مشاوران و انجمن روانشناسان ایران نیز آن را تأیید کردند. این طرح آنالیز کامل روانی است و با نمونهگیری خون انجام میشود و یک تست نرمافزاری نیز دارد و تمام فاکتورهای خونی و روانی فرد مشخص میکند. در نهایت 6 استعداد فرد را براساس ترتیب یا ضریب نشان میدهد. فاکتورهای روانی شامل تمرکز، عاطفه، هوش هیجانی، هوش تجسمی، خلاقیت و جاهطلبی میشود.
سیستم آموزشی کشور غلط است و نمیتواند استعداد دانشآموزان را پرورش دهد. یکی از نخبگانی که پرورش دادم دم در یکی از مساجد قم دستفروشی میکرد، وضعیت درسیاش بسیار بد بود و حتی دیگر مدرسه هم نمیرفت. بعد از انجام تست مشخص شد که ضریب هوشیاش 161، یعنی نابغه است. پدرش میگفت که تست شما اشتباه است و این پسر اصلا هوش ندارد. گفتم اجازه دهید به صورت رایگان با این دانشآموز کار کنیم.
بعد از کار با مربی مشخص شد که تنها تمرکز پایینی دارد و هوش هیجانی فوقالعادهای دارد و در حال حاضر نخبه ریاضی است. سیستم و چارچوب آموزشی اشتباه است، من هم بعد از سوم ابتدایی دیگر به مدرسه نرفتم. این چارچوب آموزشی بچهها را از بین میبرد و نخبهها را میکشد.
آنا: چه راهحلی برای بهتر کردن سیستم آموزشی دارید؟
رحمانی: فقط انتقاد نمیکنم، برنامه هم برای بهبودسازی چارچوب آموزشی دارم یک برنامه کامل که مانع از تلف شدن عمر دانشآموز و دانشجو میشود. برخی از نخبگانی که پرورش دادهام به مدرسه نمیروند و در حال یادگیری چند مهارت به صورت همزمان هستند. یکی از این مهارتها الکترونیک است.
در جلسهای که با رئیس دانشگاه قم داشتیم به ایشان گفتم که یک سری دانشآموز دارم که از لحاظ علمی در سطح دانشجویان کارشناسی ارشد الکترونیک هستند. باورش نمیشد تا این که به همراه مدیر گروه برق دانشگاه و رئیس انجمن علمی الکترونیک برای بازدید از مجموعه ما آمدند. تست تئوری و عملی از دانشآموزان گرفتند و دهانشان از تعجب بازماند.
از آنها کلاس دانشگاهی و مدرک دانشگاهی برای دانشآموزان خواستم که گفتند نمیشود و مجوز نمیدهند. کارهای مجوزش را خودم انجام دادم و کلاس، استاد و تجهیزات را نیز دانشگاه فراهم کرد. مجوز را باسختی بسیار گرفتم و کلاس تخصصی طراحی مدار برای بچهها برگزار شد و در حال حاضر 10 نفر از دانشآموزانم مدرک تخصصی طراحی مدار را از دانشگاه قم گرفتهاند.
طرح استعدادیابی را با کانون مساجد مطرح کردیم و به ما مجوز دادند که از کانونها، تجهیزات و استادانش برای استعدادیابی استفاده کنیم. این طرح را با آموزش و پرورش مطرح کردیم، رئیس آموزش و پرورش قم موافقت کرد، رئیس حراست آن تأیید کرد و به مشاور ارجاع دادند که به هیچ عنوان راضی به تأیید نشد.
ابتدا گفتند که طرح را به مرکز مشاوره خصوصی ما بیاورید و به متخصصان ما یاد بدهید، مگر نمیخواهید کار جهادی انجام دهید؟ گفتم که شما هم کار را جهادی انجام میدهید؟ گفتند خیر، مرکز مشاوره باید درآمد داشته باشد. در آخر هم مشاور تأیید ندادند و ما هم طرح را واگذار نکردیم. بنابراین شروع کردیم با مدیر پژوهشسراهایی که روحیه جهادی دارند، صحبت کردیم و برنامه اردوی علمی را برای دانشآموزان ریختیم. یک مسابقه بسیار جالب با حضور سه دکتری فیزیک، شیمی و زیست برگزار کردیم که 24 آزمایش در آن انجام میشد و در کنارش نیز به دانشآموزان مطالب علمی آموزش داده میشد. برای مثال، دانشآموزان برای انتخاب رشته تحصیلی یا شغل از آنها سوال میکردند و مشورت میگرفتند. نه تنها به دانشآموزان خوش میگذشت بلکه پر از بار علمی بود و مطالب را به خوبی یاد میگرفتند.
آنا: بیشتر درباره ساختار مرکز نخبهپروری توضیح دهید.
رحمانی: استعدادهای دانشآموز یا دانشجو به ترتیب و با ضریب مشخص میشود. این استعدادها در هر کسی متفاوت است و میتواند به انتخاب رشته تحصیلی در مدرسه و دانشگاه و انتخاب شغل آینده کمک کند. هدفگذاری و عدم تعریف هویت برای دانشآموز و دانشجو از مشکلات اصلی جوانان امروزی است.
دانشآموز و دانشجو نقشه مشخصی ندارد، اگر نقشه راه را برایشان مشخص کنیم، بهترین کار را کردهایم. در استعدادیابی تک تک فاکتورها را به اندازه نرمال میرسانیم، بعضیها باید زیاد و بعضی دیگر باید کم شوند. وقتی فاکتورهای به حالت نرمال رسیدند به دو دسته درسی و غیردرسی تقسیم میشوند.
در گروه درسی، ارتقای معدل، پیشرفت تحصیلی و پرورش برای مدارس و دانشگاههای خاص مطرح است. باوجود این که مدرکگرایی یک آفت است و مدرسه و دانشگاه را به هیچ عنوان قبول ندارم اما شأن اجتماعی از این راه به دست میآید. اگر معدلشان پایین باشد، آموزش داده میشوند تا معدلشان بالا بیاید. اگر معدلشان بالا باشد برای مدرسه و دانشگاه خاص تربیت میشوند.
در گروه غیردرسی 10 رشته وجود دارد که شامل فیزیک، شیمی، زیست، نجوم، نانو، الکترونیک روباتیک، کامپیوتر، زبان و قرآن میشود. بهترین استادان آن را آموزش میدهند. دانشآموز و دانشجو آموزش داده میشود تا به مرحله تولید علم برسد، اختراع کنند و مقاله بنویسد. هدف نهایی از مرکز نخبهپروی تربیت مدیران نخبه انقلابی با روحیه انقلابی است که بتوانند انقلاب علمی کنند، هدف این است که نخبه با روحیه علمی انقلابی پرورش بدهم تا مدیران آینده کشور نخبه و فرهیخته باشند.
آنا: به عنوان یک نخبه با چه مشکلاتی دستوپنجه نرم کردید؟
رحمانی: در حوزه دارو سه مکمل ورزشی توسعه داده بود که مجوز و تأییدیه آلمان را دارند. ورزشکاران در رشتههای مختلف از مکملهای مختلفی استفاده میکنند که هر کدام از آنها عوارض جانبی دارد ، شیمیایی است و به اعضای مختلف بدن آسیب میزند.
مکملهای ورزشی من کاملاً طبیعی و گیاهی بوده و ترکیبی از مواد معدنی و گیاهی است و تمام نیاز بدن ورزشکار را نیز تأمین میکند. یک مکمل برای خانمها، یک مکمل برای آقایان و یک مکمل ورزشی برای لاغری است.
بعد از خدمت با یکی از دانشآموزانم شروع به تولید آن کردیم اما در تولید انبوه و عرضه به بازار با مشکلات زیادی مواجه شدیم که این اتفاقات باعث شد که چیزهای بسیاری را از دست بدهم و حتی تبلتهایی که با آن استعدادیابی انجام میدادیم را نیز فروختیم، ماشین شخصی و دفتر نیز به فروش رفت.
بعد از این اتفاق کاملا خانهنشین شدم و هیچانگیزهای برای شروع مجدد نداشتم. با این حال دوباره شروع به فعالیت کردم و روند رشدم به آرام است اما قصد دارد استعدادیابی را توسعه دهم. طرحی که در مدت کوتاهی توانست 150 نخبه پرورش دهد که هر کدام در چند زمینه فعالیت دارد، میتواد خیلی بزرگتر از گاج و قلمچی شود که تنها کتاب کمک درسی ارائه میدهند.
انتهای پیام/4021/
انتهای پیام/