قتل همسر و برادرزن در تعطیلات نوروز
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا به نقل از اعتماد، روز گذشته، هفت ماه پس از کشته شدن دو نفر و مجروحیت سه تن در قمهکشی داماد خانواده و دوستش در رباطکریم، رسیدگی به حادثه با انتقال دو متهم به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران آغاز شد. اولیای دم همانهایی هستند که چند سال قبل رخت دامادی بر تن رحیم، یکی از متهمان کردهاند اما حالا ثانیهشماری میکنند تا چهارپایه را از زیر پای او بکشند. در ابتدای جلسه، منشی دادگاه، متن کیفرخواست را خواند.
در آن آمده بود: «شامگاه دهم فروردین امسال، حمید و رحیم دو متهم پرونده وارد خانه پدری دو مقتول شدند و پس از ایجاد درگیری با ضربات قمه دختر و پسر خانواده را کشتند اما هنگام فرار از سوی اهالی محل دستگیر شدند. در این حادثه سه نفر نیز به دلیل اصابت قمه مجروح شدند. هر دو متهم پیش از این در بازجوییها به قتل اعتراف کردهاند. دختر خانواده را دامادشان رحیم کشته و یکی از برادرهای او به دست متهم دیگر پرونده، حمید به قتل رسیده است.» با قرائت کیفرخواست نوبت به پدر خانواده رسید. چشمان پیرمرد به سختی میدید. او تقاضای قصاص هر دو متهم را دارد «آن شب متهمان بیخبر ریختند در خانهمان و دو بچهام را کشتند. هر دویشان باید قصاص شوند.» پس از او برادر کشتهشدگان که خود از سه ناحیه بدن با ضربه قمه دامادشان دچار جراحت شده بود پشت جایگاه ایستاد.
او حرفهایش را از حمله دامادشان به زن و بچه پنج ساله خود در روز حادثه شروع کرد و گفت: «ساعت ١٠ شب دهم فروردین امسال حمید – همدست رحیم – در خانهمان آمد و شماره یک گچکار را از حبیب – مقتول - گرفت. او از حبیب خواست تا از شیر حیاط آب بخورد اما در اصل میخواست کفشهای روی ایوان را بشمارد تا ببیند چند نفر در خانه هستند. وقتی رفت، ٢٠ دقیقه بعد برگشت و دوباره در زد. اینبار من در را بازکردم که ناگهان رحیم، دامادمان به زور وارد خانه شد. او بیمقدمه قمهاش را از زیر لباس بیرون کشید و با آن چند ضربه به سینه و پهلویم زد. او پس از آن به سمت مریم، خواهرم حمله کرد و جلوی چشمان من او را کشت. حمید هم با قمه حبیب را کشت.» رحیم، کارت وکیل تسخیریاش را روی ته ریشش کشید. عینک کائوچو به چشم داشت.
به فاصله یک سرباز از او حمید نشسته بود. با دستور قاضی، او پشت جایگاه ایستاد و در همان ابتدا گفت هنگام حادثه مست بود و چیزی یادش نمیآید. اما وقتی قاضی قربانزاده، رییس دادگاه از روی صفحه ٢٨ پرونده خواند مشخص شد که رحیم پیش از این نقشه قتل را کشیده بود. او قبل از کشتن همسرش، با حمید به خانه خود رفته، قمهاش را برداشته، یک دبه را پر از بنزین کرده، یک خودروی دربستی گرفته و به خانه پدرزنش رفته بود. همسرش چند روز قبل به دلیل اختلافات شخصی از خانه قهر کرده بود. رحیم ابتدا حمید را برای شناسایی مهمانها به در خانه پدرزنش فرستاد و وقتی کوچه خلوت شد، با او به خانه حمله کرد و زنش را کشت. با این همه رحیم داشتن نقشهای برای قتل را انکار کرد اما قتل همسر و مجروح کردن یکی از برادرزنهایش را گردن گرفت. پس از او نوبت به حمید رسید. او با انکار همه اعترافات قبلیاش شروع کرد و قتل حبیب را گردن رحیم انداخت. او گفت: «آن روز رحیم به من گفت با زنش قهر کرده و میخواهد به خانه پدرزنش برود و با او آشتی کند. من را هم با خودش برد. اول گفت برو دم خانه شماره تلفن یک گچکار را از حبیب بگیر. دفعه دوم هم که رفتم در خانه، رحیم یکهو وارد شد و با قمه، اول حبیب را کشت و بعد هم زنش را. من هیچ کسی را نکشتهام و در تمام مدت حادثه در وسط کوچه ایستاده بودم.»
اعترافات حمید، لبخند تلخ برادر مقتول و قاتل خواهرش را به دنبال داشت. با انکار او رییس دادگاه دو شاهد حادثه را به جایگاه احضار کرد. آنها دو خواهر بودند که کشته شدن مریم و حبیب را با چشمان خود دیدهاند. سهیلا کشته شدن حبیب را دیده. او گفت: «وقتی در زدند، حبیب به حیاط رفت، چند دقیقه بعد صدای فریاد او بلند شد. ما همه ریختیم بیرون. من با چشمان خود دیدم که حمید قمه را در پهلوی حبیب فرو کرد.» افسانه، دیگر شاهد حادثه نیز گفت: «رحیم با قمه ضربهای در قلب مریم فرو کرد. او تلوتلو خورد و در گلخانه افتاد. قلبش را گرفته بود. وقتی به بیمارستان بردیم، تمام کرده بود.»
با ثبت حرفهای دو شاهد، دو متهم برای آخرین دفاع پشت جایگاه ایستادند. رحیم قتل همسرش را گردن گرفت اما گفت مست بوده و هیچ چیزی به خاطر ندارد. حمید اما بار دیگر قتل را گردن رحیم انداخت.
وقتی رییس دادگاه پایان جلسه را اعلام کرد، وکیل دو مقتول به پدر حمید نزدیک شد و گفت: «حداقل به پسرتان میگفتید راستش را بگوید. شما هم یک تسلیتی به خانواده مقتولان بگویید. شاید دلشان آرام شد.»
انتهای پیام/