حجاب در تدبیر دانشگاهها
گروه استانهای خبرگزاری آنا، رفتار اجتماعی به اعتبار تربیت خانوادگی معنا مییابد و کیفیت ادب رفتاری خانواده، نرخ اخلاق نسبی جامعه را تعیین میکند؛ البته ورود در ذات بحثهای اخلاقی، مستلزم دانایی در دانش فلسفه اخلاق است؛ بنابراین باید به مباحث روبنایی منبعث از جامعهشناسی و در همین حوالی شهرهایمان اکتفا کنیم؛ اشاره به اخلاق کامل، مدینه فاضله و دارالمؤمنین خواندن بعضی از شهرها فقط میتواند یک قصه باشد که دل را به آرمانشهر خوش کند؛ اما باید باور کرد که تا آبادی آباد اخلاقی فاصله معنادار داریم که اگر اینطور فکر کنیم، شاید زودتر دردمان را چاره کنیم و اصلاً مداوا شویم.
شهر در تلاطم مدرنیته مبهم و بنا به آتش فتنه بدخواهان در فراسوی آبها از تجدد و فرار از سنت با تعریف نادرست مذهبیگری در فقدان رفتار سالم اجتماعی میسوزد و مجموعه خاموشگران، نمیتوانند این آتش را فرونشانند و مسئولان بنا به عجز در مقابل این آتش سوزان، مسئولیتگریزی و انگ به سایر عوامل مسئول را برمیگزینند. اینکه در دل جلسات پرتکرار از قواعدی صحبت میکنند که نمیتواند جامعه را به سمت بهبود راهنمایی کند و جالب آنکه جمعیت زیادی از کارگزاران حقوق دریافت میکنند تا بخشی از فلسفه حجاب و عفاف و رفتارهای سامانیافته اجتماعی را تبیین، تنظیم و کنترل کنند؛اما افسوس که نهتنها بهبود را شاهد نیستیم، بلکه هر روز دامنه وسیعتری از اختلالات رفتاری با عنوان بیحجابی را میبینیم که البته باید زیرساختهای این رفتار و رویکردهای قابل درمان آن را بررسی کنیم و با ارائه راهکارهای مناسب در تحکیم رفتار خانوادگی به جنگ این اختلال آشوبگر برویم.
وضعیت اقتصادی میتواند آغازگر نابسامانیهای رفتاری باشد، اما آلودگی رفتاری بنا به تهاجم طاقتفرسای فرهنگی با عَلَم کردن آنتنهای ماهواره، رفاهزدگی و بازی کردن ذهنی در نقشهای پرآشوب اجتماعی برگرفته از فرهنگهای وارداتی هم نقش مؤثری در رفتار اجتماعی شهر دارد.
بازه زمانی تغییر چادر و مقنعه به وضعیت فعلی با دنیایی از طرح و رنگ که در پی ابلاغ برهنگی فرهنگی از سوی جوامع بهظاهر مترقی و البته عقبمانده از توسعه رفتاری است، چندان طولانی نیست؛ البته ذات انسان گره در پوشیدگی بسته و با وجود بعضی از دلباختگیها به دنیای غرب، ریشه در اصالت شرقی و منطبق با آیین آدمیت دارد، بنابراین باید مسئولان با تطابق اصولی زیرساختهای دینی و اعتقادی، تلاش مابهازایی در معرفی معروف نسبت به همت دشمن در اشاعه منکر داشته باشند که البته ندارند یا ارادهای اساسی بر آن نیست و فرافکنی مسئولان و حواله کار به دوش دیگران راه بهجایی ندارد که این درد علاج پذیرد.
ریشه دیگری در این دور باطل وجود دارد که وابسته به بازگشایی مؤسسات آموزش عالی به اعتبار تمام دانشگاههای شهر است. اینکه در موعد پاییز مهربان، جمعیتی از جوانان شهر خود را با تمام تعابیر اخلاقی و شاید ضد اخلاقی و یا با رفتاری منطبق با آیین قومیتی و ریشهدار در اصالت منطقهای خاص خودشان به شهر محل تحصیل میآیند که بدون توجه، بخشی از چالشها را رقم میزنند و مردم به اعتبار پروپیمان بودن شهر از دانشجو خوشحالند و مسئولان هم به اعتبار نسبت یک دانشجو در مقابل فلان تعداد شهروند ابراز سرور میکنند، اما از پیامدهای آن بهشدت غافلند و همه مسائل دانشگاهها در برگزاری چند جلسه شورای دانشجویی در مواعد خاص و بنا به ضرورتهای گزارش به بالادستی در دل فرمانداریها خلاصه میشود.
نگارنده معتقد است تلفیق جمعیتی دانشجویان در شهرهای دیگر، امنیتآفرین و موجب تعالی رفتار اجتماعی است و موهبتی خوشیمن تلقی میشود، اما ضرورتاً باید با دقت نظر مسئولان به ساحل نجات ملی در بحث حجب و حیا، سلام داد و با دعا و ثنای بدون همت نمیتوان بعضی از شهرها را دارالمؤمنین خواند.
دانشجویی با نگارنده به بحث و گفتوشنود نشست؛ جوانی لایق از دانشگاه دولتی بود و اعتقاد داشت؛ بیسامانیهای رفتاری ریشه در ترک خانواده و حضور در شهر غریب دارد و اینکه اگر خطا داشته باشم، پدر و مادرم به من دسترسی ندارند تا کنترل شوم و جالب اینکه وی معتقد بود در بسیاری از موارد دانشجو میتواند محدودیتهای درون خانوادگی را در غربت و در تنهایی و دوری از والدین تجربه کند.
مثال دانشجو در این موضوع جالب بود که به بیحجابی زنان در مسافرتهای خارجی اشاره داشت و اینکه از آغاز پرواز هواپیما، تغییر رفتار تعدادی از مسافران آغاز میشود.
مرد جوان از بام ایران که صمیمی و مهربان صحبت میکرد، عنوان میکند که از هزار و خردهای کیلومتر آنسوتر به شهر شما میآیم و خوشحال بودم که در دانشگاه دولتی، شیمی میخوانم، اما امسال رشته مرا بدون کنکور کردند و آن را از سکه انداختند. حالا به این فکر میکنم که شیمی بدون کنکور را میتوانستم در حوالی شهر خودم و در یکی از واحدهای آموزشی آزاد بخوانم؛ بنابراین باید وزارت علوم فکری کند و بومیسازی دانشجویی را اجرا کند تا نرخ نابسامانیهای فرهنگی از این ناحیه اصلاح شود.
مرد دانشجو، شهر محل تحصیل خود را کوچک میبیند و میگوید که آسیبهای اجتماعی بعضاً تعارف میشود، اما من تصمیم دارم زندگی سالمی داشته باشم.
به غیرت این مرد کوچک آفرین میگویم و خوشحال میشوم وقتی میگوید تابستان را در این شهر بودم و کارگری کردم تا کمکخرج پدرم باشم و این موضوع مرا متقاعد کرد که اصالت خانوادگی، مهمترین ضرورت در تصحیح رفتار اجتماعی است.
در بسیاری از شهرها باید دامنه اعتقادی مردم دوبارهنویسی شود و به اطلاع غیربومیها برسد و اساساً باید رفتار شهرها با حضور مشاوران کاربلد تصحیح و مشخصاً با اصلاح وضعیت خانوادهها در رفتارشناسی همسران، ارتباط با فرزندان، همپوشانی قومیتی با پشتوانه آشنایان و گریز از طلاقهای عاطفی، بازخوانی شود.
بعضی از رفتار غیربومیها در شهر خودشان، ساختارشکنانه معرفی نشده است؛ البته وسعت شهرهای کوچک بهاندازهای نیست که ضدرفتارها را گم کند یا کمتر نشان دهد و تأکید میکنم که بعضاً آب را به نام دانشجو به آسیاب شهر میریزیم، اما حقیقت آن است که در فصل تعطیلات هم، عنانگسیختگی فرهنگی مشاهده میشود که البته دانشجو نیستند و مسئولان در این فقره نمیتوانند عنان فرهنگی را فقط در دانشگاهها بکشند، بنابراین باید کاری کنند.
مدیر مدرسهای که سلیقه نداشته خود را به دانشآموزان و والدین ایشان قالب میکند که فلان رنگ باید روپوش مدرسه باشد و این میتواند در تعیین نرخ حجابگریزی در بعدازظهر همان روز و در دل شهر تعیینکننده باشد، بنابراین دقتنظر در تغییر رفتار به سمت ساماندهی مناسب رفتار اجتماعی میتواند در کوچکترین حرکتهای اجتماعی ریشه داشته باشد.
در پایان، اشاره متقن به این نکته ضرورت دارد که ریشه همه بدبختیها و خوشبختیها در رفتار خانوادگی تعیین میشود؛ بنابراین پدران و مادران باید شیوه رفتار اصولی را بدانند و مسئولان باید فرصت آموزش خانوادهها را فراهم کنند. جالب اینکه میزان هزینه آموزشی خانوادهها کمتر و میزان تأثیر این آموزش بیشتر خواهد بود و از همه مهمتر میتوان والدین را بهعنوان عامل کنترل اجتماعی حجاب فرزندان نیز گماشت.
اگر کجرفتاری اجتماعی به چشم میآید و صبح و عصر بدون حجب و حیا، دختر و پسر را دست در دست میبینیم که قدم میزنند، نشانه آشفتگی رفتار اجتماعی و اساساً در مباحث رفتارشناسی و زیرساخت اختلالات محیطی است و در وقوع انواع جرائم نقش دارد؛ بهعنوان مثال ترک دلبستگی عاطفی در روال نامناسب اجتماعی، منجر به سرخوردگی یکی از دو طرف ارتباط عاطفی بهعنوان عاشق و یا معشوق میشود و با بیچارگی امروز طرفین مهم این است که آینده و فردای این دو طرف نیز در رفتار خانوادگی تحت تأثیر بهاصطلاح شکست عشقی خواهد بود و عملاً جوان امروز در معرض ریسک عاطفی. متأسفانه فردای سالم خود در تجربه خانوادگی را نیز از کف میدهد و دقیقاً ریشه افزایش طلاق در جامعه امروز، همین جاست...!
با این شرح، ضرورت دارد انسانیت بر انسان بودن برتری یابد و دغدغه مسئولان دانشگاههای بهویژه دولتی بنا به حضور غیربومیها بر محور حجاب و پوششی که در اروپا هم سرفصل مطولی است دقت نظر داشته باشند و مطمئن باشند که سرمایهگذاری درست بر محور انسانیت و تعالی اعتقادی و ایمان به حلّت و حرمت الهی، میتواند اساس سلامت اجتماعی باشد و به مدد الهی و توجه ولیالله اعظم(عج) میتوان به بهبود امیدوار بود.
سرفصلهای بسیاری در این موضوع باید طرح شود تا حق مطلب ادا شود و در این فرصت به این اندک بسنده میشود و ای کاش مسئله حجاب، دغدغه جدی مسئولان باشد تا اتفاقهای خوب رقم بخورد و اگر صرفاً در تدابیر دولت و خدمت و سازمان، طرح شود شاید هیچوقت، هیچ درمانی را بر این درد شاهد نباشیم.
به دختران و پسران سرزمینمان زیبایی ذات را نشان دهیم تا بدانند جمال ذاتی اولی بر زیباپنداری نسبی است.
شاید در فرصتی دیگر به شرط بقا، فصل دیگری در این باب نگاشته شود تا حق مطلب ادا شود.
مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی دامغان
انتهای پیام/4121/4062/
انتهای پیام/