گردهمایی اندیشهورزان دولت جوان/ توانایی حل مسئله لازمه اجرای بیانیه گام دوم است
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه و کرسیهای آزاداندیشی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، طرح تحول سازمان بسیج دانشجویی با هدف هدایت بدنه دانشجویی به سمت مسئله محوری و تلاش برای حل مسائل و مشکلات کشور در دست اجراست؛ به گفته حمید بالایی، جانشین سازمان بسیج دانشجویی برای پیگیری این طرح دبیرخانهای نیز از اعضای سابق بسیج دانشجویی در سازمان راهاندازی شده تا بهصورت مستمر اجرای طرح تحول را رصد و پیگیری کند.
به همین منظور سازمان بسیج دانشجویی با راهاندازی طرح اعتلا به دنبال تشکیل و حرفهایسازی هستههای دانشبنیان حل مسئله کشور است و در همین راستا نیز دورهای دو روزه برای آشنایی دبیران استانی طرح اعتلا در سازمان بسیج دانشجویی کشور اجرا شد؛ این دوره دبیران استانی این طرح با نحوه تشکیل و فرآیند حرفهای سازی هستهها و گروههای مسئله محور آشنا شده و با نقد و بررسی تجربیات موجود در عرصه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به تدوین برنامه بومی استان خود میپردازند.
اولین گردهمایی اندیشه ورزان دولت جوان و حزب اللهی برگزار میشود
به همت دبیرخانه طرح اعتلای بسیج دانشجویی، در راستای تحقق فرمایشات مقام معظم رهبری پیرامون گام دوم انقلاب اسلامی و نقش کلیدی جوانان در این فرآیند، اولین گردهمایی ملی اندیشهورزان دولت جوان و حزباللهی برگزار میشود.
برای تشریح اصول اندیشهورزی و حلمسئله با محمدحسن لطفی از مربیان طرح اعتلا گفتگویی داشتیم که ادامه آن را در زیر آمده است.
آنا: اصولاً مسئلهشناسی چرا مهم است؟ مگر مسئلههای جامعه مشخص نیستند؟ آیا مسئلهشناسی یک فرآیند علمی و کار تخصصی میخواهد؟
لطفی: عمده آن چیزی که در جامعه تحت عنوان مسئله به آن میپردازند درواقع مسئله نیست؛ اینجا باید تعریف از تفاوت مشکل با مسئله ارائه کنم، در تعاریف مشترکی که در حوزه مسئلهشناسی مطرح میشود و خودِ جامعهشناسها به آن میپردازند، اصلاً کل مسئلهشناسی با «کشف» شروع میشود؛ کشف روابط پدیدهها، کشف عوامل، وقتی که واژه کشف به میان میآید یعنی این اتفاق، اتفاقی نیست که راحت به دست بیاید، حالا وقتی که ما میرویم وارد یک جامعه میشویم، اگر بپرسیم به نظر شما مسئله این شهر چیست؟ میگویند اعتیاد، حاشیهنشینی و ... این افراد در واقع به مسئله نرسیدهاند، بلکه به مشکل رسیدهاند و اصولاً مشکلات قابل حل نیستند، مشکلات موقعی برطرف میشوند که تبدیل شوند به مسئله و این تفاوت و ایرادی است که در طراحیهای ما به آن دقت نمیکنیم، مثلاً اگر بخواهیم مصداق یکی از آنها را بگوییم، باید بیان کنیم ما 40-30 سال است که میخواهیم مسئله «بدحجابی» را در کشور برطرف کنیم، سال به سال هم به عقیده بعضی افراد وضعیت حجاب بدتر میشود، چرا؟ چون اصولاً این یک مشکل است، ما نرفتهایم روی پدیدههای تاثیرگذار بر این مشکل متمرکز شویم. ممکن است چند پدیده دست به دست هم بدهد، یک بدحجابی بروز کند. آن چیزی که ما میبینیم بروز پیدا کردن موضوع است که مسئله نیست بلکه مشکل است.
مثال دیگر که بخواهیم تشریح کنیم این است که یک فرد وقتی برود پیش یک پزشک عمومی، پزشک عمومی بر اساس اینکه آن فرد تب دارد، مثلاً یک قرص مسکن میدهد میگوید برو این را بخور تا تب برطرف شود ولی موقعی که برود پیش پزشک متخصص میگوید آزمایش بدهد که ریشه تب را کشف کند که چه هست. آن قرص مسکن ممکن است در کوتاهمدت راهگشا باشد اما اگر بدن فرد عفونت داشته باشد و بهموقع تشخیص داده نشود، آن وقت دیگر استامینوفن هم اثر نمیکند. این یک تعریف کاربردی ساده از مسئلهشناسی و لزوم آن است.
آنا: آیا ایدهپردازی بومی و غیربومی داریم؛ چه لزومی دارد که مدل بومی طراحی شود؟
لطفی: توجه به اقتضائات هر کشور و منطقه در طراحیها خیلی مهم است؛ اقتضائات روی همه طراحیهای ما سایه میاندازد. اگر ما این اقتضا را از ابتدای طراحی که در واقع حول مسئلهشناسی و ایدهپردازی اولیه مینشیند جایش را در فرآیند تعریف کنیم، آن برنامهای که در انتها به آن میرسیم؛ برنامهای قابل اتکاتر است اما اگر به این موضوع توجه نکنیم، مثلاً میبینید یک رویداد که در تهران برگزار میکنند خیلی هم بازخورد خوبی دارد، همین رویداد ایدهپردازی میرود به یک شهرستان و بازخوردش کاملاً منفی میشود، چرا؟ چون اقتضائات محلی و بومی آن در نظر گرفته نشده است. تطبیق دادن این اقتضائات خیلی هم سخت نیست، بلکه مقداری زمان و مطالعه میبرد و میتوانید آن راندمان خوبی را که هر جایی دارید، از همان مدلها هم بگیرید.
ایدهپردازی دو مرحله دارد. یک مرحله مسلط شدن افراد به تکنیکهای ایدهپردازی یعنی دانش فرد است که دانش خیلی وابستگی به اقتضائات بومی ندارد. مرحله دیگر، مرحله پیادهسازی است که در آن مرحله باید اقتضائات بومی را خیلی جدی لحاظ کنیم.
آنا: بیانیه گام دوم انقلاب مدتی پیش توسط مقام معظم رهبری منتشر شده و بیشترین مخاطبان رهبری در این بیانیه، دانشجوها و جوانان بودند. آیا برگزاری کارگاههای مسئلهیابی و جلسات اندیشهورزی برای اجرای بیانیه گام دوم انقلاب و سایر مطالبات مقام معظم رهبری مورد نیاز است؟
لطفی: اصولاً از نظام آموزش و پرورش ما بچهها خلاق و ایدهپرداز بیرون نمیآیند؛ معمولاً دانشآموزان رسمی تربیت میشوند و رشدی مدیریتی دارند. همه مسائلی که ما در کشور با آنها مواجه هستیم، یک بخش جدی که میتواند به حل مسائل کمک کند حرکت به سمت خلاقیت و آموزش مسئلهیابی و اندیشهورزی خلاقانه است؛ در حوزههای مختلفی که در بیانیه گام دوم انقلاب اشاره شده است ما باید به سمت آموزش، ترویج و حمایت از خلاقیت، نوآوری و ایدهپردازی برویم. در این مسیر خلاقیت و ایدهپردازی است که ما میتوانیم در حوزه اقتصادی یا صنعت به رشد برسیم. کارگاههای مسئلهیابی و جلسات اندیشهورزی باعث میشود که جوانان اولاً تواناییهای خودشان را بهتر بشناسند، بعد نحوه استفاده از مباحث بهروز و دانش را تجربه کنند و درواقع رسیدن به یک خروجی خیلی مناسب را بهخوبی حس کنند.
بعضی از جوانان ممکن است بهصورت منفک هر کدام از این دانشها را بلد باشند. مثلاً فرد رفته در حوزهای مطالعهای هم کرده، در حوزه خودشناسی مطالعهای کرده، در حوزه مسئلهشناسی مطالعهای کرده اما جای این مطالعات را در طراحی حل مسئله نمیفهمد کجاست و نحوه استفاده از این دانش را بلد نیست. ما وقتی در کارگاهی مثل آنچه در کارگاههای مسئلهشناسی هستههای مسئلهیابی طرح اعتلا برگزار میشود شرکت میکنیم در مسیر فرآیند رسیدن به یک محصول که حالا محصول امروز ما یک برنامه اقدام فرهنگی ناظر به حل یک مسئله است یا تولید کالا، قرار میگیریم؛ در این فرآیند این شخص تجربه میکند که هر کدام از این دانشهایی که حالا یا تجربه نداشته یا یاد میگیرد، چگونه در مسیر مشخصی از آن استفاده کند و این را میتواند در هر پدیدهای حتی در زندگی شخصی خود، استفاده کند.
معمولاً من گاهی اوقات به شرکت کنندگان در کارگاههای حل مسئله میگویم این مواردی که در کارگاه یاد میگیرید در زندگی شخصی یا کار اقتصادی یا یک کار فرهنگی استفاده کنید، در هر حوزهای که میخواهید کاری انجام دهید اگر نگاه فرآیندمحور جایگزین نگاه خطی و مقطعی شود، ما پیروزیم. بیانیه گام دوم انقلاب هم بخش زیادیاش نگاه فرآیندی است، ناظر به حل هر کدام از این موضوعاتی است که به آن اشاره میشود.
آنا: اینکه فردی شرکت دانشبنیانی را ثبت کرده، یا مسئلهای از کشور را حل کردهاند، لزوماً تحصیلات خاصی نیاز دارد؟ حتماً باید فارغالتحصیل مهندسی دانشگاه صنعتی شریف بود تا بتوان مسئلهای را حل کرد؟
لطفی: نه، من قطعی میگویم که لازمه حل مسائل کشور یا راهاندازی شرکت دانشبنیان داشتن تحصیلات خاصی نیست؛ اگر به درون اکوسیستمهای نوآوری که فعالیت میکنند نگاهی کنیم، افرادی را که در این حوزه موفق شدند، نگاه کنید، بعضیها اصلاً تحصیلات دانشگاهی ندارند، مثلاً فرد دارای مدرک دیپلم است ولی شرکتی در اختیار دارد که چندین نفر افرادی که در دانشگاههای برتر مختلف تحصیل کردهاند، ذیل آن کار میکنند. نکتهای که وجود دارد این است که ریشه همه این اتفاقات برمیگردد به مهارت ما در استفاده درست از دانش و تکنیکها و ابزارهای مختلف و هیچکدام از مهارتها را تقریباً در محیطهای دانشگاهی یا به عبارت بهتر محیطهای دانشگاهی روتین یاد نمیگیرند. عمدتاً این مهارتها را باید در محیطهایی غیر از محیط دانشگاه یاد بگیرند. البته شاید برخی از دانشگاههای خاص ممکن است مهارتهای حل مسئله را آموزش دهند اما به شکل کلی، محیط دانشگاههای ما محیطی نیست که دانشجو با مهارت از آن خارج شود و دانشجویان باید در برنامههای جانبی خود، خودشان را در این حوزهها رشد دهند.
بنابراین من با تجربههای داخلی و خارجی که دارم، اصولاً موفقیت در حل مسائل کشور و مدرک تحصیلی ربطی به هم ندارد. افراد خلاق و ایدهپرداز میتوانند در هر نقطهای با هر تحصیلاتی شرکتهایی ایجاد کنند، ایدههایی بدهند و روی آن ایدهها پافشاری کنند و آنها را تبدیل به محصولاتی کنند که آن محصولات ضمن اینکه مسائل کشور را حل میکند، هم به اقتصاد خودشان و هم اقتصاد کشور کمک کنند.
آنا: میگویند کسانی که از خلاقیت و نوآوری بالایی برخوردارند استعداد ذاتی دارند و برای مثال از افراد موفق خارجی که مالکان شرکتهای بزرگ جهانی هستند نام میبرند؛ به نظر شما میشود این خلاقیت و نوآوری و مسئلهشناسی را آموخت و کسب کرد یا امری ذاتی است؟
لطفی: بخشی از شخصیتها و توانایی اشخاص ذاتی است اما اکوسیستم هم بسیار مؤثر است چون ما وقتی در تقسیمبندی هندسی انسانها صحبت میکنیم میگوییم انسانها یک توانایی دارند و یک شخصیت که این دو ذاتی هستند. انسانها به مرور زمان یکسری مهارتها و شایستگیهایی را کسب میکنند که این مهارتها و شایستگیها اکتسابی هستند. مجموع اینها با همدیگر، عملکرد شخص را شکل میدهد. بله، توانایی ذاتی هست اما اینجور نیست که این ذاتی بودن غیرقابل تغییر باشد. موقعی که انسانها در مواجهه با مهارتها و تجربیات قرار میگیرند تا حدود زیادی میتوانند این توانایی و مهارت را در خودشان افزایش دهند. توانایی ذاتی افراد بیتأثیر نیست اما میتوان از این هم عبور کرد ما موقعی که در یک اکوسیستم کار میکنیم از مهارتها و تواناییها آزمون گرفته و توانایی شخصیتی افراد را میسنجیم؛ با افردی افرادی مواجه بودیم که از نظر توانایی و شخصیت، آدمهای ضعیفی نشان داده شدهاند اما وقتی که در موقعیتی قرار گرفتند و مدتی در یک اکوسیستم تنفس کردند، تبدیل به انسانهای قوی شدند.
انتهای پیام/4107/4115/
انتهای پیام/