دوگانه اقتدار و زیرکی نشان داد دولتمردان باید دل از مذاکره با کدخدا بردارند
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، اصلی در دیپلماسی وجود دارد که میگوید: «وقتی طرف مقابلت پس از یک دوره دشمنی، ناگهان از درِ دوستی وارد میشود بدان که علت آن پایان دوره دشمنیاش نیست بلکه تغییر نوع دشمنی اوست که حالا در فاز جدید در حال تبدیل شدن به خصومتی تمام عیار است». دنیای دیپلماسی برای پی بردن به اصالت این گزاره، تجارب تلخی را پشت سر نهاده است. تجاربی که گاه به قیمت تحقیر ملتها و از آن فراتر به قیمت فروپاشی کشورهایی که زمانی سرزمینهای آبادی بودند، تمام شد.
تاریخ معاصر به ما میگوید از زمانی که لیبی حاضر شد نیروگاههای اتمی و صنعت هستهای خود را یکجا برچیند تا زمانی که این کشور یکسر به قهقرای تحقیر و فروپاشی سقوط کرد، زمانی زیادی سپری نشد. با این تفاوت که از زمان برچیده شدن تأسیسات هستهای تا آغاز دومینوی فروپاشی لیبی، دورهای از خلسه و سرمستی در میان روشنفکران حکومتی و متأسفانه بسیاری از مردم لیبی موج میزد. آنها فکر میکردند که خوب شد با غربیها مذاکره کردیم و مشکلاتمان حل شد. هرچند صنعت هستهای را نابود کردیم اما فعلاً از مواهب مذاکره و لبخند برخوردار خواهیم بود تا بعد...؛ اما تاریخ خیلی زود نشان داد که بعدی در کار نیست. لبخندها و نرمشهای «تیم گوردون» نماینده هیئت مذاکره کننده غرب با لیبی کار خودش را کرد، آنها در حادثه بمبگذاری «لاکربی» محکوم و بهعنوان تروریستهای دولتی شناخته شدند، صنعت هستهای آنها حتی رشتههای دانشگاهی هوافضا از لیبی برچیده شد و اندکی بعد آن لیبیِ آباد به خاطرهها پیوست.
معروف است که چند ماه پس از توافق لیبی و غرب، قذافی به درخواست آمریکا اندکی گشایش در فضای رسانهای این کشور ایجاد میکند. گشایشی که البته نه در بُعد سیاسی که بیشتر در بعد فرهنگ موردنظر غرب بود. طی این مدت تلویزیونهای لیبی به حدی اجراهای «لیدی گاگا» را پخش و در میان مردم خلسه زده و بیخبر محبوب کردند که سفارت آمریکا در طرابلس بارها از دولت لیبی درخواست کرده بود تا شخص لیدی گاگا با هزینه دولت آمریکا در جهت دوستی پیش آمده پس از توافق لیبی و غرب، در این کشور کنسرتها برگزار کند؛ اما سالها گذشت و ملت لیبی که فکر میکردند قرار است از صنعت هواپیمایی، اقتصاد پیشرفته، پاسپورت عزتمند، دانشگاههای معتبر، واردات داروهای پزشکی و... در لیبیِ پس از توافق برخوردار شوند ناگهان خودشان را در کشوری مخروبه با بیش از 7 هزار کشته بیگناه و دهها دولت مداخلهگر تک و تنها مواجه دیدند.
دیدار با شینزو آبه و دوگانه اقتدار و زیرکی
هرچند مقایسه وضعیت ایران و لیبی در مواجه با غرب از اساس مقایسه ناروایی است بااینحال ناروایی این مقایسه نیز برای ما بهآسانی به دست نیامده و سرنوشت محتوم ما نبوده است. چه اینکه برای غرب یقیناً ایران بسیار مهمتر و خطرناکتر از لیبی است اما یکی از مهمترین علتهایی که ما امروز میتوانیم براساس آن از ناروایی مقایسه ایران و لیبی سخن بگوییم زعامت هوشمندانه مقام معظم رهبری است.
نمودی از هوشمندی ایشان را در ملاقات با «شینزو آبه» مشاهده کردیم. ملاقاتی که قرار بود نخستین گام از پروسه مذاکرات جدید آمریکا و غرب با ایران باشد برای همین نیز از حدود یک ماه پیش، تبلیغات بیسابقه و مشکوکی در رابطه با سرنوشتساز و مهم بودن این ملاقات از سوی غربیها به راه افتاده بود؛ اما رهبری معظم انقلاب که خود سالها دیپلماتی کارکشته بودند کاملاً مقتدرانه و زیرکانه این میانجیگری را رد کردند تا پیامهایی را برای دولتهای غربی و البته برخی از سیاستمداران داخلی ارسال کرده باشند:
1. اولاً ایران هرگز از میز مذاکره دور نشده و خواهان مذاکره است چنانکه رهبری آبه را به حضور پذیرفت و به گرمی با ایشان که رسماً با تابلوی میانجیگری آمریکا وارد ایران شده بود، گفتگو کرد؛ بنابراین ما دولتی بهدوراز گفتگو و مصالحه نیستم و اگر لازم باشد حتماً با دنیا مذاکره خواهیم کرد اما برای این مذاکره استاندارهایی قائل هستیم که بدون آنها با احدالناسی مذاکره نخواهیم کرد.
2. رهبری خطاب به سیاستمداران داخلی و بهویژه دولتیان میگوید هرچند ملت ایران از نظر اقتصادی در شرایط خوبی نباشد بااینحال مذاکره با آمریکاییها هرگز نباید از موضع بالا از جانب آنها همراه باشد چرا که نفسِ مذاکره با اذعان به فشار اقتصادی در داخل یعنی بالا بردن پرچم سفید در خارج. نمونه لیبی، کوبا و ونزوئلا به ما میگوید نتیجه این مذاکرات از پیش روشن است.
3. زبان قدرت منافی زبان انعطاف در مذاکرات و مراودات بینالمللی نیست. چنانکه عدم پذیرش نامه ترامپ از سوی رهبر معظم انقلاب نشاندهنده اقتدار جمهوری اسلامی بود همانگونه که به حضور پذیرفتن نخستوزیر ژاپن نیز نشانه زبانِ انعطاف جمهوری اسلامی است؛ اما یقیناً پیام رهبری این است که تا زمانی که دشمن با باجخواهی با ملت ایران سخن میگوید با درشتی و خشم این ملت مواجه خواهد شد.
با موضعگیریهای مشخص رهبری در دیدار با نخستوزیر ژاپن برای ملت ایران مسجل شد که با وجود حضور شخص ترامپ در رأس دولت آمریکا، هیچ تشکیلاتی در ایران اعم از دولت و غیر دولت اجازه مذاکره با آمریکا را نخواهد یافت؛ بنابراین بهتر است دولتمردان دل از مذاکره با کدخدا بردارند و متناسب با توصیههای اکید رهبری به مدیریت شرایط کشور براساس اصول اقتصاد مقاومتی، ریشهکنی فساد دولتی، جلوگیری از گرانی افسارگسیخته و غیرمنطقی و البته توزیع عادلانه امکانات بپردازند و بدانند که همانگونه که صدام حسین، مسعود رجوی، کارتر و دیگران نماندند و رفتند. این گروه نوظهور نیز نخواهند ماند و آنچه میماند ملت ایران است با حافظه تاریخی که به داوری سیاستمداران خود خواهد نشست.
*قائم مقام واحد بینالملل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان
انتهای پیام/4126/
انتهای پیام/