دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
30 خرداد 1398 - 16:34
علی قاسمی

حوادث نفتکش‌ها و ناکارآمدی استراتژی فشار -مذاکره

ترامپ در سناریونویسی برای ایران اشتباه زیادی داشت. انفجار نفتکش‌ها در دریای عمان هم‌زمان با حضور نخست‌وزیر ژاپن در تهران در زمره این اشتباهات بود.
کد خبر : 399579
photo_۲۰۱۹-۰۶-۲۰_۰۹-۳۸-۰۳.jpg

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، بازتاب هم‌زمانی دیدار «شینزو آبه» نخست‌وزیر ژاپن با رهبر معظم انقلاب و انفجار دو نفت‌کش در دریای عمان همچنان در محافل سیاسی و رسانه‌های جهان ادامه دارد.


آمریکا بلافاصله بعد از انفجار نفت‌کش‌ها و قبل از هرگونه بررسی و کسب اطلاعات از چگونگی انفجارها انگشت اتهام را به‌سوی تهران نشانه رفت. لندن و ریاض نیز در این اتهام‌زنی واشنگتن را همراهی و ساز اتهام زنی را کوک کردند؛ اما اتحادیه اروپا، چین، روسیه و حتی ژاپن مواضع آمریکا در قبال انفجار نفت‌کش‌ها در دریای عمان را سطحی، غیرقابل استناد و بعضاً فریبنده و در جهت انحراف افکار عمومی از واقعیات پشت پرده آن تعبیر و تحلیل کردند. به‌ویژه مقامات ژاپن چند روز پس از انفجار نفت‌کش‌ها اعلام کردند اتهامات مشابهی متوجه آمریکا و اسرائیل است و مستنداتی که آمریکایی‌ها در این حادثه علیه تهران ارائه کردند منطقی نیست.


قطعاً در شناسایی عامل حادثه در دریای عمان یک سؤال جدی مطرح است و اینکه کدام سوی مناقشه از این حادثه سود می‌برد و این اتفاقات در ذیل استراتژی کلان کدام کشور قابل ارزیابی است. ایران یا آمریکا؟ آمریکا دور جدیدی از منازعات و مناقشه‌ها را علیه تهران بعد از روی کارآمدن ترامپ آغاز کرده است. این فصل نوین تنش بین ایران و آمریکا در ذیل استراتژی «فشار – مذاکره - سازش» قابل تعریف است. بال‌های این استراتژِی تحریم‌های پی‌درپی، تهدید به نبرد نظامی، جنگ روانی، تشدید ایران‌هراسی در منطقه و تلاش برای ایجاد اجماع جهانی علیه تهران است. اعزام ناو نظامی آبراهام لینکلن به منطقه، حادثه الفجیره و نیز حادثه نفت‌کش در دریای عمان در راستای تحقق استراتژیِ پیش‌گفته است.


هدف از اعزام ناو به خلیج‌فارس اعمال فشار حداکثری با چاشنی و طعم نظامی و تأثیر فضای روانی در داخل و تحریک بخشی از جامعه ایران علیه حاکمیت و عقب‌نشینی تهران از موضع مقاومت صورت گرفت؛ اما مواضع صریح و شفاف رهبر معظم انقلاب در دیدار نخست‌وزیر ژاپن و حتی قبل‌تر از آن مبنی بر اینکه «جنگ نمی‌شود و مذاکره نمی‌کنیم» یا «من شخص ترامپ را شایسته مبادله هیچ پیامی نمی‌دانم و هیچ ملت آزاده و عاقلی مذاکره تحت‌فشار را نمی‌پذیرد» پایه استراتژی فشار – مذاکره - سازش را لرزان و موجبات فروریزی دیوار آن را فراهم کرد.


ترامپ سعی داشت سناریوی کره‌شمالی را در مورد ایران هم دیکته و پیاده سازد؛ اما ترامپ در سناریونویسی برای ایران اشتباه زیادی داشت. انفجار نفت‌کش‌ها در دریای عمان هم‌زمان با حضور نخست‌وزیر ژاپن در تهران در زمره این اشتباهات بود. هدف از انفجار نفت‌کش‌ها ایجاد فشار سنگین بر فضای مذاکرات و عقب‌نشینی تهران از موضع مقاومت و پذیرش پیشنهاد و میانجیگری ژاپن در مورد مذاکره بین واشنگتن و تهران بود.


اما این اشتباه استراتژیک ترامپ و نیز تحریم بخش پتروشیمی ایران قبل از سفر نخست‌وزیر ژاپن به تهران کارساز نبوده است و درواقع ترامپ خود عامل به شکست کشاندن استراتژی فشار – مذاکره و سازش گردید. سرانجام اینکه سیاست نخ‌نمای امریکا علیه تهران حتی بین متحدان آن در اروپا و در شورای امنیت هم خریداری ندارد؛ اما عقلانیت و تدبیر دیپلماسی ما همواره باید این باشد در زمین بازی محور شرارت جهانی- منطقه‌ای (آمریکا – اسرائیل – عربستان) بازی نشود و تهران باید با کمک سایر قدرت‌ها ازجمله چین، روسیه و هند، اتحادیه اروپا زمین بازی جدیدی را تعریف و در تأمین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در منطقه پرتنش خاورمیانه با استواری بیشتر گام بردارد.


دراین‌بین از قدرت افکار عمومی و رسانه‌های جهانی و منطقه‌ای در کمک به تأمین منافع و امنیت ملی تهران نباید غافل شد و به‌سادگی از کنار آن گذشت. خوراک‌دهی و مدیریت افکار عمومی دنیا ویژه در خاورمیانه و کشورهای اسلامی باید بیش‌ازپیش در جهت منافع جمهوری اسلامی ایران در دستور کار دستگاه دیپلماسی قرار گیرد.


انتهای پیام/4071/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب