فراخوان رهبری و الزامات آن
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، پیشنیاز عمل به فراخوان رهبر معظم انقلاب اسلامی به دولتمردان و مردم ایران برای گرفتن آرایش مناسب در برابر هجمه همهجانبه دشمن علیه انقلاب اسلامی و مردم ایران که در بیانات خود در دیدار با معلمان در روز چهارشنبه گذشته بر آن تأکید کردند، مستلزم شناخت دقیق ماهیت و برنامههای استکبار در مقابله با نظام اسلامی است. مواضع امریکاییها نشان میدهد که آنها همه ظرفیت و توان خود و متحدانشان را برای شکست اراده مردم ایران به صحنه آوردهاند. آنها در عین اعلام و اعمال گستردهترین تحریم اقتصادی علیه ایران با سازماندهی و بهکارگیری عوامل ضدانقلاب خارجنشین و نفوذیهایداخلی به زعم خود پیچیدهترین سطح عملیات روانی را با استفاده از شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی، سازماندهی و به اجرا درآوردهاند، یعنی در شرایط اعلام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهعنوان یک سازمان تروریستی و لغو معافیتهای نفتی ایران با ادعای به صفر رسانیدن تولید نفت ایران، دم از آمادگی برای مصالحه و مذاکره با ایران میزنند و الگوی مطلوب خود را نیز در این زمینه رژیم حاکم بر سرزمین حجاز میدانند که باید داراییها و سرمایههای اقتصادی خود را به سمت امریکا گسیل کرده و در عین حال همچون «گاو» تحقیر و زمینه تسلیم دیگر کشورهای منطقه را فراهم آورد. در جبهه داخلی، اما به رغم وجود ظرفیتها و فرصتهای ناب و کمنظیر ایران اسلامی که امکان مقاومت و ایستادگی و شکست کامل دشمن را فراهم میکند، عمل برخی مسئولان و فرصت طلبی بعضی از مفسدان و فعالان سیاسی نشان میدهد که نهتنها صحنه را نشناختهاند بلکه اغلب به عنوان سرپل دشمن برای شکست اراده مردم ایران عمل میکنند.
شاخصههای این وضعیت به قرار زیر است:
۱- فهرست بلند ادعاهایی که امریکاییها علیه ایران در عرصههایی نظیر توان موشکی، نفوذ منطقهای، تهدید رژیم صهیونیستی و... مطرح میکنند، همگی نشانگر دست برتر ایران در این صحنه است. از جمله:
الف: درخواست امریکاییها برای مصالحه و مذاکره با ایران که در هفتههای اخیر به کرات بر آن تأکید کردهاند، نشانه عزت و عظمت انقلاب اسلامی است. رؤسای جمهور امریکا طی چهار دهه گذشته هریک با حسرت تسلیم ایران، ناچار شدهاند پست ریاستجمهوری را به دیگری بسپارند و برخی نیز این حسرت را با خود به گور برده و نتوانستند تسلیم نظام اسلامی را شاهد باشند.
ب: تمامی استراتژیهای منطقهای امریکا طی چهار دهه گذشته در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) که برای جبران شکست از ایران بعد از پیروزی انقلاب طراحی و به اجرا درآمده است، همگی با سرپنجه نیروهای انقلاب و البته با هدایت امامین انقلاب به شکست رسیده است. ناکامی در پیشبرد برنامههای امنیتی و نظامی در دهه اول انقلاب، شکست در استراتژیهای دکترین اقدام پیشدستانه، طرح خاورمیانه بزرگ و جنگهای نیابتی و حتی جنگهای نرم طراحی شده برای فروپاشاندن انقلاب در داخل نظیر فتنههای تیر ۷۸ و خرداد ۸۸، دست برتر انقلاب را در این منازعه نشان میدهد، بهگونهای که امریکاییها خود بارها اعلام کردهاند که با خلأ استراتژی درمقابله با انقلاب اسلامی مواجه هستند.
ج: به رغم برتری سختافزاری نظامی در برابر ایران، تجربه دوران دفاع مقدس و ابتکارات نیروهای دفاعی در ایجاد بازدارندگی دفاعی برای ایران در مقابله با تهاجم نظامی دشمن، عملاً بزرگترین و اصلیترین نقطه قوت امریکا در برابر ایران را خنثی و ناکارآمد ساخته است، بهگونهای که حتی زمانیکه برخی از رسانههای داخلی امریکا امکان رودررویی نظامی میان ایران و امریکا را مطرح میکنند، بلافاصله مسئولان نظامی این کشور واکنش نشان داده و اعلام میکنند که هیچ برنامهای برای برخورد نظامی با ایران ندارند.
د: در عرصه اقتصادی اگرچه فشارهای امریکا باعث شده که برخی از کشورها و بنگاههای اقتصادی از معامله با ایران به دلیل پیامدهای تحریم خودداری میکنند، اما در عرصه سیاسی و استراتژیک امریکاییها نتوانستهاند به ائتلافسازی منطقهای علیه ایران موفق شوند و حتی متحدان اصلی اروپایی این کشور نیز از قرار گرفتن در جبهه امریکا پرهیز میکنند، خروج مصر از ناتوی عربی، روند فروپاشی شورای همکاری خلیج فارس و عدم همراهی ظاهری کشورهای اروپایی با امریکاییها در این برنامههای جدید نظیر تروریست اعلام کردن سپاه و لغو معافیتها، نشان از آن است. همین وضعیت را میتوان در انزوای رژیم صهیونیستی و چشمانداز مبهم طرح امریکایی معامله قرن برای سامان دادن به وضعیت فلسطین بر اساس منافع رژیم صهیونیستی دید.
۲- به رغم برخی انتقادهای داخلی در امریکا نسبت به سیاستهای دولت ترامپ و دیوانه نمایاندن وی، تردیدی نمیتوان داشت که تمکین هیئت حاکمه امریکا به دیوانهبازیهای ترامپ، که البته تحقیر و نزول جایگاه امریکا در جهان را درپی داشته، ناشی از این باور در هیئت حاکمه امریکاست که با پنهان شدن در پشت این تحرکات نامعقول ترامپ که حتی منجر به شکست مرزهای انسانیت و عقلانیت شده، قادرند که شکستهای گذشته امریکا از ایران اسلامی را جبران کنند. این امر به منزله آن است که به رغم رقابتهای حزبی میان دموکراتها و جمهوریخواهان، آنها در مقابله با انقلاب اسلامی اشتراک نظر دارند. این امر بیانگر آن است که استراتژی تحمل در برابر فشارهای ترامپ به امید بهبود شرایط در صورت پیروزی دموکراتها که منجر به این شده است برخی که در داخل از هماکنون به انتخابات ۲۰۲۰ امریکا و به امید پیروزی دموکراتها دخیل ببندند، از هماکنون محکوم به شکست است.
۳- تنها راه ایران برای عبور قدرتمندانه و کمهزینهتر از این شرایط، همان گرفتن آرایش جبههای در مقابل تهاجم همهجانبه دشمن است که الزامات آن به قرار زیر است.
الف: حفظ وحدت و انسجام داخلی و پرهیز از بیان هر مسئله و موضوعی که بیانگر وجود انشقاق در تصمیمسازی و تصمیمگیری در سطوح بالای نظام است. استقبال نیروهای انقلاب از مواضع ضدامریکایی دولتمردان -که تفاوت معناداری با مواضع چند سال اخیر دارد- بیانگر آن است که حداقل در مواضع این تغییر نگاه ایجاد شده و امریکا دیگر کدخدای جهان نیست و میتوان در برابرش ایستاد و به پیش رفت.
ب: همکاری ملی در مواجهه با پدیده سیل که حمایت سیلوار مردم از سیلزدگان را به همراه داشت، عملاً وجود همان روحیات ایثار و از خودگذشتگی مردم ایران را به جهانیان نشان داد و اثبات کرد که بهرغم گذر نسلی و آثار جنگ و تهاجم فرهنگی و رسانهای دشمن، این روحیات کماکان وجود دارد و سرمایه اجتماعی ذیقیمتی برای عبور از این شرایط است. آثار این روحیه حتی در فضای مقابله با سیاستهای تحریمی دشمن کاملاً آشکار و دشمن را به تحیر واداشته است و امریکاییها را در یافتن پاسخ به این سؤال ناکام گذاشته که چرا بهرغم این همه فشار و تهدید مردم ایران به خیابان نمیریزند و علیه نظام اعتراض نمیکنند.
ج: نقاط قوت و فرصتهای ایران به لحاظ منابع اولیه، سرمایه انسانی و سختافزار و نرم افزارهای لازم برای عبور قدرتمندانه از این شرایط و خنثیسازی دشمن، بیانگر این است که جبهه داخلی ظرفیتهای لازم برای این مواجهه را دارد. مثبت شدن تراز تجاری کشور و پیشی گرفتن صادرات غیرنفتی از واردات در سال ۹۷ در شرایط اوج تحریم نشاندهنده این است که با یک مدیریت دقیق و هوشمندانه ما قادریم با حداقل صدور نفت خام، تنها استراتژی باقی مانده برای دشمن جهت تسلیم ایران از طریق به صفر رسانیدن صدور نفت را خنثی کنیم.
4- بهرغم بازی زودهنگام انتخاباتی اصلاحطلبان با تمرکز بر نقد دولتمردان و برای فرار از پاسخگویی به دلیل ناکارآمدیها، مطالبه اصلی همراه با کمک جبهه انقلاب به دولتمردان که عملاً هم در میدان آن را با اثبات رسانیدهاند، تلاش برای کار و عمل مجاهدانه برای عبور قدرتمندانه از این شرایط است. تحقق این امر تنها عاملی است که کمک میکند نقاط منفی و تاریک چهره انقلاب در دوران مسئولیت این مدعیان پاک شود.
5- تداوم فشار امریکاییها طبعاً سبب باز شدن جبهههای دیگر علیه آنها در این جنگ نامتقارن است، به نفع امریکاییها و متحدانشان نیست که با تداوم فشارها ناچار شوند ورود به این فاز را تجربه کنند. بسیاری از رسانههای امریکا مسئولان این کشور را نسبت به پیامهای اخیری که از منطقه دریافت کردهاند هشدار دادهاند، که آینده خوشی را برای امریکاییها در منطقه تصویر نمیکنند.
منبع: جوان
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/