دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
10 ارديبهشت 1398 - 13:35
حسن هانی‌زاده

هژمونی رو به افول آمریکا

استفاده از حربه تروریسم را باید به‌پای ضعیف شدن شدید سیستم ایمنی آمریکا و اضمحلال هژمونی این کشور در آینده در کنار وحشت از جمهوری اسلامی نوشت.
کد خبر : 377614

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، حسن هانی‌زاده در یادداشتی در روزنامه حمایت نوشت: «جنگ علیه تروریسم»، آشناترین عبارتی است که طی دو دهه اخیر در ادبیات سیاسی جهان بکار گرفته شده است. آمریکا پس از حوادث 11 سپتامبر به بهانه مبارزه با تروریست‌هایی که به برج‌های دوقلوی تجارت جهانی حمله کردند، به غرب آسیا لشکرکشی کرد و افشاگری‌های مقامات پیشین کاخ سفید نشان می‌دهد که واشنگتن قصد داشت بعد از حمله به عراق، حکومت‌های سوریه، لبنان، لیبی، سومالی، سودان و ایران را طی پنج سال سرنگون کند. این در حالی است که شواهد و قرائن نشان می‌دهند از مقطعی که پوتین یانکی‌ها خاک منطقه را ملوث کرده، تروریسم و ناامنی نیز به‌موازات آن در این نقطه حساس از جهان شیوع پیداکرده است. آمریکایی‌های از رهگذر حضور نظامی در خاورمیانه، صدها میلیارد دلار سلاح به مرتجعین منطقه فروخته و به‌این‌ترتیب، حائز رتبه اول در تولید تسلیحات و افزایش بودجه نظامی شده‌اند.


بر اساس آماری که روز گذشته «انستیتو بین‌المللی پژوهش‌های صلح استکهلم (سیپری)» منتشر کرد، یک‌سوم بودجه نظامی جهان در سال 2018 (حدود 36 درصد) – معادل هزینه نظامی 155 کشور – تنها صرف ارتقاء توانمندی‌های ارتش تروریستی آمریکا شده است. کشوری با این هزینه سرسام‌آور و با تفکری که هیئت حاکمه آمریکا بر اساس آن،‌ همه دنیا را حیات خلوت خود می‌دانند و می‌خواهند، روشن است به هر نقطه از جهان که پا بگذارند، سونامی تروریسم، خشونت، نفرت پراکنی و هرج‌ومرج، نظیر آنچه در عراق، سوریه و افغانستان افتاد را به بار می‌آورند. به‌عنوان نمونه، سه سال پیش، اسناد محرمانه‌ای فاش شد که نشان می‌داد آمریکا از مدت‌ها قبل از نشو و نمای داعش، از تشکیل آن حمایت کرده و با صرف 60 میلیارد دلار هزینه، تروریست‌های این گروه را در دیرالزور سوریه آموزش داده است. مهم‌تر اینکه داعش به ویروسی ویرانگر با هدف توسعه ارعاب و وحشت تبدیل شد تا به تسخیر مناطق نفت‌خیز غرب آسیا و مقابله با نفوذ رو به رشد ایران در منطقه بپردازد.


 با روی کار آمدن ترامپ اما رویکرد توسعه تروریسم و ناامنی، به شکل دیگری ادامه پیدا کرد. وی در شعارهای انتخاباتی خود، آمریکا را «ملت در حال جنگ» نام‌گذاری و مسئولیت خود را مبارزه با «تروریسم اسلام‌گرای رادیکال» معرفی کرد. بر این مبناست که کاخ سفید تلاش می‌کند سیاست‌های مداخله‌جویانه‌اش در غرب آسیا را با استراتژی «مقابله با تروریسم» توجیه کند. گرچه شخص ترامپ رسماً اعلام کرده که نیروهای خود را از منطقه خارج خواهد کرد اما در عمل، ارتش تروریستی آمریکا علاوه بر تقویت حضورش در افغانستان به بهانه مبارزه با گسترش داعش، حدود 2 هزار سرباز آمریکایی را هم در سوریه باقی نگه‌داشته و از آن به‌عنوان برنامه عملیاتی این نیروها برای به‌اصطلاح قلع و قمع تروریست‌های دست‌پرورده داعشی یاد کرده است! این در حالی است که پس از فروپاشی خلافت خود خوانده تکفیری‌ها توسط مقاومت، عناصر و هسته‌های باقی‌مانده این گروه غالباً در مناطق تحت کنترل نیروهای ائتلاف آمریکا به تحرکات خود ادامه می‌دهند و از سوی دیگر، روسیه و ایران به‌صورت مکرر شواهدی از ارتباط‌گیری و حمایت‌های مستقیم و غیرمستقیم نظامیان آمریکایی از داعش در سوریه و عراق ارائه کرده‌اند.


نکته اینجاست که گرچه توطئه‌های چندلایه آمریکا درنتیجه پایداری ملت‌های منطقه و ورود به‌موقع و برق‌آسای محور مقاومت ناکام ماند اما واشنگتن همچنان در تلاش است تا با بهره‌گیری از این حربه برای مسلط شدن به منابع انرژی منطقه، ابتدا زنجیره مقاومت از لبنان و عراق گرفته تا سوریه و یمن را در کنار القاعده و داعش قرار دهد. فاز بعدی کاخ سفید در چارچوب بازنگری استراتژی مقابله با تروریسم به این شکل تعریف‌شده که واشنگتن داعش و دیگر تروریست‌های اجاره‌ای را از کانون این تقابل خارج و نیروهای عضو محور مقاومت را به‌عنوان مصادیق جدید تروریسم و دشمنان آمریکا معرفی کند که این رویه در حال حاضر کلید خورده است.


در واقع، واشنگتن در پی آن است تا شکست‌های متحمل شده از جانب محور مقاومت در تحولات منطقه را به اشکال و انحاء مختلف همچون تحریم به بهانه واهی «حمایت از تروریسم» جبران کند. مروری بر مواضع جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ در تشریح استراتژی ضد تروریسم کاخ سفید مؤید این ادعا است. بولتون پائیز سال گذشته در یک کنفرانس خبری تأکید کرد: «ما می‌دانیم که یک ایدئولوژی تروریستی وجود دارد که با آن مواجهیم و بدون شناخت آن نمی‌توانیم به‌درستی به تهدید تروریست‌ها پاسخ دهیم». وی همچنین ایران را «بانک مرکزی جهانی برای تروریسم بین‌المللی» خواند و اضلاع دیگر مقاومت منطقه همچون حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی را تهدیدی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی معرفی کرد. در واقع، در قرائت جدید مقامات آمریکایی از تروریسم، این واقعیت که مهم‌ترین نیروی مقابله‌کننده با گسترش تروریسم در منطقه محور مقاومت بوده و هست، به‌هیچ‌عنوان محلی از اعراب ندارد، بلکه مبنای تعریف تروریسم، تقابل هر کشور و محوری با منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی است؛ هرچند این نیروها با تکفیری‌های آدم‌خوار مقابله و آن‌ها را تار و مار کنند. ازاین‌رو شاهدیم علیرغم ثباتی که از حدود دو سال پیش به‌واسطه حضور مستشاری ایران و هم‌پیمانانش در منکوب کردن داعش در خاورمیانه حاصل‌شده، کشورمان و نیروهای هم‌ردیف با جمهوری اسلامی مسبب گسترش تروریسم معرفی می‌شوند و در عوض، آل سعود و ائتلاف خود خوانده‌اش، به «لنگر ثبات منطقه» و «عامل گسترش امنیت» ملقب شده‌اند!


تجربه نشان داده است که وقتی آمریکا از تروریسم برای گسترش و حمایت از منافع خود استفاده کرده، منطقه و دیگر نقاط جهان را دچار خسارات زیادی نموده است. لذا استفاده از این حربه را باید به‌پای ضعیف شدن شدید سیستم ایمنی آمریکا و احساس ترسی که از جانب جمهوری اسلامی حس می‌کند، نوشت و البته نویدی برای سقوط و اضمحلال هژمونی آمریکا در آینده.


منبع: روزنامه حمایت


انتهای پیام/4106/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب