دشواریهای پیش روی آمریکا در خاورمیانه
گروه بینالملل خبرگزاری آنا، این روزها سفر مایک پمپئو به منطقه خاورمیانه و دیدار با همتایان 9 کشور عربی، برخیها را به این فکر فرو برده که آمریکاییها قصد دارند ائتلاف عربی علیه ایران را ساماندهی کرده و بهزودی جنگی علیه ایران در منطقه شکل خواهد گرفت.
موج ایران هراسی و طبل جنگ علیه کشورمان به اینجا ختم نشده و عدهای دیگر بیان میکنند که خروج آمریکا از سوریه و افغانستان که ترامپ بهصورت یکجانبه و بدون هماهنگی با کنگره و پنتاگون اعلام کرد، برای خارج کردن نیروهای در تیررس موشکهای ایران بوده و جنگ قطعی است. با این حال سؤال اینجاست که آیا آمریکا واقعاً قصد جنگ علیه ایران دارد؛ همچنین طرح اجلاس ضد ایرانی لهستان همزمان با اعلام خروج از سوریه و افغانستان چه معنی دارد؟ در پاسخ به این سؤالات سه دیدگاه مطرح است:
دیدگاه اول: به ظاهر وزیر امور خارجه آمریکا به چند دلیل به 9 کشور عربی سفر کرد. (1) تلاش برای ساماندهی ائتلاف عربی علیه ایران؛ (2) بازگرداندن قطر به ائتلاف عربی و متحد کردن اعضای شورای همکاری خلیج فارس و (3) پیگیری تمایل جدید آمریکا برای خروج از خاورمیانه.
برخلاف آنچه پمپئو پیشبینی کرده بود، دیدار وی از منطقه با موفقیت همراه نبود، چراکه نارضایتی کشورهای عربی بهطور کلی در این دیدارها مشخص بود. پمپئو در مصر از ضرورت تشکیل ائتلاف علیه ایران گفت؛ اما همتای مصریاش در همان نشست عنوان کرد که اولویت اصلی کشورش مبارزه کلی با تروریسم است.
وی در قطر خواستار پایان دادن به ادامه بحران بین قطر و کشورهای مهم حوزه خلیج فارس شد؛ اما قطریها تأکید کردند تا زمانی که کشورهای عربی عنوان کنند قطر حامی تروریسم است، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. حتی وزیر امور خارجه مصر نیز عنوان کرد که در مورد رفع بحران قطر اجماعی وجود ندارد و اولویتها و رویکردهای کشورهای عربی در مورد ایران نیز متفاوت است.
در خصوص تمایل آمریکا برای خروج از سوریه نیز باید گفت که این روزها ملت عرب بر این باورند که آمریکا منطقه عربی را نابود کرده و بدون رفع مشکلات و آشوبهایی که خود ایجاد کرده از آن خارج شده است؛ بنابراین با توجه به ناکامی وزیر امور خارجه آمریکا در اجماع و متقاعد کردن کشورهای عربی برای تشکیل ائتلاف ضد ایرانی و ناکامی در ایجاد صلح بین قطر و دیگر کشورها، دیدار پمپئو از منطقه ناموفق بود.
دیدگاه دوم: بعد از اعلام تصمیم ترامپ برای خروج از سوریه، دولت آمریکا از جانب متحدان منطقهای و درون جامعه آمریکا با مخالفان زیادی روبرو شد. بر همین اساس بلافاصله وزیر امور خارجه آمریکا در سفری به منطقه خاورمیانه به دنبال این بود به متحدان خود اطمینان دهد که این کشور حامی آنها و سیاستهایشان باقی خواهد ماند. واقعیت ماجرا این است که عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی برای نابودی سوریه و ساقط کردن دولت بشار اسد هزینههای هنگفتی متحمل شدند و خروج آمریکا از سوریه آنها را با ترس و وحشت مضاعفی مواجه کرده است.
نیروهای مقاومت با تجربه جنگ چریکی و قدرت میدانی بالا، تسلط کاملی بر مناطق درگیری دارند و اگر پیروزیهای میدانی و سیاسی مقاومت در عراق، یمن و لبنان را نیز ضمیمه این اتفاق کنیم، به نیت سفر پمپئو به منطقه و دلجویی از متحدانشان پی میبریم. حال نوبت مثلث ایران، روسیه و ترکیه است که هر چه سریعتر با افزایش برنامهها و سناریوهای مشترک، بحران سوریه را خاتمه داده و اجازه ندهند طرحهای جان بولتن و پمپئو در سوریه فرصت اجرا پیدا کند؛ بنابراین وزیر امور خارجه آمریکا در این زمینه نیز هرگز نتوانسته نگرانیهای متحدان منطقهای خود را رفع کند. حرکت ناوهای جنگی آمریکا و جابجایی آنها در خلیج فارس نیز در همین راستا قابلفهم است.
دیدگاه سوم: موضوع سوم بحث اجلاس لهستان و ضرورت اجماع جهانی علیه ایران است که آمریکاییها قصد دارند از آن بهرهبرداری کنند. به ظاهر هم اعلام کردهاند برای کنترل ایران و روسیه و رقم زدن آینده سیاسی سوریه و وادار کردن این کشورها برای همکاری در سوریه برگزاری این اجلاس و اجرای تصمیمات آن ضروری است و افکار عمومی را در این زمینه چنان با خود همراه کردهاند که گویی بهزودی جنگی را علیه ایران راه خواهند انداخت و کشورمان را وادار به مذاکره و تسلیم خواهند کرد. برای بررسی این موضوع چند نکته ضروری است موردتوجه قرار گیرد:
- اجلاس لهستان ما را به یاد تشکیل «گروه دوستان سوریه» میاندازد. گروهی که بهمنظور سرنگونی نظام سوریه از ابتدا با حضور 85 کشور تشکیل و بعد از چند سال چنان به آب رفت که کسی خبری از آن ندارد. حال همان کشورها در صف باز کردن سفارتخانههای خود در دمشق هستند؛
- اجلاس لهستان نشان میدهد کشوری که مدعی ابرقدرتی در جهان بوده و چهار دهه ایران را تحت شدیدترین فشارها و تحریمها قرار داده، در برابر کشورمان کم آورده و دیگر آن آمریکای قدیم نیست که بهتنهایی بتواند حریف کشوری دیگر شود؛
- پمپئو روسیه و ایران را مجریان شرور خاورمیانه خواند و گفت: امیدواریم آنها را همراه با حکومت و تمامی افراد ذینفع در سوریه، بر سر میز مذاکره بیاوریم تا درباره شکل ساختاری آینده سوریه گفتگو کنند. این نشان از ناامیدی کامل دستگاه دیپلماسی آمریکا برای دخالت در آینده سوریه دارد. بدون شک هیچیک از این عناصر به ورشو نخواهند رفت و این نشست هم مانند سایر راهکارهای آمریکا برای آسیای غربی چون منطبق با واقعیتگرایی نیست، شکست خواهد خورد؛
- همه تلاشها برای قطع ارتباط ایران به مدیترانه تا اینجای کار شکست خورده و بدون شک کمی دیگر شاهد خواهیم بود که چین نیز از طریق افغانستان، ایران، عراق و سوریه به دریای مدیترانه متصل شود. این کابوسی است که باعث شده تا سران واشنگتن تصمیم به صرف هزینههای هنگفت در افغانستان، عراق و سوریه بگیرند؛
- خروج آمریکا از سوریه و افغانستان دو راهبرد فعلی در ایران است، بیرون کردن نظامیان آمریکایی از عراق کار پیچیدهای نیست. آمریکاییها بهشدت نگراناند که دیر یا زود، نیروهای مقاومت کنترل مرزهای عراق و سوریه را به دست گیرند و آمریکاییها نتوانند مرزبان باشند.
- سخنان مایک پمپئو در قاهره علیه ایران، سخنان وزیر امور خارجه یک ابرقدرت نبود و بازخورد بسیار منفی برای مقامات کاخ سفید داشت. پمپئو از ایران بهگونهای سخن میگوید که یک قدرت شکستناپذیر است و این کاملاً به نفع تهران تمام شد.
بنابراین بیتردید جمهوری اسلامی ایران امروز با همه مشکلاتی که ناشی از تحریمهای خارجی، سوءمدیریت داخلی و رقابت جناحی برای به دست آوردن هرچه بیشتر سهمی از قدرت مواجه است، باید افتخار کند که به یک قدرتی تبدیل شده و چنین دشمنی را به کُرنش وادار کرده است.
ترامپ همچنان وحشتزده از این است که چگونه ایرانیها در برابر تحریمهای کمرشکن تاب آورده و مقاومت میکنند. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان بهخوبی اعلام کرد که آمریکاییها باید باور کنند که ایران را از دست دادهاند؛ بنابراین رفتوآمدهای وزیر خارجه آمریکا و تصمیمهای ترامپ برای خروج از سوریه و اجلاس لهستان همگی نشان از دشواریهای پیش روی آمریکا دارد، نهتنها بوی جنگ در منطقه به مشام نمیرسد بلکه آمریکا تمام تلاش خود را میکند تا ایران و همدستان را به گفتگو بکشاند. خودمان را باور کنیم.
* کارشناس ارشد مسائل منطقه
انتهای پیام/4106/4093/
انتهای پیام/