خروج آمریکا از برجام ضربهای به امنیت اروپا بود
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، نخستین زمزمههای ایجاد ارتش واحد اروپایی اندکی پس از جنگ جهانی دوم در میان کشورهای درگیر آغاز شد. شماری از کشورهای اروپایی بر این باور بوده و هستند که ایجاد ارتش واحد اروپایی میتواند به مثابه دیواره امنیتی محکمی برای آنها عمل کرده و میتوانند بواسطه آن ثبات، آرامش و صلح را برای مردم خود به ارمغان بیاورند.
اکنون با گذشت بیش از نیم قرن از جنگ جهانی دوم بار دیگر داعیه تأسیس «ارتش اروپایی واقعی» در میان قدرتهای اروپایی از سر گرفته شده است.
هفته گذشته همزمان با گفتگوی «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه با «رادیو اروپا ۱» موج جدیدی از ایجاد ارتش واحد اروپایی در میان رهبران و مقامات اروپایی به راه افتاد. ماکرون با اشاره به این نکته که اروپا بواسطه هم مرزی با روسیه میتواند مورد تهدیدهای احتمالی این کشور قرار بگیرد، اظهار داشت که اروپا باید تا جایی توان دفاعی خود را بالا ببرد که بدون هرگونه وابستگی به آمریکا قادر به دفاع از خود باشد.
وی در توضیح و توجیه خود برای لزوم تأسیس و راهاندازی «ارتش واقعی اروپایی» با اشاره به موضع اخیر «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا درباره خروج از پیمان منع موشکهای هستهای دور برد گفت که هدف از چنین برنامه ای حفاظت اروپا در مقابل چین، روسیه و حتی آمریکا است.
در این راستا خبرنگار مهر گفتگویی با « مارک فینو» دیپلمات فرانسوی و محقق حوزههای تروریسم، خاورمیانه، کنترل تسلیحات، امنیت اروپا، حقوق بشر و ... تنظیم نموده که در ادامه میآید.
«مارک فینو» دیپلمات سابق فرانسوی که از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۳ در «مرکز سیاست امنیتی ژنو» (GCSP) فعالیت کرده است، اکنون یک عضو اجرایی این سازمان است. وی در حال حاضر فعالیتهای مربوط به گسترش تسلیحات را رهبری میکند.
*طرح تشکیل ارتش مشترک اروپایی اگر چه ایده جدیدی نیست ولی در روزهای اخیر با اظهار نظرهای ماکرون و آنگلا مرکل و واکنش ترامپ ابعاد جدیدی به خود گرفته است. دلایل جدی شدن پیشبرد این طرح از سوی کشورهایی چون فرانسه و آلمان چیست؟
در واقع این ایده به جنگ سرد و تلاش شکست خورده اتحادیه اروپا در سال ۱۹۵۲ باز میگردد که راه را برای استقرار اتحادیه اروپا و ادغام آلمان غربی در ناتو هموار کرد. در طول سالهای متمادی اتحادیه اروپا سیاست مشترک و امنیتی خود را توسعه داد که شامل ظرفیتها و همکاریهای نظامی مشترک و از ناتو متمایز بود و در واقع بخشی از پیمان لیسبون ۲۰۰۷ است.
به دلیل اولویتی که اکثر کشورهای عضو اتحادیه اروپا نسبت به ناتو جهت اطمینان از دفاع جمعی دارند و همچنین حضور کشورهای خنثی در اتحادیه اروپا، توازن و توزیع نقش بین دو سازمان همیشه با دقت حفظ شده و اتحادیه اروپا عمدتا از ظرفیتهای نظامی و غیر نظامی خود در عملیاتهای مدیریت بحران خارجی استفاده میکند (به عنوان مثال در بوسنی، سومالی، عراق، اوکراین، لیبی، نیجر، کوزوو و غیره).
اخیراً، دلیل اینکه فرانسه و آلمان علاقمند به توسعه استقلال استراتژیک اتحادیه اروپا هستند به کاهش ظاهری علاقه آمریکا به همبستگی ترانس آتلانتیک و چشم انداز خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا مرتبط میشود چرا که انگلیس یکی از دو قدرت برتر نظامی در اروپا بوده و همیشه مخالف هرگونه پیشرفتی به سوی تشکیل ارتش اروپایی بود.
*امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه چند روز پیش در گفتگو با شبکه رادیویی «Europe ۱» خواستار تشکیل ارتش اروپایی واقعی برای مقابله با تهدیدات روسیه و همچنین عدم وابستگی به آمریکا شد. رئیس جمهوری فرانسه در این مصاحبه گفت: باید از خود در برابر روسیه، چین و حتی آمریکا دفاع کنیم. چرا فرانسه در حال حاضر از آمریکا در کنار چین و روسیه به عنوان تهدید نام میبرد؟ این اظهارات از آنجا محل تامل است که فرانسه و آمریکا عضو ناتو هستند و اینکه یک عضو دیگری را تهدید بداند مانع از همکاری در ناتو میشود. با توجه به این اظهارات آینده ناتو را چگونه ارزیابی میکنید؟
این یک نقل قول تحریف شده است. در واقع، رئیسجمهور ماکرون گفت که اتحادیه اروپا باید ارتش مختص خود را جهت دفاع از خود در مقابل روسیه و چین داشته باشد تا برای دفاع شخصی خود وابستگی کمتری به ایالات متحده آمریکا داشته باشد.
*ترامپ در مخالفت با این طرح و در واکنش به اظهارات ماکرون تشکیل این ارتش را توهینآمیز خواند. با توجه به واکنش ترامپ و اینکه وی مجدد خواستار دادن پول از سوی اروپاییها به ناتو شد آیا این اختلافات میتواند آینده ناتو را با تهدید مواجه سازد؟
این واقعیت که دولت ترامپ بهطور یک طرفه خروج خود را از برجام و پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد اعلام کرد در واقع در اروپا به عنوان ضربه ای برای امنیت اروپا مورد توجه قرار گرفت و فشار آمریکا برای افزایش هزینههای دفاعی توسط کشورهای عضو ناتو در اروپا در واقع به معنای فشار برای وارد کردن اسلحههای آمریکایی بیشتر است.
این اختلافات ترانس آتلانتیک در واقع اتحادیه ناتو را تضعیف میکند و تلاش کشورهای اروپایی برای تبدیل شدن به خودمختاری را توجیه میکند.
*«اورزلا فون در لاین» وزیر دفاع آلمان اخیرا اظهار داشته است که تأسیس ارتش اروپایی و فعالیتهای آتی آن میتواند نه تنها در خصوص افزایش امنیت کشورهای اروپایی بلکه در حل بحرانهای بینالمللی نیز تأثیر بسزایی برجای بگذارد. اگر قرار باشد ارتش مشترک اروپایی علاوه بر ماموریتهایی درون اروپا مبادرت به مأموریت در خارج از اروپا داشته باشد در این صورت آیا نوعی موازیکاری با ناتو نیست؟
برای سالهای متمادی، هم ناتو و هم اتحادیه اروپا تواناییهای مشخص خود را جهت مدیریت عملیات خارجی توسعه دادند در حالی که همکاری و هماهنگی بین خود را به خوبی حفظ میکردند. این هماهنگی به آنها اجازه میدهد از تکرار جلوگیری کنند وقتی که اتحادیه اروپا هم عملیات مدیریت بحران نظامی و هم غیر نظامی را در کشورهایی که ناتو غایب است انجام میدهد.
در هر صورت، ایجاد یک «ارتش واقعی اروپایی» تنها میتواند هدف بلند مدت باشد حتی اگر با برگزیت ساده تر شده باشد.
منبع: مهر
انتهای پیام/4028/
انتهای پیام/