استرس، ارمغان سبک زندگی مدرن
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، طبق تحقیقات صورت گرفته استرس مهمترین عامل بروز بیماریهای جسمانی است که در صورت کنترل آن بسیاری از زمینههای بروز بیماریهای روانی و جسمانی از بین میرود. در جامعه امروز مهمترین عامل بروز بیماریهای روانی افزایش استرس در بین افراد مختلف جامعه است که دلیل اصلی آن روی آوردن مردم به زندگیهای ماشینی و کاهش تحرک و در مقابل افزایش فشارهای اجتماعی است. جامعه باید در خصوص ایجاد شرایط برای کاهش استرس آموزش ببیند و توانمندسازی مقابله با استرس نیز بسیار حائز اهمیت است. در همین راستا سازمان جهانی بهداشت با توجه به اهمیت کنترل استرس و بیماریهای روانی در جامعه برنامه مدونی در خصوص افزایش مهارتهای زندگی مشخص کرده است که درحال آموزش این مهارتها در کشورهای مختلف جهان است. این برنامهها در بسیاری از کشورها به عنوان بخشی از برنامههای جامع فرهنگی مبدل شدهاند چون در عمل موجب افزایش کارایی جامعه و کاهش سطح اضطراب شده است.
جامعه باید آموزشهای لازم در خصوص مقابله با چالشهای مختلف زندگی را فرا گیرد. استفاده از مشاورههای علمی و روی آوردن مردم به ورزش و تحرک بخصوص در بین قشر زنان و ایجاد روحیه نشاط در جامعه به خصوص در خانوادهها در راستای کاهش استرس و نگرانی در جامعه که در نهایت منجر به افسردگی و کاهش کارایی میشود موثر است.
سلامت روان از حوزههای بسیار مهم نظام سلامت است که در کنار سلامت جسمی و سلامت اجتماعی نیازمند توجه، برنامهریزی و همکاری و مساعدت دستگاههای مختلف برای ساماندهی است اما متأسفانه در کشور برای این حوزه مهم هیچ برنامه مشخصی نداریم. وقتی از سلامت روان صحبت میکنیم، باید بدانیم که این حوزه بسیار گستردهای است که فقط در محدوده کار یک دستگاه نیست، مسائل مختلفی مانند آرامش فکری و سلامت روان در محیط کار، سلامت روان در صنعت، در حوزه کشاورزی، در بین دانشآموزان و دانشجویان، سلامت روان در بین دختران و زنان جامعه که مادران فرزندان ایران هستند، سلامت روان در بین مدیران همه و همه از جمله مسائل مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
سلامت روان آحاد جامعه با مسائل مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی از جمله بیکاری، نوع شغل، درآمد، مسکن، وضعیت خانواده، آموزش، سواد سلامت عمومی جامعه، مسأله انگ افراد مبتلا به اختلالات روانی، میزان مراجعه مردم به مشاوران اختلالات روانی و خیلی مسائل دیگر مرتبط است و متأسفانه باید بگویم که در این حوزه خیلی موفق نبودهایم و پیشرفت قابل قبولی در این حوزه در کشور دیده نمیشود. باعث تأسف است که از نظر کارشناسی و اجرایی کار زیادی در حوزه سلامت روان در کشور انجام نشده است و کارهای انجام نشده زیادی در این زمینه وجود دارد که مسئولان حوزههای مختلف باید انجام دهند و البته به یک استراتژی و سیاستگزاری کلان ملی برای مدیریت و ساماندهی این مسأله مهم نیاز داریم.
ملکمحمد عضو انجمن روانشناسی ایران درباره عواقب استرس میگوید: ما از کشورهایی هستیم که در آن بیماریهای قلبی رتبههای اول را دارند. سکته قلبی در آن در سنین پایینتر از میانگین جهانی رخ میدهد. این یکی از عواقب استرس است. اما عواقب دیگر استرس به امید به زندگی برمیگردد.
میانگین امید به زندگی در ایران نسبت به بسیاری از کشورها همچنان پایین است و با توجه به تلاشهای علم پزشکی به نزدیک 75 سال رسیده. شایعبودن بیماریهای روانتنی در ایران از دیگر تبعات استرس است. خیلی از افراد به دلایل سردرد و مشکلاتی گوارشی به پزشک مراجعه میکنند درحالی که دلیل آن استرس است. اما جز عواقب مربوط به بیماری، عواقب بیشتر بر کیفیت زندگی اثر میگذارد و آن را کاهش میدهد. کیفیت زندگی موقعی کم میشود که هر فرد حتما 2 تا 3 ساعت از
24 ساعت در روزش را استرس دارد.
یکی از دلایل افزایش استرس در میان ایرانیها این است که ما بهمرور آدمهای تنهاتری شدهایم. تنهایی بهاین دلیل است که افراد از روابطشان آرامش نمیگیرند بلکه استرس میگیرند و درنتیجه روابط را کاهش میدهند. استرس همچنین مانع عملکرد افراد در زندگی خواهد شد. نکتهای که در این میان وجود دارد این است که استرس حاکم را همه افراد جامعه تجربه میکنند. تفاوت فقیر و ثروتمند این میان در حوضچههایی است که فرد ثروتمند دارد تا خودش را نجات دهد؛ حوضچههایی مانند تفریح. بهطور کلی اما همه اقشار جامعه استرس حاکم را تجربه خواهند کرد و همین باعث خشمگینشدن، ابتلای به بیماری و نارضایتی خواهد شد و جلوی حرکتِ رو به جلوی ما را خواهد گرفت.
تنشهای زندگی عصر مدرن ناخوشیها و عوارض بسیاری را برای سلامت افراد جامعه به دنبال دارد که گاه برای درمان آن باید سراغی از طب سنتی بگیریم تا شاید راه چارهای برای دردهای مزمن عصر مدرن پیدا کنیم؛ درمانهایی که انتظار داریم عوارضی کمتر از داروهای شیمیایی و مدرن امروزی داشته باشد.
محققان ژاپنی در تازهترین تحقیق خود روی پنج هزار نفر از افرادی که به طور مداوم تحت استرسهای روحی و روانی محیط کار و زندگی قرار داشتند دریافتند میزان هورمون کورتیزول» آنها نسبت به افراد عادی بالاتر است. آنها ثابت کردند استرس علاوه بر مخاطرات جسمی، مشکلات روحی و روانی فراوانی ایجاد میکند و افراد درگیر با آن تمرکز لازم برای انجام کارهای روزمره از جمله رانندگی، وظایف شغلی و رفتاری خود را از دست میدهند و به سختی قادرند بر مشکلات و تنگناهای پیش روی خود چیره شوند.
از نگاه این محققان ۶۰ درصد افراد پراسترس در محیطهای کاری فشرده، سخت و خشن فعالیت دارند و از سوی دیگر عدم امنیت شغلی، مشکلات خانوادگی و نیازهای معیشتی بر شدت و دامنه تاثیرگذاری آن میافزاید.
دکتر مسعود نصرت آبادی عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی معتقد است: درصد اختلال روان در ایران بیشتر از آمارهای جهانی است، همچنین جامعه ما به سمت کهنسالی نیز پیش میرود و وجه مشترک همه این بیماریها استرس است. بخشی از استرسها قابل کنترل نیست ولی در کشورهای که استرس بالاست استفاده از دانش بسیار اهمیت دارد، بنابراین اینکه فرد بیمار نشود و یا بیماری او درمان شود و در نهایت تحت پوشش خدمات بهزیستی قرار گیرد بسیار اهمیت دارد. این مسأله هم درست نیست که استرس کاملاً زیان دارد بلکه استرس میتواند مفید واقع شود و در عملکرد و نتیجه کار فرد تاثیر بگذارد ولی در 95درصد بیماریها نقش استرس بد تاثیر منفی دارد.
سرطان، دیابت و بیمارهای قلبی از مهمترین زیانهای استرس در ایران است،البته ما نمیتوانیم از سمت مشکلات کشور و اقتصادی کار خاصی کنیم ولی میتوانیم افراد را برای مقابله با این استرسهای قوی کنیم.
مطالعات علمی و بالینی نشان میدهد افراد پراسترس همواره قربانی تخریبهای روحی و روانی هستند و در همین راستا شرایط مشابهی را برای اطرافیان خود رقم میزنند. این مسأله در جریان درگیریهای خیابانی منجر به جرح یا قتل بسیار مشهود است و در پاره ای موارد فرد خاطی حتی به تجربه تلخ و هولناک خود پی نمی برد. میزان اضطراب و استرس در جامعه بالاست و به خصوص این مسأله در افراد سنین جوانی و میانسالی بسیار بالاست، آمارهای دقیقی از شیوع و گسترش این اختلالات در اختیار نداریم ولی مشهود است که بخش مهمی از جامعه با اختلالات روانی مانند اضطراب، استرس و افسردگی درگیر هستند.
برای ساماندهی مسأله سلامت روان قبل از هر چیز باید یک چارچوب و برنامه ملی داشته باشیم، دانشکدههای پزشکی،روانپزشکی و روانشناسی باید برای تدوین این برنامه مشارکت داشته باشند و در مرحله بعد باید از همه ظرفیتهای کشور اعم از دستگاههای دولتی، رسانهها، فضای مجازی، شبکههای اجتماعی، رسانه ملی، مدارس و دانشگاهها و حتی از مدارس ابتدایی برای آموزش عمومی و افزایش توجه به سلامت روان استفاده کنیم.
دکتر سلطانیفر، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد معتقد است: اگرچه جریان زندگیها به رفاه نزدیکتر شده اما این تحمل ما را در برابر ناکامیها کمتر کرده است، در گذشته مردم شکیباتر بودند اما رفاه بیشتر در زندگی انسان، او را نسبت به گذشتگان کم صبرتر کرده است. از سوی دیگر روابط اجتماعی زندگی انسان امروز نسبت به روابط اجتماعی انسان دیروز کمتر شده، خانوادهها کوچکتر و نظام حمایتی محدودتر شده است لذا عوامل استرسزا بیشتر بر افراد غلبه مییابند. در مجموع کم شدن نظام حمایتی و مدرن شدن زندگی و اینکه توقعات ما از خودمان و اشتیاق برای دستیابی به خواستههایمان بیشتر شده، باعث شده عوامل استرسزای بیشتری در زندگی به وجود آید که عمده این عوامل نیز بیرونی است.
ماهیت زندگی مدرن بشر امروزی، ترافیک، آلودگی هوا و بسیاری از عوامل مشابه دیگر باعث میشود که انسان عوامل استرسزای بیشتری را تجربه کند، انسانهای نسل قبل اگر مدیریت استرس را نمی دانستند، آهنگ استرس برای آنان کمتر مینواخت اما نسل امروز شناخت بیشتری از استرس دارد و آهنگ استرس برای او تندتر مینوازد.
آئینهای آسمانی و خصوصاً اسلام رهنمودها و تعالیم خود را برای راهنمایی و نجات انسان در قالب آیات متبرکه ارائه نموده است. مراجعه به این تعالیم و عمل به این رهنمودها و آدمی را در جهت یافتن عواملی که موجبات استرس وی را فراهم میسازند و آشنایی با راهکارهای مقابله با آن یاری مینمایند. واضح است که پیش شرط اساسی در اثربخشی این راهبردها، همان عامل محوری دین یعنی معرفت و ایمان به خدا و التزام عملی به بندگی اوست، بنابراین میتوان آنها را روشها و کوششهای مؤمنین در مواجهه و مقابله با استرس نیز نامید. استفاده از باورهای مذهبی در تلاش برای فائق آمدن بر استرس تأثیر بسزایی خواهد داشت.
منبع: روزنامه رسالت
انتهای پیام/4028
انتهای پیام/