دلم برای هاشمی دهه ۶۰ و احمدی نژاد ۸۳ تنگ شده است
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه آرمان گفتوگویی با عزتالله ضرغامی رئیس اسبق سازمان صدا و سیما انجام داده است که بخشهای برگزیده آن را در ادامه میخوانید:
- مقام معظم رهبری تا زمانی که روسای جمهور در چارچوب و هنجارهای انقلاب و نظام حرکت کنند به صورت جدی از آنها حمایت کرده اند.
- رهبری طراز و «شاقول» انقلاب است.بنده در دولت اصلاحات یک روز در محضر رهبر معظم انقلاب بودم. ایشان در این دیدار عنوان میکردند که بنده در رویکرد دولتها تنها به کارآمدی در تحقق مطالبات مردم توجه میکنم و خط کشیهای سیاسی و جناحی برای بنده اهمیت ندارد.رهبری حساسیت زیادی روی «متن» و«حاشیه» دارند و آنجا که احساس میکنند دولتها متن را رها کرده و وارد حاشیه شدهاند تلاش میکنند با هدایتهای خود دولت را به مسیر اصلی خود بازگردانند.
-رهبر معظم انقلاب تا زمانی که دولتها در مسیر خود حرکت کنند از آنها حمایت میکند.به عنوان مثال در موضوع توافق هستهای ایشان حمایت قاطع و جدی از تیم مذاکره کننده هستهای و آقای ظریف انجام دادند و من کمتر مشاهده کرده بودم که رهبری برای کسی تا به این اندازه مایه بگذارند.اینکه جهت گیری افکار عمومی در این زمینه به چه صورت است به وظیفه رسانهها و کسانی باز میگردد که دارای تریبون هستند.
- معتقد به فاصله گرفتن نسل جدید از نسل گذشته نیستم. در شرایط کنونی چهل سال از عمر انقلاب اسلامی میگذرد و ما مشاهده میکنیم که انقلاب در چارچوبها و راهبردهای کلان رویکرد ثابت و جدی داشته و حتی حرکت انقلاب نسبت به گذشته بهتر نیز شده است.این مسأله نشان میدهد که نسل جدید که مدیریت انقلاب را به دست گرفته،همچنان با انقلاب همراهی دارند.
- امروز قدرت ایران در منطقه خاورمیانه غیرقابل انکار است و هیچ اتفاقی در منطقه بدون تأثیرگذاری ایران رخ نمیدهد.
- این مسأله که ظاهر،ادبیات،خلق و خو وحجاب دختران تغییر پیدا کرده و شکل متفاوتی به خود گرفته به معنای فاصله گرفتن جوانان از مسیر انقلاب نیست.در نسل جدید امثال شهید حججیها نیز فراوان هستند که با تمام توان در خدمت اهداف انقلاب و نظام هستند. اگر ما به انتخابات در جمهوری اسلامی نگاه کنیم متوجه میشویم که میزان مشارکت مردم در انتخابات مختلف از بسیاری از کشورهای جهان بیشتر بوده است. این در حالی است که ما از این نظر در منطقه خاورمیانه و در شرایطی که کشورهای منطقه بویی از انتخابات نبردهاند بی رقیب هستیم.
- از توصیههای همیشگی رهبر معظم انقلاب به بنده تلاش برای حضور حداکثری مردم در پای صندوقهای رأی بوده است.نکته قابل توجه اینکه برای ایشان اینکه نتیجه انتخابات چه کسی باشد اهمیت ندارد و من تاکنون ندیده ام که ایشان در انتخابات مختلف نظر خاصی نسبت به کسی داشته باشند و به دیگران نیز توصیه کنند. با این وجود بنده اعتقاد دارم که نسل جدید مطالبه و اعتراض دارد و به بسیاری از اهداف اقتصادی که مورد نظر نظام بوده نرسیده است.
- نسل جدید مانند نسل اول انقلاب با صراحت و شجاعت حرف خود را میزند.در نتیجه اگر فاصلهای افتاده ما نسلهای قدیم احساس میکنیم چنین فاصلهای افتاده است. نسل جدید به کشور و نظام علاقه دارد و اگر در برخی از مسائل افراد دغدغههای متفاوتی دارند به معنای فاصله گرفتن نیست.
- افراد تا زمانی که در یک سازمان فعالیت میکنند مواضعی که اختیار میکنند باید متناسب با جایگاه سازمانی خود باشد.این در حالی است که فرد باید سازمانی که در آن فعالیت میکند را قبول داشته باشد. در نتیجه رئیس سازمان صداوسیما نمیتواند دغدغههای شخصی خود را از موضع رئیس رسانه ملی عنوان کند.رئیس صداوسیما باید دارای اجتهاد رسانهای باشد و نسبت به مطالبات مردم و همچنین دستگاه حاکمیتی پاسخگو باشد.
- دوستانی که از نزدیک بنده را میشناسند به خوبی به این نکته آگاهی دارند که مواضع امروز من با دیروز هیچ تغییری نکرده و تنها به دلیل سمتی که در صداوسیما داشتم از بیان آن خودداری میکردم و آن را تنها در جلسات خصوصی عنوان میکردم.
- اگر امروز من با آقای ابطحی، نقویان، زم، حسین کروبی، سید نظام موسوی، فردوسی پور، مسعود کیمیایی و ... صحبت میکنم به دلیل این است که علاقه دارم قرائتهای آنها را نسبت به پدیدههای موجود در جامعه بشنوم. برای بنده مهم است که چرا سرنوشت فرزند آقای زم که یک شخصیت فرهنگی برجسته کشور است به اینجا کشیده شده است.من دوست دارم قرائت آقای زم را هم در کنار قرائت امنیتی که از این مسأله وجود دارد بشنوم.از سوی دیگر هنگامی که قرائت آقای ابطحی از وضعیت زندان در مدت شش ماهی که در زندان بودند را میشنوم متوجه میشوم که این قرائت با قرائتی که مطرح شده با هم تفاوت دارد. به همین دلیل نیز این تفاوتها ذهن من را واقعی تر و سالم تر میکند.
- امروز برخی از اصلاح طلبان از «گفتوگوی ملی» و «آشتی ملی» سخن میگویند که به نظر من صحیح نیست. مردم و جریانهای سیاسی با یکدیگر قهر نیستند که کشور به «آشتی ملی» نیاز داشته باشد. با این وجود ما هنوز نمیتوانیم با هم حرف بزنیم. کسی جلوی گفتوگوی ملی را نگرفته است. اگر منظور این افراد گفتوگوی آقای(ایکس) از یک جریان سیاسی با آقای (ایگرگ) در جریان سیاسی دیگر است که نمیتوان این را به آحاد مردم تعمیم داد. بنده امروز در وسط حاکمیت قرار دارم.
- امروز برای مردم تفاوت نمیکند که به فرض آقای روحانی رئیس جمهور است و یا آقای احمدینژاد. مردم نسبت به مشکلات خود دغدغه دارند و به دنبال پاسخگویی مسئولان هستند.
- من در طول دوران ریاست جمهوری آقای روحانی تنها یک بار با ایشان ملاقات داشتم که در این دیدار به ایشان گفتم روحیه شما به شکلی است که میتوانید همه گروههای سیاسی را دور هم جمع کنید.با این وجود ایشان چنین رویکردی در پیش نگرفت و نه تنها در راستای اجماع گروههای سیاسی پیش نرفت و بلکه در تریبونهای مختلف سیل ناسزا را خطاب به منتقدان خود روانه کرد.
- امروز هم برخی از این افراد که بنده را میبینند عنوان میکنند که ما نسبت به دولت آقای احمدینژاد انتقاد جدی داریم اما صداوسیما نیز در چهار سال اول دولت احمدینژاد به شدت دولت را نقد میکرد.این وضعیت برای آقای روحانی هم وجود داشت وهرچه ما به آقای روحانی خدمت میکردیم و شرایط بیشتری برای ایشان در نظر میگرفتیم انتظارات ایشان افزایش پیدا میکرد.نکته جالب درباره آقای روحانی این است که هنگامی که با ایشان صحبت میکنید و برای ایشان دوساعت استدلال میکنید، هنگامی که جلسه تمام میشود انگار که با این بشقاب صحبت کردهاید و هیچ تغییری در رویکرد ایشان مشاهده نمیکنید.این وضعیت حتی در چهره ایشان نیز وجود ندارد و چهره ایشان به شکلی نیست که انسان علاقه به ادامه دادن داشته باشد.
- بنده به هیچ عنوان نمیگویم که همه عملکرد من در صداوسیما قابل قبول بوده است. با این وجود باید این نکته را نیز در نظر داشت که قضاوتهای پسینی درباره رویدادهای تاریخی همواره صحیح نیست.
- هنگامی که مذاکرات سعدآباد انجام شد و پس از این مذاکرات وزرای خارجه سه کشور اظهارنظرهای نامناسبی درباره این مذاکرات انجام دادند صداوسیما به این نتیجه رسید که در این زمینه یک مستند بسازد. هنگامی که این مستند ساخته شد آقای روحانی نسبت به پخش این مستند به دفتر رهبری گلایه کردند. بنده بارها به آقای روحانی که در آن مقطع زمانی عضو شورای امنیت ملی بود عنوان کردم که تریبون در اختیار شماست و هر زمان که تمایل داشتید میتوانید به شائبهها دراین زمینه پاسخ بدهید.به همین دلیل نیز برنامه«شناسنامه» در این زمینه و با گفت وگو با آقای روحانی برای پاسخگویی به شائبات درباره مذاکرات سعدآباد تولید شد و بعدا با همین عنوان ادامه پیدا کرد.
- آقای قالیباف و رئیسی در برخی مسائل با هم اختلافات جدی داشتند اما در فضای انتخابات فاصله خود را افزایش دادند تا با هم تقابل پیدا نکنند.این در حالی بود که آقای روحانی و جهانگیری در فضای انتخابات با هم پاس کاری میکردند و آقای جهانگیری به صورت کامل در زمین آقای روحانی بازی میکرد.
- اگر مدیران دولت گذشته درتلویزیون حضور پیدا کنند و سیاستهای دولت آقای روحانی را نقد کنند با واکنش جدی آقای روحانی مواجه خواهند شد.آقای روحانی اصلا چنین رویکردی را برنمیتابد.
- بنده در دولت آقایهاشمی در معاونت سینمایی حضور داشتم و ایشان رفتار فوقالعادهای در این زمینه داشتند.شرایط به شکلی بود که بزرگترین حامی من در سینما آقای هاشمی بود.به همین دلیل نیز بود که من در مدت یک سال و نیم موفق شدم کارهای بزرگی در سینما انجام بدهم. آقایهاشمی خدمات زیادی به کشور انجام داده است. با این وجود بنده معتقدم خطاهای راهبردی نیز در رویکرد ایشان وجود داشته است.
- برخی عنوان میکنند که هزینهای که براثر مناظرههای سه انتخابات ریاست جمهوری88،92 و 96 به نظام وارد شد بسیار زیاد بوده و من نیز با این دیدگاه موافق هستم. با این وجود معتقدم تخریبهایی که در مناظرات سال96 انجام گرفت به مراتب از سال88 بدتر و مخرب تر بود.
- در سال88 آقای احمدینژاد از عبارت «خس و خاشاک» استفاده کرد که منظور ایشان به همه حامیان انتخاباتی رقیب نبود. ایشان حتی چند بار درباره این مسأله توضیح دادند و عنوان کردند منظور ایشان کسانی بوده که فضا را تعمدا متشنج کرده بودند.با این وجود در آن مقطع زمانی استفاده از این عبارت تأثیر خود را بر جای گذاشت.بنده با استفاده از لفظ«آشغال» درباره اعتراض کنندگان اخیر نیز مخالفم. کسی نباید با چنین ادبیاتی با اعتراض کنندگان صحبت کند.
- ماجرای جالب در سال92 این بود که ما به دلیل طولانی شدن مناظرات قصد داشتیم به کاندیداهای ریاست جمهوری چای و شیرینی بدهیم.به همین دلیل نیز این مسأله را باهمه کاندیداها مطرح کردیم و عنوان کردیم ما تصمیم داریم در زمانی که دوربین روی شما نیست به شما چای و شیرینی بدهیم. البته نوع شیرینی را نیز بنده قبلا مشاهده کرده بودم که مثلا شیرینی ناپلئونی نباشد که هنگام خوردن روی صورت،ریش و یا عبای کاندیداها بریزد و بعدا از ما گلایه کنند. هنگامی که شیرینی خریداری شد من شخصا شیرینی را آزمایش کردم تا مشکلی وجود نداشته باشد.با این وجود هنگامی که این مسأله را با کاندیداها در میان گذاشتیم همه استقبال کردند به جز آقای روحانی و عارف که به شکل مشکوکی به هم نگاه میکردند.بنده مجددا تأکید کردم که ما قصد چنین کاری داریم که آقای عارف در پاسخ به بنده عنوان کردند «شما که ریش و قیچی دست خودتان است هر کاری دوست دارید انجام بدهید».
- آخرین بار سه هفته قبل با آقای احمدینژاد دیدار داشتم که ایشان به ما شام هم دادند که این دیدار در حدود چهار ساعت به طول انجامید.بحثهای ما خصوصی است و بیشتر بین خودمان است؛البته چارچوب این مباحث حفظ و پیشبرد اهداف انقلاب و نظام و حفظ آقای احمدینژاد در فضای سیاسی کشور بود.دغدغههایی که ما در این دیدار مطرح کردیم بیشتر دلسوزیهایی بود که نسبت به یکدیگر داشتیم.نکته دیگر اینکه من دوست داشتم دیدگاههای آقای احمدینژاد را پس از دستگیری آقای مشایی و بقایی بشنوم و به همین دلیل نیز در این زمینه صحبت کردیم.مطالبی هم بنده با ایشان درمیان گذاشتم که احساس میکردم ایشان نسبت به آنها اشراف ندارند. این مسائل بیشتر درباره فضای رسانهای جهانی بود.بنده تلاش کردم در این دیدار شرایط مصالحه و برطرف کردن برخی از سوءتفاهمها را مهیا کنم. من دلم برای هاشمی دهه 60 و احمدی نژاد 83 تنگ شده است.
- حصر یک مجازات نبود بلکه یک اقدام امنیتی برای حفظ امنیت و آرامش مردم بود.این در حالی است که نظام هیچ برنامهای به عنوان حصر نداشت و به همین دلیل پس از20 ماه این اتفاق رخ داد.با این وجود و در جریان بیداری اسلامی که در برخی از کشورهای منطقه رخ داد این افراد مردم را به راهپیمایی دعوت کردند که این مسأله حتی با موافقت رئیس دولت اصلاحات نیز همراه نشد. به همین دلیل نیز اعضای شورای عالی امنیت ملی به صورت متفق القول «حصر» را تصویب کردند و بنده به خاطر ندارم که کسی با این مصوبه مخالفت کرده باشد. امروز نیز اگر اعضای شورای امنیت ملی به این نتیجه برسند که میتواند گشایشهایی در زمینه حصر صورت بگیرد این اتفاق رخ خواهد داد.در نتیجه این تصمیم از ابتدا در شورای امنیت ملی گرفته شده و تا انتها نیز در اختیار شورای عالی امنیت ملی است و هیچ عامل بیرونی در این زمینه تأثیرگذار نیست.به نظرمن شورای عالی امنیت ملی این تصمیم را بگیرد تا مشخص شود که آیا این موضوع با فشارهای بیرونی مواجه خواهد شد و یا خیر.
- من به این نتیجه رسیده ام که انتخابات به بلای جان ما تبدیل شده است.در ابتدا احساس میکردم انتخابات بلای جان اصولگرایان شده است. دلیل این مسأله هم این بود که اصولگرایان احساس میکنند مدافع انقلاب و نظام هستند. با این وجود امروز به این نتیجه رسیدهام که انتخابات بلای جان همه ما شده است. مسأله اصلی من انتخابات نیست.به نظر من شکستن کلیشه رقابت جریانهای سنتی و نخ نمای سیاسی برای فضای جدید و متفاوت نسبت به اصل انتخابات اولویت دارد.
منبع: فارس پلاس
انتهای پیام/