گزینههای روی میز فلسطین برای مقابله با سیاستهای دولت ترامپ
گروه بینالملل خبرگزاری آنا؛ مرکز تحقیقات الجزیره در گزارشی نوشت: «تبعات به رسمیت شناختن قدس به پایتختی اسرائیل از سوی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا همچنان ادامه دارد، اقدامی که باعث دو شقه شدن بخش شرقی و غربی قدس و افزایش فشارها بر دولت فلسطین و نهادهای تصمیمساز حکومت خودگردان میشود و موضوع قدس را جنجال برانگیزتر و پیچیدهتر از گذشته میکند.»
الجزیره میافزاید: «در این راستا کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) بهعنوان بالاترین مقام اجرایی حکومت فلسطین، از دولت خودگردان خواسته است بلافاصله تدابیر لازم را برای تجدیدنظر در پروژهها و قطع ارتباط با اسرائیل در همه سطوح، از جمله سیاسی، امنیتی، اداری و اقتصادی اتخاذ کند. با وجود اهمیت این تصمیم، تاکنون به نظر میآید حکومت فلسطین تاکتیک مشخصی را برای کسب امتیاز بیشتر در مذاکرات آتی پیدا نکرده است. حتی تا امروز رهبران فلسطینی طرح خود را برای نزدیکی مواضع و اتخاذ یک گام واحد برای تحقق دولت مستقل فلسطینی در سرزمینهای اشغال شده از سال 1967 ارائه نکردهاند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا از زمان روی کار آمدنش راهبردهای مختلفی را برای حل اختلاف میان اسرائیل و فلسطین مطرح کرده و در نهایت به پیمان قرن رسیده است، پیمانی که در ظاهر قرار است ماه آینده میلادی رونمایی شود. این طرح بر محورهایی همچون اختلافات 70 ساله اسرائیل و فلسطین، موضوع قدس و پناهجویان و ایجاد ائتلاف منطقهای با حضور اسرائیل برای هدف قرار دادن ایران و جنبشهای مقاومت متمرکز است.»
این مرکز تحقیقاتی در بخش دیگری از تحلیل خود به بررسی سناریوهای احتمالی حکومت فلسطین برای مقابله با طرح دولت آمریکا برای به اصطلاح حل اختلافات با اسرائیل میپردازد که در ذیل مشاهده میکنید:
- به بنبست کشاندن طرح صلح: پس از اینکه رهبران فلسطینی رهبری و میانجیگری آمریکا را برای فرایند صلح رد کردند، انتظار میرود تلاشها برای فرایند صلح پیچیدهتر شود و به بنبست برسد. آنها در تلاشند برای نقش آمریکا در فرایند صلح جایگزینی بیابند و در این میان گزینههایی همچون روسیه، چین یا اتحادیه اروپا مطرح هستند.
- ادامه سیاست تقسیمِ وظیفه موضوعات بزرگ و جلب نظر حمایتهای منطقهای و بینالمللی: باوجود وقفه ایجاد شده در روند صلح، دولت ترامپ احتمالا قادر نخواهد بود تا اختلافات میان اعراب و اسرائیل را بهگونهای که دربرگیرنده منافع اسرائیل باشد، حل و فصل کند، آن هم در زمانی که بسیاری از پروندههای بزرگ منطقهای همچنان روی میز باقی مانده است.
انتظار میرود پس از موضوع فلسطین، گام بعدی مربوط به پرونده آوارگان فلسطینی باشد. دولت آمریکا بارها موضوعاتی را مطرح کرده است تا این پرونده را به تعویق بیندازد زیرا آن را یکی از مواضع حساس و سخت برای حل نهایی میداند. در این راستا دولت آمریکا کمک مالی خود را به اونروا متوقف کرده است و انتظار میرود فشار بر برخی کشورها همچون عربستان و الجزایر که به تشکیلات خودگردان فلسطین حمایت مالی میکنند افزایش یابد.
علاوه بر این، به نظر میآید گام بعدی ارتباط مستقیم با کشورهای عربیای داشته باشد که از آوارگان فلسطینی بهعنوان پناهجو نگهداری میکنند و به آنها در خاک خود پناه دادهاند، ازجمله این کشورها اردن و لبنان هستند. باوجود این، بهدلیل حساسیت موضوع آوارگان فلسطینی در این دو کشور دستیابی به توافق بر سر این پرونده آسان نیست و شاید دولت ترامپ فشارهای بیسابقهای را علیه اردن و لبنان اعمال کند تا به توافقاتی دست یابند، بهویژه اینکه تضمینکننده این موافقتنامه میتواند قدرتهای منطقهای همچون عربستان و مصر باشند.
در سطح بینالمللی، دولت آمریکا در حال اقناع اتحادیه اروپا برای تحمیل راهحل نهایی به فلسطین است، بهویژه اینکه اتحادیه اروپا به قبول این موضوع تمایل نشان داده است مشروط بر اینکه مخالفتی از جانب فلسطین نباشد یا دولت ترامپ بتواند بدون خون و خونریزی و منطبق با واقعیتهای منطقهای طرحش را پیادهسازی کند.
- تلاشهای بینالمللی: محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در حال کامل کردن پازل حمایتهای بینالمللی مربوط به رسمیت شناختن دولت فلسطین و محکوم کردن اسرائیل و جلب حمایتهای مجامع بینالمللی و سازمان ملل متحد است. اگر این موضوع اتفاق بیفتد، به احتمال زیاد عباس به مانند سالهای 2011، 2012 و 2014 برای به دست آوردن عضویت دائم فلسطین در سازمان ملل متحد تلاش خواهد کرد. انتظار میرود که در این راستا چندین توافقنامه و یادداشتتفاهم در سطح بینالمللی برای بهبود روابط میان فلسطین و چند کشور امضاء شود ولی همه این گامها اقدامی نمادین برای افزایش نفوذ دولت فلسطین در تقابل با رژیم صهیونیستی در مذاکرات آتی است.
- اصلاح واقعیت سیاسی حکومت فلسطین: رهبری فلسطین تاکنون از یکی از مهمترین ابزارهای فشار خود برای پایان دادن به تقسیم داخلی، فعال کردن ابزار مقاومت و بازتعریفی از نقش حکومت و نهادهای وابسته به آن در معادله انتفاضه استفاده نکرده و آن نقش سازمان آزادیبخش فلسطین و تلاشهای پیشین آن برای بازگرداندن وحدت به میان جریانهای مختلف فلسطینی است.
به نظر میآید عباس تاکنون نتوانسته است همزیستی مسالمتآمیزی با جنبش حماس داشته باشد، کما اینکه او قرار است از وضع امنیتی موجود محافظت کند و این نگرانی را دارد که در صورت تغییر اوضاع رهبران دیگر فلسطینی جای او را بگیرند و طرح جدیدی را برای گسترش جریان مقاومت بنا نهند. طبعا این موضوع موجب از بین رفتن جنبش فتحی میشود که هماکنون تبدیل به چند جریان دیگر شده است و برخی از آنها حامی جریان مقاومت در کرانه باختری هستند.
الجزیره در پایان این تحلیل مینویسد: «رهبران فلسطینی میتوانند مقابل نیرنگبازی ترامپ بایستند و واکنشی درخور به راهبرد دولتش بدهند، کما اینکه در 20 سال گذشته ثابت کردهاند میتوانند جایگزینهای خوبی به جای طرحهای آمریکا بیابند و پیادهسازی کنند. درواقع، خدعههای ترامپ ساختارهای داخلی فلسطین را تقویت میکند و آنها را قادر میسازد تا در برابر سیاستهای اسرائیل یا ایجاد ائتلافهای منطقهای و بینالمللی ایستادگی کنند. این در حالی است که سیاست فلسطین در واکنش به طرح ترامپ در به رسمیت شناختن قدس بهعنوان پایتخت اسرائیل موجب جلب حمایتهای بینالمللی و تقویت روحیه مبارزان فلسطینی در قدس و سرزمینهای اشغالی شد.»
الجزیره میافزاید: «اکنون گرچه به ظاهر گزینههای فلسطین محدود است ولی تک تک آنها تاثیر بسیار زیادی در جهت منافع داخلی فلسطینیان و راستای تشکیل دولت واحد در سرزمینهای اشغالی خواهد داشت.»
انتهای پیام/