دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

روایت پرویز مظلومی از شهید حسن تهرانی‌مقدم

شهید تهرانی‌مقدم یک استقلالی ۱۰آتیشه بود. همیشه قبل از بازی‌ها زنگ می‌زد و روحیه می‌داد من را با اسم کوچک و پرویز صدا می‌کرد و خیلی خودمانی بعضی حرف‌ها را می‌زد که بسیار تاثیرگذار بود.
کد خبر : 231128

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، از صبح تا عصر دو سه‌بار تماس گرفتم تا همزمان با سالگرد شهادت پدر موشکی ایران، خاطراتی را از زبانش بشنوم. در دسترس نبود، تو تحریریه هم تلاش دوستان و همکاران برای گرامیداشت این سردار بزرگ کاملا مشاهده می‌شد. بر همین اساس شبکه خبر تلویزیون را تماشا می‌کردیم. شهید تهرانی‌مقدم را نشان می‌داد که سر نماز بود و چه عاشقانه و خالصانه در بندگی خدایش غرق شده بود؛ صحنه‌ای که این ایام کمتر دیده می‌شود. همزمان با این صحنه‌ها بالاخره پرویز مظلومی یار و دوست موردنظر شهید تهرانی‌مقدم که سال‌ها از هم خاطرات شیرینی دارند، زنگ زد. تقارن خوبی بود. ابتدا فکر کرد درباره فوتبال می‌خواهیم بپرسیم و حوصله نشان نداد اما وقتی اسم شهید تهرانی‌مقدم به گوشش خورد، تمام و کمال اشتیاقش را برای گفتن از او و تمام خصیصه‌هایش بروز داد. اول هم این‌گونه شروع کرد: «بگذارید اول بسم‌ا... الرحمن الرحیم بگویم که این مرد خدایی با این جمله تمام لحظات زندگی‌اش را قرین کرده بود و هیچ‌گاه فراموشش نمی‌شد. از این جمله استفاده می‌کنم و یادش را گرامی می‌دارم و همین الان هم که دارم با شما صحبت می‌کنم از طریق تلویزیون هم تماشایش می‌کنم.»


با پرویز مظلومی بارها صحبت و گفت‌وگو کرده‌ام و لحن صدایش را کاملا می‌شناسم. در رابطه با فوتبال خیلی محکم و استوار صحبت می‌کند؛ اما وقتی اسم شهید تهرانی‌مقدم را شنید بغضی در صدایش هویدا شد و تا آخر گفت‌وگویمان نیز ادامه داشت. استنباط من این بود که احترام بسیار خاصی برای این شهید قائل است و گفتن درباره او را با عظمت و بزرگی شخصیتش حس می‌کند. همین احترام و عزت برای شهید در لحن و کلامش هویدا بود و ما این را درک می‌کردیم. نه‌تنها مظلومی که خیلی از کسانی که پدر موشکی ایران را از نزدیک می‌شناختند، چنین حس و حالی دارند و همواره از اخلاص بی‌نظیر و تقوا و پشتکارش می‌گویند.


مظلومی ادامه می‌دهد: «پدر موشکی ایران در جوانی پدر شد و این موضوع یک استثنا به‌شمار می‌رود. مثل او نداشتیم و به گمانم دیگر هم نخواهیم داشت. من از نزدیک با او بودم و دیدم که چگونه زندگی می‌کرد، چگونه کار می‌کرد و چگونه با دست خالی کاری کرد که دنیا را حیرت‌زده کرد. ما همه مدیون او هستیم. همه ایران مدیون او هستند. آن‌موقع که در باشگاه صباباتری در کنار هم بودیم، من ایمان و تقوایش را با تمام و کمال می‌دیدم. آنقدر خلوص نیت داشت و در نماز‌ها و عباداتش دقیق و بی‌شائبه بود که همه به حالش غبطه می‌خوردیم. شهید تهرانی‌مقدم به دو چیز خیلی اهمیت می‌داد و هرگز از آن کوتاه نیامد و غافل نشد. آن دو چیز یکی پشتکار و ایمان به کاری بود که در راهش شهید شد. موضوع دوم که از اولی هم برایش مهم بود ارادت خالصانه‌اش به مقام معظم رهبری بود که قابل توصیف و تعریف نیست.


شهید تهرانی‌مقدم خیلی زود از میان ما رفت که ضایعه بسیار بزرگی برای صنعت دفاعی و موشکی ایران بود. او عاشق ایران بود و برای سربلندی‌اش نیز جانش را فدا کرد.»


سرمربی سابق آبی‌پوشان پایتخت خاطرات فراوانی از پدر موشکی ایران دارد و شاید خیلی‌هایش قابل طرح نباشد. او می‌گوید: «زمانی که در صباباتری کنار هم بودیم همیشه با شور و شوق تعریف می‌کرد که در صنعت موشکی کشور کاری کرده که صدایش بعدها درخواهد آمد. می‌گفت موشکی ساختیم که تا قلب اسرائیل را نشانه می‌رود و می‌زند. ما باور نمی‌کردیم و او هم به رویمان نمی‌آورد. یک‌بار تعریف می‌کرد که در زمان دفاع مقدس و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مین‌ها را پشت تعدادی الاغ بار کردیم و به‌سوی ارتش عراق فرستادیم. وقتی عراقی‌ها دیدند که چطور این حیوانات به سمت‌شان می‌آیند پا به فرار گذاشتند و آن روز یک منطقه مهم را از دست‌شان خارج کردیم. شهید تهرانی‌مقدم می‌گفت البته مین‌ها واقعی نبودند و می‌دانستیم این کار آنها را خواهد ترساند و چنین نیز شد.»


مظلومی در طول گفت‌وگویش با ما از همه بیشتر نسبت به اخلاص شهید تهرانی‌مقدم تکیه دارد و می‌گوید: «ما وقتی پشت سرش به نماز جماعت می‌ایستادیم آنقدر خالصانه و عاشقانه نماز می‌خواند که کسی متوجه گذشت زمان نمی‌شد. باور کنید همیشه نمازش همراه با اشک بود و خضوع به درگاه خدا.»


اما خاطرات ورزشی مظلومی با شهید تهرانی‌مقدم هم کم نیست. او می‌گوید: «شهید تهرانی‌مقدم یک استقلالی 10آتشه بود. همیشه قبل از بازی‌ها زنگ می‌زد و روحیه می‌داد. من را با اسم کوچک (پرویز) صدا می‌کرد و خیلی خودمانی بعضی حرف‌ها را می‌زد که بسیار تاثیرگذار بود. شهید تهرانی‌مقدم علاوه‌بر عشقی که به فوتبال داشت و خودش هم خیلی خوب بازی می‌کرد مخصوصا در دفاع کسی نمی‌توانست از او عبور کند، در کوهنوردی هم تبحر داشت و گروهی را تشکیل داده بود که همیشه در حال کوهنوردی بودند و از این کار هم لذت می‌برد.»


پایان‌بخش گفت‌وگوی ما با پرویز مظلومی که دلش نمی‌خواست تمام شود بازهم به خلوص و ایمان قوی این شهید بزرگوار ختم شد. او گفت: «روزی نیست که من به یادش نباشم و فاتحه‌ای به روح پرفتوحش نخوانم. ما همیشه به یادش هستیم و هیچ‌گاه فراموشش نخواهیم کرد. هر سال هم در ایام سالگردش در بیت معظم این شهید مراسمی برگزار می‌شود که از پنجشنبه تا شنبه همین هفته (25 تا 27 آبان‌ماه) دوستان و آشنایان گردهم می‌آیند و یادش را گرامی می‌دارند.» روحش شاد و یادش گرامی باد.


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب