دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

بزرگترین فساد دولت احمدی‌نژاد از نگاه یک فیلسوف روشنفکر

خطری که شکاف طبقاتی در ایران ایجاد می‌کند، از خطری که شکاف طبقاتی در هند ایجاد می‌کند ده‌ها برابر بیش‌تر است. دلیلش این است که در کشور هند شکاف طبقاتی در حد یک پدیدۀ اقتصادی متوقف و منحصر مانده است، اما در ایران این شکاف تبدیل به یک شکاف عاطفی شده است.
کد خبر : 22460

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، سایت انتخاب گزیده‌ای از گفت‌وگوی اندیشه پویا با مصطفی ملکیان فیلسوف، روشنفکر و استاد دانشگاه را منتشر کرده است که در ادامه می‌خوانید:


آن‌چه من بر آن تأکید می‌کنم این است که اگرچه شکاف طبقاتی به‌عنوان یک پدیدۀ اقتصادی خطرهای هولناکی برای جامعه دارد، ولی مهم‌تر از شکاف طبقاتی بین فقرا و اغنیا، ایجاد شکاف عاطفی بین فقرا و اغنیاست. شکاف طبقاتی‌ای که در ایران وجود دارد با شکاف طبقاتی‌ای که در هند وجود دارد به لحاظ اقتصادی اصلاً قابل قیاس نیست. شکاف طبقاتی در هند به مراتب از شکاف طبقاتی در ایران کنونی بیش‌تر است.


اما خطری که شکاف طبقاتی در ایران ایجاد می‌کند، از خطری که شکاف طبقاتی در هند ایجاد می‌کند ده‌ها برابر بیش‌تر است. دلیلش این است که در کشور هند شکاف طبقاتی در حد یک پدیدۀ اقتصادی متوقف و منحصر مانده است اما در ایران این شکاف تبدیل به یک شکاف عاطفی شده است. همواره و به‌خصوص در هشت سال دولت احمدی‌نژاد کسانی که گرایش‌های سوسیالیستی و حتی مارکسیستی داشتند در نقاب و پوشش انقلابیان متدین، آگاهانه شکاف طبقاتی موجود در کشور را به شکاف عاطفی تبدیل کردند.


درواقع فقط به فقیر نگفتند که درآمد تو نسبت به غنی‌ترین غنی کشور یک به یک میلیون است و باید این را افزایش داد. یک چیزی هم بر این افزودند و گفتند آن ثروتی که غنی‌ دارد فقط از راه خوردن خون تو و زن و فرزند تو به دست آمده است. گفتند آن پول فقط از راه تقلب و دزدی و اختلاس و رشوه و کم‌فروشی و رانت‌خواری به دست آمده است.


بنابراین وقتی یک فقیر به ماشین لوکس یک ثروتمند نگاه می‌کند دو حس دارد: یکی این‌که ماشین ثروتمند صد برابر ماشین خودش می‌ارزد، اگر ماشین داشته باشد (این وضعیت شکاف طبقاتی ایجاد می‌کند)؛ نکتۀ دوم این‌که آن ماشین به آن قیمت زیر پای ثروتمند است که زیر پای زن و فرزند فقیر نیست (این حالت شکاف عاطفی ایجاد می‌کند). خیلی‌ها که گرایش‌های مارکسیستی و سوسیالیستی افراطی داشتند بعد از انقلاب ایران با تکرار این سخن مارکس که «تاریخ، جنگ بین فقر و غناست»، گرایش خود را زیر لعاب و آب‌ورنگ دین پوشاندند و کاری کردند که فقرای ما شکاف عاطفی با ثروتمندان پیدا کنند. نه‌تنها به فقیر گفتند که با ثروتمند فاصله داری، بلکه گفتند این فاصله به قیمت این‌که حق تو خورده شده به وجود آمده است. حال آن‌که هزار عامل دیگر به جز حق خوردن هم می‌تواند میان افراد یک جامعه فاصله ایجاد کند. این رویکرد در هشت سال دولت احمدی‌نژاد هم بسیار آگاهانه‌تر انجام شد.


احمدی‌نژاد از روز اول، به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده کاری کرد که بتواند در قشر عظیمی که از درآمد بسیار پایین در جامعه برخوردار بودند، به لحاظ عاطفی کینه و نفرت و خشم نسبت به ثروتمندان ایجاد کند. به تعبیر دیگر، بعد از روی کار آمدن احمدی‌نژاد نه ‌فقط فقر مادی‌ فقرا علاج نشد، بلکه آن‌ها فقر معنوی و اخلاقی هم پیدا کردند.


حال آن‌که اخلاق دینی و اخلاق عرفانی و فرهنگ‌شان هرگز به فقرا نگفته بود که باید نفرت و کینه و خشم نسبت به ثروتمندان داشته باشید و همیشه به فکر انتقام‌جویی باشید. درواقع احمدی‌نژاد و احمدی‌نژادها باعث شدند که فقرای ما در قیاس با فقرای هند این تفاوت را داشته باشند که فقیر ایرانی به لحاظ اخلاقی و معنوی‌ و روانی هم فقیرتر باشد. بزرگ‌ترین فساد دولت احمدی‌نژاد همین بود که مردم را در مقابل هم قرار داد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب