کاوه سجادی حسینی: «بوفالو» طعم گس مرداب را تداعی میکند
کاوه سجادی حسینی کارگردان فیلم «بوفالو»، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا در مورد نام فیلم و علت انتخاب آن توضیح داد: «من در این فیلم از شخصیت حیوانی به نام بوفالو استفاده کردم. بوفالو حیوانی که هیچچیز برایش مهم نیست به جز خواستههای خودش. بوفالو از حیواناتی است که طمع زیادی میکند و به خاطر طمع زیاد وارد آبی که در آن تمساح وجود دارد، میشود و در نهایت طعمه تمساحها میشود. بوفالو کاراکتری دارد که من از آن در قصه فیلم استفاده کردم.»
وی در مورد جذابیت این فیلم برای مخاطبان اظهار کرد: «وقتی که فیلم میسازی باید به مخاطب احترام بگذاری و شرایطی را فراهم کرده و اجازه بدهی در مورد داستان فیلم فکر کند، اما من کاملا قصه را در اختیار مخاطب قرار دادم که هرطور دوست دارد با فیلم ارتباط برقرار کند.»
وی افزود: «من به تماشاگر هالیوودی بین و کلاسیک بین حق میدهم که این داستان را دوست نداشته باشد. با این نوع سینما ارتباط برقرار کردن کمی سخت است و این ژانر فیلمها یک نوع تماشاگر فعال و حوصلهمند نیاز دارد که بنشیند تا این تصاویر به خورد نا خودآگاهش برود.»
کارگردان «بوفالو» ادامه داد: «مطمئنم که تماشاگر روز بعد از دیدن فیلم هم به آن فکر میکند، حتی وقتی پوستر و آنونس فیلم را میبیند، باز آن مزه گس مرداب را به یادش میآورد.»
سجادی حسینی در مورد همکاری با همایون اسعدیان گفت: «من قبلا هم فیلم کوتاه و تله فیلم کار کرده بودم و او همه کارهایم و تلاشم را برای رسیدن به فیلم سینمایی و ساخت آن دیده بود. به همین دلیل اعتماد کرد و تهیهکنندگی فیلم من را به عهده گرفت.»
وی ادامه داد: «مطمئنا اگر همینطور بدون پیشینه میآمدم به من اعتماد نمیکرد. اگر این زحمت و تلاش در عرصه دستیار کارگردانی و تله فیلم و فیلم کوتاه نبود نه تنها اسعدیان بلکه پرستویی نیز به من اعتماد نمیکرد.»
وی تصریح کرد: «اعتماد اصلی جایی اتفاق افتاد که من خیلی سختی کشیدم و درس خواندم و فیلم کوتاه ساختم و تلاش کردم که به من اعتماد بشود، اما هنوز هم فکر میکنم که اول راه هستم و هنوز اعتماد کامل را جلب نکردهام.»
سجادی حسینی در مورد ژانر فیلمهایش توضیح داد: «داستان فیلم من به سینمای اروپا نزدیکتر است و من این راه را انتخاب کردهام. وقتی که مسیری را انتخاب میکنی شاید تاریک و پرخطر باشد، اما اگر ترس بود سینمای اروپا بوجود نمیآمد و فقط سینمای آمریکا بود و همه فیلمها باید قصهگو و بیبو و خاصیت تمام میشد، اما من سینمایی را انتخاب کردم که حرف و نگاه در آن موجود باشد.»
وی در پایان اظهار کرد: «مکتب نیویورک سینمای مستقل آمریکاست که کاملا دارد مدرن فکر میکند و قصه نمیگوید و فضاهای شهری و روابط شخصیتها مهمتر از قصه است. در مورد فیلمم هم باید بگویم ما از سینمایی حرف میزنیم که نگاه دارد و فقط برای سرگرمی مخاطب نیست.»
انتهای پیام/