دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

روایت دوگانه زنان از والیبال و ورزشگاه

توی کافه نشسته‌اند و صحبت می‌کنند؛ با اشتیاق درباره والیبال حرف می‌زنند، سایت فدراسیون والیبال گزینه خرید بلیت برای قسمت زنان را هم به بخش بلیت‌فروشی اضافه کرده، اما وقتی کاربر برای خرید کلیک می‌کند، اعلام می‌شود که سهمیه زنان پایان یافته. ‌آنها می‌خواهند درباره والیبال‌دیدن حرف بزنند، می‌خواهند در فضای مجازی درباره این ماجرا صحبت کنند و از مردان هم بخواهند که آنها را در برابر این خواسته همراهی کنند.
کد خبر : 187318

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا از شرق، همان روزهای پرحرارت انتخابات، در بزرگ‌ترین گردهمایی طرفداران حسن روحانی در استادیوم آزادی، زنان این‌بار بدون واهمه و سهمیه‌بندی وارد استادیوم شدند. آنها پلاکاردهای متعددی را در دست داشتند که دغدغه‌هایشان را نشان می‌داد، اما پلاکاردهای زیادی بودند که زنان و دختران رویش نوشته بودند: «بعد از انتخابات هم می‌تونم بیام استادیوم؟» سیما یکی از زنانی است که می‌خواهد هرطور شده وارد استادیوم شود و مسابقات را تماشا کند. او جامعه‌شناسی خوانده و حالا کافه کوچک خود را به‌همراه برادرش اداره می‌کند. سیما می‌گوید: «من سیاست‌های یک‌بام‌ودوهوا را هیچ‌وقت نفهمیده‌ام؛ اینکه زنان در ایام انتخابات می‌توانند و مجازند استادیوم بروند، ولی بعد از انتخابات نمی‌توانند. زنان می‌توانند در ایام انتخابات و راهپیمایی‌ها با پوشش‌های مختلف در صحنه تلویزیون ظاهر شوند، اما بعدش نمی‌توانند. اینکه زنان هروقت لازم است باید باشند و بعد از‌ آن دیگر نباید باشند، یعنی چه؟ من به‌عنوان یک انسان آزاد، اجازه استادیوم‌رفتن دارم، چه کسی می‌تواند این حق را برای من قائل نباشد؟»
چیزی که سیما و آدم‌های شبیه او را عصبانی می‌کند این است که در دیدارهای ملی، زنان ملیت تیم مقابل می‌توانند بدون دغدغه وارد استادیوم شوند. سهراب، برادر سیما، می‌گوید: «احساس خنگ‌بودن می‌کردیم، پارسال که راهمان نمی‌دادند اگر اشتباه نکنم زنان برزیلی با نشان‌دادن اوراق هویتی وارد استادیوم می‌شدند، دخترهای ما نمی‌توانستند. من ذره‌ذره آب‌شدن سیما را پشت در می‌دیدم. دخترها با پرچم‌ زرد کشورشان ذوق‌زده وارد استادیوم می‌شدند و سیما به من می‌گفت: «تو برو. من این پشت می‌ایستم تا تو برگردی. احساس می‌کردم همه‌مان تحقیر شدیم...».
تصویر دوم
تصویر دوم در یک گروه دوستانه تلگرامی شکل می‌گیرد؛ کسی سؤال می‌کند، بچه‌ها کدامتان دلتان می‌خواهد مسابقات ملی را همراه با دوستان و خانواده‌تان در استادیوم تماشا کنید؟ هرکدامتان دلیل نگاهتان به این ماجرا را در خصوصی برایم شرح بدهید....
آرزو اولین کسی است که جواب می‌دهد. او و امیرطاها، پسر شش‌ساله‌اش، مدت‌هاست تنها زندگی می‌کنند. همسر آرزو ترکشان کرده و امیرطاها تصویر دقیقی از پدر ندارد. آرزو می‌گوید: «من دلم ‌می‌خواد برم استادیوم، بچه‌ام را با خودم ببرم. چون امیرطاها که الان در هر صورت پدری در کنارش نداره، این فضا رو با من تجربه کنه. امیرطاها مجبوره از خونه با بوق و کلاه مخصوصش تیم‌های محبوبش رو تشویق کنه و من کاری از دستم برنمیاد».


فرخنده اما می‌گوید: «خانم‌ها اگر دغدغه استادیوم‌رفتن دارن، برن تیم‌های مهجور زنان رو تشویق کنند، خیلی والیبال دوست دارن برن تیم دختران رو تشویق کنند تا این تیم هم از مهجوریت دربیاد و کمکی هم به ورزش زنان کرده باشند، حالا چه اصراریه برن با مردا تو استادیوم و فوتبال تماشا کنند؟ من فکر می‌کنم این ماجرا برای این آن‌قدر ذهن آدما رو درگیر کرده چون ممنوعش کردن. به‌خدا اگر ممنوع نبود، هیچ مرد باغیرتی هم اجازه نمی‌داد زنش بره تو این فضا».
تصویر سوم
پلاکاردهایی که برای فضای مجازی درست کرده‌اند، آواتارهایی که برای پروفایل فضای مجازی‌شان تهیه شده را منتشر نکرده‌اند. تک‌تک می‌شود توییت‌هایی درباره والیبال پیدا کرد. آنها ترجیح دادند به احترام درد مشترک حادثه تروریستی، والیبال را به‌عنوان دغدغه‌شان در فضای مجازی مطرح نکنند.خبرهایی از خریده‌شدن بلیت از سوی برخی زنان به گوش می‌رسد. پیامی که روی سایت فدراسیون برای خرید زنان دیده می‌شود، با پیام روزهای پیش فرق دارد. از اطراف خبر می‌رسد عده‌ای از زنان توانسته‌اند بلیت خریداری کنند، حالا عده‌ای امیدوارند که دوباره همه‌چیز به سال‌های پیش از تابستان ٩٣ بازگردد؛ همان سال‌هایی که زنان هنوز از دیدن والیبال محروم نشده بودند؛ سال‌هایی که هنوز درها برای آنها باز بود؛اولین مسابقه جدیدترین دوره مسابقات جهانی والیبال؛ بازی ایران و بلژیک. ساعت کمی مانده به ٩ شب، جلو در سفید استادیوم ایستاده، زن‌ها تک‌وتوک دیده می‌شوند. مردی که از کارمندان استادیوم است و قول می‌گیرد نامش هرگز فاش نشود، می‌گوید: «چهارشنبه خبر آمد سایت را برای خانم‌ها باز کنید، تا جایی که من می‌دانم، ٢٥٠ تا خانم الان داخل هستند که فکر کنم بلیت خریده‌اند، اما بعد از ١٠، ١٥ دقیقه آن‌قدر آمار خرید زنان بالا رفت که دستور آمد سایت را برای خانم‌ها ببندند. یک‌عالمه زن آمده‌اند، اگر می‌شد بری داخل می‌دیدی».زن میان‌سالی پشت در کنار یک درخت نشسته و قرآن می‌خواند؛ مادر محبوبه، دختر ١٧ ساله‌ای است که به‌همراه دو دخترخاله‌اش توانسته‌اند بلیت بخرند.


مادر می‌گوید: «والا از داعش ترسیدم، نمی‌خواستم بذارم بیان، ولی بچه‌ها از شوق‌وذوق خوابشون نبرد، منم اومدم اینجا که دیروقت تنها نرن». می‌پرسم می‌داند بلیت را از کجا گرفته‌اند و او می‌گوید: «از سایت...».شهناز اما عصبی پشت در ایستاده، می‌گوید بلیت دارد و اجازه ورود پیدا نکرده، همسرش هم به خاطر او داخل نرفته، آنها به صورت آنلاین از پشت در استادیوم والیبال را تماشا می‌کنند».اما خبرها کم‌کم منتشر می‌شود؛ از ٢٥٠ زنی که در ورزشگاه برای بازی ایران و بلژیک حضور داشته‌اند، تنها ٣٠ بلیت خریداری شده بود و بقیه زن‌ها از اقوام بازیکنان و کارکنان فدراسیون هستند. اتفاقی گزینشی برای سبک‌و‌سنگین‌کردن حقی که چند سال است از زنان گرفته شده. به گفته یکی از کارکنان استادیوم، آنها می‌خواهند جنبه! زنان را در استادیوم محک بزنند.


در دو روز بعدی مسابقات، پشت درهای سفید زنان بیشتری برای مطالبه‌شان آمده‌ بودند. توییت‌ها و فضای مجازی پر بود از انتشار این خواسته؛ اما عده‌ای می‌گفتند زنان دغدغه‌های مهم‌تری از استادیوم‌رفتن دارند.


فریبا محمدیان، معاون امور ورزش بانوان وزارت ورزش‌و‌جوانان که تماس‌های مکرر خبرنگار «شرق» را بی‌پاسخ گذاشت، در نشستی خبری این اقدام گزینشی را آغاز راهی برای بازشدن درهای استادیوم به روی زنان دانسته و گفته است: «این وزارتخانه درصدد فراهم‌کردن شرایط فرهنگی مناسب برای حضور زنان در مراکز ورزشی به عنوان تماشاگر است. برای فراهم‌کردن شرایط فرهنگی حضور بانوان در میادین ورزشی به عنوان تماشاگر، باید به ملاحظات شرعی و شأن زنان توجه شود و از هرگونه حرکت شتاب‌زده‌ای در این مسیر خودداری کرد».


پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی، نیز با مثبت ارزیابی‌کردن این اتفاق، می‌گوید: «بنا بر پیگیری‌های بنده، زنان حاضر در ورزشگاه‌ متشکل از چند گروه مختلف بوده‌اند که بر این اساس، گروهی را خانواده‌های ورزشکاران تشکیل می‌دادند، بخشی از صندلی‌ها به زنان ورزشکار اختصاص یافته بود، گروهی مدعوینی بودند که ازسوی برگزارکنندگان دعوت شده‌اند و همچنین ۳۰ نفر از زنان نیز از طریق خریداری بلیت موفق به ورود شدند. درمجموع همین هم اتفاق فرخنده‌ای است که باید به فال نیک بگیریم».


اما عده‌ای از فعالان حوزه زنان، این اتفاق را فرخنده نمی‌دانند، آنها می‌گویند گزینشی عمل‌کردن صرفا به خاطر درخواست فدراسیون جهانی والیبال برای حضور زنان است. آنها فکر می‌کنند با این اتفاق، می‌توانند جلوی محرومیت‌های جهانی را بگیرند. زنان این‌بار هم صرفا وسیله‌ای برای نمایش هستند تا درهای جهان روی والیبال ایران بسته نشود.


همین حضور گزینشی، امام‌جمعه مشهد، حجت‌الاسلام علم‌الهدی را وادار به اعتراض کرد. او در سخنرانی اخیر خود اعلام کرد: «ماه رمضان یه عده زن و دختر را می‌برند تماشا. جایشان ته جهنم است».


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب