قتل در دفاع از همسر باردار
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا از شرق، ٢٧ فروردین سال ٩٤ پسر جوانی با پلیس ١١٠ تماس گرفت و گفت دوستش در یک نزاع با ضربه چاقو جان خود را از دست داده است. مأموران با شنیدن این خبر بهسرعت خود را به محل حادثه رساندند و پس از تحقیقات اولیه متوجه شدند مقتول پسر جوانی به نام امیر است که با ضربه چاقو از سوی احمد جان خود را از دست داده است. بهاینترتیب مأموران احمد را بازداشت کردند و مورد بازجویی قرار دادند. احمد همان ابتدا به قتل اعتراف کرد و روز حادثه را برای مأموران جنایی اینچنین بازگو کرد: به دلیل مشکلاتی که در کشورم، افغانستان، وجود داشت، برای زندگی بهتر به ایران مهاجرت کردیم. یک پسر کوچک دارم و فرزند دومم در راه است. در خانه نشسته بودم، داشتم به این فکر میکردم که چطور باید از پس هزینههای زندگیام بربیایم. ناگهان سروصدایی در کوچه شنیدم، اما چون در محله ما معمولا دعوا زیاد بود، چندان توجهی نکردم و از جایم بلند نشدم تا اینکه بعد از چنددقیقه در خانه باز شد و صدای چند مرد را شنیدم. ١٠ ثانیه از بازشدن در نگذشته بود که ناگهان همسرم که باردار بود، جیغ کشید و من را صدا کرد. خیلی ترسیدم، چاقویی از آشپزخانه برداشتم و دواندوان به سمت حیاط دویدم. دیدم چند نفر غریبه وارد خانه ما شدهاند و در حال دادوبیداد هستند. ابتدا پدرم سعی کرد آنها را از خانه بیرون کند. پس از اینکه آنها از خانه بیرون نرفتند، پدرم با امیر درگیر شد. امیر پدرم را هل داد و به زمین انداخت. به سمت امیر رفتم تا او را از خانهام بیرون کنم. خیلی نگران همسرم و فرزندی که در شکمش داشت بودم. چاقو را به سمت امیر گرفتم تا او و دوستانش را از خانهام بیرون کنم نفهمیدم چه شد، فقط دیدم که امیر و دوستانش از خانه بیرون رفتند. آن لحظه نفس راحتی کشیدم و گفتم خدا را شکر که اتفاقی نیفتاد. ناگهان چشمم به چاقویی که در دستم بود افتاد و متوجه شدم چاقو خونی است شوکه شدم و چاقو را به زمین پرت کردم. بعد از آن مأموران به خانه ما آمدند و من را بازداشت کردند. اصلا فکرش را نمیکردم که شدت ضربه زیاد و امیر کشته شده باشد. مأموران پس از تحقیقات بیشتر متوجه شدند چندی پیش حامد، برادر احمد، در یک درگیری از سوی امیر با شیشه شکسته زخمی شده و از او شکایت کرده بود و امیر چندبار از حامد خواسته بود شکایت خود را پس بگیرد، اما او این کار را نکرده بود و آن روز برای تهدید حامد و پسگرفتن شکایت او از دادگاه با چند نفر از دوستانش به خانه آنها رفته بود که در این درگیری جان خود را از دست داد.
بهاینترتیب با توجه به اعترافات احمد و سایر مدارک موجود در پرونده و شکایت اولیایدم کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. پس از انجام تشریفات قانونی، وکیل اولیایدم در جایگاه حضور پیدا و درخواست قصاص متهم را کرد، سپس احمد در برابر قضات قرار گرفت و پس از بازگوکردن روز حادثه در آخرین دفاعیات خود گفت: امیر را از قبل نمیشناختم و نمیدانستم چرا به خانه من آمده است تا اینکه برادرم در اداره آگاهی گفت چندی پیش با او درگیر شده و از امیر شکایت کرده است. اهل دعوا نیستم و زندگی آرامی داشتم. آن روز با شنیدن صدای جیغ همسرم بسیار ترسیده بودم و میخواستم از خانوادهام دفاع کنم. قصد دعوا نداشتم. پس از آن وکیل احمد در جایگاه قرار گرفت و گفت: احمد مقتول را نمیشناخت. همانطور که در گزارشها هم آمده روز حادثه امیر و دوستانش شرب خمر کرده و چندنفری وارد خانه او شده بودند. موکل من همانطور که مشخص است انسان آرامی است، آن روز هم قصد دعوا نداشته و فقط میخواسته از خانوادهاش دفاع کند. با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات برای تصمیمگیری درباره این پرونده وارد شور شدند.
انتهای پیام/