مادری که نخواست هفت مادر دیگر عزادار شوند
الهه خانی، گروه اجتماعی- معلمی عشق می خواهد... روایت فداکاریهای معلمان را بارها شنیدهایم. اما داستان زندگی ناهید خدایی معلم مقطع ابتدایی یکی از مدارس بندر ماهشهر خوزستان که تصمیمی سخت و بزرگ در زندگیاش گرفته معنای متفاوتی از فدارکاری به دست داده است.
خدایی 23 سال است که در گرمترین خطه ایران به حرفه معلمی مشغول است. او مادر دو دختر و یک پسر است. تا اینجای کار همه چیز عادی و آرام به نظر میرسد اما داستان اصلی زمانی کلید خورد که 3 سال پیش تنها پسر او دچار یک حادثه تلخ شد. حادثهای که مادر را مقابل یک تصمیم دشوار قرار داد، تصمیمی که شاید هر کسی نتواند آن را عملی کند.
خدایی در مورد علت حادثهای که برای فرزندش اتفاق افتاده است، به خبرنگار آنا میگوید: «3 سال پیش در ماه رمضان فرزندم دانیال بعد از صرف افطاری با موتور به دنبال پدرش رفت اما متاسفانه در اثر برخورد با یک خودروی پراید نقش زمین شد و سرش با جدول برخورد کرد.»
پس از انتقال دانیال به بیمارستان مشخص میشود که او دچار مرگ مغزی شده و در اینجاست که این مادر و معلم فداکار باید سختترین تصمیم زندگی خود را بگیرد.
خدایی در این تصمیم از شخصیت فرزندش الهام میگیرد: «دانیال با وجود اینکه 17 سال بیشتر نداشت اما بسیار بخشنده بود، پزشکان به من گفتند که دیگر امکان بازگشت دانیال وجود ندارد، به همین خاطر تصمیم گرفتم با اهدای اعضای بدن او، یاد و خاطرهاش را تا ابد زنده نگه دارم.»
این معلم فداکار اعضای بدن فرزندش را به 7 نفر اهدا میکند. حالا هم این مادر فداکار گهگاه با سه تن از دریافت کنندگان اعضای بدن فرزندش دیدار میکند.
خدایی بیان میگوید: من فرزندم را از دست دادم اما با این تصمیم 7 مادر دیگر به غم فرزند دچار نشدهاند و همین موضوع باعث میشود، نبود دانیال کمی برایم آسان شود.
او معتقد است معلمی عشق میخواهد و برای او عشق به دانش آموزانش باعث شده که بعد از آن اتفاق همچنان به زندگی امیدوار باشد.
خدایی میگوید: «بچهها باعث میشوند غم از دست دادن دانیال را فراموش کنم، من از تمام توانم برای آموزش و پرورش بچهها آنها استفاده میکنم تا پیش وجدان و خدایم شرمسار نباشم.»
انتهای پیام/