گلایه های بازیگران قدیمی خانهنشین/ خاطرهسازان فراموش شده
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه جام جم با این مقدمه نوشت: تصمیم گرفتیم فقط به عنوان نمونه سراغ تعدادی از این خیل عظیم آشنا برویم و یادی از آنها کنیم و بپرسیم چرا خانهنشین هستند و چرا سازندگان آثار نمایشی و متولیان این عرصه از این خاطرهسازان قدیمی یادی نمیکنند. پاسخ آنها به این پرسشها را در ادامه میخوانید.
صدرالدین حجازی
بازیگر آثاری چون روزی روزگاری، ناخدا خورشید، مختارنامه، پلکان مزاحم و روز شیطان
شرایطی ایجاد کردند که یک سری از همنسلان من که پایبند به اصولی در حرفه سینما هستیم، خانهنشین شوند و امکان کار نداشته باشند. خود من پر از انرژی و آماده برای کار هستم، اما متاسفانه فضایی برای فعالیت وجود ندارد. مافیای عجیب و غریبی در سینما وجود دارد که بیسابقه است و زیرکانه هم فعالیت میکند.
الان بیشتر انتخاب بازیگرها در سینما براساس ارتباطات و روابط اتفاق میافتد و گزینش بازیگرها برای نقشهای مختلف، کمتر بر مبنای شایستگی و تناسب با نقش است. ورود نسل جدید به عرصه کارگردانی و سینما خیلی هم خوب و ضروری است، اما این نباید منجر به بیاعتنایی به نسلهای قدیمیتر و آنهایی شود که عمری را در این حرفه سپری کردند.
ما بازیگری را با یک اصولی و از تئاتر شروع کردیم و ریاضت کشیده، از نردبان هنر پلهپله بالا رفتیم، اما الان انگار این طی مسیر اهمیتی در فضای کار سینما ندارد و کارگردان و تهیهکننده ترجیح میدهد از دخترخاله و پسرخاله و دیگر اقوامش برای بازی در نقشها استفاده کند. اتفاقات ناهنجاری در این فضا میافتد و من و همنسلانم از این شرایط مکدریم و دلشده (گرفتار به عشق) هستیم.
در این وضعیت نمیدانم جواب مردم را چه بدهم؛ در کوچه و خیابان وقتی از من میپرسند چرا مدتهاست نیستی و کمکاری، جوابی برای آنها ندارم و نمیتوانم توضیح مناسبی بدهم. مدتی قبل که یکی از همین مردم مرا دید، تفسیر خوبی از این وضعیت داشت و گفت: جامعه با شما گذشته و لحظات و خاطراتی دارد و وقتی مدتی شما را در فیلم و سریالها نمیبینند، دلشان تنگ میشود، طوری که انگار فامیل و آشنای خود را ندیدهاند. من از این تحلیل بغضم گرفت، چون ما هم این حس را نسبت به مردم داریم.
در سینمای جهان، بازیگران قدیمی و پیشکسوت، حالت میراث فرهنگی و زیرخاکی دارند و سازندگان آثار سینمایی نهایت احترام را به آنها میگذارند و بهترین و مهمترین نقشها را به ایشان پیشنهاد میکنند، اما در سینمای ایران متاسفانه خبری از این ارج و قرب و احترام نیست. خیلی دلم پر است و نمیدانم چرا پس از نیم قرن فعالیت هنری، وضعیت من این باید باشد.
دلیل اصلی این وضعیت این است که حرفه ما متولی ندارد. اگر متولی داشت این حال و روز بازیگران قدیمی نبود. کسانی باید در مدیریت فرهنگی و سینمایی در راس کار قرار گیرند که هم هویت این حرفه را داشته باشند و هم از سابقه خوبی برخوردار باشند. البته کنترل بخش خصوصی سخت است و تهیهکننده به عنوان کالا به بازیگر نگاه میکند، اما مسئولان فرهنگی بخشهای دولتی باید سراغ بازیگران قدیمی را بگیرند و بگویند چرا خبری از آنها نیست. چرا بازیگری مثل من باید در عرض ششسال اخیر فقط 21 روز جلوی دوربین برود؟ این خیلی دردناک است، ما باید چطور زندگی کنیم؟ الان کار من فقط شده نوشتن و مطالعه. آلبومی هم با شعرها و صدای خودم ضبط کردم به نام «قلکهای عنکبوتی» که منتظر یک اسپانسر برای انتشار آن هستم.
من در این مدت سه ایمیل از شبکه جم دریافت کردم که در آن برای بازیگری از من دعوت شده است. در متن این نامهها هم شرایط خوبی برای کار ذکر شده، اما من همه شرایط دشوار اینجا را تاب میآورم و هرگز جلای وطن نمیکنم.
گیتی معینی
بازیگر آثاری چون گشت ارشاد پوست موز، مربای شیرین چاردیواری و خوشنشینها
من آدم مذهبی نیستم، اما به هرحال برای خودم اعتقادات و گرایشات مذهبی دارم. به نظرم یکی از دلایلی که در فیلم و سریالها سراغ من و امثال من نمیآیند، همین است. فضای عمومی این حرفه متاسفانه طوری شده که کار کردن بدون دغدغه و نگرانی را بسیار سخت میکند.
رابطه، باندبازی و خرید و فروش نقشها، سینما را به روز سیاه کشانده است. من و بازیگران قدیمی خوشنام که میخواهیم صادقانه و خالصانه در این فضا کار کنیم و دنبال حاشیه نیستیم، این وضعیت را به خدا میسپاریم. من نمیخواهم خیلی از بحثها را باز کنم، اما روابط ناسالم در بسیاری از کارها پررنگ و محسوس است. ضمن اینکه به این شرایط، فامیل بازی را هم اضافه کنید. این را میتوان با نگاهی ساده به تیتراژ فیلم و سریالها دید که بسیاری از نام خانوادگیها یکی است. ما انقلاب کردیم، شهید دادیم که این مسائل مطرح نباشد، اما متاسفانه میبینیم که مسائل و مشکلات زیادی در این زمینه هست.
سال گذشته من باوجود سرمای فراوان و درد و بیماری، با انرژی در یک کار بازی کردم. چون گفتم اگر اظهار نارضایتی و درد کنم، کار را به من نمیدهند. مشت مشت قرص میخوردم که سرکار توان داشته باشم، از خدا هم برای انجام کار به بهترین شکل مدد میخواستم. اما درنهایت نقش به خانم بازیگری رسید که با یک بازیگر دیگر که در آن کار بازی میکرد، ارتباط خانوادگی داشت. واقعا خدا را خوش میآید و انصاف است؟ جواب من که با وجدان سر این کار حاضر شده بودم، این است؟
من از مسئولان فرهنگی و هنری کشور شکایت دارم و انتظار دارم به این وضعیت رسیدگی کنند و ببینند چرا بازیگران قدیمی بیکار و خانهنشین شدهاند.
من خدا را دارم و پیش او هرگز از زندگی شاکی نمیشوم و به کم و زیاد زندگی قانع هستم، اما بعد از این همه سال کار هنری و شاد کردن دل مردم، دلم شکسته و از خدا میخواهم از آنهایی نگذرد که حق ما را میخورند. (گریه میکند) تازه کار هم که میکنیم همان شندرغاز دستمزد ما را هم نمیدهند. به خدا ما مستحق این همه آزار و اذیت نیستیم.
کاظم افرندنیا
بازیگر آثاری چون پایگاه جهنمی، مردی در آینه، کانی مانگا، سگکشی و گارد ویژه
ما که علاقهمند به بیکاری و کمکاری نیستیم، کاری کردند که ناخواسته به سمت خانهنشینی و بیکاری رفتهایم. وقتی عدهای هستندکه با دادن پول به تهیهکننده و کارگردان، نقش میخرند، دیگر کسی به ما اعتنایی نمیکند و دنبال ما برای بازی نمیآید.
نتیجه نیمقرن زحمت و حضور در عرصه بازیگری و بازی در فیلم و سریالهای مختلف، شده است هیچی. فقط همین مانده که کاسهگدایی برداریم و به کوچه و خیابان برویم. احتمالا نتیجهاش بهتر از این شغلی باشد که الان ما داریم.
مدتهاست کاری در سینما و تلویزیون نداشتهام، اما همان آخرین کاری هم که بازی کردم، هنوز دستمزدش را به من ندادهاند.
خرید و فروش نقش، ضربه بدی به نسل ما زده است. چند وقت پیش با یکی از کارگردانهایی که مشغول کار بود، صحبت کردم و از او پرسیدم آیا نقشی مناسب سن و سال من در فیلمش دارد یا نه. او هم قسم خورد که نه، شخصیت مسن در این کار نیست، وگرنه از شما استفاده میکردم. چند روز بعد بهطور اتفاقی سرصحنه فیلمبرداری آن کار حضور پیدا کردم و با تعجب دیدم که یک آدم مسن که نمیشناختم، جلوی دوربین است! از مدیرتولید پرسیدم قضیه چیست؟ این کارگردان که به من گفت در این فیلم نقش مسن نیست، جواب داد: چرا، دو نقش مسن در فیلم هست، یکی این آقا و یکی هم آن یکی که بیرون از صحنه نشسته است؛ اینها از کاسبان بازار هستند و یکی دومیلیون تومان و دیگری سه میلیون تومان برای حضور در این فیلم پول دادهاند! درواقع اینها و امثال این افراد با این کار میخواهند شهرتی برای خود دست و پا کنند و با استفاده از آن در بازار، سر مردم کلاه بگذارند. خب، این وضعیت بازیگری ماست، در این بده و بستان، برخی سازندگان آثار ترجیح میدهند سراغ همین افراد بروند.
متاسفانه گوش مسئولان سینمای ما کر و چشمشان کور است و به جای اینکه به فکر هنرمندان باشند، فقط به میزهایشان چسبیدهاند و نگران از دست دادن آن هستند. درحالیکه اینها به این دلیل در این مسئولیتها هستند که قدمی برای ما بردارند. یک گروه مافیایی هم وجود دارد که مثل خوره، سینما را میخورد.
در این شرایط، گذران زندگی هم بسیار سخت شده. فقط امیدوارم وضعیت بهتر شود و کسی فکری به حال هنرمندان قدیمی کند تا من و همنسلانم، دستمان را پیش هرکس و ناکس دراز نکنیم.
امیر مولایی
بازیگر آثاری چون آبادانیهازرد قناری شتابزده و پول خارجی
بسیاری از همنسلان من و بازیگران قدیمی سینما این سالها حال و روز مناسبی ندارند و هیچ کس توجهی به آنها نمیکند. ما عمری در این تلویزیون و سینما زحمت کشیدیم و فقط انتظار توجه داریم. چرا سازندگان آثار نمایشی برای نقشهای مختلف فیلم و سریالها، سراغ بازیگران محدود و مشخصی میروند و اعتنایی به این همه بازیگر نمیکنند.
هرسال در جشنواره فیلم فجر حدود 80 فیلم سینمایی به نمایش درمیآید، واقعا حق ما بازیگران قدیمی نیست که در حد حتی یک سکانس در این همه اثر تولید شده حضور داشته باشیم؟
متولیان سینما کمترین اهمیتی به بحث امنیت شغلی سینماگران و بویژه قدیمیهای این حرفه نمیدهند. با آمدن هر مسئول، برای مدتی به بهبود اوضاع امیدوار میشویم، اما وقتی کمی میگذرد دوباره روز از نو و ما نسبت به بهترشدن وضعیت، ناامیدتر میشویم. خانه سینما هم کار ویژهای در این خصوص انجام نمیدهد و نمیتواند یک ثبات شغلی را به وجود بیاورد و ما فقط بدون اینکه در اثری سینمایی حضور داشته باشیم و کار کنیم، فقط حق عضویت پرداخت میکنیم.
من الان سه سال است بیکارم. گاهی هم موقعیت کار پیش میآید و حتی برای تست گریم و لباس هم میرویم و به نظر همه چیز تمام شده میآید و میگویند برای فیلمبرداری تماس میگیرند، اما مدتها میگذرد و خبری نمیشود و بعد میفهمم فلانی که رستوران، ویلا یا نمایشگاه اتوموبیل دارد، با سازندگان فیلم بده و بستان میکند و در عوض دادن امکانات و تسهیلاتی در این زمینهها، آن نقش را گرفته است. متاسفانه فساد به این حرفه مقدس رخنه کرده است و هیچ کس هم جلوی این اتفاقات را نمیگیرد.
مردم که همیشه به من و دیگر بازیگران محبت دارند، وقتی در کوچه و خیابان مرا میبینند و میپرسند چرا در فیلم و سریالها نیستید؟ مجبورم به آنها دروغ مصلحتی بگویم و اشاره کنم که در یکی دو اثر بازی کردهام، اما هنوز نوبت پخش آنها نرسیده است. تلویزیون و سینما، خانه دوم ماست و وقتی کار نمیکنیم، انگار از خانه خودمان دور هستیم. چنین شرایطی، اوضاع زندگی را بسیار سخت کرده، با این حال سعی میکنیم با سیلی صورت خودمان را سرخ نگاه داریم.
انتهای پیام/