میراث؛ کمدیِ مسئله‌محور در میانه امید و مخاطب‌پسندی

میراث؛ کمدیِ مسئله‌محور در میانه امید و مخاطب‌پسندی
میراث» تلاشی قابل‌توجه است برای اضافه کردنِ یک عنوان مسئله‌محور، اما مخاطب‌پسند به کنداکتور شبکه دو؛ مجموعه‌ای که می‌تواند هم پیامِ ملیِ تولید را منتقل کند و هم چارچوبی برای بازخوانی چالش‌ها و فرصت‌های مسیر تولید ایرانی فراهم آورد.

به  گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، سریال «میراث» از اوایل آذرماه روی آنتن شبکه دو رفت؛ مجموعه‌ای که محصول مرکز سیمرغ معاونت سیما است و زمان پخش آن هر شب ساعت ۲۱:۱۵ اعلام شده است. این مجموعه در قالب تقریبی پانزده قسمتِ ۴۵ دقیقه‌ای طراحی شده و قرار است با زبانی نزدیک به طنز، به موضوعاتی اجتماعی و اقتصادی بپردازد که این روز‌ها بیش از همیشه در کانون توجه‌اند: تولید ملی، اقتصاد دانش‌بنیان، خوداتکایی جوانان و نقش نهاد‌ها و روحانیت در پشتیبانی از پروژه‌های مردمی.

از منظر انتخاب بازیگران و ترکیب چهره‌ها، «میراث» تلاشی است برای جذب طیف وسیعی از مخاطبان. درامی با حضور بازیگران شناخته‌شده‌ای همچون لعیا زنگنه، ثریا قاسمی، داریوش کاردان، آرش نوذری و چند چهرهٔ دیگر که هم برای نسل‌های میانی و سالخورده‌تر آشنا هستند و هم می‌توانند چشم نسل جوان را جلب کنند. چنین گزینشی به سازندگان اجازه داده است هم از سرمایهٔ اعتمادِ مخاطب بهره ببرند و هم تنوع بازیگری را در خدمت روایت قرار دهند.

اغلب گزارش‌های اولیه و صحبت‌های تهیه‌کنندگان، «میراث» را مجموعه‌ای با نگاهی امیدآفرین و واقع‌گرایانه معرفی کرده‌اند؛ تلاشی برای بازنمایی مسیر تولیدِ ملی در بستر زندگی روزمره خانواده‌ها و کارآفرینان کوچک. در توصیف‌های خبری بار‌ها تأکید شده که مجموعه ضمن بهره‌گیری از طنز، پیامی روشن درخصوص اهمیت خودباوری نسل جوان و پشتیبانی نهاد‌های اجتماعی و دینی از تلاش‌های تولیدی دارد؛ رویکردی که می‌تواند موقعیت سریال را میان تولیدات سرگرمی و برنامه‌های مسئله‌محور قرار دهد.

نقاط قوت بالقوهٔ «میراث» در همین ترکیبِ ژانر نهفته است: وقتی کمدیِ موقعیت با دغدغه‌های واقعی اقتصادی و فرهنگی پیوند بخورد، امکان روایت‌های همذات‌پندارانه و هم روشنگر فراهم می‌شود. اگر سازندگان بتوانند از طنز برای بازکردن قفل‌های گفت‌و‌گو دربارهٔ مسائل پیچیده استفاده کنند — نه تسکین سطحی مخاطب — سریال می‌تواند به الگویی مفید برای تولیدات تلویزیونی بدل شود؛ اثری که هم می‌خنداند و هم مخاطب را به فکر و واکنش دعوت می‌کند.

درعین‌حال، اما چند پرسشِ حرفه‌ای و محتوایی پیشِ روست که کیفیت نهایی کار را تعیین خواهد کرد. نخست اینکه چگونه تلاش در جهت «تبلیغ تولید ملی» با ضرورت روایت‌گری مستقل و انتقادی درآمیخته می‌شود: آیا سریال تنها پیامِ تشویق‌گونه و شعارگونه عرضه خواهد کرد یا حاضر است چالش‌ها، مشکلات ساختاری و تضاد‌های واقعیِ مسیر تولید در ایران را نیز نشان دهد؟ پاسخ به این پرسش تعیین‌کننده است؛ زیرا تبدیلِ «پیام» به «قصهٔ معتبر» نیازمند پرداختِ چندوجهی و بی‌پرده است. گزارش‌های اولیه نشان می‌دهد سازندگان در پی واقع‌نمایی هستند، اما میزان جسارت در بیان واقعیاتِ تلخِ مسیر تولید، باید سنجیده شود.

مسئلهٔ دیگر ساختار شخصیت‌پردازی است. نقش‌هایی که قرار است نمایانگرِ طیف‌های مختلف اجتماعی باشند — از کارآفرین جوان تا استاد دانشگاه، از روحانیِ همراه با جامعه تا خانواده‌های معمولی — باید از تیپ به شخصیت برسند. در تجربهٔ موفقِ سریال‌های مسئله‌محور، تکیه بر کاراکتر‌های تک‌بعدی به سرعت اثر را کم‌عمق می‌کند؛ «میراث» در صورت حفظ تعادل میان شخصیت‌سازی دقیق و ضرب‌آهنگِ روایی، ظرفیت ایجاد همدلی واقعی و آموزش غیرمستقیم را خواهد داشت.

از منظر تولیدی نیز، کیفیت تصویری، طراحی صحنه و توجه به جزییات فنی—از گریم تا تدوین— نقش تعیین‌کننده‌ای در پذیرش مخاطب دارد. انتخاب لوکیشن‌های مرتبط با فضای تولید و کارآفرینی، نشان دادن فرآیند‌های عملی تولید (نه صرفاً شعار‌های کلی) و پرداختن به تجربه‌های انسانیِ واقعی از ملاحظات کلیدی‌اند که «میراث» می‌تواند از آن سود ببرد؛ در غیر این‌صورت، خطر تبدیل شدن به یک مجموعهٔ تبلیغاتی یا نمایش‌گونه تهدیدکننده است.

در عرصهٔ مخاطب‌شناسی، موضوع و زمان پخشِ «میراث» شانس خوبی برای جذب خانواده‌ها و بینندگان علاقه‌مند به درام‌های اجتماعی دارد. قرار دادن سریال در ساعت ۲۱:۱۵، نه‌تنها با فضای خانوادگیِ شبکه دو همخوانی دارد، بلکه پتانسیل گفت‌و‌گو و بازتاب رسانه‌ای در شبکه‌های اجتماعی و میزگرد‌های خبری را افزایش می‌دهد. از سوی دیگر، رقابت با تولیدات دیگرِ شبکه‌ها و جذب نگاهِ نسل جوان‌تر نیازمند حضور فعال رسانه‌ای و تولید محتوای مکمل (پشت‌صحنه، گفت‌و‌گو با سازندگان، آیتم‌های تحلیلی) است تا ارتباط بین سریال و مخاطبِ نوظهور دیجیتال تقویت شود.

 «میراث» تلاشی قابل‌توجه است برای اضافه کردنِ یک عنوان مسئله‌محور، اما مخاطب‌پسند به کنداکتور شبکه دو؛ مجموعه‌ای که می‌تواند هم پیامِ ملیِ تولید را منتقل کند و هم چارچوبی برای بازخوانی چالش‌ها و فرصت‌های مسیر تولید ایرانی فراهم آورد. اما سرنوشت آن به میزان توانایی تیم سازنده در حفظ تعادل میان طنز و تحلیل، پیام‌افشانی و روایت‌پردازیِ دقیق، بستگی دارد. اگر «میراث» به‌جای نسخهٔ ساده‌شدهٔ پیام‌ها، قصه‌هایی با ریشهٔ انسانی و پیچیدگی‌های واقعی ارائه دهد، احتمالاً نه تنها تماشاگر را می‌خنداند بلکه او را به تأمل و همراهی هم وا می‌دارد — و این دقیقاً همان عملکردی است که رسانه ملی در شرایط کنونی به آن نیاز دارد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا