وقتی تخفیف بلک فرایدی تبدیل به تهدید می‌شود؛ روایت بی‌اعتمادی از اسنپ تا دیگر پلتفرم‌ها

وقتی تخفیف بلک فرایدی تبدیل به تهدید می‌شود؛ روایت بی‌اعتمادی از اسنپ تا دیگر پلتفرم‌ها
در حالی که بلک‌فرایدی در ایران به صحنه‌ای برای وعده‌های پرزرق‌وبرق تبدیل شده، تجربه کاربران نشان می‌دهد پشت بسیاری از این تخفیف‌ها واقعیت دیگری پنهان است؛ واقعیتی که از سوءاستفاده برخی پلتفرم‌ها، به‌ویژه اسنپ، از بی‌ثباتی اقتصادی و اعتماد مردم حکایت دارد و هر سال موج تازه‌ای از نارضایتی و بی‌اعتمادی اجتماعی را رقم می‌زند.

به گزارش خبرنگار آنا، بلک‌فرایدی در ایران دیگر تنها یک روز خرید نیست؛ به نمادی از تنش میان مردم و پلتفرم‌های بزرگ تبدیل شده است. تجربه کاربران نشان می‌دهد که بخشی از تخفیف‌هایی که به‌ظاهر با هیجان فراوان تبلیغ می‌شود، در عمل واقعی نیست و بیشتر نقش قلاب روانی دارد تا ابزار خدمت‌رسانی. جامعه‌ای که زیر فشار اقتصادی زندگی می‌کند، طبیعی است که هر وعده کاهش قیمت را جدی بگیرد، اما همین جدیت، آسیب‌پذیری بیشتری ایجاد می‌کند و زمینه را برای استفاده ابزاری از اعتماد عمومی فراهم می‌سازد.

رفتار مردم در روزهای بلک‌فرایدی نشان‌دهنده وضعیت روانی جامعه است. افراد با امید به صرفه‌جویی وارد اپلیکیشن‌ها می‌شوند، ولی در بسیاری از موارد با قیمت‌گذاری‌هایی مواجه می‌شوند که یا قبل از تخفیف بالا برده شده‌اند یا دامنه‌شان آن‌قدر محدود است که عملاً استفاده از آن‌ها برای اکثریت امکان‌پذیر نیست. این وضعیت نوعی فشار روانی مضاعف ایجاد می‌کند: فردی که امید به صرفه‌جویی داشته، ناگهان خود را در موقعیت فریب‌خوردگی می‌بیند و این تجربه تنها یک نارضایتی لحظه‌ای نیست، بلکه به نوعی ناامیدی و دل‌زدگی اجتماعی منجر می‌شود.

اسنپ و نمونه برجسته وعده‌های مبهم

در میان پلتفرم‌های فعال، اسنپ امسال بیش از دیگران هدف انتقاد کاربران قرار گرفته است. پیامک‌ها و اعلان‌های آن، از تخفیف‌هایی خبر می‌دهند که پس از ورود کاربران به اپلیکیشن، یا شامل خدمات بسیار کم‌کاربرد است یا محدودیت‌های پنهان و پیچیده را به همراه دارد.

برخی کاربران از افزایش قیمت پایه پیش از اعمال تخفیف خبر داده‌اند و برخی دیگر از محدودیت‌های زمانی یا سقف خریدی که عملاً استفاده از تخفیف را بی‌معنا می‌کند. این رفتار، صرفاً یک اقدام تبلیغاتی نیست؛ نشانه‌ای از نوعی نگاه غیرشفاف به مصرف‌کننده است که انگار اعتماد مردم، بخشی از هزینه محاسبه‌شده تبلیغات است.

در شرایطی که مردم نسبت به نابرابری اقتصادی حساس شده‌اند، کوچک‌ترین نشانه بی‌صداقتی می‌تواند موجی از اعتراض اجتماعی ایجاد کند. شبکه‌های اجتماعی هر سال نشان می‌دهند که تجربه‌های کاربران در بلک‌فرایدی تنها روایت‌های پراکنده نیستند؛ بلکه بخش‌هایی از یک پازل بزرگ‌تر بی‌اعتمادی‌اند. وقتی افراد می‌بینند دیگران نیز تجربه مشابه دارند، سردرگمی اولیه به نوعی خشم و مطالبه‌گری جمعی تبدیل می‌شود. این پدیده نشان می‌دهد که بلک‌فرایدی به یک میدان عمومی برای افشای رفتارهای تجاری مبهم تبدیل شده است.

خلأ نظارت و فرصت سوءاستفاده

استاندارد جهانی تبلیغات، اجازه ارائه تخفیف‌های جعلی یا وعده‌های گمراه‌کننده را نمی‌دهد، اما در ایران نبود سازوکار مؤثر برای رسیدگی به شکایات باعث شده برخی شرکت‌ها بدون هزینه قابل‌توجه از مرزهای اخلاقی عبور کنند. وقتی نظارت تنها در حد هشدار یا بیانیه می‌ماند، طبیعی است که پلتفرم‌ها به آزمون‌وخطا در مرزهای قانونی ادامه دهند. این ضعف نظارتی به‌تدریج اعتماد عمومی را فرسوده و احساس رهاشدگی اجتماعی را در میان مردم تقویت می‌کند؛ احساسی که پیامدهای آن بسیار گسترده‌تر از یک کمپین تبلیغاتی است.

بلک‌فرایدی در کشورهای غربی بر پایه رقابت واقعی و شفافیت اقتصادی شکل گرفته، اما در ایران تنها پوسته‌ای از آن وارد شده است. وقتی ساختار اقتصادی و نظارتی مناسب وجود ندارد، این مناسبت تبدیل به یک نمایش هیجانی می‌شود؛ نمایشی که در آن مردم چشم به تخفیف‌ها می‌دوزند و پلتفرم‌ها چشم به آمار ورودی. این تقلید سطحی، به جای تقویت فرهنگ خرید، باعث تضعیف آن می‌شود و جامعه را نسبت به هر مناسبت اقتصادی بدبین‌تر می‌سازد.

فرسایش اعتماد و هزینه‌ای که به آینده سرایت می‌کند

بی‌اعتمادی به پلتفرم‌ها تنها یک احساس زودگذر نیست؛ یک آسیب اجتماعی است. وقتی افراد بارها تجربه مواجهه با تخفیف‌های ساختگی یا وعده‌های مبهم را پشت سر می‌گذارند، نگاهشان به همه تبلیغات، حتی تبلیغات واقعی، تغییر می‌کند. این تغییر نگاه به‌مرور به کاهش مشارکت اقتصادی، سردی نسبت به برندهای داخلی و تشدید بدبینی عمومی منجر می‌شود. اعتماد، سرمایه‌ای است که با یک کمپین تبلیغاتی قابل بازگشت نیست و هر بار که از آن کاسته می‌شود، فاصله مردم با کسب‌وکارها بیشتر می‌شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا