چالش آموزش زبان‌های غیرانگلیسی در مدارس؛ از کتاب‌های تألیف‌شده تا کلاس‌های بی‌دانش‌آموز

چالش آموزش زبان‌های غیرانگلیسی در مدارس؛ از کتاب‌های تألیف‌شده تا کلاس‌های بی‌دانش‌آموز
در حالی‌که آموزش زبان انگلیسی سال‌هاست به عنوان تنها زبان خارجی رسمی در مدارس ایران تدریس می‌شود، طرح آموزش زبان‌هایی همچون آلمانی، فرانسوی و چینی با وجود تألیف کتاب‌های درسی و برنامه‌ریزی آموزشی، هنوز در مرحله‌ی اجرا با موانع متعددی روبه‌رو است.

به گزارش خبرنگار آنا، در حالی‌که آموزش زبان انگلیسی سال‌هاست به عنوان تنها زبان خارجی رسمی در مدارس ایران تدریس می‌شود، طرح آموزش زبان‌هایی همچون آلمانی، فرانسوی و چینی با وجود تألیف کتاب‌های درسی و برنامه‌ریزی آموزشی، هنوز در مرحله‌ی اجرا با موانع متعددی روبه‌رو است. رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی از نبود تقاضا، کمبود معلمان متخصص و ناهماهنگی اجرایی به عنوان سه مانع اصلی نام می‌برد و می‌گوید که حتی پیشنهاد برگزاری کلاس‌های مجازی زبان‌ها نیز تاکنون به نتیجه نرسیده است.

کتاب هست، اما کلاس نیست

سال‌هاست که آموزش زبان دوم در مدارس کشور در انحصار زبان انگلیسی قرار دارد. در حالی که بسیاری از کشور‌های توسعه‌یافته و حتی برخی کشور‌های همسایه، آموزش چند زبان خارجی را در نظام آموزشی خود نهادینه کرده‌اند، در ایران تلاش‌ها برای آموزش زبان‌هایی غیر از انگلیسی تاکنون به نتیجه نرسیده است.

علی لطیفی، رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، در گفت‌و‌گو با خبرگزاری آنا با اشاره به سابقه‌ی این برنامه توضیح می‌دهد که موضوع آموزش زبان‌های خارجی غیرانگلیسی سال‌هاست در دستور کار سازمان پژوهش قرار دارد. به گفته‌ی وی، حتی کتاب‌های درسی زبان‌های آلمانی، فرانسوی و چینی تألیف و آماده‌ی استفاده در مدارس هستند، اما «نبود شرایط اجرایی» مانع از تدریس رسمی آنها در نظام آموزشی کشور شده است.

وی تأکید می‌کند که تألیف کتاب درسی تنها یکی از مراحل آغاز آموزش رسمی یک زبان است، اما تا زمانی که زیرساخت‌های لازم برای آموزش فراهم نشود، این برنامه به مرحله اجرا نمی‌رسد. لطیفی می‌گوید: ما از نظر محتوایی مشکلی نداریم؛ کتاب‌های استاندارد طراحی شده‌اند، اما در اجرا با چالش‌های متعددی روبه‌رو هستیم.

نبود تقاضای واقعی و فرهنگ انتخاب آزاد

یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که رئیس سازمان پژوهش به آن اشاره می‌کند، نبود تقاضای کافی از سوی دانش‌آموزان و خانواده‌ها برای یادگیری زبان‌های غیرانگلیسی است. وی می‌گوید: در حال حاضر، به ندرت مدارسی پیدا می‌شوند که مجری آموزش زبان‌های خارجه به جز انگلیسی باشند. یکی از دلایل این مسئله، نبود فرهنگ انتخاب آزاد زبان دوم در میان دانش‌آموزان است.

در واقع، در نظام آموزشی ایران، زبان دوم دانش‌آموزان به صورت پیش‌فرض انگلیسی در نظر گرفته می‌شود و کمتر پیش می‌آید که مدرسه یا دانش‌آموز بخواهد به سراغ زبان‌های دیگر برود. این وضعیت باعث شده تا حتی در مناطقی که علاقه‌مندان به زبان آلمانی یا فرانسوی وجود دارند، امکان ایجاد کلاس برای آنها فراهم نباشد.

لطیفی معتقد است که برای شکستن این انحصار، باید ابتدا «فرهنگ انتخاب آزاد» در بین دانش‌آموزان نهادینه شود. وی توضیح می‌دهد: تا زمانی که دانش‌آموز احساس نکند حق دارد زبان دوم خود را بر اساس علاقه یا نیاز آینده انتخاب کند، هیچ انگیزه‌ای برای یادگیری زبان‌های دیگر ایجاد نخواهد شد.

کمبود شدید نیروی متخصص

اما مشکل فقط تقاضا نیست. به گفته لطیفی، حتی اگر دانش‌آموزان علاقه‌مند باشند، وزارت آموزش و پرورش نیروی انسانی کافی برای تدریس این زبان‌ها در اختیار ندارد. وی تصریح می‌کند که تربیت معلم برای زبان‌هایی مانند آلمانی یا چینی، نیازمند سرمایه‌گذاری بلندمدت است و در حال حاضر، ساختار دانشگاه فرهنگیان یا مراکز تربیت معلم، تمرکز خود را صرفاً بر زبان انگلیسی گذاشته‌اند.

این در حالی است که آموزش زبان‌های جدید بدون معلمان متخصص عملاً غیرممکن است. لطیفی تأکید می‌کند که حتی در صورت وجود محتوای آموزشی و امکانات، بدون معلم ماهر نمی‌توان برنامه‌ای پایدار اجرا کرد. وی همچنین به این نکته اشاره دارد که جذب معلمان آزاد یا حق‌التدریسی برای این زبان‌ها نیز با موانع قانونی و اداری روبه‌رو است.

طرح‌های مجازی؛ ایده‌ای که هنوز روی کاغذ مانده است

در سال‌های اخیر، با گسترش آموزش مجازی و تجربه دوران همه‌گیری کرونا، پیشنهاد‌هایی برای برگزاری کلاس‌های آنلاین زبان‌های غیرانگلیسی مطرح شد. این طرح قرار بود مشکل کمبود معلم را با استفاده از آموزش از راه دور تا حدی برطرف کند. اما لطیفی می‌گوید که این پیشنهاد‌ها هنوز به مرحله اجرا نرسیده‌اند.

به گفته وی، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی آمادگی خود را برای همکاری در تأمین معلمان محدود این زبان‌ها به‌صورت حق‌التدریسی اعلام کرده بود، اما هماهنگی‌های لازم بین بخش‌های مختلف وزارت آموزش و پرورش برای اجرای این طرح صورت نگرفت. وی تأکید می‌کند که اگر آموزش مجازی به‌درستی سامان‌دهی شود، می‌تواند نقطه‌ی عطفی در توسعه آموزش زبان‌های جدید در کشور باشد.

با این حال، نبود زیرساخت فنی مناسب، ضعف در پلتفرم‌های آموزشی داخلی، و همچنین مشکلات بودجه‌ای باعث شده تا ایده‌ی کلاس‌های مجازی زبان آلمانی و فرانسوی فعلاً در حد طرح باقی بماند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که برخی مدارس خاص، از جمله مدارس غیردولتی یا بین‌المللی در شهر‌های بزرگ، گاهی آموزش زبان‌های دیگر مانند فرانسوی، اسپانیایی یا حتی روسی را به صورت فوق‌برنامه برگزار می‌کنند. با این حال، این فعالیت‌ها رسمی نیستند و در چارچوب برنامه درسی ملی قرار ندارند.

لطیفی تأکید می‌کند: هدف سازمان پژوهش، فراهم کردن امکان آموزش زبان‌های مختلف برای همه دانش‌آموزان در سراسر کشور است، نه فقط برای مدارس خاص یا مناطق برخوردار.

وی می‌گوید: عدالت آموزشی اقتضا می‌کند که دانش‌آموز در هر نقطه از ایران، بتواند به انتخاب خود زبان دومش را بیاموزد. اما تا زمانی که سازوکار اجرایی فراهم نشود، این عدالت محقق نخواهد شد.

انحصار آموزش زبان انگلیسی در مدارس، علاوه بر محدود کردن حق انتخاب دانش‌آموزان، پیامد‌های فرهنگی و آموزشی متعددی نیز به همراه دارد. کارشناسان آموزشی بر این باورند که یادگیری چند زبان خارجی به تقویت مهارت‌های شناختی، گسترش افق‌های فرهنگی و افزایش فرصت‌های بین‌المللی دانش‌آموزان کمک می‌کند.

در حالی که زبان انگلیسی در جهان زبان ارتباطات علمی و فناوری است، زبان‌هایی مانند فرانسوی، آلمانی و چینی در حوزه‌های فرهنگی، دیپلماتیک و اقتصادی اهمیت فزاینده‌ای پیدا کرده‌اند. برای مثال، در دهه اخیر، زبان چینی به‌عنوان یکی از پرگویش‌ترین زبان‌های جهان، نقش مهمی در تجارت و آموزش بین‌المللی یافته است. با این حال، نظام آموزشی ایران هنوز به این واقعیت جهانی واکنشی نشان نداده است.

لطیفی در همین زمینه هشدار می‌دهد که بی‌توجهی به آموزش زبان‌های دیگر ممکن است در آینده دانش‌آموزان ایرانی را از فرصت‌های شغلی و تحصیلی جهانی محروم کند.

فاصله مدارس با نیاز‌های جهانی

در دنیای امروز، دانش‌آموزان باید برای تعامل با کشور‌های مختلف و محیط‌های چندفرهنگی آماده شوند. در بسیاری از نظام‌های آموزشی پیشرفته، دانش‌آموز از دوران ابتدایی با دو یا حتی سه زبان خارجی آشنا می‌شود. در کشور‌هایی مانند آلمان، فرانسه و ژاپن، انتخاب زبان دوم بر اساس علاقه یا اهداف تحصیلی انجام می‌گیرد. اما در ایران، محدودیت ساختاری باعث شده تا این تجربه برای اکثر دانش‌آموزان دست‌نیافتنی باشد.

کارشناسان آموزشی معتقدند که رویکرد فعلی وزارت آموزش و پرورش، نیاز به بازنگری دارد. در شرایطی که ایران روابط اقتصادی و فرهنگی خود را با کشور‌های آسیایی مانند چین، روسیه و هند گسترش می‌دهد، آموزش زبان‌های این کشور‌ها در مدارس می‌تواند نقش مهمی در توسعه ارتباطات بین‌المللی آینده ایفا کند.

ضعف هماهنگی میان نهاد‌های آموزشی

یکی از مشکلات جدی در مسیر اجرای آموزش زبان‌های جدید، فقدان هماهنگی میان نهاد‌های مختلف آموزشی است. لطیفی در سخنان خود اشاره می‌کند که سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی آماده‌ی اجرای آزمایشی طرح آموزش زبان‌های آلمانی و فرانسوی بوده، اما هماهنگی لازم با بخش‌های اجرایی آموزش و پرورش انجام نشده است.

به گفته وی، ما می‌توانستیم از ظرفیت معلمان آزاد یا حتی همکاری با سفارتخانه‌ها و مؤسسات فرهنگی خارجی برای تأمین نیروی متخصص استفاده کنیم، اما تا وقتی هماهنگی و اراده‌ی اجرایی نباشد، این طرح‌ها عملی نمی‌شوند.

وی بر ضرورت ایجاد یک «نقشه راه ملی برای تنوع زبانی» تأکید می‌کند تا وظایف هر بخش مشخص باشد و اجرای طرح به تصمیم‌گیری‌های مقطعی محدود نشود. لطیفی و کارشناسان آموزشی چند راهکار برای حل این مشکل پیشنهاد می‌دهند.

گسترش آموزش مجازی زبان‌های غیرانگلیسی با بهره‌گیری از پلتفرم‌های بومی از دیگر راهکار‌های پیشنهادی است. این روش می‌تواند کمبود معلم را تا حدی جبران کند و امکان دسترسی یکسان به آموزش را برای همه دانش‌آموزان فراهم سازد.

تربیت معلم تخصصی در دانشگاه فرهنگیان برای زبان‌هایی همچون آلمانی و فرانسوی و ایجاد رشته‌های جدید در این دانشگاه می‌تواند در بلندمدت مشکل نیروی انسانی را حل کند.

از طریق برنامه‌های فرهنگی، رسانه‌ای و مشاوره تحصیلی می‌توان اهمیت یادگیری زبان‌های دیگر را به دانش‌آموزان معرفی کرد.

کشور‌های صاحب زبان مانند فرانسه، آلمان و چین می‌توانند در تأمین معلم، منابع آموزشی و حتی بورسیه‌های دانش‌آموزی نقش داشته باشند.

اعطای امتیاز آموزشی یا بودجه‌ی تشویقی به مدارسی که داوطلب اجرای آزمایشی زبان‌های جدید هستند، می‌تواند انگیزه ایجاد کند.

آینده‌ای در گرو اراده و برنامه‌ریزی

لطیفی در پایان گفت‌و‌گو تأکید می‌کند که سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی آماده‌ی اجرای پایلوت آموزش زبان‌های غیرانگلیسی در چند مدرسه منتخب کشور است.

وی می‌گوید: اگر حمایت لازم از سوی وزارتخانه و ادارات استانی فراهم شود، می‌توانیم در چند شهر به صورت محدود این طرح را اجرا کنیم و نتایج را برای توسعه ملی ارزیابی کنیم.

با این حال، وی هشدار می‌دهد که بدون تأمین نیروی انسانی، بودجه و زیرساخت، هرگونه تصمیم‌گیری در این زمینه در حد شعار باقی خواهد ماند.

در نهایت، مسئله‌ی آموزش زبان‌های غیرانگلیسی در مدارس ایران تنها یک چالش آموزشی نیست، بلکه نمادی از وضعیت کلی سیاست‌گذاری فرهنگی در نظام آموزشی کشور است؛ سیاستی که هنوز میان نگاه سنتی و ضرورت‌های جهانی امروز در نوسان است.

در حالی که کتاب‌های درسی زبان‌های جدید آماده و حتی چاپ شده‌اند، نبود زیرساخت اجرایی، ضعف هماهنگی نهادی، و فرهنگ محدود انتخاب در مدارس مانع از اجرای این برنامه‌ها شده است. کارشناسان معتقدند که اگر آموزش و پرورش بخواهد آینده‌ای چندزبانه و جهانی برای دانش‌آموزان ایرانی ترسیم کند، باید از مرحله حرف و طرح عبور کرده و به اجرای واقعی و برنامه‌ریزی‌شده وارد شود.

تا آن زمان، آموزش زبان‌های غیرانگلیسی در مدارس ایران همچنان در همان نقطه‌ای باقی می‌ماند که لطیفی از آن یاد می‌کند: کتاب‌هایی که نوشته شده‌اند، اما هنوز کسی در کلاس‌هایشان ننشسته است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا