در گزارش آنا بخوانید

از «هنر» تا «فَن»: چرا دوبله ایران دیگر شخصیت‌های ماندگار نمی‌سازد؟

از «هنر» تا «فَن»: چرا دوبله ایران دیگر شخصیت‌های ماندگار نمی‌سازد؟
از اوایل دهه پنجاه تا اواسط دهه هفتاد را می‌توان دوران طلایی تاریخ دوبله ایران نامید، دورانی که نام‌های بزرگی پا به این عرصه گذاشتند و جایگاه هنر دوبله در کشور ما را بیش از پیش بالا بردند

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، هنر دوبله در ایران روزگاری نه‌تنها بخش مهمی از تجربه دیدن فیلم و سریال در سینما و یا از قاب تلویزیون بود، بلکه برای ما تصویر متفاوتی از شخصیت‌های آثار نمایشی (به ویژه خارجی‌ها) ساخت و صدای بسیاری از کاراکتر‌ها را برای ما به یک خاطره جمعی تبدیل می‌کرد و در سال‌های دور و زمان اوج دوبله در کشور ما مخاطب ایرانی، بازیگر را با صدای دوبلورش هم می‌شناخت.

از اوایل دهه پنجاه تا اواسط دهه هفتاد را می‌توان دوران طلایی تاریخ دوبله ایران نامید، دورانی که نام‌های بزرگی همچون خسرو خسروشاهی، چنگیز جلیلوند، منوچهر اسماعیلی، نصرالله مدقالچی، ژاله علو، ناصر طهماسب، بهرام زند، محمود قنبری، منوچهر والی‌زاده، ابوالحسن تهامی‌نژاد، زهره شکوفنده، شوکت حجت، داوود نماینده، ژاله صادقیان، ناصر ممدوح، جلال مقامی، بهروز رضوی، تورج مهرزادیان، حسین عرفانی، شهلا ناظریان و بسیاری دیگر از چهره‌های شناخته شده، پا به این عرصه گذاشتند و جایگاه هنر دوبله در کشور ما را بیش از پیش بالا بردند.

اما متاسفانه در سال‌های اخیر، با فوت چهره‌های تأثیرگذار این حوزه (که آخرین مورد آن مرحوم سعید مظفری بود که ۲۲ مهر درگذشت) و همچنین کاهش پایگاه حمایتی و زیرساختی هنر دوبله و صداپیشگی، این حرفه با چالش‌های جدی مواجه شد. به عبارت دیگر، صدایی که برای نسل‌های قبل خاطره‌ساز و آشنا بود، اکنون کمرنگ شده و دیگر نمی‌توان در دوبله‌های نسل جدید، کاراکتر‌هایی آنچنان مانا و ماندگار دید و باتوجه به انبوه دوبله‌های متوسط و ضعیف، معدود کار‌های خوب نیز دیگر به چشم نمی‌آیند و شاید به همین خاطر هم بسیاری از مخاطبان آثار نمایشی ترجیح می‌دهند فیلم‌ها را با زیرنویس ببینند تا دوبله‌ای که کیفیتش به نظر افول کرده است.

از «هنر» تا «فَن»: چرا دوبله ایران دیگر شخصیت‌های ماندگار نمی‌سازد؟

میراث از دست‌رفته

پر بیراه نیست اگر بگوییم با رفتن اساتید این حوزه، دوبله ایران ستون‌هایش را از دست داده است. در گذشته، دوبلورانی با صدای ماندگار و توان فنی بالا حضور داشتند که هر یک برای چندین دهه تبدیل به صدای ثابت بازیگران خارجی در ایران شدند و ما صدای هر بازیگر را فقط با یک دوبلور اختصاصی به یاد داشتیم، اما کیفیت دوبله در سال‌های اخیر به‌هیچ‌وجه قابل مقایسه با دوران طلایی آن نیست و به نظر می‌رسد هنر دوبله امروز به چشم یک «فن» دیده می‌شود نه یک «هنر» و همین مسئله باعث شده است که انگیزه و سرمایه‌گذاری لازم در این حوزه کاهش یابد و میراث صوتی و حرفه‌ای که مخاطب ایرانی سال‌ها با آن انس گرفته و ارتباط عاطفی داشته، به تدریج در حال محو شدن است و هویت دوبله ایران این روز‌ها در حال خدشه دار شدن است.

دوبلهٔ ایران زمانی تحت نظارت و مدیریت واحد دوبلاژ سیما فعالیت می‌کرد که ضمن تنظیم استاندارد‌ها در دوبله، از هنرمندان این عرصه نیز حمایت می‌کردند و در کل کیفیت مناسبی بر کار حاکم بود. اما امروز، وضعیت به گونه‌ای متفاوت است، پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی، شرکت‌های خصوصی حوزه تولید محتوا، تولیدکنندگان مستقل و... هرکدام به شکل مجزا وارد عرصه دوبله شده‌اند و حالا هر کس ساز خودش را می‌زند و این دیگر امری طبیعی شده که مثلا برای یک انیمیشن یا فیلم جدید، ما چندین دوبله مجزا داشته باشیم که اکثرشان هم برای متفاوت بودن بعضا دیالوگ‌ها و فضای فیلم را هم تغییر می‌دهند و کاراکتر‌ها را تیپیکال دوبله می‌کنند تا در این بازار شلوغ بیشتر دیده شوند. 

در حقیقت می‌توان گفت که امروز نظم و ساختار سابق صداپیشگی از بین رفته است و دیگر هیچ‌کس نمی‌خواهد به دوبله به چشم یک هنر نگاه کند، در نتیجه، استاندارد‌ها کم‌رنگ شده‌اند، دانش فنی به‌روز نمی‌شود، کیفیت صداگذاری و ترجمه متون کاهش یافته است. در حالی که برخلاف گذشته مخاطب امروز آثار نمایشی به نسبت گذشته دقیق‌تر شده و کمتر با دوبله سطح پایین قانع می‌شود، به ویژه با دسترسی بیشتر به زیرنویس و نسخه اصلی فیلم.

چرا مخاطبِ امروز، صدای دیروز را نمی‌شنود؟

در رابطه با این مسئله که چرا وضعیت دوبله ایران اینگونه شده است، چند شاخص مهم وجود دارد که برای برخی از آنها واقعا نمی‌توان کاری انجام داد. مهمترین مسئله این است که بسیاری از صدا‌های ماندگار و افرادی که در پاراگراف اول به آنها اشاره کردیم، یا درگذشتند یا به واسطه بالا رفتن سن، کمتر در فضای رسمی کار حضور دارند و همین مسئله باعث شده جای خالی آنها به شدت احساس شود. موضوع دیگر این که چهره‌های جدیدتر به واسطه کمتر بودن تجربه و تغییر نوع نگاه به این هنر بیش از اینکه به دنبال کیفیت باشند، اول به دنبال نشان دادن واکنش سریع نسبت به انتشار آثار جدید هستند و بعد هم تلاش می‌کنند با روش‌هایی که قبلا در برخی از آثار جواب گرفتند (مثل دوبله کردن با لهجه یا گویش‌های محلی) فقط در مارکت حضور داشته باشند. 

در چنین شرایطی مخاطب امروزی راهی ندارد جز اینکه به سمت تماشای آثار با زبان اصلی و زیرنویس فارسی کشیده شود، یعنی تماشاگر ترجیح می‌دهد به جای شنیدن صدای دوبله‌ای که دیگر به کیفیت گذشته نیست، خود را درگیرِ کل‌کل‌های استودیو‌های مختلف نکند و کلاً تماشای نسخه دوبله شده را کنار بگذارد. 

دوبله را به روز‌های اوج برگردانید

اما با تمام این تفاسیر باید گفت که دوبله ایران نیازمند توجه و احترام بیشتر است، وضعیت فعلی این هنر باعث شده که دیگر آن پیوند عاطفی که نسل‌های قبل با صدای دوبلور‌ها داشتند، کمتر شکل بگیرد و مباحثی مثل صدایی که کالبد نقش را به جان مخاطب می‌رساند و مواردی از این دست به شدت در این حوزه کم‌رنگ‌تر شده است.

برای بهبود بخشیدن به وضعیت موجود بازگشت یک نهادِ هماهنگ‌کننده در مصدر امور دوبله به نظر کاری استاندارد و حرفه‌ایست. البته این به آن معنا نیست که صرفاً هنرمندان این حوزه را کنترل کنند و آنها را برای دوبله برخی آثار محدود کنند، برعکس باید دست هنرمندان را باز گذاشت تا در چارچوب درست و حرفه‌ای برای مخاطبی که سال‌ها با این هنر انس داشته، کار کند، آن هم به معنای انحصار، بلکه به معنای تعیین استاندارد، اعتباربخشی به دوبله و نظارت بر کیفیتی که می‌دانیم و می‌بینیم این روز‌ها چقدر افت داشته است. 

از طرف دیگر باید به ارتقای استاندارد‌های دوبله نیز فکر کرد، بازنگری در کیفیت صداگذاری، هماهنگی تصویر و صدا، ترجمه دقیق‌تر، عدم استفاده صدا‌ها یا دوبله سطحی و تشویق دوبلور‌های با اصالت که فقط به دنبال خواندن دیالوگ‌ها نیستند و خودشان را در هر اثر با شخصیتی که به جایش حرف می‌زنند یکی می‌بیینند. 

دوبله ایران در دهه‌های گذشته نقش مهمی در فرهنگ‌سازی و علاقه مردم به سینما و تلویزیون داشت؛ این هنر نه فقط تبدیل زبان بود، بلکه تبدیل فرهنگ، احساس و شخصیت به زبان و فرهنگ دیگر بود. اما در حال حاضر شرایط تغییر کرده و اگر دوبله به عنوان هنر جدی گرفته نشود، هر صدایی ممکن است جای آن صدا‌های خاطره‌انگیز را بگیرد، اما آن حس و ارتباط قدیمی شاید هرگز برنگردد.

هنوز برای بازگرداندن دوبله ایران به جایگاهش فرصت هست و ما هنرمندان جوان و با استعداد زیادی در این حوزه داریم که در حال حاضر با وضعیت نامناسب و کل‌کل‌های غیرحرفه‌ای بین استودیو‌ها درگیر هستند و این شرایط نیازمند تصمیم درست، هماهنگی، سرمایه‌گذاری و سازماندهی درست و اصولی است. دوبله ایران اگر قرار است دوباره زنده شود و به روز‌های اوج برگردد، نه فقط در تکنیک بلکه باید در هویت، اعتبار و کیفیتش بازسازی صورت پذیرد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا