تئاتر با عشق و مقاومت زنده است؛ هیچ چیز جای ارتباط زنده با تماشاگر را نمیگیرد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، نمایش «مکاشفات» به نویسندگی علی رستمی و کارگردانی محمد قیاسی، شهریور ماه ۱۴۰۴ در سالن طهران روی صحنه رفت؛ یکی از بازیگران این نمایش ندا رعیتی در نقش «سوفیا»، بازی خوبی ز خود به نمایش گذاشته است.
رعیتی در این اثر، با هنرمندی تمام، نقش زنی را بازی میکند که در میانهٔ کابوس و واقعیت، سکوت و فریاد، تسلیم و مقاومت در حرکت است؛ نقشی پیچیده که نیازمند عمق احساس، کنترل بدنی ظریف و توانایی انتقال لایههای پنهان روانی است. اجرای او نه تنها تحسین منتقدان را برانگیخته، بلکه تماشاگران را نیز به تأملی عمیق در دنیای درون و بیرون خود فراخوانده است.
ندا رعیتی در گفتوگو با خبرگزاری آنا درباره حس و حال بازی در چنین نقشی، از دنیای پشت صحنهٔ «مکاشفات» و از دغدغه هایش به عنوان یک بازیگر زن در تئاتر ایران برایمان گفت که مشروح آن را میخوانید:
به عنوان یک بازیگر تئاتر، بزرگترین چالش فعلی شما در اجرای اثر هنری مستقل و خلاقانه چیست؟
محدودیتهای مالی و اداری. اغلب مجبوریم بین هنر و بق) انتخاب کنیم، و این فشارِ زیادی به ما وارد میکند.
تئاتر ایران چقدر توانسته با مسائل روز جامعه ارتباط برقرار کند؟
تئاتر همیشه آیینهٔ جامعه بوده، اما متأسفانه گاهی مجبوریم با زبان نمادها و سکوت حرف بزنیم تا دیده و شنیده شویم.
آیا تئاتر برای همه مردم است؟ یا فقط برای قشر خاصی اجرا میشود؟
تئاتر ذاتاً برای همه است، اما در عمل، اغلب به دلایل اقتصادی و فرهنگی به قشر خاصی محدود میشود.
ورود سلبریتیها به عرصه تئاتر توانسته به جذب مخاطب کمک کند؟
ورود سلبریتیها به تئاتر، اگرچه ممکن است باعث جذب مخاطب و رونق اقتصادی شود، اما اغلب به حذف بازیگران حرفهای تئاتر و کاهش کیفیت هنری منجر میشود. این مسئله تئاتر را به یک ابزار نمایشی تبدیل میکند و فضای هنری اصیل را تحت تأثیر قرار میدهد.

نقش فضای مجازی و پلتفرمهای دیجیتال در نجات یا احیای تئاتر چقدر موثر بوده است؟ آیا این فضاها توانستهاند جای اجرای زنده را بگیرند؟
امکان پخش اجراها به صورت آنلاین، تئاتر را به خانههایی برد که شاید هرگز به سالنها پا نمیگذاشتند. این اتفاق یک فرصت بینظیر برای دیده شدن هنر تئاتر توسط مخاطبان جدید بود. اما به باور من، هیچچیز نمیتواند جای انرژی زنده و ارتباط مستقیم بین بازیگر و تماشاگر را بگیرد. تئاتر در ذات خود یک هنر زنده و آنی است؛ نفسها، لرزش صداها و حتی سکوت سالن، بخشی از تجربهای است که فقط در حضور فیزیکی خلق میشود. فضای مجازی یک مکمل قدرتمند است، اما هرگز جایگزین اجرای زنده نخواهد شد. در واقع، آنلاین شدن تئاتر بیشتر یک راه حل اضطراری بود تا یک راهحل پایدار. برای آینده، باید از این ابزار برای جذب مخاطب به سالنها استفاده کرد، نه برای حذف شدن خود سالنها.
چطور خودتان را برای این نقش آماده کردید؟ آیا روش خاصی برای حفظ کردن دیالوگهای سنگین نمایش دارید؟
با مطالعهٔ شخصیت و تمرینهای فیزیکی خودم را آماده کردم. صحنهٔ مونولوگ پایانی، جایی که سوفیا در سکوت و دانستن ایستادگی میکند. این صحنه برایم نماد قدرت زنی است که با آگاهی به جنگ سکوت میرود، حتی اگر هزینه آن انزوا باشد.
در صحنه پایانی، سوفیا پدرش را تقریباً خفه میکند، اما دست میکشد. انگیزه او در آن لحظه از نگاه شما چیست؟
سوفیا در آن لحظه فهمید که نباید تبدیل به پدر بشود؛ بخشش، آخرین مقاومتِ او در برابر تاریکی بود.
چرا بسیاری از بازیگران تئاتر به سمت سینما و تلویزیون کوچ میکنند؟ آیا تئاتر نمیتواند معیشت را تأمین کند؟
مهاجرت بازیگران تئاتر به سینما و تلویزیون نشانه شکست ساختاری در تئاتر ایران است. علت اصلی، نبود امنیت اقتصادی (بیمه، درآمد پایدار) و فقدان حمایت نهادی است. این مسئله باعث کاهش کیفیت تئاتر و حاشیهنشینی آن میشود. راهحل، ایجاد ساختارهای حمایتی (صندوق، بیمه، تسهیلات) و توسعه زیرساختهای فرهنگی است.
سخن پایانی؟
تئاتر ایران با وجود تمام دشواریها، با عشق و مقاومت هنرمندانش نفس میکشد. اما وضعیت سالنها اغلب نامناسب، قدیمی و فاقد استانداردهای اولیه است. این نه تنها بر کیفیت اجرا، بلکه بر تجربه تماشاگر نیز تأثیر منفی میگذارد. امیدوارم با حمایت واقعی و سرمایهگذاری در زیرساختها، شاهد روزهایی باشیم که تئاتر هم در محتوا و هم در بستر اجرا، شایستهی مخاطبانش باشد.
انتهای پیام/


