زایندهرود؛ روایت بیپایان بیآبی و حقآبه گمشده
به گزارش خبرگزاری آنا، عصمت شریفی سده دکتری علوم ارتباطات و استاد دانشگاه در یادداشتی برای خبرگزاری آنا نوشت؛ زایندهرود، شریان حیاتی اصفهان، سالهاست که جریان خود را از دست داده و با خشکی طولانیمدت، زندگی کشاورزان، تنوع زیستی و کیفیت زیستمحیطی منطقه را نشانه گرفته است. امسال نیز با توقف گسترده کشت برنج در لنجان، بسیاری از کشاورزان سرمایه و معیشت خود را از دست دادند و گرههای تازهای به بحران مزمن آب افزوده شد.
خشکی زایندهرود، دیگر یک پدیده مقطعی نیست؛ به واقعیت تلخ و همیشگی بخشی از فلات مرکزی ایران تبدیل شده؛ آنچه این بحران را عمیقتر میکند، بیتوجهی مستمر به حقآبههای تاریخی و سوء مدیریت در تخصیص منابع است.
معیشت کشاورزان؛ قربانی نخست بیآبی
در شهرستان لنجان که زمانی پرآبترین بخش پاییندست زایندهرود محسوب میشد، کشاورزان با دست خالی به خانه بازگشتهاند. شالیزارهایی که روزگاری نماد رونق اقتصادی منطقه بود، حالا یا خاک ترکخوردهاند یا با کشتهای کم ثمر جایگزین شدهاند. کاهش تولید، موجب افت درآمد، افزایش بدهیهای بانکی و حتی مهاجرت برخی خانوادههای کشاورز به شهرها شده است.
تأثیر مستقیم این بحران در بازار محصولات کشاورزی نیز دیده میشود: کمبود برنج محلی، افزایش قیمت آن و کاهش گردش مالی بازارهای سنتی لنجان و زرینشهر. کشاورزان میگویند هر فصل خشک، نه فقط درآمد سالانه، که سرمایه مادامالعمرشان را آب – یا در اینجا، نبود آب – با خود میبرد.
تهدیدهای زیستمحیطی؛ حیاتوحش و کیفیت هوا در خطر
خشکی بستر رودخانه و تالاب گاوخونی، بهعنوان نقطه انتهایی زایندهرود، اکوسیستم منطقه را به مرز فروپاشی رسانده است. از بین رفتن زیستگاه پرندگان مهاجر، نابودی گیاهان بومی و تغییرات شدید در چرخه حیات آبزیان، بخشی از پیامدهای بیآبی است.
افزایش ریز گردها و آلودگی هوا در شهرهای اطراف، نتیجه مستقیم خشک شدن بستر رودخانه و خاکبرداریهای بی کنترل است. کارشناسان هشدار میدهند که ادامه این روند، میتواند به بحرانهای بهداشتی و تنفسی گسترده منجر شود. درست همانطور که در سایر پهنههای خشک ایران تجربه شده است.
حقآبه لنجان؛ سندی که روی کاغذ مانده است
بر اساس اسناد تاریخی و مصوبات قانونی، سهم مشخصی از آب رودخانه برای اراضی لنجان تعیینشده، اما در عمل، سدسازیها، برداشتهای بیرویه بالادست و انتقال آب به حوضههای دیگر، این ضمانت را بیاثر کرده است. به گفته فعالان محلی، مدیریت منابع باید به سمت شفافیت و اولویتبندی منافع ذینفعان واقعی – یعنی کشاورزان و ساکنان حاشیه رود – بازگردد.
باز توزیع منصفانه آب طبق سهمهای قانونی و پایش دقیق مصرف، سرمایهگذاری در سامانههای نوین آبیاری و آموزش کشاورزان برای استفاده بهینه از منابع؛ اصلاح و توقف طرحهای پرمصرف انتقال آب تا زمان انجام ارزیابیهای محیطزیستی معتبر؛ احیای بستر رودخانه و تالاب گاوخونی با رهاسازی برنامهریزیشده آب؛ تقویت مشارکت اجتماعی و حضور نمایندگان کشاورزان در شوراهای تصمیمگیری آبی راهکارهای اجرایی برای عبور از بحران است.
زایندهرود، دیگر فقط یک رودخانه نیست؛ نماد حیات در اصفهان و حافظه تاریخی مردم این دیار است. عبور از بحران کنونی، نیازمند شجاعت مدیریتی، صداقت در تصمیمگیری و مشارکت فعال همه ذینفعان است. زمانی نهچندان دور، زایندهرود برای مردم این سرزمین جاری بود؛ امروز، امید به جاری شدنش، مهمترین مطالبه و حق طبیعی آنهاست.
انتهای پیام/


