۲۴/ ارديبهشت /۱۴۰۴
در برنامه «هفت» مطرح شد؛

دوبله فیلم‌های ضعیف را هم نجات داده است/ اکران «پسر دلفینی ۲» در روسیه

دوبله فیلم‌های ضعیف را هم نجات داده است  اکران «پسر دلفینی ۲» در روسیه
جدیدترین قسمت از برنامه سینمایی «هفت» روز جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه با سه میز گفتگوی ویژه، سینمای ایران و سینمای جهان برگزار شد.

 به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، جدیدترین قسمت از برنامه سینمایی «هفت» روز جمعه ۱۹ اردیبهشت ماه با حضور محمود قنبری مدیر پیشکسوت دوبلاژ و بررسی فیلم‌های «پسر دلفینی ۲» و «میکی ۱۷» برگزار شد.

میز ویژه این قسمت از برنامه «هفت» به دوبلاژ در سینما اختصاص داشت و محمود قنبری مدیر دوبلاژ پیشکسوت با بهروز افخمی و امیر قادری در این بخش صحبت کردند.

قنبری در ابتدا عنوان کرد: من دوبله را در زمستان ۱۳۳۸ شروع کردم. سینما تا قبل ۱۳۰۵ صامت بود. در اروپا و آمریکا لحظات را با موسیقی پر می‌کردند. پس از اینکه سینما ناطق شد برخی هنرمندان به این مساله اعتراض کردند به خصوص چارلی چاپلین. در تهران هم درام سینما نمایش فیلم را با موسیقی باب کرد. مردم از این اتفاق استقبال نکردند به همین دلیل شخصی در سالن با میکرون دستی صحنه را ترجمه می‌کرد که به این شخص دیلماج می‌گفتند. سال ۱۳۰۹ با افتتاح سینما پالاس ترجمه دیالوگ‌ها را در صفحه‌ای ضبط و در سالن پخش می‌کردند. مردم از این اتفاق استقبال کردند و از آن زمان پخش فیلم‌های ناطق زیاد شد. در سال ۱۳۲۴ اولین فیلم دوبله به فارسی به نام «دختر فراری» روی پرده رفت. این فیلم توسط دکتر کوشان در ترکیه دوبله شده بود. جلال مغازه‌ای نیز به کمک برخی دوستانش استودیو ایران نو را افتتاح کرد و سال ۱۳۲۷ اولین فیلمشان را دوبله کردند.

تشکیل سندیکایی برای دوبلاژ

وی افزود: در سال ۱۳۳۲ اولین فیلم در ایتالیا توسط حسین سرشار، فهیمه راستکار، منوچهر زمانی، نصرت کریمی و... به نام «فریدون بی‌نوا» دوبله و روانه ایران شد. رقابت در ایتالیا بالا می‌گیرد و از سال ۱۳۳۵ عده‌ای از هنرمندان در ایران وارد دوبله می‌شوند. در این شرایط با افزایش تعداد هنرمندان دوبله قیمت مدیران دوبلاژ را به شدت کاهش داد. در سال ۱۳۴۲ گویندگان و مدیران دوبلاژ تصمیم گرفتند سندیکایی تشکیل دهند و اساسنامه‌ای نوشتند. سال ۱۳۴۷ مجدد این اختلاف قیمت با صاحبان فیلم پیش آمد که با افزایش اندک دستمزد مشکل حل شد.

قنبری بیان کرد: منوچهر اسماعیلی بالاترین قیمت را می‌گرفت و پس از آن چنگیز جلیلوند بود. منوچهر اسماعیلی حتی در آن زمان کاندید شد که به ایتالیا هم برود. آقای علی کسمایی دوبله را از ایران آغاز کرد و به نوعی پدر دوبله ایران هستند. ایشان بسیار آدم سختگیری بودند و بسیاری از گویندگان را تربیت کردند.

وی ادامه داد: گویندگان و مدیران دوبلاژ وارد تلویزیون و دوبله سریال شدند و سال ۸۱ نوار‌های رسانه خانگی روی کار آمد. من آن زمان در سال ۸۵ رئیس انجمن بودم و قرارداد بستیم که هرسال باتوجه به تورم بانک مرکزی دستمزد ما را افزایش دهند. در این شرایط صاحبان فیلم تصمیم گرفتند با گویندگان زیرزمینی فیلم‌هایشان را دوبله کنند تا اعضای انجمن جا بزنند. آنها چندین فیلم را دوبله کردند، اما استقبالی نشد و پس از آن چندنفر از اعضای انجمن را گول زدند، اما باز هم کارهایشان ناموفق بود. ماهم این اعضا را از انجمن اخراج کردیم.

دوبله فیلم‌های ضعیف را هم نجات داده است

امیر قادری بیان کرد: دوبله بد باعث شد که حتی نسل جدید هم گاهی دوبله را دنبال نمی‌کند. ما دیروز یک فیلم کلاسیک دوبله را اکران کردیم و همه با تمام وجود لذت می‌بردند. یکی از بزرگ‌ترین دستاورد‌های تاریخ ما دوبله است به خصوص در سال‌های ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۷. همیشه شاهد مثال من این است که حتی دوبله فیلم‌های ضعیف را هم نجات داده است. دوبله ثابت می‌کند که صنعت باید در کنار هنر وجود داشته باشد. گاهی وقت‌ها هنر از تکرار در دل صنعت به وجود آمده است.

بهروز افخمی گفت: من به سینمای ایران افتخار می‌کنم، اما معتقدم که دوبله نسبت به سینما پیشرفت بیشتری داشته است و هم برای سینمای ایران و هم سینمای خارج نوعی ارزش افزوده بوده است.

کمپانی‌ها در ایران دفتر داشتند

قنبری بیان کرد: آن زمان کمپانی‌ها در ایران دفتر داشتند و فیلم‌ها را با باند صدا ارسال می‌کردند. آنهایی که توانستد نوار‌های هفده و نیم کار را پیدا کنند صدا‌های واضحی دارند و آنهایی که از نوار‌های فیلم صدا‌ها گرفتند اکنون کیفیت ندارند.

امیر قادری گفت: همه می‌گویند که دهه ۴۰ نسل طلایی دوبله ایران است، اما به عقیده من در دهه ۵۰ صدا‌ها بسیار بهتر است.

قنبری عنوان کرد: نسل اول گویندگان اکثرا بچه‌های تئاتر بودند و به معنای واقعی عاشق این کار بودند و این عشق در وجودشان جاودانه ماند. به همین دلیل نسل طلایی دوبله از دهه ۴۰ تا ۶۰ بود.

امیر قادری گفت: من همانقدر که طرفدار دوبله‌های آن دوران هستم در دو دهه اخیر اغلب دوبله‌ها برای من آزاردهنده است. شاید یکی از دلایل آن دوران دیجیتال باشد. یکی دیگر از این دلایل این است که در آن زمان گویندگان بیشتر باهم زندگی می‌کردند.

قنبری عنوان کرد: شرایط دوبله مخصوصا پس از کرونا با گذشته فرق دارد. در گذشته فیلم‌های کلاسیک به معنای واقعی خوب وارد ایران می‌شد. دوم اینکه همه کنار هم بودیم و یک سکانس را چندین نفر با گفت‌و‌گو دوبله می‌کردند. پس از کرونا افراد به صورت جداگانه در یک اتاق نقش خودش را دوبله می‌کنند بنابراین حسی وجود ندارد.

قادری تصریح کرد: شما خارج از استودیو هم بیشتر باهم دوست بودید، درست است؟

قنبری گفت: بله بین بچه‌ها رفاقت خانوادگی هم وجود داشت، اما به دلیل مسائل مالی کم کم از هم دور شدیم و از دوبله تنها صنعت باقی ماند. مردم هم در آن زمان بسیار علاقه‌مند به دوبله بودند و آن صدا‌ها در گوششان مانده است. مثلا وقتی سوار اسنپ می‌شوم راننده سریعا متوجه می‌شود که من دوبلور هستم و با من عکس یادگاری می‌گیرد.

ماجرای قهر و آشتی دو هنرمند

وی تصریح کرد: من گاهی چند بار فیلم را می‌بینم، بعد سراغ نوشتن دیالوگ‌ها می‌روم. من صدای همه بچه‌ها را می‌شناسم و می‌دانم که چه کار‌هایی می‌توانند انجام دهند. برای فیلم «آرواره‌ها» من جلیلوند، ناظریان و والی زاده را درنظر گرفتم. به من گفتند که ناظریان و جلیلوند با هم قهر هستند. برای دوبله فیلم هم عجله داشتیم و به جلیلوند گفتم آمد. پس از آن ناظریان آمد و تا جلیلوند را دید رفت به اتاق صدابردار و گفت من کار نمی‌کنم. من به جلیلوند گفتم که یک ارکستر می‌خواهم که هر ساز آن را فقط شما می‌توانید بنوازید و با کش و قوس فراوان این دو نفر هم با هم آشتی کرده و کار را پیش بردیم.

قنبری درباره تاثیر متن و ترجمه بر دوبله گفت: اگر مترجم حرفه‌ای باشد کار برای مدیر دوبلاژ راحت می‌شود. آن زمان مترجمان حرفه‌ای داشتیم.

وی درباره فعالیت‌های اخیرش گفت: من ۵_۶ ماه است که گاهی نقش کوتاهی می‌گویم. دیگر نمی‌توانم مدیر دوبلاژ باشم، زیرا دکتر به خاطر کمردرد من را ممنوع کرده است. آقای شکیبا اصرار دارند که ما بیاییم و از وقتی که آمده دلسوز بچه‌ها بوده است.

در ادامه میز نقد «پسر دلفینی ۲» با حضور محمدامین همدانی تهیه‌کننده و سمانه رسولی کارگردان هنری برگزار شد.

محمدامین همدانی بیان کرد: «پسر دلفینی» یک عقبه و جریانی دارد. «پسر دلفینی ۱» در بیش از ۳۰ کشور دنیا اکران واقعی و موفق داشته است و این مساله باعث شد ما خلیج فارس را به چندین کشور خارجی معرفی کنیم.

رسولی درباره نقش کارگردان هنری بیان کرد: کارگردان هنری در بخش رنگ و لعاب فیلم فعالیت دارد. ما در این فیلم بسیار جسورانه رنگ‌هایی را انتخاب کردیم که مخاطب را تا انتهای فیلم پای اثر نگه دارد و حوصله مخاطب سر نرود و کارگردان اصلی روی تمام امور فیلم نظارت دارد.

به خودمان بیشتر اجازه می‌دهیم که یک فیلم ایرانی را نقد کنیم

همدانی عنوان کرد: طبیعتا وقتی یک فیلم ایرانی می‌بینیم به خودمان بیشتر اجازه می‌دهیم که آن را نقد کنیم. در تاریخ سینما نیز فیلم‌هایی که ۲ دنیا دارند مجبور می‌شوند خیلی چیز‌ها را فدا کنند. به عنوان مثال در فیلم سینمایی تارگان در ۲۰ دقیقه اول بدمن فیلم یک پلنگ است و بدمن دوم ربطی به پرده اول ندارد. ما در ساخت انیمیشن برای روایت یک جهان جذاب مجبور می‌شویم بعضی چیز‌ها را رها کنیم.

همدانی تصریح کرد: در «پسر دلفینی ۱» این بازخورد را دریافت کردیم که خیلی فضا پسرانه است و در «پسر دلفینی ۲» یک دختر با لباس‌های جنوبی وارد انیمیشن شد که یک اتفاق مهم را در فیلم رقم می‌زند.

انتخاب ما شروین حاجی‌پور بود

وی درباره موسیقی کار گفت: در «پسر دلفینی ۱» هم شروین حاجی‌پور یکی از گزینه‌های ما بود و اکنون هم جنس صدایش خیلی روی انیمیشن نشسته است، اما با وجود او از ۲ جهت مورد فشار قرار گرفتیم؛ یکی منتقدانی که به گذشته نگاه می‌کنند و این انتخاب را نپذیرفتند. از یک طرف هم ما خیلی تحت فشار قرار گرفتیم و قصد داشتیم در بحث تبلیغات از ایشان بیشتر کمک بگیریم که نشد. ما ۲ دقیقه موسیقی محلی هم داریم که آقای شریفیان ساخته‌اند.

رسولی درباره شخصیت‌های این انیمیشن تصریح کرد: کاراکتر‌ها حالت غربی ندارند و همان کاراکتر‌های قسمت اول هستند و ما فقط سعی کردیم کیفیت کار را بالا ببریم. اکثرا افراد انتقاد می‌کنند که چرا انیمیشن‌های ایرانی ضعیف هستند و ما سعی کردیم کیفیتی را ارائه کنیم که در کشور‌های دیگر نیز پخش شود.

همدانی عنوان کرد: انیمیشن یک دنیای انتزاعی است و اتفاقا این بد نیست که بگویند کار شما شبیه انیمیشن‌های خارجی است. بحران هویت بیشتر از این است که شما یک قهرمان باشید و از این قضیه ناراحت باشید. بدمن تئاتری را در پرده دوم اجرا می‌کند و می‌گوید که این قهرمان‌بازی یک کاسبی بوده است. به نظر من بهترین سکانس فیلم به چالش کشیده شدن قهرمان بود.

پخش «پسر دلفینی» در روسیه

وی درباره اکران‌های خارجی گفت: در اکران خارجی «پسر دلفینی ۱» بالای ۵ میلیون دلار درآمد داشتیم. «پسر دلفینی ۲» از فردا صبح به طور رسمی در روسیه اکران می‌شود و حدود ۱۱ میلیون روبل و معادل ۱۱ میلیارد تومان پیش‌فروش داشته‌ایم.

سمانه رسولی بیان کرد: تبلیغات فیلم روی مانیتور‌های بزرگی در شهر مسکو انجام شده است. همزمان سریال «پسر دلفینی» از یکی از شبکه‌های تلویزیونی روسیه پخش می‌شود و قطعا باعث استقبال بچه‌ها می‌شود.

همدانی درباره دوبله این انیمیشن گفت: در بحث دوبله و خوانندگی ما گویندگان مطرح سینما را کنار خودمان داریم. در انیمیشن‌های دنیا معمولا بازیگران مطرح و ستاره‌ها دوبله می‌کنند. در ایران چندبار این مساله تجربه شده، اما خیلی مورد استقبال قرار نگرفته است و این نشان می‌دهد که دوبلور‌های ما ستاره هستند. در کشور‌های دیگر ما این روند را پیش گرفته‌ایم و از خوانندگان معروف و دوبلور‌های معروف استفاده کرده‌ایم.

وی تصریح کرد: تولید انیمیشن بسیار سخت است و اکنون با تمام موازی‌سازی‌ها توانستیم این فیلم را در ۱ سال و نیم و تلاش شبانه روزی ۴۰۰ نفر به پخش برسانیم. حقیقتا تلاش کردیم جای خودمان را در سینما باز کنیم و این روند کمی طول کشید، اما انیمشین خود را عرصه بین‌الملل باز کرد. در ایران به دلیل نبود کپی رایت انیمیشن تهدید بزرگی محسوب می‌شود و کنار انیمیشن‌هایی قرار می‌گیرد که به طور رایگان در دسترس هستند.

این تهیه‌کننده گفت: برای بازار روسیه یک بخشی را ما هزینه کردیم و بخش مهمی را اسپانسر و پخش کننده هزینه کردند. برای اکران عربستان ما پیش پرداختی دادیم که برای کشور عربی ۲۰۰ هزار دلار پرداخت شد و برای افتتاحیه و آوردن دوبلور‌ها و خواننده معروف ۲۰۰ هزار دلار هزینه کرده است.

وی تاکید کرد: در حوزه انیمیشن به دلیل شبکه سازی که در ترکیه و کشور‌های عربی انجام دادیم بستر مهیایی برای توزیع انیمیشن داریم. فیلم برای اکران خارجی پیچیدگی‌های زیادی دارد و گاهی ممکن است فکر کنند فیلم جنبه تبلیغاتی دارد. ما همین نسخه «پسر دلفینی» را در کشور‌های دیگر پخش کردیم و از نظر پوشش کاراکتر‌ها مشکلی نداشتیم.

رسولی عنوان کرد: امیدوارم همه بچه‌ها به مسیری که دوست دارند کشیده شوند و خانواده‌ها رضایت دهند که بچه‌ها سراغ علایقشان بروند.

همدانی در پایان گفت: «پسر دلفینی ۲» حدود ۱ ماه دیگر روی پرده سینما است و امیدوارم خانواده‌ها به سینما بیایند و حمایتشان را از سینمای کودک انجام دهند.

در پایان نیز میز نقد سینمای جهان به فیلم mickey ۱۷ اختصاص داشت و با حضور جواد طوسی و رضا صدیق برگزار شد.

جواد طوسی در ابتدا گفت: به بهانه آخرین فیلم این کارگردان بد نیست جنسی از این نوع فیلم‌های علمی و تخیلی را مرور کنیم. از «سفر به ماه» تا «متروپولیس» و... جدای از وجه سرگرمی سازی که همواره از ژانر‌های پرطرفدار است، اما این گونه سینمایی همواره تابع شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه خودش است. این فیلمساز قبلا هم تجربه‌های علمی - تخیلی را داشته است، اما قصد دارد سینمای آخر الزمانی و علمی تخیلی را ترکیب کند، اما در این فیلم نتوانسته است چندان موفق عمل کند به این دلیل که اجرای بصری منسجم ندارد و ناخودآگاه مضمون بر فیلم غالب است و مخاطب را با انواع مفاهیم بمباران می‌کند.

وی تاکید کرد: این فیلم آمیزه‌ای از نقاط قوت ضعف است. فیلم «انگل» این کارگردان هم خیلی من را غافلگیر نکرد با اینکه در جشنواره‌های مختلف بسیار مورد توجه قرار گرفت.

این فیلم ایلان ماسک را مسخره می‌کند

رضا صدیق درباره این فیلم بیان کرد: فیلم میکی ۱۷ پارودی سینمای علمی – تخیلی است. فیلمساز به شکلی از تمام المان‌های سینمای علمی – تخیلی استفاده کرده است، اما به گونه‌ای همه آن‌ها را به بازی گرفته است. جنس شوخی با این نوع سینما دستمایه قصه کارگردان است. این فیلم برآمده از یک ایده است و به همین دلیل در جا‌هایی بیشتر شبیه کلاس فلسفه می‌شود. ایده اصلی فیلم که یک اقتباس آزاد از کتاب است به رویای انسان نامیرای اساطیری ارجاع دارد و این تکرار شدن و ساختن انسان‌های مختلف ایده عمیقی است، اما فیلم از پس پاسخ و بسط سوال برنمی‌آید.

بهروز افخمی تاکید کرد: این فیلم آشکارا ایلان ماسک را مسخره می‌کند.

طوسی بیان کرد: این فیلم به نوعی نقد رویای امریکایی امروز است. جیمز کامرون می‌گوید که ما مریخ را فتح می‌کنیم تا انسان ردپایی از خودش به جا بگذارد. در این فیلم کاملا این تکنولوژی مهاجم را نقد می‌کند.

صدیق گفت: در فیلم میکی ۱۷ گویا ذهن کره‌ای به انگلیسی حرف می‌زند. یعنی ترکیبی از ذهن آسیای شرقی و زبان انگلیسی است که این ترکیب در جا‌هایی برای مخاطب قابل درک نیست یعنی زبان از بیان این مفاهیم باز می‌ماند. سینمای علمی – تخیلی درکل برای من جذاب نیست، اما توانستم این فیلم را تا پایان ببینم، زیرا وجه سرگرمی پررنگی داشت، اما قصه‌های زیادی بدون پاسخ باقی ماند.

این قسمت از برنامه «هفت» به امین تارخ بازیگر فقید سینما تقدیم شد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب