چرا نگاه به آموزشگاههای هنری باید تغییر کند؟/ دغدغههای آموزش هنر در ایران امروز

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا ـ زهره سعیدی: با هدف شناسایی و تجلیل از نقشآفرینان عرصه آموزش هنر در کشور، جایزه «سرو ایرانی» برای دومین سال پیاپی از سوی دفتر آموزشهای هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار میشود؛ جایزهای که با تمرکز بر مدیران آموزشگاههای هنری، تلاش دارد به ارتقای کیفیت آموزش، گسترش عدالت آموزشی و الگوسازی در مدیریت فرهنگی بپردازد. این رویداد، ضمن توجه به ظرفیتهای بومی، نگاهی کلنگر به توسعه پایدار آموزش هنر در ایران دارد.
در آستانه برگزاری دومین دوره این جایزه، گفتوگویی داشتهایم با محمدحسین اسماعیلی، مدیر دفتر برنامهریزی و آموزشهای هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تا از اهداف، روند داوری، معیارهای انتخاب و چشماندازهای پیشرو که مشروح آن را میخوانید:
قرار است همین ماه دومین دوره جایزه سرو ایرانی برگزار شود؛ اگر این جایزه یک پیام برای جامعه داشته باشد، آن پیام چیست؟
جوایز متعددی در عرصههای مختلف در تمام دنیا تعریف شده و مرسوم به نامهای افراد، اشخاص، مکانها و روزها در عرصههای علمی، فرهنگی، هنری و اقتصادی است. ما هم در کشورمان جشنوارهها و جوایز متعددی داریم که در ردهها و حوزههای مختلف برگزار میشود و از سبقه خوبی هم برخوردارند در عرصه فرهنگ و هنر هم این جوایز با نام شخصیتهای بزرگ فرهنگی هنری مثل جایزه جلال آل احمد، پروین، خوارزمی و .. برگزار میشود. حوزه آموزش هنر هم بسیار خاص و ویژه است، خصوصا معلمین هنر که در عرصه آموزش نقش پررنگی را ایفا میکنند برنامههایی هم در پاسداشت مقام معلم توسط آموزش و پرورش و وزارت علوم برپا میشود که در جای خود ارزشمند و قابل ستایش است که به نظر ما شاید حلقه مفقودهای برای توجه به معلمین هنر وجود داشته باشد؛ بنابراین اگر این جایزه یک پیام داشته باشد، آن توجه ویژه به جایگاه معلمین هنر است که در طول تاریخ پر فراز و نشیب فرهنگ و هنر این سرزمین سروقامتانی بودند که توانستند فرهنگ و هنر ایرانی را زنده نگه دارند و ارتقا و تعالی بخشی به آن را با آموزشهایشان به ظهور برسانند؛ پس هم بحث معلم هنر و هم هنر و فرهنگ ایرانی دراینجا برایمان بسیار با اهمیت است.
امیدواریم در سالهای آینده این جایزه به یک قوت و قوامی دست یابد که بتواند پاسخگوی این ارج نهادن به مقام والای هنری هنرمندان و معلمین هنر باشد.
نسبت به یک دهه پیش که کارکرد و نگاه به معلم هنر تغییراتی داشته، ویژگی مهمی که یک معلم هنر باید داشته باشد، چیست؟
ما در دوران کنونی شاهد تحولات گسترده در همه عرصهها هستیم، بحث نرم افزارها و فنآوریهای نوین در دوران معاصر، هوش مصنوعی، دهکده جهانی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی عصر ما را منحصربهفرد کرده است. حال شما میفرمایید ده سال پیش، من میگویم از همین سال گذشته تا الان تغییرات آنقدر زیاد شده که اگر ما نتوانیم خود را همگام این تغییرات کنیم از غافله عقب میمانیم. در عرصه آموزش هم همینطور است، همه چیز تغییر کرده و به مثابه آن هم کسانی که دراین عرصه فعالیت میکنند، باید خود را همگام این تحولات کنند.
نکته دیگر نسل جوان و نوجوان ما هستند که من معتقدم بسیار پیشرو و طلایه دار این تغییر و تحولات هستند، شاید در خیلی موارد جلوتر از ما باشند پس باید مراقب این شکاف نسلی هم باشیم. اگر اتفاقاتی در عرصه سرمایه اجتماعی و مسائل فرهنگی داریم به خاطر همین شکاف نسلی است و آنها بسیار رو به جلو هستند. پس معلمین هم میبایست خود را با این شرایط همراه کنند. آنچه ما دراین رویداد بدان توجه کردیم یک سری شاخصهای دانشی، عملکردی و اخلاقی است که بتوانیم تمام جهات یک معلم و مدیر آموزشی را ارزیابی کنیم و رقابت تنگاتنگ بین راهیافتگان مرحله نهایی دراین دوره خیلی شگفت انگیز بود گاهی برای انتخاب افراد خیلی باید به ظرایف توجه میکردیم.
اینکه یک معلم توانسته باشد با استفاده از فناوریهای نوین آموزشش را به روز و استانداردهای جدید را در طرح درسش لحاظ کرده باشد، برای داوریها و انتخاب معلم برتر خیلی مورد توجه قرار گرفت.
در کنار انتخاب معلمان برتر، نگاه جامعه نسبت به آموزشگاههای هنر است، چون نگاه به این آموزشگاهها به مثابه نهادهای تجاری است؛ آیا فکر میکنید رویداد سرو ایرانی میتواند این نگاه را تغییر دهد؟
من موافق این نیستم که این نهادها باید به طور صرف فرهنگ و هنر باشد، قالب فعالیتها اینطور تعریف شده، اما بحث اقتصاد هنر و فرهنگ هم مهم است که چرخ آن باید بچرخد. به هرحال این آموزشگاهها و موسسات بخش خصوصی هستند پس یک نگاه و رویکرد باید این باشد که در عین اینکه اینها یک مرکز و پایگاه فرهنگی هنری محسوب میشوند درعرصه اقتصادی هم باید اینها فعالیت داشته باشند و یک شبکه گستردهای از مراکز هنری و آموزشی را ایجاد کنند که به چرخه اقتصاد هنر کمک میکند. البته غلبه کار به عرصه آموزش و تربیت استعدادهای هنری است، اما به هرحال در شرایط کنونی با این وضعیت اقتصادی حتما باید درباره حیات این مراکز هم توجه شود.
متاسفانه این نگاهی که نسبت به این مراکز وجود دارد، از جانب بخشهایی ما را دچار چالش میکند مثل سازمان امور مالیاتی و شهرداریها که تصورشان تجاری است و یکی از مشکلات حال حاضر این مراکز همین مشکلات مالیاتهای سنگین و عوارض شهرداری است که بر آنها تحمیل میشود پس باید یک تعادل بین تسهیلات مراکز فرهنگی هنری و فعالیتهای اقتصادیشان برقرار شود، چون فعالیت اقتصادیشان مثل یک شرکت اقتصادی صرف نیست ما باید اینها را به عنوان مراکزی که به کمک بخش دولتی در عرصه آموزش آمدند، نگاه کنیم تا بتوانیم حمایتهای لازم را از آنها داشته باشیم.
در داوریهای بخش آموزشگاهها آیا این نکته لحاظ میشود که چقدر هنرجویان به بدنه جامعه تزریق میشوند یا اینکه صرفا مباحث فنی و عملکردی آنها از این جهت مورد توجه است.
سعی شده نگاه جامع به همه این مسائل از تعداد هنرجویان تا محتوای آموزشی وجود داشته باشد. البته هیچکدام وحی منزل نیست قطعا نقاط قوت و ضعفی هم هست ما با خبرگان این عرصه در تعامل و بحث و گفتوگو هستیم تا بتوانیم شاخصهایی که برای انتخاب معلمین برگزیده جایزه سرو ایرانی در نظر گرفته میشود، اصلاح و ارتقا یابد. چه بسا خود داوران هم دراین عرصه پیشنهاداتی به ما دادند تا در دورههای بعدی در نظر داشته باشیم هر معلمی که خود را میخواهد کاندیدا کند، فیلمی را از نوع آموزشش برای ما بفرستد، طرح درسش را کامل کند و خروجیهای او چه بوده و به کجا رسیده است را مستند کند.
برخی داوران هم مطرح کردند که فراخوان میتواند گستردهتر از آنچه هست میتواند باشد
البته فراخوان به همه جا رسیده، چون جامعه هدف ما مشخص بوده است، منتها آنچه ما در این دوره در نظر داشتیم اموزشگاههای آزاد هنری دارای مجوز از وزارت فرهنگ بودند که حدود شش هزار آموزشگاه هستند. برای تمامشان به طرق مختلف اطلاع رسانی شد، به این جامعه هدف اطلاع رسانی کامل شده ولی به هرحال هر رویداد و جشنوارهای در ابتدای مسیر خود همچنان نیازمند توجه بیشتر است مطمئنا همین دوره نسبت به دوره قبل خیلی مشارکت بیشتر شد و در دورههای بعد اگر شرایط و امکانات اجازه دهد ما همه مراکز آموزش هنر را میخواهیم تحت پوشش قرار دهیم، اما در گام اول به این مجموعهها پرداختیم تا جایزه به یک پختگی برسد.
چه درصدی از شرکت کنندگان برای مراکز دور از پایتخت بودند
درصد مشارکت آموزشگاههای خارج از تهران خیلی بیشتر از تهران بود. الان نسبت را هفتاد به سی در نظر میگیرم. بالاخره به دلائل مختلف ما شاهد این بودیم که از دورترین نقاط استانهای کشور متقاضی شرکت این رویداد بودند، چون به هرحال چنین رویدادی را ما تا به حال سابقهاش را نداشتیم و همین باعث بازخورد خوبش شد و پیگیریهای زیادی هم از انتظار برای نتایج پایانی هستند.
ما رویداد را در سه سطح آموزشگاهها و سپس معرفی به سطح استانی و بعد هم ستاد استانی برگزیدگان خود را به سطح ملی معرفی کرد و در نهایت ۱۵۰ برگزیده استانی به مرحله نهایی راه یافتند که البته ما تمامی این برگزیدگان را مورد تقدیر قرار خواهیم داد یعنی هدایا و لوح تقدیرهایی را در نظر گرفتیم که به برگزیدگان استانی تقدیم میشوند و از بین این تعداد هم در نهایت ۳ مربی برگزیده، ۳ مدیر برگزیده جایزه سرو ایرانی را میگیرند و ۶ نفر هم جایزه شایسته تقدیر را دریافت میکنند.
آیا جزو برنامههایتان برای دورههای بعد جایزه سرو ایرانی هست که تغییراتی در رویداد ایجاد شود؟
هدف گذاری ما در دو دوره اول مراکز زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شامل هنرستانهای هنرهای زیبا و آموزشگاههای آزاد هنری هستند، اصلاحات را هم انجام میدهیم و پس از آن اگر شرایط، اعتبارات و سایر ملاحظات امکان را فراهم کرد، برنامهمان این است که همه مراکز آموزش هنر اعم از زیرمجموعه ارشاد یا خیر را تحت پوشش جایزه قرار دهیم و یک جایزه کاملا ملی و فراگیر شود تا حتی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی را دربر بگیرد.
آیا قرار است پس از پایان این دوره دبیرخانه فعال باقی بماند؟
بله ما جلسات ابتدایی را هم حتی در معاونت امور هنری برگزار کردیم، بحثهای بودجه و اعتبارات را هم پیگیری میکنیم که این رویداد به عنوان یکی از رویدادهای اصلی وزارت فرهنگ پایدار و به طور مستمر و سالیانه برگزار شود.
درهرحال ارتباط با فضای هنر دانشگاهها خیلی اتفاق خوبی است دراین زمینه چه برنامهای دارید
چون معلمین هنر فراگیری زیادی از سطح ابتدایی تا دانشگاهها در سطح دکتری دارند، اگر این گستردگی صورت بگیرد نیاز به هماهنگیها و تفاهماتی هست که امیدواریم به تدریج تمامی حوزههای آموزشیمان تحت پوشش رویداد قرار بگیرند.
آینده را در عرصه آموزش هنر کشور چطور میبینید؟
بحث آموزش هنر، چون منقطع و جزیرهای توسط نهادها سیاست گذاری میشود با این شیوه ما به جایی نخواهیم رسید نیاز به تعامل بین بخشی و بین دستگاهی است با توجه به اینکه بخشی از آموزشهای هنری در عرصه آموزش و پرورش، بخشی در دانشگاهها و برخی هم در مراکز آموزشگاهی ساماندهی میشود، همین نشانه یک ازهم گسیختگی در عرصه آموزش هنر است. البته در نقشه مهندسی کشور این موضوع دیده شده که یک سند و برنامه جامعی برای عرصه آموزش هنر پیش بینی شود، اما چون تا به امروز محقق نشده، ضرورت دارد که یک نگاه جامع به عرصه آموزشهای هنری داشته باشیم. استانداردها، سرفصلهای آموزشی، منابع درسی و جدول دروس همه نیازمند یک بازنگری جدی و تحولی است و با توجه به سرعت روزافزون تغییرات حوزههای مختلف با این حرکت کندی که دراین عرصه هست ما از غافله تغیرات عقب خواهیم افتاد.
الان مثلا نقش هوش مصنوعی در آموزش خیلی مهم است اینکه در یک سال آینده چه اتفاقی میافتد از همین الان برنامه ریزی آینده پژوهانه میطلبد این هم توسط یک دستگاه صورت نمیگیرد یک تعامل بین دستگاهی میتواند به این موضوع ورود کند شاید جایی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای هنر دراین عرصه اثرگذار باشد حتما وزارت فرهنگ هم دراین عرصه میتواند اثرگذار باشد و ما هم در دفتر برنامه ریزی سعی داریم این انسجام را داشته باشیم.
آیا در عرصه هوش مصنوعی ما نیاز به آموزش به هنرجویان و دانشجویان داریم؟
معاونت علمی ریاست جمهوری در این عرصه کار میکنند و یک مرکزی برای بحث هوش مصنوعی قرار است که ایجاد بشود و اسناد و اساسنامههایش هم تایید شده است، ولی بهرحال در دنیا خیلی دراین عرصه سرمایه گذاری میشود شاید در اوایل یک نگاه مقابلهای هم در کشور ما با این حوزه وجود داشت ولی تقابل با این تکنولوژیها و فناوریهای نوین اشتباه بزرگی است ما باید خودمان را همراه این جریانات کنیم و مطمئنا همه حوزههای اجتماعی، فرهنگی، هنری، آموزشی و اقتصادی و. در آینده نه چندان دور متاثر از هوش مصنوعی خواهند بود.
ما هم دو بحث در این عرصه داریم یکی اینکه خود بحث هوش مصنوعی و محتوایش را باید به همه عرصهها آموزش دهیم و دوم استفاده از هوش مصنوعی بعنوان یک ابزار در آموزش هنر است که نیاز به یک سری سیاست گذاریهای کلان و اعتبارات خاص دارد؛ بنابراین ما خودمان برنامه داریم که حتی بحث آموزش هنر را هم از طریق هوش مصنوعی برنامه ریزی کنیم.
نکته دیگر اینکه بگوییم چقدر از هنرجویان و هنرآموزان ما در سطح کشور از طریق هنرستانها آموزش میبینند یا در مراکز آموزشهای هنری آزاد تحصیل میکنند
نسل جدید ما خیلی دنبال مدرک نیستند به دنبال مهارت هستند و ما خودمان را باید همگام این نسل کنیم به نظر میرسد براساس برآوردها اتفاقا بار بیشتر آموزش را مراکز آزاد و خصوصی بر دوش میکشند. بسیاری هنرجویان ما از مقاطع سنی چهار ـ پنج سال تا هفتاد سال در آموزشگههای هنری آموزش میبینند آماری شاید چند صد هزار نفر در طول یک ترم مراجعه و آموزش میبینند حال یا مقاطع کوتاه یا بلند مدت هستند. پس آنچه که در دنیای آینده باید خیلی توجه شود همین مراکز آزاد و خصوصی آموزش هنر هستند، چون بهرحال هنرستانها هم تعدادشان محدود و هم رشتههایشان محدود است.
الان ۶۵ هنرستان هنرهای زیبا در وزارت فرهنگ است و بیش از ۶ هزار آموزشگاه و هزار مرکز مهارتی در این زمینه فعالیت میکنند؛ که همین نسبت نشان میدهد بخش غیردولتی و خصوصی و ازاد نقش پررنگی در این عرصه ایفا میکند و به نظرم هم درست است که این اتفاق به این شکل رقم میخورد حتما نیاز به یک نگاه جدی و سیاست گذاری برای توسعه کمی و کیفی آموزشها دراین مراکز داشته باشیم یعنی برایمان اهمیت داشته باشد که دراین مراکز چه نوع آموزشها و به چه شکل انجام میشود ما دراین عرصه برنامه ریزی جدی کردیم تا ما در وزارتخانه مرکز صادرکننده صرف مجوز نباشیم بعنوان یک سیاست گذار ورود به محتوا واستانداردها و سرفصلهای آموزشیشان کنیم که خروجیهای این مراکز مهارت درستی را در عرصه هنر ببینند.
*فراوانی رشتههای مختلف بیشتر به چه صورت است آیا تعادل در تقاضای رشتههای هنری وجوددارد؟
یک تعادلی بین حوزههای تجسمی و موسیقی وجود دارد مثلا ۵۰ درصد در عرصه موسیقی و همین میزان و شاید کمی بیشتر درعرصه تجسمی و نمایشی فعالیت میکنند با این گستردگی که هر یک از این رشتهها دارد مثلا در تجسمی ما گرایشهای متنوعی داریم، البته در موسیقی هم هست.
*برنامههایتان برای مراسم اختتامیه جایزه سرو ایرانی چیست؟
مراسم اختتامیه انشالا بیست و دوم اردیبهشت ماه در تالار رودکی برگزار میشود و جایزه سرو ایرانی به برگزیدگان رویداد اعطا خواهد شد. یک بخش ویژه هم در مراسم اختتامیه در نظر گرفتیم که تجلیل از مفاخر حوزه اموزش هنر هست که این پیشکسوتان نقش بسیار پررنگی در انتقال دانش و جریان سازی دراین عرصه داشتهاند از تجسمی تا نمایشی و موسیقی داریم. همچنین از تعدادی از معلمینی که در هنرستانهای هنرهای زیبا فعالیت دارند یا بازنشسته شدهاند نیز تجلیل خواهیم کرد.
از دو خیر مدرسه ساز نیز که هنرستان هنرهای زیبا راه اندازی کردهاند، تقدیر میکنیم که یکی مربوط به هنرستان هنرهای زیبای کاشان و دیگری هنرستان دخترانه مشهد است در واقع ما میخواهیم فرهنگ سازی دراین عرصه کنیم که خیرین کشورمان بیشتر دراین عرصه سرمایه گذاری کنند و به کمک جوانان بیایند.
درباره بودجه این دوره جشنواره و افزایشش نسبت به دوره قبل هم توضیح دهید؟
با توجه به اینکه هزینهها بسیار افزایش یافته شاید افزایش اعتبار ما به نسبت تورم نبوده است، اما سعی کردیم با حمایتهای مجموعه وزارتخانه یک برنامه درخور معلمین هنر داشته باشیم. بودجه نسبت به دوره قبل دو برابر شده و جوایز نیز افزایش داشته است. البته دوره قبل در مراسم اختتامیه وزیر فرهنگ نیز یک جوایزی افزودند.
ممنون از وقتی که برای ما گذاشتید.
من هم از شما و مجموعه خبرگزاری آنا متشکرم.
انتهای پیام/