مذاکره در دستانداز تاریخ؛ ایران به نقطه تلاقی خط قرمزها رسید

به گزارش خبرگزاری آنا، راند اول مذاکرات مسقط برگزار شد؛ اما تحلیلها هنوز روی چهره سردرگم «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل هنگ است- آنجا در کاخ سفید، همان موقع که دونالد ترامپ جمهوریخواه در کنفرانس خبری مشترک، با اعلان آغاز گفتوگوهای رسمی میان واشنگتن-تهران او را غافلگیر کرد.
دوشنبه گذشته بیبی با پیشنهاد برچیدن برنامه هستهای تا پیچ آخر همه تجهیزات و فناوریهای پیشرفته ایران به واشنگتن رفت و حتی با هیجان از تکرار مدل لیبی حرف زد.
دومین غافلگیری او شب شنبه و قبل از مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا بود؛ آنجا که «استیو ویتکاف» نماینده ویژه ترامپ سه موضوع را مشخص کرد:
۱. گزینه مطلوب واشنگتن برچیدن است
۲. امتیازدهی به ایران و انتخاب راهحل میانه مردود نیست
۳. خط قرمز آمریکا این است که تهران سلاح هستهای نداشته باشد
قطعاً اگر مثل آن روز در کاخ سفید، دوربین روی نتانیاهو زوم بود، میشد رنگبهرنگ شدن چهرهاش را در قاب تاریخ ثبت کرد. بااینحال، میشود اضطراب تلآویو را از تیترها و نوع برخورد جامعه رسانهای اسرائیل خواند.
* قبل از مذاکرات روز شنبه مسقط، اظهارنظر ویتکاف تحلیلها را به این سمت برد که «آمریکا خواهان برچیدن برنامه هستهای ایران نیست/با غنیسازی کنار میآید.»
* بعد از مذاکرات روز شنبه مسقط، توافق برای ادامه گفتوگوها تحلیلها را به این سمت برد که «آمریکا خواهان برچیدن برنامه هستهای ایران نشده است.»
اکنون ایران، آمریکا و اسرائیل در یک تقاطع تاریخی ایستادهاند: نقطه تلاقی خط قرمزها.
* خط قرمز اسرائیل این است که ایران اصلاً برنامه هستهای نداشته باشد
* خط قرمز آمریکا این است که ایران اگر هم برنامه هستهای دارد؛ سلاح هستهای نداشته باشد
* خط قرمز ایران این است که از برنامه هستهای کوتاه نیاید و دستاوردهایش را حفظ کند
ازآنجاکه تهران در مواضع رسمی خود بهصراحت میگوید «قصد ساخت بمب ندارد و تمرکز بر انرژی هستهای صلحآمیز است»، احتمال اینکه در بستر مذاکراتی معقول و از موضع برابر، بدون طرح پیششرطهای فانتزی، خطوط قرمز ایران و آمریکا هرگز به نقطه تلاقی نرسد، دور از ذهن نیست.
اما، آنچه قانون احتمال را به هم میریزد امکان برخورد با خط قرمز نتانیاهو است.
تحلیل حاکم بر جامعه رسانهای اسرائیل این است که نتانیاهو در سیاست داخلی و خارجی بهشدت وابسته به ترامپ است و حتی از او میترسد؛ بنابراین اگر مذاکره ایران و آمریکا به مرحله توافق برسد؛ او کاری نمیتواند بکند.
اما تا قبل از رسیدن به آن مرحله، نتانیاهو از هیچ تلاشی برای بالا بردن خطر تصادف خط قرمزها در این نقطه حساس تاریخی فروگذار نمیکند. او در یک سال و اندی که از جنگ خاورمیانه میگذرد دوام خود را از موضع ناجوانمردانه و با تکیه بر مکر و نیرنگ (مثل ماجرای پیجرها) تضمین کرده است.
در این میان، ناپایداری و غیرقابلپیشبینی بودن ترامپ هم عاملی بازدارنده در مسیر تعامل دیپلماتیک ایران است.
اکنون سؤال این است که تهران در این مقطع حساس تاریخی باید چه کند؟
تکلیف مشخص است:
۱. مذاکرات مسقط نقطه آغاز یک مسیر طولانی است
۲. تا رسیدن به نتیجه مطلوب از پیشرفت در مذاکره ذوقزده نمیشویم
۳. تا حد ممکن با پیمودن مسیر مذاکره از تلاقی خط قرمزها اجتناب میکنیم، اما اگر منافع ملیمان اقتضا کند، از تصادم نمیترسیم
۴. دشمن را بزرگ نمیکنیم، اما دستکم هم نمیگیریم
خلاصه کلام: ما تا آخر روی خط قرمز خودمان راه میرویم- این یعنی حق برخورداری از برنامه هستهای و دستاوردهای بیبازگشت آن بدون کوتاه آمدن از اصل بازدارندگی و دفاع موشکی.
انتهای پیام/