آسیبهای آموزش و تحصیل در دانشگاه و آموزشگاههای موسیقی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، داریوش حجازی نوازنده و مدرس ویولون ، آموختن ساز را از کودکی نزد استاد زنده یاد حسین یوسفزمانی آغاز کرد و در سال هشتاد و پنج وارد دانشکده صداو سیما شد و به یادگیری رشته موسیقی جهانی ادامه داد. اجرای كنسرت در تالار وحدت ، رودكی و... نوازندگی موسیقی متن فیلم ها و تیتراژ سریال ها مانند مدار صفر درجه، روزهای زندگی را بر عهده داشت و همچنین نوازندگی قطعات مختلفی با خوانندگان مطرح موسیقی ملي و پاپ کشوراز دیگر فعالیت هایی است که این هنرمند در کارنامه هنری خود دارد. مشروح گفت وگو با داریوش حجازی بدین شرح است:
آقای حجازی ابتدا از اهمیت آموزش های دانشگاهی و آموزشگاهی در یادگیری موسیقی برایمان بگویید؟
دانشگاه محیطی کاملا آکادمیک است و از این رو فضای آن ایجاب میکند به خاطر وجود دروس تخصصی و اجباری موسیقی شامل آشنایی با پیانو و نوازندگی پیانو، تئوری و سلفژ، تاریخ موسیقی ایران و جهان، ساز جهانی تخصصی، هارمونی و کنترپوان و…شرایط یادگیری و تدریس از موقعیت خاص و منحصر به خود برخوردار باشد، چون دانشجو در این شرایط بیشتر و ملموستر درگیر جو موسیقی می شود و طبیعتا بازدهی و تاثیر گذاری دانشگاه باید بیشتر باشد، اما طی سالهای اخیر شاهد دانشگاههایی بودیم و هستیم که صرفا مدرک گرا هستند و دانشجوهایی که در ایندانشگاهها مشغول به تعلیم و تحصیل هستند ، مشخصا برای گرفتن مدرک مراجعه می کنند و متاسفانه خروجی این دانشگاهها و دانشجو فاقد هرگونه صلاحیت و توانایی در اصول و اعتبار تخصصی است و اصولا به نظر بنده موسیقی جزو معدود هنرها و مشاغلی حرفهای است که نمی توان در آن تقلب کرد.
یک دانشجویی که فارغ التحصیل رشته موسیقی است و یا به عنوان مثال در رشته نوازندگی ساز جهانی فارغ التحصیل میشود حتی اگر مدرک پرفسورا هم داشته باشد درنهایت نوازندگی و تجربه و پختگی آن دانشجو در نوازندگی ساز تخصصیش که نشاندهنده توانایی او است مهم تلقی میشود. پس در اینجا نمی توان تقلب کرد و هرکسی که مدرک بالایی گرفته به هر شکلی خودش را موزیسین قابلی معرفی کند باید که درعمل اثبات کند ودیگران تصمیم می گیرند که آن شخص اصالت و اعتبار حرفهای دارد یا خیر که عموما اگر این توانایی ضعیف باشد بعد از مدت کمی شناخته خواهد شد و از فضای حرفهای حذف می شود.
درباره آموزشگاهها مشترکات همین موضوع وجود دارد، با این تفاوت که مخاطبین آموزشگاههای آزاد هنری مشخصا اکثرا خانوادههایی هستند که درگیر موسیقی به صورت حرفهای نبودند و بیشتر جزو علاقهمندان به هنر موسیقی هستند، حالا یا برای خودشان یا فرزندانشان و آنها درابتدا نگاه عمیق و حرفهای به موسیقی و مشخصا نوازندگی ندارند. به همین دلیل، چون آشنایی با دروس عمومی و تخصصی موسیقی ندارند، طبیعتا پیگیر این موارد نخواهند بود و صرفا به دلایل متعددی به آموزشگاه مراجعه میکنند یا به دلیل اینکه خود دوست دارند که سازی را بنوازند و به هر دلیلی نتوانستند که این کار را انجام دهند و یا به ثمر برسانند ، حالا برآورده شدن خواستهها و آرزوهایشان را دراین زمینه به فرزندانشان محول میکنند (که اکثرا اصرار دارند سازی که خودشان دوست داشتند را فرزندشان یاد بگیرد یا اینکه برای پر کردن اوقات فراقت فرزندانشان ترجیح میدهند که با یادگیری یک ساز موسیقایی آنها را به آموزشگاه بیاورند یا ازرویچشم و همچشمی با اطرافیان، یا اینکه با نگاه و شناخت قبلی اینکه آگاهی به تاثیرات بسیار مثبت موسیقی مخصوصا نوازندگی در خودشان و یا فرزندانشان اقدام به مراجعه به آموزشگاه میکنند.
درهرصورت و به هر دلیل از اینجا به بعد این مسئولیت بردوش مدیرمسئول آموزشگاه و سپس استاد مربوطه هست که با درایت و تبحری که در رشته موسیقی و پداگوژی دارند محیط امن و مسیر درست و آینده حرفهای را برای این مراجعه کننده یا هنرجو رقم بزنند.
در این زمینه هم آسیب های زیادی وجود دارد...
بله متاسفانه خیلی از آموزشگاهها هستند که مدیر مسوول مربوطه اصلا تخصصی در موسیقی در هیچ ژانری ندارند و بیشتر نگاهشان بیزنسی هست که متاسفانه امثال ما که نگاهمان عاشقانه به حرفه موسیقی است را بدنام میکنند و نگاه ها را بدبین، پس در آموزشگاههایی که نگاه تخصصی به امر موسیقی دارند و از اساتید مجرب وتحصیلکرده مرتبط و باتجربه استفاده میکنند و آن مدیر مسئول واقف به این مساله است و استادهای آموزشگاه خود را گزینشی انتخاب میکنند قطعا خروجیهای خوبی هم خواهد داشت و در بعضی موارد از بعضی داشنگاهها قویتر عمل خواهد کرد.
قطعا آموزشگاههای آزاد موسیقی در صورتی که مدیر مسئول تحصیل کردهای داشته باشد و در کنار آن این مدیر مسئول از تجربه تلمذ نزد اساتید حرفهای و نگاه صادقانه هنری نیز برخوردار باشد قطعا تاثیر مثبت و بسزایی در شکوفایی استعدادها و پرو بال دادن به موسیقی کشور خواهد داشت.
شما خودتان هم در آموزشگاه فعال هستید؟
آکادمی موسیقی داریوش در سال ۱۳۹۵ برای تاسیس آماده شد و چون به این احساس رسیده بودم که عاشق موسیقی و مخصوصا نوازندگی و همینطور تدریس هستم و علاقه به تدریس را از استاد عزیز و گرانقدرم زنده نام استاد حسین یوسفزمانی (یادشان گرامی) به یادگار دارم جامه عمل پوشانده و با تمام پیچ وخمهای اداری و تمام سختیهای پیش رو در اجاره ملک و آکوستیک کردن کلاسها و تهیه ملزومات موسیقی برای آموزشگاه و… این اتفاق افتاد و شروع به فعالیت کردم و در واقع فعالیت این آموزشگاه دوماه بعد ازکابوس کرونا واپیدمی رقم خورد.
اما عشق باعث نشد تا عقب نشینی کنم و با تمام وجود ایستادگی کردم تا اینکه از آن روزهای سخت عبور کردیم و درحال حاضر باقدرت ودرایت اساتید آموزشگاه و به لطف خداوند، درحال تعلیم و تدریس به هنرجویان عزیز و خانوادهها هستیم و تا به امروز کنسرتهای موفق با محتواهای استاندارد در ردههای سنی مختلف را روی سن اجرا برده و ثبت کردیم.
این امر میسر نبود مگر با همراهی خانواده عزیزم و دوستان و اساتید مهربان و کاربلد آکادمی موسیقی داریوش و تشکر ویژه ازهمهی این عزیزان دارم.
نگاه حرفهای و آکادمیک یک مدیر چه اهمیتی در آموزشگاه دارد؟
بسیاری از آموزشگاهها برای آنکه درصد کمتری به معلمهای خود دهند از اشخاصی استفاده میکنند که نه تحصیلات مرتبط با موسیقی و نوازندگی دارند ونه تجربه تدریس به صورت هدفمند و مفید بلکه صرفا هنوز خودشان هنرجو محسوب می شوند و این یک خیانت در قبال خانوادهها و فرزند عزیزشان است و خانواده ها، چون از این موارد شناختی ندارند درابتدا اعتماد می کنند و بعداز گذشت چندین ترم میبینند که هیچ پیشرفتی حاصل نشده و در نهایت استایل آن هنرجو که بسیار بااهمیت است به بیراهه رفته است؛ و حتی دربعضی موارد مدیر آموزشگاه به تدریس چندین ساز اقدام می کند که اصلا تخصصی در آن ندارد و باید از استاد متخصص استفاده کند، اما متاسفانه این اتفاق میافتد که این هم خیانت بزرگی در امر تدریس و پرورش هنرجوی موسیقی محسوب میشود. به همین دلیل خانوادهها باید محقق باشند و حتما تحقیق کنند درمورد اول مدیر مسئول آن آموزشگاه و رزومه حرفهای او و دیدگاهشان و سپس درمورد استاد مربوطه و رزومه شان.
در آموزشگاه موسیقی داریوش حتما یک جلسه مشاوره برای استعداد یابی هنرجو و همینطور آشنایی بیشتر با هنرجو و خانواد او برگزار میشود تا از دیدگاه علم روانشناسی هم آشناییت بیشتری با تایپ شخصیتی هنرجو و خانواده اتفاق بیفتد و بالعکس شناخت خانواده نسبت به آموزشگاه بعد از تشخیص اینکه هنرجو در چه گروه سازی علاقهمند است و شرایط فیزیکی و روحیهای او ارزیابی شد به کلاس مربوطه و استاد معرفی میشوند و نحوه و میزان پیشرفت تمام هنرجوها رصد می شود و اگر مشکلی باشد رسیدگی می شود تا این مسیر به بهترین شکل ممکن ادامه پیدا کند و سپس امتحانات فصلی گرفته می شود با هیئت ژوری که از اساتید آموزشگاه هستند برای ایجاد حس رقابت سالم بین هنرجوها و همینطور ارزیابی هنرجو و معلم مربوطه در پیشرفت و روش تدریس.
درباره ساز تخصصی خودتان ویولن برایمان بیشتر توضیح دهید.
ساز تخصصی من ویولن زیبا و اغوا کننده و اسب سرکش (توسن) برهمگان پوشیده نیست که ویولن واقعا جزو سختترین سازهای جهان است و از لحاظ اجرا و حساسیتهایی در نواختن است. اما اگر این اسب سرکش رام بشود آنوقت یکی از دلرباترین و لذت بخشترین احساسهای ناب را میتوان با آن لمس وتجربه کرد. من آموختن ویولن را از سن ده سالگی و به درخواست پدر عزیزم شروع کردم (ایناز همان مواردی بود که خانواده خودشان دوست داشتند سازی را بنوازند و نشده بود و در فرزندانشان پیگیری کردند، که البته درمورد من خوشبختانه مثبت جواب داد)
در واقع آموزش این ساز را زیر نظر استاد حسین یوسفزمانی پشت سر گذاشتم و سالها پدرم زحمت میکشیدند و من را بااینکه مسافت طولانی بود میبردند ومیآوردند تا اینکه خود بزرگتر شدم و می توانستم به کلاس بروم، واقعا درابتدا بسیار سخت و مایوس کننده بود، اما این بردن آوردنها و استمرار از سال سوم به بعد جواب داد و من دیگر عاشق ویولن شده بودم و بدون اجبار روزی پنج شش ساعت هرروز تمرین میکردم گاهی نهار یا شام را نصفه رها میکردم به عشق اینکه بروم و درسم را تمرین کنم تا صحیح تحویل استاد بدهم.
بخاطر علاقهای که به موسیقی ایرانی همداشتم به مدت ۲ سال هر یکشنبه برای یادگیری ردیف سازی و جواب آواز ایرانی به کلاس استاد میرزا علی اکبر خرم قزوینی در استان قزوین می رفتم، تا اینکه درسال ۸۶ در دانشگاه امتحان دادم و در دانشگاه صداوسیما قبول شدم و، چون نوازنده ویولا آن زمان خیلی کم بود و احتیاج به نوازنده ویولا یا همون ویولن آلتو داشتند به من پیشنهاد دادند (مرحوم استاد محمد بیگلری پور) و من با مشورت با استادم قبول کردم و نوازنده ویولا هم شدم و بعداز دو یا سه ترم که خدمت استاد بیگلری پور بودم جناب استاد پویا خوش آهنگ (نوه استاد حسین یوسفزمانی) استاد ویولای بنده شدند و باعث پیشرفت دوچندان من شدند و از اینجا برایشان آرزوی سلامتی دارم.
ویولن سازی است که هم صبوری را به نوازنده اش یاد میدهد، هم با نوازنده صبور خیلی همراهی میکند واقعا باید دراین راه بسیار صبور بود و پشتکار داشت.
چه چیزی برای یادگیری این ساز با اهمیت است؟
همان صبوری که بدان اشاره کردم. هنرجو و دانشجو الان درس را خیلی خوب و سریع متوجه میشود، با دوبار تمرین هم درست می زند و تحویل میدهد. اما اینجا یک اتفاق خطرناکی می افتد، به همین استعداد و درک مطلب اکتفا میکند و میگوید خوب یاد گرفتم و درست میگوید ولی درموسیقی یادگرفتن هدف نیست توجه کنید ما احتیاج داریم به اینکه آن چیزی را که یاد گرفتیم بارها و بارها تکرارش کنیم. چون تکرار کردن است که ما را به تبحر میرساند و باعث مسلط شدن در نوازندگی میشود.
ویولن سازی است که ظاهر و باطنش زیباست، وتوانایی بسیار بالایی در اجرای موسیقیها در ژانرهای مختلف و ملیتهای مختلف را داراست.
خلاصه از اهمیت توجه خانواده همین را بگویم که هیچوقت یادم نمیرود درابتدای یادگیری ساز ویولن چه صداهای ناهنجاری را مادر من تحمل کردند و تشویق میکردند تا اینکه به نتیجه رسید اگر حمایت خانواده و تشویقهای به جای خانواده نبود، شاید سختی این ساز کار خودش را می کرد و من امروز به عنوان یک ویولونیست نمیتوانستم درمورد این ساز دوستداشتنی صحبت کنم. این همدلیها باعث شد که من در کنار برادر هایم زندگی و حرفه مان به سمت و سوی موسیقی پیش رود. درحال حاضر برادرهای من هم نوازندههای خیلی خوبی هستند خوشبختانه آنها هم استادهای باتجربه و بااصالتی را داشتند والان باعث افتخار هستند.
پیرامون فعالیت خود در کنسرت ارکستر «نوای آفتاب» برایمان بگویید.
کنسرت ارکستر «نوای آفتاب» به رهبری دوست خوب و هنرمندم امین سالمی برگزار شد و او زحمات زیادی را برای این ارکستر کشید که جا دارد از وی تشکر کنم. بنده از سال ۸۸ به عنوان ارکستر آکادمیک تهران با وی همکاری خود را شروع کردم و اجراهای خیلی خاص و درخور را تجربه کردیم ودرحال حاضر با اسم نوای آفتاب ادامه فعالیت دارند و در اینمدت اجراهای خیلی دوست داشتنی با حمایت و همراهی دوست خوبم محمدرضا آقایی به لحاظ رپرتوار و با کیفیت به عنوان مایستر ارکستر و باافتخار به روی صحنه بردیم.
درحال حاضر نزدیکترین اجراهایمان، اجرای جشنواره موسیقی است که موزیک فیلمها و انیمیشن خواهیم زد و در سال آینده اجراهای بسیار پر بار و بامحتوا هم در داخل ایران و هم خارج از کشور خواهیم داشت. هم اکنون در ارکستر سمفونیک صداوسیما به عنوان کارشناس موسیقی مرکزتولید و تامین موسیقی، همینطور نوازنده و مایسترسکشن ویولا وعضو هیئت مدیره ارکستر فعالیت میکنم و در دانشگاه علمی کاربردی مشغول تدریس به دانشجویان عزیز در سازتخصصی ویولا هستم ، همینطور با اکثر ارکسترهای سمفونیک و ملی و پاپ به صورت پروژهای همکاری دارم.
نکته پایانی؟
چندسالی است که در ایران عزیزمان به لطف اساتید محترم روش تدریس شی ئینجی سوزکی را شاهد هستیم و کلاسها و مسترکلاسهایی درباره تربیت مدرس در این زمینه برگزار می شود! در کل موسیقی ملی ما از هزاران سال قبل موسیقی شنیداری و به اصلاح سینه به سینه بوده و همیشه برروی گوشهها وآوازها و نغمات دستگاههای مختلف شعرهایی از شعرای باارزشمان بوده و دانشجویان و هنرجویان این مسیر با شنیدن این اشعار میتوانستند آن آوازها و نغمات و در ردیفهای دستگاهی بخاطر بسپارند و یاد بگیرند.
پس این داستان از خیلی سال پیش روش تدریس موسیقی ملی ما بوده ولی ضعف موسیقی و موزیسینهای قدیم ما در آن زمان عدم آشنایی با نت و نت نگاری و ثبت آنها بوده تا اینکه تبدیل به رفرنس یا منبع تدریس نشده، حال روش سوزوکی که مبنای آن شنیداری است را شاهد هستیم، اما جدیدا از درهر آموزشگاهی گذر میکنید، می بینید به اصطلاح معلمینی تدریس میکنند که به تازگی به سن قانونی رسیدند و همه انها قرمه سبزی ته دیگ (شعرهایی که برای درک ریتمهنرجوها استفاده میشود) و.. تدریس میکنند ، اما هیچ توجهی به تجربه تدریس و اهمیت استایل و تغذیه نوازنده ندارند.
این را خدمت همه عزیزانی که مسترکلاس برگزار می کنند می گویم که تدریس زوایای پیچیده ای دارد که باید سال ها برایش مثل خود نوازندگی تجربه کسب کرد، پس عجله نکنید وگرنه باعث بیراهه رفتن هنرجوها می شوید!
انتهای پیام/