گذر پارادایمی از پژوهشهای کمی به پژوهشهای کیفی در علوم انسانی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری آنا، طی سالهای گذشته پژوهشگران حوزه علوم انسانی پژوهشهای شایسته و مناسبی را به صورت کمّی به رشته تحریر درآوردهاند که کمک زیادی به پیشرفت این حوزه کرده است.
مرتضی مرادی (عضو هیأت علمی و استادیار گروه مدیریت دانشگاه پیام نور) در مقاله ای با عنوان «گذر پارادایمی از پژوهشهای کمّی به پژوهشهای کیفّی در علوم انسانی» به این موضوع پرداخته است که پژوهشها نقش مهمی در افزایش و شناخت افراد نسبت به این رشته داشته است، امّا به نظر میرسد توجه صرف به رویکردهای کمّی و توجه کم و ناقص به پژوهشهای کیفّی منجر به درک ناکافی و محدود دیگران از علوم انسانی شده است.
* پژوهشهای کیفی و کمی
در این پژوهش آمده است که پژوهش کیفی به ایجاد دانش متفاوتی منجر میشود که مکمل پژوهشهای کمّی است. بررسی مجلههای علمی پژوهشی در حوزه علوم انسانی نشان میدهد تعداد پژوهشهای کیفّی چاپ شده در آنها محدود بوده و مشاهدهها نشان میدهد این مجلهها بیشتر از آنکه به مفاهیم و کاربردها توجه داشته باشند، روششناسی را مد نظر قرار دادهاند.
به زعم این پژوهش اگر پژوهشهای تئوریکی قویای به نگارش درآمده است چندان مورد استقبال این مجلهها قرار نگرفته است؛ در حالی که پژوهشگران مختلفی به اهمیّت پژوهشهای کیفّی اذعان داشتهاند.
* موقعیت شناختشناسانه
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که بررسی مطالعات کیفّی انجام شده، نشان میدهد که هر پژوهشگری دیدگاههای شناختشناسانه متفاوتی دارد. از لحاظ اینکه چه چیزی را برای یک دانش قابل اعتماد مورد توجه قرار میدهند، در دیدگاههایشان توافق درونی وجود دارد، امّا آنها با یکدیگر سازگار همساز نیستند.
به عبارت دیگر؛ موقعیت شناختشناسانه اقتباس شده به وسیله پژوهشگر، بهطور مستقیم بر روششناسی و روشهای مورد استفاده تأثیر میگذارد. روابط بین شناختشناسی، روششناسی، روشها و ایجاد دانش در شکل زیر نشان داده شده است.
* تاثیر پژوهشگران کمّی و کیفّی در مبانی دانش علوم انسانی
به زعم این پژوهش پژوهشگران کمّی و کیفّی نقش مهمی در مبانی دانش علوم انسانی ایفا میکنند. در گذشته بیشتر از رویکردهای کمّی در انجام پژوهش استفاده میشد که میتوان هنوز آن را رویکرد غالب در پژوهش عنوان کرد؛ در حالی که استفاده از رویکردهای کیفّی میتواند درک و آگاهی ما از خودمان و عملکردمان را افزایش دهد.
در این پژوهش آمده است امروزه در مجلههای علمی در حوزه علوم انسانی کمتر به پژوهشهای کیفّی پرداخته شده است، به طوری که میتوان گفت بر اکثر این مجلههای تفکر اثباتگرایی حاکم است.
این پژوهش توضیح میدهد که در کنار تفکر اثباتگرایی، آگاهی نداشتن پژوهشگران از روشهای پژوهش کیفّی باعث شده است تمایل اندکی برای انجام پژوهشهای کیفّی وجود داشته باشد.
در کنار تفکر اثباتگرایی، آگاهی نداشتن پژوهشگران از روشهای پژوهش کیفّی باعث شده است تمایل اندکی برای انجام پژوهشهای کیفّی وجود داشته باشد
* روششناسیهای رایج در پژوهش کیفی
از دیدگاه پژوهشگران این پژوهش رویکرد کیفّی بیشتر فرضیهها خود را از پارادایم تفسیری اقتباس کرده است. روششناسیهای رایج در پژوهش کیفّی عبارت بودند از: نظریه داده بنیاد، مطالعه موردی، قومنگاری، پدیدارشناسی، داستانسرایی، پژوهش ارزیابی، اقدام-پژوهی، هرمنوتیک و فمنیسم.
در این پژوهش برای آگاهی بیشتر خوانندگان، پنج مورد از پرکاربردترین این روششناسیها به طور مفصل توضیح داده شدند.نتایج بررسیها نشان داد در حوزهها و موضوعهای مختلف از هر کدام از روششناسیها استفاده مناسب شده است و نتایج خوبی به دست آمده است.
این پژوهش توضیح میدهد که برای مثال؛ در داستانسرایی، درک داستانها توسط مدیران باعث میشود آنها از طریق داستان بتوانند الگوهایی را ارائه کنند و بر اساس آن الگو، ایجاد انگیزه، احساس رضایت، افزایش تعهد سازمانی و... را مد نظر قرار دهند.
در ادامه این پژوهش آمده است که هر پارادایمی بر اساس شناختشناسی خود انواعی از اعتبار و پایایی را مورد توجه قرار میدهد. به طور کلی، معیار تعیین اعتمادپذیری پژوهش با استفاده از رویکرد کیفّی به طور مختصر بررسی شد. برای ارزیابی کیفیّتِ پژوهش کیفّی قاعده کلی وجود ندارد.
این پژوهش با ارائه روشهایی مانند؛ سهجانبهگرایی، تحلیل موارد منفی، تعامل طولانی مدت، مشاهده مستمر، تعداد موارد ارجاعی، گزارشگیری همکاران، کنترل اعضا، واکنش مجلههای علمی و تحلیل فرایندها و رویهها، تا حدودی این نقیصه قابل جبران است.
در پایان یافتههای این پژوهش نشان میدهد که در بحث روایی و پایایی در پژوهش کیفّی بیشتر با واژههایی، چون اعتبارپذیری، انتقالپذیری، اطمینانپذیری و تأییدپذیری مواجه هستیم. با بررسی دقیق این واژهها به اینجا میرسیم؛ تأییدپذیری در پژوهش کیفّی با بیطرفی و عینیّت در پژوهش کمّی، اطمینانپذیری در پژوهش کیفّی با پایایی در پژوهش کمّی، اعتبارپذیری در پژوهش کیفّی با روایی درونی در پژوهش کمّی و انتقالپذیری در پژوهش کیفّی با روایی بیرونی در پژوهش کمّی مشابهت و مطابقت دارد.
انتهای پیام/