دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
27 تير 1403 - 09:30
در یک پژوهش بررسی شد؛

تجاری‌سازی تحقیقات علمی در ایران

تجاری‌سازی تحقیقات علمی در ایران
در بخش دانشگاهی با وجود رشد کمی علم در ایران و فقدان بخش خصوصی مولد و با عقب‌نشینی دولت، بخش عمد‌ه‌ای از منابع مالی کنار رفته و از‌این‌رو وضعیت دانشگاهی نمی‌تواند به عنوان عامل، زمینه‌ای مناسب برای تحقق تجاری‌سازی در مدیریت علم به حساب آورده شود.
کد خبر : 922184

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، دنیای علم شبکه‌ای پیوسته از دانشمندان، استادان و پژوهشگرانی را تشکیل می‌دهد که در سازمان‌ها و مؤسسه‌های مختلف دولتی یا غیر دولتی، ملی یا جهانی فعالیت می‌کنند. کمتر دیده می‌شود دانشمندی فقط در خانه  یا آزمایشگاه خود مشغول به تحقیـق و آزمایش باشد.

آرش موسوی (استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور) و همکارنش در مقاله‌ای با عنوان «زمان‌مندی و مکان‌مندی پدیده تجاری‌سازی تحقیقات علمی: نگاهی به وضعیت ایران در مقایسه با آمریکا» به این موضوع اشاره می‌کنند که دانشمندان به مثابه شهروندان جهان‌شهر علم در محیط هماهنگ و پیوسته مرز‌های این شهر را گسترش می‌دهند. مانند هر سرزمین دیگری نهاد‌ها و سنت‌های خاصی بر جهان‌شهر علم نیز رایج است و در هر دور‌ه‌ای بر اساس مدل‌های ویژ‌ه‌ای مدیریت می‌شود.

* عصر تجاری‌سازی تحقیقات علمی

دراین پژوهش آمده است که پس از فروپاشی دیوار برلین و پایان جنگ سرد، تحولی در مـدیریت رژیم علم‌ صورت گرفت که آغازگر دوران جدیدی به نام عصر تجاری‌سازی تحقیقات علمی شد.

به زعم این پژوهش در عصر تجاری‌سازی، دولت‌ها دیگـر تمایلی برای حمایت مالی از دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها ندارند و منطق بازار بر نهاد علم و به خصوص آموزش عالی غالب شده اسـت و دانشگاه‌ها مانند کارخانه‌های تولید اطلاعات و سرمایه انسانی محصولات خود را عرضه می‌کنند.

در ادامه این پژوهش آمده است که هدف اصلی آنها کسب سود بیشتر است و مأموریت سنتی خود یعنی تربیت شهروند را از یاد برده‌اند، درک رایج از نویسندگی نیز تغییر کرده است و وجود نام نویسنده در مقاله به این معنا نیست که خودش مقاله را نوشته اسـت؛ بنگـاه‌های بزرگ صنعتی نویسندگانی را استخدام می‌کنند و با عقد قراردادی با دانشگاهیان سرشناس نام آنها را روی مـتن‌های نهایی چاپ می‌کنند. قوانین حاکم بـر سـرزمین علم در عصر تجاری‌سازی تغییر کرده است.

این پژوهش مطرح می‌کند که قوانینی مانند قانون بـی‌دل (Bayh–Dole Act) تصویب شده‌اند که به شدت از مالکیت فکری حمایت می‌کنند و شرایط حقوقی لازم برای تبدیل شدن دانش به کالا را فراهم می‌کنند.

* نگاه فرازمانی و فرامکانی به علم

در این پژوهش به این مهم اشاره شده است که اکثر قریب به اتفاق ادبیات مورد بحـث درباره تجاری‌سازی تحقیقات علمی میان موافقان و مخالفان مشترک است نگاه فرازمانی و فرامکانی به پدیدار علم است.

در این پژوهش آمده است که موافقان و مخالفان استدلال‌های خود را به گونه‌ای طرح می‌کنند گویی که علم پدیداری فارغ از تأثیرات مکانی و زمانی است کـه می‌توان راه‌حلی جهان‌شمول برای تجاری‌سازی آن پیدا کرد و این راه‌حل را برای همه زمان‌ها در راستای بردار تاریخ مورد استفاده قرار داد.

* نگاهی به تاریخ تحولات سازماندهی علم در آمریکا

به گفته این پژوهش در ابتدای قرن بیستم سیاست علم خاصی در سازمان مدیریتی آمریکا وجود نداشت. به طور کلی تصمیم‌گیری در مـورد تخصیص بودجه برای علم از وظایف مسـئولان حکومت به حساب نمی‌آمد. دانشگاه‌ها بـرای ساختن لابراتوار از بنگاه‌ها عقب افتاده بودند لابراتوارهایی مانند لابراتوار ام‌آی‌تی بیشتر برای انجام تحقیقات صنعتی شکل می‌گرفتند.

این پژوهش مطرح می‌کند که بنگاه‌ها علاوه بر لابراتوارها دانشگاه‌های تحقیقاتی نیز برپا می‌کردند. به این ترتیب این بنگاه‌ها بودند که سکان هدایت علم و پیشرفت علمی را در دست گرفته بودند. بنگاه‌ها دکتر‌های متخصصی استخدام کرده بودنـد و تصمیم‌گیری درباره رون تولید علم را به عهده آنها سپرده بودند.

به گفته این پژوهش دوره ابتدایی قرن بیستم و دوره جنگ سرد سبب شدند تا لابراتوار‌های قدرتمندی در آمریکا شکل بگیرند و علوم بنیادی به میزان مناسبی، به دلیل حمایت حکومت پیشرفت کردند. این دو عامل بستر مناسبی ایجـاد کرد تـا بنگاه‌ها در دوره معاصر به بیرون از خود، دانشگاه‌ها، مراکـز تحقیقاتی و لابراتوارها، اعتماد کنند و تحقیق و توسعه خود را با عقد قرارداد‌هایی به آنهـا بسپارند.

در این پژوهش آمده است که قـوانین لازم بـرای تحقق این امر نیز طی این سال‌ها به تصویب رسـیده بـود. بنابراین شیوه نوین مدیریت علم آمریکا در سه دهه پایانی قرن بیستم بر پایه منطق تجاری‌سازی به یکباره و بدون زمینه تاریخی شکل نگرفته است. توجه به ایـن مسیر‌های تاریخی برای ورود به مباحثه تجاری‌سازی لازم است. 

به زعم این پژوهش تاریخ تجاری‌سازی علم در یک سده اخیر در ایـالات متحده آمریکا به ما نشان می‌دهد که تجاری‌سازی تحقیقات علمی پدید‌های آنی، انتزاعی و مستقل از زمینه زمانی و جغرافیایی نیست. تجاری‌سازی علم در امریکا فرایندی زمان‌بر بوده است و عوامل مختلفی در زمینه‌های سیاستی، قانونی، بنگاهی و دانشگاهی سبب پیـدایش آن شده‌اند.

* زمینه‌محور بـودن تجاری‌سازی علم

 به گفته این پژوهش، چارچوب نظری مناسب بـرای ورود به مباحثه تجاری‌سازی علم لازم است زمینه‌محور بـودن ایـن پدیده را در نظر بگیرد. عوامل زمینه‌ای برای تحقق پارادایم تجاری‌سازی دانش را می‌توان در سه سطح حکومتی، بنگاهی و دانشگاهی تقسیم کرد به طوری که هـر بخش شرایط زمینه‌ای ویژ‌ه‌ای نیاز دارد.

عوامل زمینه‌ای برای تحقق پارادایم تجاری‌سازی دانش را می‌توان در سه سطح حکومتی، بنگاهی و دانشگاهی تقسیم کرد. هر بخش شرایط زمینه‌ای ویژه‌ای نیاز دارد:

  • حکومتی: سیاست‌های حکومـت درباره بنگاه شامل توافق‌های تجاری، قوانین مالکیت فکری، جریان‌های حمایت‌کننده، تقویت بنگاه‌ها؛ سیاست‌های حکومت‌ درباره علم شامل تشکیل انجمن‌های مناسب، تصویب قوانین لازم، حمایت از علوم پایه، نظام‌های ارزشیابی مناسب
  • بنگاهی: مدل‌های مدیریتی مناسب، تنوع‌سازی، عقب‌نشینی از ادغام عمودی، برون‌سپاری تحقیق و توسعه
  • دانشگاهی: پذیرفتن منطق بازار، تغییرات نهادی و فرهنگی، تشدید پیوند آموزش و پژوهش، بـه فروش گذاشتن سرمایه اجتماعی

به زعم این پژوهش عوامل زمینه‌ای بالا را می‌توان در مدل مفهومی زیر نشان داد:

تجاری‌سازی تحقیقات علمی

* تجاری‌سازی تحقیقات علمی در ایران

این پژوهش در خصوص ایران این گونه بیان می‌کند که ساختار اقتصادی کشور به گونه‌ای است که بر شرایط زمینه‌ای مذکور در هر سه سطح حکومتی، بنگاهی و دانشگاهی تأثیر گذاشته است. ساختار اقتصادی ایران مبتنی بر فروش نفت خام است. در چنین ساختاری بخش خصوصی نتوانسته است به شکل قدرتمندی رشد کند.

این پژوهش بیان می‌کند با این وضعیت، تجاری‌سازی علم آن‌طور که در دنیا به وقوع پیوسته در شرایط فعلی ایران قابلیت تکرار ندارد. تحقق رژیم تجاری‌سازی بر عقب‌نشینی دولت و جلو آمدن بنگاه‌های خصوصی در تأمین مالی علم وابسته است.

این پژوهش مطرح می‌کند که در ایران به دلیل فقدان بخش خصوصی نیرومند، ثروتمند و مولد با عقب‌نشینی دولت بخش عمد‌ه‌ای از منابع مالی کنار می‌رود؛ بنابراین شرایط خاص؛ اقتصادی ایران شرایط مناسبی برای تحقق رژیم تجاری‌سازی فراهم نمی‌کند. در بخش دانشگاهی نیز شاهدیم که با وجود رشد کمی علم در ایران، وضعیت دانشگاهی همچنان نمی‌تواند به عنوان عامل زمینه‌ای مناسب برای تحقـق تجاری‌سازی در مدیریت علم به حساب آورده شود.

در تحلیل نهایی این پژوهش با غلبه نگاه عرضه‌محور و خطی در نهاد دانشگاه در ایران، این نهاد رابطه مؤثری با صنعت برقرار نکرده است و نتایج تحقیقات دانشگاهی به ندرت به محصولات فناورانه تبـدیل شده‌اند. در مجمـوع آنچه در این زمینه می‌توان گفت اینکه نهاد علم دست کـم در محیط اقتصادی کشور نهادی ایزوله اسـت و پیوندهای علم و صنعت پیوند‌های چندان استواری نیستند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب