مقایسه اثربخشی فنون مختلف آموزش تفکرخلاق بر خلاقیت دانشآموزان
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری آنا، امروزه با گسترش همه جانبه علوم و ارتباطات و توسعه فناوریهای نو، نسل جوان وارد عرصههای جدیدی از زندگی شده است که برای حل مسائل پیش رو، هرگز نمی تواند به داشتههای سنتی خود اتکاء نماید لذا نیازمند توسعه مهارتهای فکری وعملی جهت تطبیق هر چه بیشتر با دنیای سراسر تکنولوژی است.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «مقایسه اثربخشی فنون مختلف آموزش تفکرخلاق بر خلاقیت دانشآموزان» به این موضوع پرداختهاند که در سالهای اخیر، تحقیقات علمی نشان دادهاند که خلاقیت، یک مهارت است لذا اکتسابی و قابل آموزش است. قابلیت آموزش، عرصه وسیعی جهت بهرمندی هر چه بیشتر از توان بالقوه این نیروی برتر ذهنی را پیش رو نهاده، برای بسیاری از مراکز تولیدی و صنعتی امیدبخش است وآنها را به تکاپو برای ارتقاء توانمندیهای کارکنان، از طریق برگزاری دورههای آموزش مهارتهای تفکر خلاق واداشته است.
* لزوم خلاقیت در جامعه
توان خلاقیت افراد یک جامعه میتواند در کاهش هزینههای تولید، بهبودکیفیت، مسائل اقتصادی، امور دولتی، امور بهداشتی، حفظ محیط زیست، کاهش فقر، آموزش و پرورش و ...، مفید واقع شود
در این پژوهش آمده است که برخی تفکر را به سه دسته تفکر منطقی، تفکر انتقادی و تفکر خلاق تقسیم کردهاند؛ در این میان، تفکر خلاق از ممتازترین و پیچیدهترین تواناییهای بشری به شمار میرود.
در تعریف پژوهشی خود، تفکر خلاق را فرایند حس کردن مشکلات، مسائل، شکاف در اطلاعات، عناصر گم شده، چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیه سازی در مورد این نواقص و آزمون ایـن فرضیات و بالاخره انتقال نتایج میداند.
این پژوهش مطرح میکند که وجود خلاقیت به تنهایی یک سرمایه است و آنجا که نیاز مبرمی به فکرنو نیست ولی خلاقیت میتواند مزایاو منافعی به دنبال داشـته باشد.
نکته قابل ذکر در این پژوهش این است که توان خلاقیت افراد یک جامعه میتواند در کاهش هزینههای تولید، بهبودکیفیت، مسائل اقتصادی، امور دولتی، امور بهداشتی، حفـظ محیط زیست، کاهش فقر، آموزش و پرورش و ...، مفید واقع شود. خلاقیت علاوه بر مزایایی که برای جامعـه دارد، عامل مهمـی در سـازگاری فـردی است.
* تقویت قوه خلاقیت در مدارس
در این پژوهش آمده است که مدارس به عنوان مراکزآموزشی رسمی، جمع کثیری از نیروهـای جوان را در اختیار دارد که بیتردید، تقویت قوه خلاقیت در آنها میتواند منجربه منافع بسیار فردی، اجتماعی و اقتصادی در هر جامعه باشد.
به زعم این پژوهش امروزه در کشورهای توسعه یافته، شکوفایی و پرورش خلاقیت دانش آموزان از مهمترین فعالیتهای آموزشی به شمار می آید. در نظام آموزشی کشور ما نیز، هرچند برنامهای جدی و منسجم برای آموزش هارتهای تفکر خلاق به چشم نمیخورد لیکن در سالهای اخیر، تلاشهای خوبی در جهـت وارد کردن عنصر خلاقیت در کتابهای درسی و نیز درشیوههای تدریس، انجام شده است.
به طور کلی در این پژوهش به این نکته اشاره شده است که در دهههای گذشته مطالعات فراوانی با موضوع خلاقیت، در داخل و خارج کشور انجام و بسـیاری از ابعاد مجهول آن روشن شده اکثریت پژوهشها حاکی از اثرگذاری مثبت دورههای آموزش تفکرخلاق بر میزان خلاقیت دانشآموزان، دردورههای تحصیلی مختلف بودهاند.
* ابعاد مختلف توسعه خلاقیت
این پژوهش مطرح میکند که جهت توسعه خلاقیت، تعداد فراوانی از فنون تفکر خلاق به دست صاحبنظران برجسته این امر، ابداع شده وابتدا در مراکز صنعتی و سپس در محافل علمی و آموزشی مورد استفاده و بهرهبرداری قرارگرفتهاند.
به زعم این پژوهش تحقیقات گذشته در خصوص خلاقیت، به خوبی توانستهاند ابعاد مختلف آن را شناسایی نمایند، اما در مورد این نکته که ازمجموع دهها شیوه تفکرخلاق، کدام یک از شیوهها، توان تأثیرگذاری بیشتری در ارتقاء قدرت خلاقیت افراد دارد، تحقیقات اندکی صورت گرفته که نیازمند توجه کافی پژوهشگران آینده است.
در این پژوهش آمده است که با مشخص شدن پر بازدهترین فنون تفکرخلاق، امید آن میرود که سرمایههای مادی و معنـوی بـا تحمل کمترین زحمت و در کوتاهترین زمان به صورتی مطمئنتر به سمت بهرهمندی از موهبت خلاقیت سوق داده شوند.
نتایج پژوهش حاضر نشان دادکه به کـارگیری صرف این فـن به صورت مستقل و بدون ادغام با سایر فنون، نمیتواند باعث ارتقاء خلاقیت در افراد باشد. به نظرمیرسد کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص نیازمند تحقیقات کنترل شده بیشتری است.
در پایان این پژوهش آمده است که مهارتهای تفکر خلاق به دانش آموزان میآموزد که میتوان ذهن را از قید سنتهای خشک، دست و پاگیر و منجمد رهانید و تفکری آزاد، خلاق و واگرا را جایگزین آن ساخت.
در جمعبندی نهایی پژوهش حاضر آمده است که ضمن تأکید برلزوم وارد کردن مفاهیم و اصول تفکر خلاق در مواد درسی و نظام آموزشی کشـور، پیشنهاد میشود جهت آموزش خلاقیت، فن بارش فکری به عنوان تکنیکی موفق و کارآمد، مورد توجه مربیان و معلمان و در اولویت کار آنان قرار گیرد.
این پژوهش به کوشش ابولقاسم یعقوبی (عضو هیئت علمی دانشگاه همدان)، حسین محققی (استادیارگروه روانشناسی دانشگاه بوعلی سینا)، نصراالله عرفانی (استادیارگروه روانشناسی دانشگاه پیام نورهمدان) و سیدعلی مرتضوی (کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی) انجام شده است.
انتهای پیام/