تأثیر مدیریت دانش بر نوآوری
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری آنا، دانش به عنوان اساس و مهمترین عامل رقابت مطرح شده است و در کنار دانش، نوآوری نیز به عنوان مهمترین عامل جهت بقای شرکتهای فناور و دانش بنیان شناخته شده است. فرایند دانش آفرینی، همان تولید دانش و در نهایت تبدیل آن به محصولات و خدمات از طریق مفهوم نوآوری است.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «بررسی میزان تأثیر مدیریت دانش بر نوآوری (در میان مدیران و کارکنان شرکتهای فناور مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه ارومیه)» به این موضوع پرداختهاند که تحقیقات مربوط به نوآوری بیان میکند که شرکتها در تبدیل تکنولوژی جدید به موفقیت تجاری، نیازمند داراییهای مکمل از جمله خلاقیت و نوآوری میباشند. شرکتهایی با ابداعگریهای بزرگتر، در پاسخ به محیطهای متغیر و در توسعه تواناییهای جدیدی که به آنها اجازه رسیدن به عملکرد بهتر را میدهد، موفقتر خواهند بود.
* مدیریت دانش
در این پژوهش آمده است که اساسیترین مشخصه سازمانهای هوشمند قرن بیست و یکم، تأکید بر دانش و اطلاعات است. برخلاف سازمانهای گذشته، سازمانهای امروزی دارای تکنولوژی پیشرفته بوده، نیازمند کسب، مدیریت و بهرهبرداری از دانش و اطلاعات به منظور بهبود کارآیی، مدیریت و پیگیری تغییرات پایانناپذیر هستند.
اگر شرکتها بتوانند به طور مؤثر دانش سازمانی را خلق، مدیریت وکسب نمایند میتوانند به مزیت رقابتی مورد نظرشان دست پیدا کنند
این پژوهش مطرح میکند که دانش، ابزار قدرتمندی است که میتواند تغییرات را در جهان به وجود آورده و نوآوریها را ممکن سازد. اهمیت دانش را در محیط جهانی و پیچیده امروزی نمیتوان نادیده گرفت و آن سازمانهایی که میدانند چگونه اطلاعات را به طور مؤثر کسب، توزیع و مدیریت کنند.
نکته قابل ذکر در این پژوهش این است که رهبران صنعت خود خواهند بود. ما امروزه به سوی دورهای حرکت میکنیم که مزیت رقابتی نه فقط از طریق دستیابی به اطلاعات، بلکه مهمتر از آن از طریق ایجاد دانش جدید حاصل میشود.
به زعم این پژوهش شرکتها برای خدمت بهتر به مشتریان و باقی ماندن در یک صنعت باید دوره زمانی تولید را کاهش دهند، با حداقل داراییهای ثابت عمل کنند، زمان توسعه محصول را کوتاه کنند، کارمندان را توانمند سازند، سازگاری و انعطافپذیری را ارتقاء دهند، اطلاعات را تسخیر کرده و دانش را خلق و تسهیم کنند. اگر شرکتها بتوانند به طور مؤثر دانشسازمانی را خلق، مدیریت وکسب نمایند میتوانند به مزیت رقابتی مورد نظرشان دست پیدا کنند.
* مدیریت دانش و نوآوری
به طور کلی در این پژوهش به این نکته اشاره شده است که دانش به عنوان اساس و مهمترین عامل رقابت مطرح شده است و در کنار دانش، نوآوری نیز به عنوان مهمترین عامل جهت بقای شرکتها، شناخته شده است. در ادبیات مرتبط با نوآوری، دانش به عنوان یکی از مهمترین اجزای فرایند خلق نوآوری مطرح گردیده است و اهمیت مدیریت دانش و رابطه آن با نوآوری به طور گسترده تأیید شده است.
این پژوهش مطرح میکند که یکی از چالشهای اصلی سازمان رسیدن به تعادل مناسب بین دانش ضمنی افراد و دانش صریح مورد نیاز برای یکپارچه سازی فرایندهای سازمان است. موقعیتهایی وجود دارد که در آن دانش ضمنی به طور کامل به دانش صریح تبدیل نمیشود؛ به علاوه سطح خاصی از اعتماد و صمیمیت برای انتقال ضروری است.
نکته پایانی در این پژوهش اینکه در طراحی مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری کشور، به تقلید از کشورهای توسعه یافته، صرفاً به حمایت از نوآوریها و ابتکارهای حقیقی و مستقل پرداخته شده است.
در ادامه پژوهش به این موضوع اشاره میکند که در اقتصاد دولتی ایران که سازمانهای دولتی و خصوصی واجد بهرهوری پایینی هستند و بخشهای عظیمی از سرمایههای کشور در اینگونه سازمانها راکد مانده است، بیاعتنایی به نوآوری سازمانی، ظلم مضاعف بر اقتصاد کشور و دانش آموختگان دانشگاهی مستقر در این سازمانها میباشد.
در این پژوهش بهعنوان جمعبندی میتوان گفت که با حمایت از ابتکار و نوآوریهای سازمانی و نهادینه کردن فرهنگ تسهیم دانش و تجربه میان آنان و هدایت ایشان به سمت ایجاد شرکتهای زایشی، میتوان امیدوار بود که به توسعه نوآوری و کارآفرینی مستقل که در واقع شاه کلید حل معضلات اقتصادی کشور است نیز دست یافت.
این پژوهش به کوشش احسان یوسفی (کارشناسی ارشد مدیریت واحد علوم و تحقیقات ارومیه)، جعفر صادق فیضی (استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات ارومیه) و محمد سلیمانی (کارشناسی ارشد مدیریت واحد علوم و تحقیقات ارومیه) انجام شده است.
انتهای پیام/