دانشگاه دیجیتالی بستری برای یادگیری
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مفهوم دانشگاه دیجیتالی در چند سال اخیر بـه عنوان موضوعی کلیدی در گفتمان توسعه سازمانی و آموزشی در آموزش عالی به وجود آمده است و امروزه در سراسر جهان تمرکز تحقیقات علمی بر ادبیات موضوعهای یادگیری، عمل تدریس و پیشرفتهای فناورانه است.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «دانشگاه ديجيتالی بستری برای يادگيری در دوران كرونا و پساكرونا» به این موضوع اشاره کردهاند که توسعه نظام آموزش عالی در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از چالشهای اصلی سیاستگذاران آموزشی شده است؛ بازنگری فرایند نظام آموزشی بـه سـبب تأثیر شگرف فناوری و نفوذ روزافزون آن در ارکان متفاوت نظام آموزشی مهمترین اموریاند کـه باید بـه آن پرداخت تا منظومهای هماهنگ برای حضوری پایا در عرصه اطلاعات پیریزی و قوام و دوام آن تضمین شود.
* جهانیسازی آموزش عالی
در این پژوهش آمده است که با ظهور فناوریهای پیشرفته و جهانیسازی، آموزش عالی به طور چشمگیری در حال تغییر است. به قطع قابل پیشبینی است که این تغییر در آینده به طرز چشمگیری ادامه مییابد.
این پژوهش مطرح میکند که نظامهای آموزش عالی در تـلاشانـد تا در پذیرش و جذب دانشجو، بودجه و رتبهبندیهای جهانی رقابت کنند و فقط نظامهایی در این رقابت باقی میمانند که به طور بالقوه تواناییهای دیجیتالی خود را ارتقاء میبخشند.
به زعم این پژوهش برای رفع نیازهای جامعه علمی، یادگیری دانشجویان و نیـز پیشـرفتهای فناورانه اعضای هیئـتعلمی؛ رهبران دانشگاه باید از ضروری بـودن تغییـر شـکل ساختارها و فرایندهای خود دانشگاه، روشهای آموزشی و برنامههای درسی آگاه باشند. علاوه بر این، آموزش عالی بـهخودی خود در معرض تـأثیر گسترده فناوریهای اطلاعات و ارتباطات است.
* آموزش عالی ودانشگاه دیجیتال
دانشگاه دیجیتالی با ایجاد کارکردهای مبتنی بر فناوری دیجیتال، حضور فیزیکی افراد، انجام فیزیکی فرایندها و کارکردها را به کمترین میزان رسانده است
در این پژوهش آمده است که پژوهشگران آموزش عالی از سالها قبل بر دانشگاه دیجیتالی به عنوان جریان جدید آموزش عالی تأکید داشتهاند. دانشگاه دیجیتالی با ایجاد کارکردهای مبتنی بر فناوری دیجیتال، حضور فیزیکی افراد، انجام فیزیکی فرایندها و کارکردها را به کمترین میزان رسانده و نیـز این بستر و امکان را به شکل توسعهیافتهای فراهم میکند.
یافتههای پژوهش حاضر تأکید بر یکپارچهسازی دیجیتالی دانشگاه دارد بـه طوری کـه تمامی کارکردها فرایندها و رویههای آن به صورتی دیجیتـالی و یکپارچه درآید که نتیجه تحلیل و مطالعه نظاممند آثار پژوهشـگرانی همچون مارگاریان، لیتل جان و وجت (۲۰۱۱)، مکنیل و جانستون (۲۰۱۳)، پیدبلیوسی (۲۰۱۵) و مانند آنها بوده است.
این پژوهش مطرح میکند که هنگامی دانشگاه دیجیتالی به خوبی نقش خود را ایفا میکند و ریسکها را به کمترین میزان میرساند که دستکم حضور فیزیکی را نیاز داشته باشد و این جز با یکپارچهسازی دیجیتالی در دانشگاه امکانپذیر نخواهد بود.
* ویژگیهای یادگیری دیجیتال
در این پژوهش به این مهم اشاره شده است که با یکپارچهسازی بخشهای مختلف دانشگاه به صـورت دیجیتالی، گویا تمامی ساختار، فرایندها و کارکردهـای دانشـگاه دیجیتـالی خواهـد بـود و کاربران و کارشناسان و همه عوامل و بازیگران دانشگاهی، بـا کمـک فناوری دیجیتالی اقدام به فعالیت میکنند کـه ایـن بسـتر مناسب دوران کرونا و حتی پس از آن بوده است.
به زعم این پژوهش یادگیری با تعریفی دیجیتالی، اجزایی از جمله روشهای یادگیری دیجیتالی، زمینههای یادگیری دیجیتالی، ابزارها و شـبیهسازها، ارائه دیجیتالی، یادگیری خودمختار و سیستمهای پشتیبان یادگیری دیجیتالی را دربرمیگیرد.
این نوشته با تأکید بر یادگیری دیجیتالی بیان میکند که، ویژگیهایی از جمله انعطافپذیری، موازیسازی، مخاطبان متنوع، اثربخشی، کارآمدی، برابری اجتماعی، بینالمللیسازی، کیفیت و نقش جدید استاد- دانشجو در دانشگاه دیجیتالی بروز میکند و مزایایی همچون یادگیری بدون مشکل، شبکه منابع غنی، مطالب یادگیری دیجیتالی مناسب، ثبت تاریخچه یـادگیری فراگیران، یادگیری تعاملی، کاهش هزینههای آموزش و ذخیره مؤثر دانش و مانند آن را به وجود میآورد.
* تعریف و موانع سواد دیجیتالی
در این پژوهش آمده است که سواد دیجیتالی بـه معنای مهارت، دانش و اعتماد به نفس در استفاده از فناوری پیشرفته است. دیجیتالسازی روشهای مختلف تدریس نوآورانه، به عنوان مثال، یادگیری از راه دور، کلاس درس و مدلهای آموزش ترکیبی را امکانپذیر کرده است.
سواد دیجیتالی بـه معنای مهارت، دانش و اعتماد بـه نفس در استفاده از فناوری پیشرفته است
به زعم این پژوهش لازم به ذکر است که دیجیتالسازی بدون عوارض و موانع نیست. دانشگاهها، بدون اینکه دید روشنی در مورد دیجیتالیشدن داشته باشند، قادر به پاسخگویی کارامـد بـه مطالبات و چالشهای قرن بیستویکم نیستند.
این پژوهش به برخی از دلایل اصلی این ضعف اشاره میکند که عبارتاند از: ضعف اعتماد به ابزارها و تکنیکهای دیجیتالی، ضعف آگاهی از محیط جدیـد رقابتی جهانی، ضعف توانایی ایجاد تحول در تنظیمات کارموجود ضمن افزودن تکنیکها و قابلیتهای جدید و مهار فرهنگ در پذیرش فناوریهای نوین و توسعه و علاوه بـر این، نبود سواد دیجیتالی مهارکننده دیگری برای جذب دیجیتالیشدن است.
* سیاستگذاری در دانشگاه دیجیتالی
در انتها این پژوهش بیان میکند که پرداختن به دانشگاه دیجیتالی خـودش نیازمند سیاستگذاری و ایجاد بسترهای اولیه و هوشیاری نسبت به عوارض و موانع تحقق آن است تا این دستاورد تکاملی آمـوزش عالی بـه خاطر اجرای نادرست و ضعیف، کماثر نشود بلکه با فهم و اجرای درست، فرصتی نوپدید در تکامل آموزش عالی و پاسخگویی به شرایط بحرانی، بـه وجود آورد .در این میان توجه به سیاستگذاری در محورهای زیر حائز اهمیت است:
- سیاستگذاری آموزشی در فضای دیجیتالی: ارزشیابی، نظارت و کیفیت آموزش دیجیتالی، اکوسیستم یادگیری دیجیتالی، محتوای دیجیتالی، برنامه درسی دیجیتالی و فرایند یاددهی- یادگیری دیجیتالی است؛
- سیاستگذاری فناوری: سیاستهای نرمافزاری، سیاستهای سختافزاری و سیاستهای پشتیبانی است؛
- سیاستگذاری ساختاری: سیاستها و قوانین دیجیتالی، مدیریت و رهبری دیجیتالی، ارزشیابی و کنترل دیجیتالی و منابع انسانی است؛
- سیاستگذاری فرهنگی: از جمله مهمترین ابعادی است که در دانشگاه دیجیتالی باید مورد توجه قرار گیرد. سیاستگذاری فرهنگی شامل مدیریت ارتباطات دیجیتالی، بینالمللی دورههای آموزش عالی، شـناخت و نگرش نسبت به دورههای دیجیتالی و دسترسی به آموزش عالی (دورههای دیجیتالی) و برابری اجتماعی است؛
- سیاستگذاری مالی: توجه به مسائل مالی از دیگر ابعاد مهم سیاستگذاری دانشگاه دیجیتالی به شمار میرود، بدون توجه به مسائل مالی، دانشگاه دیجیتالی از تداوم لازم برخوردار نخواهد شد و سیاستگـذاری اقتصادی شامل مدیریت مالی، روشهای تأمین منابع مالی و شیوههای تخصیص منابع مالی بوده است که هم بـه تأمین و هم به تخصیص مالی توجه میکند.
در نهایت این پژوهش به این مهم اشاره میکند که دانشگاههای دیجیتالی امروزه به عنوان راهحلی مناسب برای توسعه آموزش عالی به گونهای به شمار میرود که خدمات مؤثر و فراگیری ارائه دهد. دانشگاههای دیجیتالی، مدل آموزشی مناسب برای توسعه و ارائه برنامههای فناورانه است کـه برای عرضه آموزش عالی ضروری است.
نتایج به دست آمـده از این پژوهش خاطرنشان میکند که دانشگاههای دیجیتالی برای دانشجویان، شرایط تحصیلی بدون محدودیت را فراهم میکنند؛ ظهور فناوریهای جدید در اواخر قرن بیستم همراه با نگرشهای متفاوت نسل جدید، دانشگاهها را ملزم میکند تا رویکرد جدیدی نسبت به آموزش داشته باشند.
این پژوهش به کوشش حمیدرضا آراسته (استاد مديريت آموزش عالی، دانشكده مديريت تهران) و كبری خباره (دكتری رشته مديريت آموزشی، دانشكده مديريت تهران) انجام شده است.
انتهای پیام/