ندیمی: گاهی در مناظرات انتخاباتی کاندیداها مکرر مشکلات را میگویند و دستاوردها را نمیبینند
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری علم و فناوری آنا، یکی از موضوعاتی که در انتخابات دورههای گوناگون کشور و به خصوص ریاست جمهوری همواره مطرح بوده است، بحث دو قطبی شدن فضای جامعه است. به نحوی که این روند از سال ۷۶ شروع شد و در سال ۸۸ به اوج خود رسید تا جایی که در حافظه اکثر مردم ایران ماندگار شد. اما نکته مهم این است که به وجود آمدن اینگونه دو قطبیها علی رغم اینکه میتواند بر مضاعف کردن شور و شعف انتخاباتی مردم بیفزاید و مشارکت بالایی را رقم بزند؛ ولی از طرف دیگر میتواند پیامدهای ناگواری را برای کشور به خصوص در بعد امنیت ملی ایجاد کند و تبعات داخلی و بین المللی را در پی داشته باشد.
در بُعد داخلی این امر با تخریبها و افشاگریهایی که توسط کاندیداها صورت میگیرد میتواند باعث یاس و ناامیدی مردم از مسئولین شده و به نوعی مقبولیت حاکمیت را زیر سوال ببرد و در بعد بین المللی نیز میتواند تعاملات سیاسی کشور را در دوران پس از انتخابات با سایر کشورها تضعیف نماید. در مجموع میتوان گفت اینگونه دو قطبی سازیها و عدم رعایت اخلاق انتخاباتی به واسطه تبعات امنیتی که برای مردم و کشور دارد اصلا قابل توجیه نبوده و کاندیداها با جدیت تمام باید از این امر خودداری کنند.
به دلیل اهمیت این موضوع گفتوگوی کوتاهی کردیم با محمد ندیمی، پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک تا به آسیب شناسی تبلیغات انتخاباتی و مفهوم سواد رسانهای بپردازیم و تاثیر آن را بر شکل دهی به رای مردم در انتخابات به بحث بگذاریم و از سوی دیگر ابعاد مختلف دلیل اجتناب از عدم ایجاد دو قطبی در کشور و لزوم رعایت اخلاق و عدم افشاگری کاندیداها در انتخابات را واکاوی نماییم.
در ابتدا پیرامون سواد رسانهای باید عرض کنم نوام چامسکی در کتاب معروف خود نکات مهمی را در باب رسانه بیان میدارد. او جامعه صلح دوستی را نشان داده که دولت آن مایل است که وارد جنگ شود و از طریق رسانه، این موضوع را به مردم القا کرده که اگر ما دولت مردان وارد جنگ نشویم، منافع شما مردم به خطر میافتد؛ لذا این مردم صلح دوست، به یک باره خود را در شرایطی میبینند که باید وارد جنگ شوند. این به خوبی نشان میدهد که چطور رسانه به سیاستمداران کمک کرده که از آن طریق اهداف خود را دنبال نمایند؛ لذا رسانه امروز یک ابزار است که دولتها از آن استفاده میکنند و دولتی موفق است که بتواند در این دنیای پیچیده که شاهد تعارض منافع میان دولتهای مختلف هستیم، از این ابزار به خوبی استفاده نماید.
باید توجه داشت که عموم مردم دچار ضعف در سواد رسانهای هستند و تکثر رسانهها میتواند روی ایشان تاثیر بگذارد؛ لذا دولتها میبایست یک رسانه قوی داشته تا بتوانند موفقیتهای خود را روایت و افکار عمومی جامعه را در دست داشته باشند. طبیعی است که اگر در جنگ رسانه ها، دولتها فاقد یک رسانه قوی باشند، کنترل افکار عمومی در اختیار دشمنان ایشان قرار میگیرد. این رسانهها میبایست متکثر بوده و تمام سلایق جامعه را در بر بگیرند. آنها میبایست دردها و مشکلات مردم را شناخته و فرای توجه به احزاب، منافع ملی را دنبال نمایند.
در فضای انتخابات، آن هم در ایران، گاه با مردم سرخورده و فرسودهای مواجه ایم که به گذشته خود افتخار نکرده و در انتخاباتها به دنبال المانهایی میگردند که بتوانند به آن افتخار نمایند. بدین واسطه ایشان با جایگزین کردن المانهای غربی تلاش میکنند که گذشته خود را پوشش دهند. مشکل اینجاست که حاکمیت در ۴۵ سال گذشته نتوانسته موفقیتهای خود را برای مردم روایت نماید.
با این پیش فرض، در فضای انتخابات و مناظره ها، با کاندیداهایی مواجه میشویم که مدام مشکلات را گفته و دستاوردها را نگفته و نمیبینند و در کنار گفتن مشکلات، دوقطبی دیو و دلبر هم ایجاد کرده و طوری القا میکنند که خود دلبر و دیگری دیو است.
این در حالی است که آنچه که امروز پس از ۴۵ سال در آن ایستاده ایم، دستاورد همه مسئولان است. حتی دیده میشود که یک موضوع مشخص ملی نیز میان کاندیداها نیست که روی آن اجماع داشته یاشند و همه به آن افتخار نمایند. کاندیداها در کنار ساخت این دوقطبی ها، جامعه را در برابر سیلی از وعدهها قرار میدهند، آن هم وعدههایی که در شرایط داخلی، منطقهای و بین المللی فعلی، اصلا امکان تحقق آنها وجود ندارد.
در این شرایط جامعه به سمت کاندیدایی میرود که این وعدهها را میدهد، در حالی که میبایست به فردی رای دهد که اشراف درستی از وضعیت منطقه و دنیا داشته و جغرافیای ایران و وضعیت آونگی آن را بشناسد. ولی به واسطه شکل گیری این دوقطبیها در این دوقطبیهای کاذب، امکان تشخیص ضعف و قوتها از عموم مردم گرفته شده و کسی امکان رای آوری بیشتر را به دست میآورد که رسانه بهتری داشته و بتواند شور و هیجان بیشتری ایجاد نماید.
در این شرایط مسائل اصلی کشور در حاشیه قرار گرفته و فردی که به قدرت میرسد، نمیتواند به سمت حل این مشکلات اصلی کشور حرکت کند.
انتهای پیام/