عدالت آموزشی در ایران؛ وجود انواع مدرسه ضد عدالت است/ سند تحول ۱۳ سال خاک میخورد!
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، سالهاست عدالت آموزشی در برنامهها مغفول مانده و توجه چندانی به آن نشده است. عدالت آموزشی یعنی توزیع عادلانه فرصتها و تجهیزات آموزشی در کشور، توزیع عادلانهای که در همه سالهای پیش از این هیچ وقت به درستی انجام نشده است. تجهیزات ناکامل مدارس دولتی، وجود مدارس کپری در برخی استانها، اختلاف فاحش بین مدارس دولتی و غیردولتی و مدارس پایین شهر و بالای شهر نشان میدهد عدالت آموزشی در ایران محقق نشد. در اینباره با علی امرایی عضو کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت در مورد عدالت آموزشی گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
- آیا میتوانید مدارس منطقه پاسداران را با شهرری مقایسه کنید؟ اصلاً قابل مقایسه نیستند
- مدارسی داریم که ۱۲۰ میلیون تومان بابت یک سال تحصیلی از دانشآموز شهریه دریافت میکنند این مدارس را با مدارس کپری مقایسه کنید
- خانوادهها میبینند سطح آموزشی در مدارس غیرانتفاعی قابل مقایسه با مدارس دولتی نیست بنابراین به اجبار فرزندان خود را در این مدارس ثبتنام میکنند
- چرا کتابهای کمک آموزشی خارج از چرخه آموزش و پرورش چاپ و توزیع میشود؟!
- باید اول خلاءها برطرف شود اگر کتب درسی خوب، تجهیزات مناسب و معلم تربیت یافته به اندازه کافی در مدارس داشته باشیم، دیگر نیازِ به مدارس پولی کم میشود
- خیلی از بچهها در برخی استانها به خاطر نبود میز و صندلی استاندارد در مدارسشان دچار مشکل وعارضه در کمر وگردن شدند
- ۹۰ درصد از بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق میشود در واقع چیزی نمیماند که بخواهد صرف تجهیز مدارس و برقراری عدالتآموزشی شود
آنا: واژه عدالت آموزشی در برنامههای توسعهای چند سال اخیر مرتباً تکرار شده است؛ اما در صحنه اجرا شاهد برقراری عدالت نبودهایم. علت اجرانشدن را چه میدانید؟
امرایی: عدالت واژه مقدسی است حال چه عدالت آموزشی یا عدالت در هر حوزه دیگری باشد. تکرار این واژه هم که شما اشاره کردید بله در برنامهها زیاد از آن یاد میشود. پیشینه این تکرارها به قانون اساسی میرسد. متاسفانه در کشور ما فاصله زیادی تا تحقق عدالت آموزشی داریم.
وضعیت تجهیزات آموزشی در شهرها و روستاهایمان فاصله زیادی با هم دارند. در تهران شما نمیتوایند مدارس پاسداران را با مدارس شهرری مقایسه کنید، اصلاً قابل مقایسه نیستند. وضع مدارس غیردولتی هم به این صورت است نمیشود این مدارس را با مدارس دولتی مقایسه کرد. چرا، به دلیل اینکه مدارس غیردولتی ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان شهریه در هر سال تحصیلی از دانشآموز دریافت میکنند و با این هزینه ها میتوانند به راحتی خود را اداره کنند.
مدارسی هم داریم که تا ۱۲۰ میلیون تومان بابت یک سال تحصیلی از دانشآموز شهریه دریافت میکنند. مدارس غیردولتی و غیرانتفاعی با همین پولها رشد کردهاند؛ اما در مقابل مدارس دولتی روز به روز در حال ضعیف شدن هستند.
اولیای دانشآموزان برای ثبتنام مدارس غیردولتی صف میکشند، اما برای مدارس دولتی خبری نیست. آیا خانوادهها دوست دارند هزینه اضافه پرداخت کنند؟ خیر، خانواده دانشآموز میبیند سطح آموزشی در مدارس غیرانتفاعی قابل مقایسه با مدارس دولتی نیست؛ بنابراین به اجبار فرزندان خود را در مدارس غیرانتفاعی ثبت نام میکنند. البته نمیتوان به ساختار مدارس غیرانتفاعی ایراد گرفت بلکه باید به جای آن به فکر رفع مشکلات مدارس دولتی باشیم.
اکنون با مشکل کمبود معلم در آموزش و پرورش نیز مواجه هستیم. حداقل ۱۵۰ هزار معلم کم داریم. در کنار کمبود معلم، کتابهای ضعیفی هم درمدارس تدریس می شود. همه اینها به دانشآموز صدمه میزند.
به دلیل همین مشکلات آموزشی در مدارس است که مافیای آموزشی شکل میگیرد. مافیای آموزشی کتابهای کمک آموزشی را منتشر میکنند و به دانشآموز میگویند اگر شما این کتابها را خریداری کنی میتوانی سوالات امتحانات نهایی را پاسخ دهید و این باور را ترویج میکنند که کتابهای آموزش و پرورش برای پاسخ دادن به سوالات نهایی مدارس و شرکت کردن در کنکور مناسب نیستند و بیایید از ما کتاب کمک آموزشی بخرید.
اینطوری است که روز به روز مدارس دولتی ضعیف و ضعیفتر میشوند و مدارس غیردولتی و مافیای آموزشی و موسسات کمک درسی بیشتر مورد اقبال قرار میگیرند.
یعنی این موسسات یک کاری میکنند که اگر خانوادهای دانشآموزش را وارد مدارس غیرانتفاعی هم میکند باید به فکر تهیه کتابهای غیردرسی از موسسات هم باشد. سوال اینجا است که چرا در چرخه آموزش و پرورش این کتابها تولید نمیشود و چرا خارج از آموزش و پرورش این کتابها تولید میشود؟!
غیر از آموزش و پرورش، عدالت آموزشی در آموزش عالی هم نمود دارد. در آموزش عالی با نبود عدالت آموزشی مواجه هستیم. کلیات بحث عدالت آموزشی در اسناد آموزشی مثل سند تحول بینادین آمده است سندی که حدود ۱۳ سال در حال خاک خوردن هست من در اینجا نمیخواهم به کلیات بپردازم و میخواهم به مصادیق و اجرا بپردازم.
ما چقدر دانشگاه در کشور داریم؟ متاسفانه با این شیوههای آموزشی در دانشگاهها و مدارس باید نگران آینده باشیم. سهمیههای تخصیص داده شده توسط دانشگاهها ضدعدالت است تعدد مدارس در کشور ضد عدالت است چقدر مدرسه در انواع مختلف در کشور داریم مدارس سفارتخانهها، مدارس غیرانتفاعی، مدارس هیئت امنایی ...
آنا: ظاهراً هیچ کشوری به اندازه ایران این تعداد مدارس در انواع مختلف ندارد؟
امرایی: بله درست است کشورهای دیگر اینقدر مدرسه ندارند. برخی از مدارس مثل سمپاد و شاهد وجودشان منطقی است. مدارس سمپاد برای تحصیل دانشآموزان نخبه و استعدادها و مدارس شاهد برای تحصیل خانوادههای ایثارگران و شهدا است؛ بنابراین این مدارس نباید تضعیف شوند؛ اما واقعا شکلگیری برخی مدارس در ایران توجیهی ندارد.
علاوه براین کیفیت مدارس هم فاصله زیادی با هم دارند الان در خیلی از روستاهای سیستان و بلوچستان و برخی استانها یا مدرسه نداریم یا امکانات آموزشی حداقلی هم فراهم نیست. مدارس کپری در برخی از مناطق داریم شما بیایید این مدارس را با مدارس غیرانتفاعی مقایسه کنید ببینید امکاناتشان چقدر متفاوت است. لااقل بیایید بخشی از درآمد مدارس غیرانتفاعی و مدارس دیگر که درآمدهای بالایی دارند را صرف مدارس مناطق محروم کنید تا شاید عدالت آموزشی محقق شود.
در تخصیص سهمیهها هم عدالت اجرا نمیشود و سهمیهها عادلانه نیست دانشآموزان ما بعد از فراغت از تحصیل زمانی که میخواهند در کنکور شرکت کنند با انبوه سهمیهها مواجه هستند و به نوعی خودش را میبازند و نمیتواند درست تصمیم بگیرند.
آنا: آیا میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که یکی از علتهای عدم تحقق عدالت آموزشی در ایران وجود مافیای آموزشی در کشور است؟
امرایی: میخواهم یک مقداری به عقب برگردیم به اینجا که چرا ما باید اولش اینقدر بها بدهیم بعد به فکر راه چاره باشیم یعنی اول باید به این فکر کنیم و این سوال را مطرح کنیم که چرا باید در نظام آموزشی ما خلاء داشته باشیم بعد برای پُر کردن آن خلاء دنبال راه چاره باشیم.
یک مثال میزنم شاید شما چند دست کت و شلوار داشته باشید که خیلی هم مناسب و سالم هستند بنابراین به این زودیها به فکر کت و شلوار نمیفتید مگر اینکه بخواهید تنوعی بدهید. در مدارس ما خلاء کتب درسی ضعیف، کیفیت پایین آموزش، مدارس با امکانات و تجهیزات پایین داریم پس تا زمانی که وضع ما اینطوری است اولیای دانشآموزان به فکر رفع مشکلات آموزشی و درسی فرزندانشان جایی، بیرون از مدارس دولتی هستند.
یعنی حتماً ضعف در مدارس دولتی و رایگان ما وجود دارد که خانوادهها دانشآموزانشان را به مدارس پولی و غیرانتفاعی میبرند اگر خلأ نداشته باشیم اولیا چرا باید هزینه کنند برای اینکه فرزندش در مدارسی با شهریهها بالا تحصیل کند.
پس باید اول از همه خلأها برطرف شود، اگر کتاب مناسب باشد معلم به اندازه کافی در مدارس بود و معلمانی هم باشند که تحت تربیت صحیح و به روز دانشگاه فرهنگیان قرار گرفته شده باشند و مدارس هم تجهیز شد دیگر نیاز به مدارس پولی کم میشود.
شما میبینید که مدارس تهران به ندرت مشکل میز و صندلی دارند و شاید نیاز به تجهیزات دیگر داشته باشند، اما در برخی شهرها و استانها حتی صندلی مناسب برای دانشآموز وجود ندارد.مدتی پیش به کمک یکی از خیرین تعدادی صندلی و میز برای چند مدرسه در خوزستان ارسال کرده بودیم خیری که در این کار به ما کمک کرد و هزینه اینکار را تامین کرد میگفت خیلی از بچههای این مدارس به دلیل اینکه ساعتها در کلاس هستند و صندلیهای مناسبی ندارند دچار مشکل وعارضه در کمر وگردن شدند.
بخش زیادی از کمکها به نوسازی و تجهیز مدارس در حال حاضر توسط همین خیران و مردم تامین میشود اطلاع دارید که ۹۰ درصد از بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق کارکنان و معلمان میشود در واقع چیزی نمیماند که بخواهد صرف نوسازی و تجهیز مدارس و برقراری عدالت آموزشی در کشور شود.
شما میبینید که مدارس غیرانتفاعی با پول مردم اداره میشود مدارسی که در شهرستانها با کمبود امکانات مواجه هستند توسط مردم وخیرین ساخته و تجهیز میشود سوالم این است، پس شخصیت حقوقی آموزش و پرورش چکاره است؟!
آنا: وضعیت عدالت آموزشی در کشورهای دیگر چگونه است؟
امرایی: نباید مدارس ما به گونهای باشد که دانشآموزان از هم تفکیک شوند و جداسازی صورت گیرد و دانشآموزان در مدارس مختلف تحصیل کنند مگر اینکه دانشآموز نخبه و استثنایی باشد که مدارس سمپاد را در ایران داریم به جز این مدرسه نباید جداسازی داشته باشیم یعنی باید مثل اکثر کشورهای دنیا همه دانشآموزان باید در یک نوع مدرس درس بخوانند و اینکه انواع مدرسه را در کشور داشته باشیم با عدالت آموزشی مغایرت دارد.
انتهای پیام/