وجه سیاسی امام بر سایر وجوه این شخصیت استثنایی سایه انداخته است
به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، چهاردهم و پانزدهم خرداد مصادف است با روزهایی که ما آنها را با یاد و نام بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) میشناسیم. شخصیتی بینظیر که نه تنها در کشور ما بلکه در سراسر دنیا تاثیرات عمیقی گذاشت. یکی از کتابهای خوب درباره سبک زندگی حضرت امام کتاب «آن مرد بی نهایت» نوشته محمدعلی عباسی اقدم است. با این نویسنده گپ و گفتی داشتیم که در ادامه میخوانید:
ابتدا از هدف و انگیزه خود برای نوشتن کتاب «آن مرد بی نهایت» بگویید.
هدف اصلی من از نگارش این کتاب، پرداختن به زوایای پیدا و پنهان سبک زندگی و سیره عملی حضرت امام (ره) به منظور تاثیرپذری است. قصد من این است که مخاطب به شخصیت حضرت امام (ره) نزدیک شود و ویژگیها، توانمندیها و خصوصیات اخلاقی ایشان را بیشتر و بهتر بشناسد. به تعبیری، در مواجهه با این شخصیت بزرگ، احساس غریبی و ناآشنایی نکند. یعنی برایش دور از دسترس نباشد. احساس کند که شخصیت مورد علاقه ایشان قابل دسترس و در همین نزدیکی است.
برای نگارش این کتاب از چه سبک و سیاقی بهره بردهاید؟
شگرد اصلی من در نگارش کتاب «آن مرد بینهایت» استفاده از جادوی «بازنویسی» یا به قول خارجیها «پارافریز» است. تلاش بنده بر این بوده که زندگی نامه حضرت امام (ره) را با رویکرد و پرداخت جدیدی بنویسم. برای نیل به این هدف، مصر بودم که نوع «بستهبندی» و ارائه مطالب را عوض کنم. در صنعت صادرات، بستهبندی کالا خیلی مهم است. بعضیها محصولات گرانقیمت مثل زعفران را به صورت فلهای عرضه میکنند و میفروشند، اما برخی دیگر، همان محصول را با یک بستهبندی خوب و شیک ارائه میدهند و به قیمت گران میفروشند. همین بستهبندی متفاوت و جذاب، برای محصول، بازار جدید و مشتری خوب پیدا میکند. در «آن مرد بینهایت» سعی کردم شیوه عرضه و بسته بندی محصول (روایتها) را عوض کنم تا کتاب مخاطب و مشتری خود را پیدا کند. یعنی خواننده رغبت کند به کتاب نزدیک شود و ورق بزند و آن را بخواند و درباره مطالب بیاندیشد. تنها چاره این کار، استفاده از تکنیک «بازنویسی» و «ویراستاری» بود چرا که شدیداً به معجزه «بازنویسی» و خلق روایتهای نو و خوش-خوان ایمان دارم.
به جزئیات زندگی امام پرداختم
از ویژگیها و شاخصههای دیگر کتاب «آن مرد بینهایت» میگویید؟
از ویژگیهای دیگر کتاب «آن مرد بینهایت» پرهیز از کلی گویی و پرداختن به جزئیات و ریزهکاری زندگی حضرت امام (ره) است. به شخصه معتقدم که دیگر دوره کلی گویی و مفصلنویسی سپری شده و ما مجبوریم که به سمت کوتاه نویسی حرکت کنیم و بیشتر به جزئیات و ناگفتههای ریز بپردازیم. چون نسل کنونی به ویژه نسل جوان، نسل عجولی است و میخواهد خیلی زود به نتیجه برسد. به تعبیری، حوصله مفصل خوانی ندارد. کتاب «آن مرد بینهایت»، روایت محور و پر از جزئیات است. من بیشتر به جزئیاتی پرداختهام که درباره حضرت امام (ره) کمتر گفته شده و مغفول مانده است. در هر فصل از زندگی پرماجرای ایشان، جزئیات بسیار مهمی به چشم میخورد که انصافاً سازنده و درس آموز است.
یکی از این جزئیات مهم و اثرگذار زندگی حضرت امام (ره) را باز میکنید؟
به نظر من، همه جزئیات زندگی این مرد بزرگ درسآموز، زندگی ساز و اثرگذار است. هر یک از این جزئیات (روایتهای کوچک) به مثابه یک قطعه از یک جورچین بزرگی است که با قرار گرفتن در کنار هم، تصویری کلی از شخصیت آیتالله خمینی ارائه میدهد. جورچینی که در آن میتوان تصویر تمام قد حضرت امام (ره) را به تماشا نشست. یکی از جزئیات مهم زندگی امام خمینی (ره)، شباهت زندگی ایشان به مردم عادی بود. یعنی از همان روزهای اول که پا به حوزه علمیه قم گذاشت تا آخرین روزهای زندگی خود، سعی داشت که مثل مردم عادی زندگی کند و به قول معروف از زیطلبگی خارج نشود. در ایام تبعید در نجف وقتی قصاب محلهشان فهمیده بود که خادم بیت ایشان گوشت را برای آیت الله خمینی میخواهد، برای ایشان یک کیلو گوشت خوب داده بود. اما امام به محض دیدن گوشت گفته بود: «استخوان این گوشت کو؟ یک کیلو گوشت باید حداقل ۲۵۰ گرم استخوان داشته باشد. گوشت را پس بدهید و به قصاب بگویید که برای ما هم مثل مردم عادی گوشت بدهد.» البته از این مثالها زیاد است.
باز هم مورد خاصی در باره همین موضوع یعنی شیوه زیست ساده و مردمی ایشان مدنظرتان هست؟
بله. مثالها که بسیار زیاد است. به عنوان نمونه حضرت امام (ره) هنگام مراجعت از فرانسه به ایران، وقتی متوجه شدند که اعضای ستاد استقبال از ایشان قصد دارند در فرودگاه مهرآباد فرش قرمز زیرپایشان پهن کنند، به شدت مخالفت کرد و گفت: «ابداً این کارها لازم نیست. یک طلبه از ایران خارج شده و همان طلبه به ایران باز میگردد.»
پس با این حساب بسیاری از جزئیات ابعاد زندگی حضرت امام برای مردم همچنان مغفول مانده و لازم است که بیشتر از آنها گفته شود؟
بله همینطور است. حضرت امام (ره) یک چهره جامعالاطراف و چند وجهی بودند. منتهی وجه سیاسی ایشان بر سایر وجوه این شخصیت استثنایی سایه انداخته و به وجوه دیگر از جمله وجه علمی، وجه فقهی و وجه اخلاقی و عرفانی و بیش از همه به شیوه زیست و سیره عملی ایشان نور کمی تابانده شده است. به قول فرمایش مقام معظم رهبری: «واقعاً جوانان ما و خیلی از مردم ما خصوصیات اخلاقی، منشها و رفتارهای این بزرگان را نمیشناسند، (اگر) بشناسند، محبت اینها در دلشان جاگیر میشود و خیلی لازم است که این کار انجام بگیرد.»
به سالهای تبعید ایشان به نجف اشرف کمتر پرداخته شده است
به نظر شما تاکنون به کدام بخش از زندگی حضرت امام کمتر پرداخته شده است؟
یکی از فرازهای زندگی حضرت امام (ره) که در خلال این سالها کمتر از آن سخن به میان آمده، سالهای تبعید ایشان به نجف اشرف به مدت قریب به ۱۴ سال است. بنده در کتاب آن مرد بینهایت، فصل مجزایی با عنوان «آفتاب در تبعید» به این موضوع اختصاص دادهام؛ هر چند که نتوانستم حق مطلب را ادا کنم. حضور ۱۴ ساله ایشان همراه با خانواده، در یک خانه محقر اجارهای و هدایت و رهبری سالهای سخت و نفسگیر مبارزه و نیز برپایی کلاسهای درس به ویژه درس «ولایت فقیه» و «حکومت اسلامی» یکی از نقاط عطف زندگی این عالم مجاهد و مهاجر است که متاسفانه به این فراز مهم و اثر گذار کمتر پرداخته شده است.
به نظر شما که نویسنده کتاب هستید، کدام بخش از زندگی حضرت امام (ره) درخشانتر و جذابتر است؟
مطالعه و بررسی ابعاد مختلف زندگی با برکت امام خمینی (ره) نشان میدهد که همه برههها و دورههای زندگی ایشان قابل تأمل و توجه است. با این حال، به نظر من درخشانترین و برجستهترین بخش زندگی ایشان، دوره یازده ساله رهبری انقلاب اسلامی یعنی از سال ۵۷ تا سال ۶۸ است که علیرغم نوپا بودن انقلاب و همه توطئههای داخلی و خارجی توانستند کشتی انقلاب را به سلامت هدایت و راهنمایی کنند و مهمتر از همه جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران را با شجاعت و درایت مثال زدنی فرماندهی نمایند.
شما کدامیک از ویژگیها و شاخصههای حضرت امام را برجسته و مهم میدانید؟
به نظر من، یکی از ویژگیهایی که در میان ویژگیهای حضرت امام (ره) بیش از همه به چشم میخورد، بیاعتنایی ایشان به «دنیا» بود. به تعبیری، هرگز دور دنیا نچرخید و حب «دنیا» را به دلش راه نداد. امام خمینی (ره) معتقد بود: «تمام مفاسد روحانی و اخلاقی و اعمالی از حب به دنیا و غفلت از حق تعالی و آخرت است.» میگفت: «چون حب دنیا مبداء و منشاء تمام مفاسد است، بر انسان عاقل علاقهمند به سعادت خود لازم است این درخت را از دل ریشه کن کند و طریق علاج عملی آن است که معامله به ضد کند. یعنی اگر به مال و منال علاقه دارد با بسط ید و صدقات واجبه و مستحبه ریشه آن را از دل بکند... و اگر علاقه به فخر و تقدم و ریاست و استطالت دارد، اعمال ضد آن را بکند و دماغ نفس را به خاک بمالد تا اصلاح شود.»
امام سمبل و پرچمدار مبارزه با طاغوت و استکبار در جهان است
درباره جایگاه شخصیت امام خمینی (ره) در جهان معاصر هم برایمان میگویید؟
یکی از اندیشمندان درباره حضرت امام (ره) گفته است: «امام خمینی به عنوان معلم و مشعلداری بزرگ در زمان معاصر و آینده مسلمین ظاهر گردید.» این روزها در همه جای جهان به ویژه کشورهای اسلامی از امام خمینی (ره) به عنوان سمبل و پرچمدار مبارزه با طاغوت و استکبار یاد میکنند. مردی که نامش با «مقاومت» در برابر استکبار و طواغیت عالم گره خورده است. مردی که به قول آن اندیشمند روسی: «مفهوم فرهنگ فرمانبری جامعه را تغییر داد. دیوار ترس را شکست و مردم را به سوی چشمه پاک فطرت الهی هدایت کرد.»
چه قدر مردم کشور ما و در همین راستا مردم دنیا شیفته دانستن از شخصیت حضرت امام هستند؟ آیا ما توانستیم امام خمینی را آن گونه که باید به نسل جوان خود و بعد مردم دنیا معرفی کنیم؟
برای پاسخ به این سؤال خوب شما، بهتر است به گفته حسنین هیکل روزنامهنگار شهیر مصری اکتفا کنم. «درباره در مورد آیتالله خمینی بایستی بگویم که وی بزرگترین شخصیت و در عین حال ناشناخته در جهان به شمار میآید. زیرا مردم او را میشناسند و در بارهاش موضعگیری کردهاند ولی زندگی و ساختار شخصیتی او پیچیدهتر از این موضعگیری است. از این رو آیت الله خمینی یک "پدیده انسانی" بسیار پیچیده است.» به نظرم برای معرفی و شناسایی این چهره استثنایی، قدمهایی برداشته شده است، اما این قدمها در حد و اندازه این بزرگ مرد نیست. هنوز تا معرفی کامل همه وجوه درخشان این مرد خداباور فاصله زیادی داریم و امیدوارم که به همت همه علاقهمندان و شیفتگان دلسوز ایشان این مهم هر چه زودتر عملیاتی شود. به قول مقام معظم رهبری: «ای کاش همه مردم به خصوص نسل جوان کشور میتوانستند زیباییها و درخشندگیهای شخصیت امام را آن طور که خواص و نزدیکان ایشان حس و لمس کردند و دیدند، ببینند.»
انتهای پیام/