حماس و پیشنهاد روی میز/ راه رسیدن به آتشبس از قاهره میگذرد؟
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا – مریم خرمائی: میگوید «باید وارد رفح شویم» و «تاریخ آن نیز مشخص شده است». این ادعایی است که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی مطرح و بر تحقق آن با هدف «دستیابی پیروزی کامل بر حماس» پافشاری میکند.
بهمانند آنهایی که راستیآزمایی یا به قول بعضیها fact checking میکنند، در ارتباط با همین پاراگراف کوتاه میتوانیم دو سؤال مطرح کنیم:
۱. تهدید «بیبی» برای ورود به رفح همزمان با برگزاری دور جدید مذاکرات قاهره جدی است یا برای گرفتن امتیاز بیشتر از طرف مقابل است؟
۲. آیا هدف او مبنی بر ریشهکن کردن حماس محقق میشود؟
گزارشها از قاهره ضدونقیضتر از آن است که ما را سریعاً به جمعبندی برساند و باید اظهارات جستهوگریخته مقامهای وابسته به طرفهای مختلف درگیری یا حتی میانجیها را موزاییکوار مثل تکههای یک جورچین (پازل) کنار هم بچینیم تا به تصویری نسبتاً حقیقی برسیم.
مثلاً در نگاه اول، بین این ادعای روزنامه اسرائیلی «یدیعوت آحارونوت» که از «مخالفت نتانیاهو با جدیدترین نسخه آتشبس آمریکا» خبر میدهد و ابراز خوشبینی «یسرائیل کاتز» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی که میگوید «مواضع طرفین به نزدیکترین نقطه ممکن رسیده و احتمال حصول پیشرفت دیپلماتیک وجود دارد»، چیزی جز تناقض نمیبینیم.
یا همزمانی ادعای «جان کربی» سخنگوی کاخ سفید را مبنی بر اینکه «ایالات متحده امیدوار است که در اسرع وقت توافقی به دست آید» با این ادعای «رویترز» که میگوید «حماس پیشنهاد ارائهشده از سوی اسرائیل برای آتشبس را رد کرده است»، چطور میتوان توجیه کرد؟
جنس خوشبینی طرفین مذاکره با هم فرق دارد
«ماجد محمد الانصاری» سخنگوی دولت قطر هم به «بیبیسی» گفته که نسبت به پیشرفت مذاکرات در قاهره «محتاطانه خوشبین است» و از پیشنهاد جدیدی که ممکن است شکاف بین دو طرف را پر کند، دلگرم شده است.
از لحن تازهترین واکنش حماس نیز چنین احتیاطی استنباط میشود، اما به نظر نمیرسد که جنبش نیروهای مقاومت اسلامی فلسطین از پیشنهاد روی میز دلگرم شده باشد یا حتی به آن خوشبین باشد بهویژه که آنها بهرغم «ناسازگاری اسرائیل» از «مسئولیت ملی» بهعنوان اصلیترین دلیل خویشتنداری و بررسی پیشنهاد ارائهشده سخن میگویند.
اما دستکم در میانه اینهمه روایت متناقض، موضع حماس آنجا که میگوید «پس از تکمیل بررسی، میانجیگران را از پاسخ خود مطلع میکنیم» با بخشی از ادعای آمریکا همخوانی دارد.
اکنون سؤال سومی هم مطرح میشود: آیا همه این اطلاعات بهظاهر متناقض میتوانند بخشی از یک واقعیت کلی باشند که در پیوستگی با هم به انسجام و برآیند گیری میرسند؟
برای پاسخ به این سؤال، بیایید گره کور ماجرا را از ادعای بیبی مبنی بر «تعیین تاریخ برای حمله به رفح» باز کنیم. بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی میگوید «گزارش مفصلی از مذاکرات قاهره به دستش رسیده است». یسرائیل کاتز وزیر خارجه این رژیم به «پیشرفت دیپلماتیک در مذاکرات قاهره خوشبین است» و یوآو گالانت وزیر جنگ اسرائیل مدعی است «در نقطه مناسبی هستیم و آمادهایم تا با اتخاذ تصمیمات دشوار برای آزادی گروگانها هزینه بدهیم».
هر سه این آدمها بلافاصله جملههایشان را با جمعبندیهای مشابه تمام میکنند و از زبان نتانیاهو میشنویم که «برای پیروزی بر حماس نیازمند وارد شدن به رفح هستیم»؛ کاتز میگوید «اسرائیل آماده ادامه جنگ است» و گالانت هم مدعی میشود که «بهای آزادی گروگانها را میدهیم و پسازآن به نبرد باز میگردیم».
با این اوصاف، صرفنظر از آن تناقضهایی که در نگاه اول به چشم میآید، چشمانداز تلآویو این است که آتشبس موقت باشد، دائمی نشود و حمله به رفح تحقق پیدا کند تا ادعای نابودی حماس به سرانجام برسد.
بنابراین، در پاسخ به نخستین سؤالی که در ابتدای این نوشتار مطرح کردیم باید گفت که تهدید به «قریبالوقوع بودن حمله به رفح» برای گرفتن امتیاز پای میز مذاکره است، اما تهدید به «حتمی بودن حمله حتی بعد از مبادله اسرا» یک «هدف اصلی برای کابینه تلآویو» محسوب میشود.
از این چشمانداز، تناقض دوم درباره موضع حماس بهخودیخود رفع میشود. جنبش مقاومت اسلامی فلسطین گفته است که هیچ تغییری در موضع اشغالگران (اسرائیل) وجود ندارد و هنوز پیشرفتی حاصل نشده است که با توجه به اصرار طرف صهیونیست مبنی بر بازگشت به جنگ بعد از یک وقفه کوتاه کاملاً منطقی است. فراموش نکنیم که پایان دادن به جنگ، عقبنشینی نظامیان اسرائیلی از غزه، بازگشت همه غیرنظامیان به خانههای خود و رفع محاصره ۱۷ ساله برای امکان بازسازی سریع غزه از شروط اصلی حماس در میز مذاکره قاهره است.
پس اینکه حماس پیشنهاد ارائهشده از سوی اسرائیل را رد کرده به همان اندازه صحت دارد که اذعان مقاومت به بررسی طرح آتشبس در چارچوب مسئولیت ملی.
اما در اینجا جنس خوشبینی طرفین مذاکره با هم فرق دارد: خوشبینی اسرائیل برای حصول توافق بابت خریدن زمان به نفع تجدیدقوا با هدف کاستن از حجم مخالفتهای داخلی و تدارک برای حمله به رفح است. خوشبینی آمریکا بابت حصول توافق به نفع کاستن از فشارها بر کاخ سفید به دلیل چشم بستن به روی جنایت صهیونیستها است. خوشبینی قطر و مصر هم بابت زمان خریدن به نفع مردم غزه در انتظار تحولی جدید برای دور شدن از «آتشبس موقت» موردحمایت اسرائیل و نزدیک شدن به «آتشبس دائمی» موردحمایت حماس است.
حماس یعنی «مقاومت» و این مقاومت به ازای هر یک نفری که در غزه میمیرد، تکثیر میشود
موضع حماس که بهرغم مخالفت اولیه حاضر به بررسی پیشنهاد روی میز شده است هم جای خوشبینی دارد مبنی بر اینکه بههرحال جا برای چانهزنی وجود دارد و مقاومت باید از اضطرار طرفها به نفع گرفتن امتیاز حداکثری استفاده کند.
اکنونکه جواب سؤالهای اول و سوم را دادیم، بیاید دورنمای حمله اسرائیل به رفح را هم بررسی کنیم: آنگونه که بیبیسی میگوید در سهماهه چهارم سال ۲۰۲۳، حمایت از حماس از ۲۲ درصد به ۴۳ درصد رسید حالآنکه این رقم برای جنبش فتح که سکولارتر است فقط ۱۷ درصد ارزیابی میشود.
۷۲ درصد از مردم فلسطین با حمله روز ۷ اکتبر حماس به اسرائیل موافقاند و ۶۳ درصد مبارزه مسلحانه را تنها راه مقابله با ظلم میدانند.
در یک عبارت، حماس نه یک جنبش نظامی و نه حتی یک جنبش سیاسی است، بلکه یک ایدئولوژی است که حتی در صورت اشغال رفح از سوی صهیونیستها هم ریشهکن نمیشود.
قبلاً هم گفته بودم برای مردمی که امنیت را در مرگ میبینند، حماس یعنی «مقاومت» و این مقاومت به ازای هر یک نفری که در غزه میمیرد، تکثیر میشود. بیش از ۳۳ هزار نفر در غزه به کام مرگ فرستاده شدهاند و رفاهی که آمریکا و اسرائیل برای آینده غزه منهای حماس وعده دادهاند آنقدر دلچسب نیست که کودکان بهجامانده از این شهدا را از انتقام خون عزیزانشان منصرف کند.
با این اوصاف، چرا نتانیاهو اینهمه برای حمله به رفح اصرار میکند؟
جواب روشن است: هرگونه آتشبس دائم و توقف جنگ به معنای پایان کار بیبی است. بقای نتانیاهو که به دلیل شکاف امنیتی ۷ اکتبر، ناکامی در بازگرداندن اسرای صهیونیست و تحمیل اتهام نسلکشی به اسرائیل با انتقادهای شدید داخلی و بینالمللی مواجه است، در گرو ادامه این جنگ خانمانسوز است.
انتهای پیام/