گزارش میدانی از تخریب بافتهای تاریخی مشهد/ شهرداری در نقش مشاور املاک!
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه قانون در گزارشی به این موضوع پرداخت و نوشت: مشهد شهر «ترین»هاست؛مقدسترین، بزرگترین، عجیبترین و هزار عنوان«ترین»دیگر که این شهر در سالهای اخیر به خود اختصاص داده و در کشور به آن شناخته میشود. شهری که قرار است سال 2017 به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام میزبان گردشگران و مهمانهایی باشد که به مقدسترین شهر کشور در دل خراسان رضوی بیایند ومبهوت تاریخ، فرهنگ و تمدن کهن این نگین مقدس ایران زمین شوند.
شهری که میخواهد در مصاف سایر شهرهای زیارتی جهان اسلام شکوه تمدن و قدمت خود را به رخ جهانیان بکشد و به سایر همنوعان فخر فرهنگ بفروشد.حال سوال اساسیای که مطرح می شود این است که قرار است مهمانان سال 2017 مشهد با چه چهرهای از این شهر مقدس مواجه شوند؟
مشهد فارغ از بحث زیارتی خود و وجود بارگاه مقدس امام رضا(ع) قرار است با کدام چهره سیاحتی خود برای زائران وگردشگرانی که بعضا از کشورهایی میآیند که خود قطب گردشگری محسوب میشوند خاطره آفرینی کند و در اذهان ماندگار شود؟ هتلها،مراکز خرید یا نمایندگی مارکهای معروف تجاری دنیا در جوار حریم امن و مقدس رضوی برگ برنده مشهد برای پیشیگرفتن از سایر رقبای خود در جهان اسلام خواهد بود یا بافت تاریخی و بکری که گرداگرد حریم مقدس رضوی شکل گرفته و سالیان دراز چون رکابی پیرامون نگین بارگاه مقدس امام رضا قرار گرفته است.
بافتی که با کوچه پسکوچهها، رواقها و ورودیهای مختلف زائر را آماده به جا آوردن اعمال زیارت میکرده و از نظر روحی و معنوی پیش زمینههای ورود او به قطعهای از بهشت زمینی را ایجاد میکرده است.زائر که پایش را در یکی از این خیابان ها میگذاشته با مردمی رو به رو میشده که ذکر روی لبشان یا «امام رضا(ع)» بوده و هرازچند گاهی هم دست به روی سینه به احترام وجود مبارکش قامتشان را خم می کردند و سلامی از روی خضوع و ارادت روانه بارگاه مقدسش میکردند. عطر ادویه و دارچین و زعفران در مشام زائر پر میشده و با عبور از راه باریکههایی با مغازههایی که هرکدام تسبیحی،سجاده یا چادری بر ای فروش مقابل دکان خود چیده بودند از نظر روحی و معنوی آماده قدم گذاشتن در حرم هشتمین اختر تابناک آسمان ولایت میشده.برای اقامت چند روزی در خانه مجاوری ساکن میشده و برای آشنایی مهمان با صاحبخانهای که به عشقش کیلومترها مسافت را پیموده چه کسی بهتر از مجاور که برایش از شرف حضور در حرم بگوید، با رسوم آشنایش کند، به او آداب زیارت بیاموزد و برای قرص کردن دل زائری که به عشق میزبانش ساعتها یا حتی روزها در سفر بوده از قدرت معجزه بگوید، دلش را آرام کندو در آخر هم نباتی زعفرانی در چای مسافر بیندازد، دستش بدهد و گرد سفر را از شانههایش بتکاند تا مسافر بی دل و عاشق آمادهتر از آنچه هست به دیدار معشوق خود برود.امروزه اما به جای تمام خانههای تاریخی و بافت قدیمی و کهنسالی که طی تاریخ بهترین میزبانان مسافران امام رضا (ع) بودهاند هتلها و آسمانخراشهایی کاشته شدهاند که هزینه یک شب اقامت در آنها معادل با بودجه کل سفر چند روزه خانوادهای با سطح در آمد معمولی است که همیشه اولین انتخابش برای سفر، بارگاه مقدس امام رضا(ع) بوده و به جای بازارها و دکانهای کوچک محلی مجتمعهای تجاری پدید آمدهاند که با نگاه به ویترین مغازههایشان متوجه نمیشوید که در مقدسترین شهر ایران قدم میزنید یا در یکی از شهرهای توریستی-تجاری حاشیه خلیج فارس.
هویتی که نادیده گرفته میشود
ساعت حوالی 11صبح یکی از روزهای اردیبهشتماه است. آفتاب تندو تیز مشهد براق میتابد. خیابان «رازفر» یکی از معابر اصلی در بافت تاریخی مشهد است، سمت راست خیابان ساختمانی با بدنه شیشهای سر به آسمان کشیده و آنقدر بالا رفته که امتداد نگاه برای دیدن قامتش کفاف نمی دهدو سردرش نوشته
«هتل ...». چند ساختمان و مرکز تجاری دیگر هم در خیابانی سر از زمین بیرون آورده که یکی از مهم ترین خیابان های تاریخی شهر محسوب میشود.کافیاست تنها چند قدم از هتل ها و ساختمانهای جدید دور شوید تا صدای کمنوای بافت تاریخی مشهد را بشنوید.
کوچه خلوت است و هر ازگاهی ماشینی به سختی از میان تنگناهای بافت عبور میکند و خودش را به یکی از ساختمانهای جدید اول خیابان یا معابر اصلی شهر میرساند.از یک سرطاق تاریخی و آبانباری که هنوز ثبت میراث نشدهاند که بگذرید به پارکینگ عمومی خیابان میرسید.کافی است کمی کنجکاو باشید و از میان شکاف در،نگاهی به داخل بیندازید. دیوارهای قدیمی،آجرفرشهای کف،کاشیکاریهای باقی مانده روی دیوار و کاجهای کهنسالی که قطرشان خبر از عمرطول ودرازشان میدهند همه گواه این است که اینجا خانهای ارزشمند از بافت تاریخی شهر است که حالا تبدیل به پارکینگ عمومی شده.از چند دالان که بگذرید باد خنکی که از کوچه مسقف سمت چپ خیابان به صورتتان می خورد شما را متوجه یکی از با ارزشترین کوچههای تاریخی مسقف کشور می کند که حالا بیتوجهی مسئولان دست به دست بیرحمی زمان داده و دیوارههای آن را فرو ریخته.«خانه پاکستانیها» متعلق به سال 1262 قمری، بنای دیگریاست که وقتی تنها چندقدم بیشتر از کوچه دور شدهاید و هنوز اثرات خنک کوچه مسقف، تحمل آفتاب تیز خراسان را برایتان آسانتر کرده ، مقابل چشمانتان نمایان میشود اما گویی قامت این بنا در قبال بیرحمیهایی که به آنها شده تاب مقاومت نیاورده و دیوارههای طبله کرده نشان از بیرحمی و جفایی دارد که به آن شده.کافیاست تنها در همین مسیر حرکت کنید تا با دهها اثر تاریخی مواجه شوید که بی آنکه حفاظت یا حراست شوند مورد تعرض قرار گرفته و یکی یکی از بین میروند.هشتیهای خراب شده،پنجرههایی که آجرچینی شده،سقفهایی که ریخته، دیوارهایی که آجرهایشان کنده شده، کاشیکاریهای شکسته، تیرهای چوبی ضربه دیده و ... اینها تمام آن چیزی است که با کمی قدم زدن در یکی از بافتهای تاریخی مشهد با آن مواجه خواهید شد. کوچه را که به انتها برسانید و از چند دالان و معبر که عبور کنید به خیابانی میرسید که جز چند خانه قدیمی و راهی که به زمین خالی پهناوری منتهی میشود چیز دیگری نمیبینید.ساعت حوالی 12 است .
از مقابل چند خرابه میگذرم و حالاتمام آنچه در قاب دید قرار گرفته چند خانه قدیمی است و یک بقالی.دو پیرمرد در سایه درخت توت مقابل مغازه نشستهاند که چروک صورت و پینه دستهایشان حکایت از روزگار سختی دارد که بر آنها گذشته.حاج مرتضی، صاحب مغازه است که سنش از 70 عبور کرده. کلاه سبز رنگی بر سر دارد و جلیقه و شلواری خاکی رنگی برتن. از او در مورد
ساخت و سازهای جدید میپرسم، از خانههایی که تخریب و برجها و پاساژهایی که جایگزین میشوند. میپرسم که آیا اهالی محل به این ساختها راضیاند یا هنوز دل در گروی هویت تاریخی این بافت دارند؟ جواب حاج مرتضی خیلی چیزها را مشخص می کند او میگوید که نه او نه دیگر ساکنان قدیمی این بافتها راضی به ترک محل قدیمی خود نیستند اما شرایطی برای او و سایر ساکنان بهوجود می آید که عملا حق انتخاب را از آنها گرفته و آنها را روانه یکی از ساختمانهای جدید ساخت و بیهویتی می کند که آقا مرتضی به آنها میگوید«قوطی کبریت». پیرمردی که عمری در ساختمان حیاط داری زندگی کرده که مزین به عطر شمعدانی بوده،خانهای که پیرمرد برای سلام دادن به امامش کافی بوده دست برسینه بگذارد و در حیاط کاشی دارش بایستد که نه ساختمان بیقواره سیمانیای و نه غول بتنی دیگری در مقابلش ایستاده باشند که سوی چشم پیرمرد کفاف دیدن حرم مطهر را به او ندهد. از مقابل مغازه کوچک حاج مرتضی که بگذرید به زمین بایر فراخی میرسید که کفپوشش آسفالت شده و دیوارههای کاشیکاری شده حریمش که هریک نشان ازخانهای با هویت تاریخی میدهد که خراب شده اند و جز همین طاقچهها اثر دیگری از آنها باقی نمانده. این تنها حال و روز یکی از خیابان ها و قطاعهای تاریخی مشهد است. دهها محله تاریخی در بافت قدیمی مشهد قرار گرفتهاند و این روزها یکی یکی اسیر چنگال لودرها و بولدوزرهایی میشوند که به همه چیز فکر میکنند جز حفظ هویت تاریخی مشهد.
شهر در آستانه تغییر
تغییر و دگرگونی ، فقط حکایت این روزهای مشهد نیست . توسعه و تغییرات در این شهر از دوره قاجار و بهخصوص پهلوی آغاز شده و در 25سال اخیر به صورت گستردهتری ادامه پیدا کرده است.معماران، شهرسازان، پژوهشگران و همه علاقهمندان به پایتخت معنوی ایران درسالهای اخیر در پی یافتن راهی هستند که بتوانند جلوی این توسعه ناموزون را بگیرند. توسعه نامتوازنی که بیش از کالبد فیزیکی و منظری، فرهنگ و هویت شهر را نشانه گرفته و در حال نابود کردن آن است. جواد خدایی، معاونت پژوهشی پژوهشکده ثامن درخصوص طرح نوسازی بافتهای اطراف حرم میگوید:«طرح بازسازی پیرامون حرم که در 20 سال اخیر در حال اجراست در یک بافت 360 هکتاری مداخله کرده است. در هیچ جای دنیا رویکرد توسعه و مداخلات شهری اینقدر قیم مآبانه نیست. با این رویکرد قیم مآبانه مدیران شهری به خود اجازه میدهند به عنوان طراح یا مشاور یا مدیر خطی روی نقشه شهر بکشند بدون اینکه به مردم و زندگیای که در زیر این خط درحال جریان است فکر کنند». آنچه امروز بیش از سایر ابعاد این نوسازی اتفاق افتاده این است که این روزها ما نه تنها در خیابانهای شهر حرم امام رضا را نمیبینیم بدتر اینکه بهواسطه حضور این غولهای تجاری و ساختمانی حضور امام رضا را در شهرحس نمی کنیم و این اتفاقاتی است که تامل در آن بیش از هرچیز دیگری ضرورت تحول در این طرحها را نمایان میسازد.
بافتی فاقد عناصر تاریخی
ساسان نوروزی، پژوهشگر میراث فرهنگی نیز در این باره میگوید:« اگر تلقی ما از بافت تک بنا باشد و شما به کالبد و عناصر تاریخی فکر کنید درصد بالایی از بافت فاقد عناصر تاریخی است. وقتی در مورد بافت تاریخی صحبت میکنیم اگر منظور ما یک بافت بی روح بدون جمعیت بدون حضور انسان بدون فرهنگ وعناصر فرهنگی است بله بافت از این نظر آسیب جدی دیده است. اما اگر در مناسبتهای خاص مثل نیمه شعبان به بافت تاریخی برویم متوجه میشویم که بافت هنوز به اعتبار مردم، آداب و رسوم، فرهنگ و اعتقادی که به حضرت رضا دارند زنده است». به گفته این پژوهشگر میراث فرهنگی در این راه باید به دو نکته توجه کند؛ یکی اینکه باید کمک کرد بافت به لحاظ فرهنگی خودش را بازیابی کند و دیگر اینکه الگوها به سمت رفتارهای غیر بومی حرکت نکند یعنی یک برنامهریزی فرهنگ مدار داشته باشد نه برنامه ریزی براساس ساخت وساز.
شهرداری مشهد کار مشاور املاک را انجام میدهد
جواد عرفانیان جم، معمار و مشاور معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی، به جای پاسخ دادن در خصوص آنچه بر سر بافت تاریخی مشهد آمده خود نیز در مقام پرسشگر قرار گرفته و از مسئولان امر سوال دارد که «شهرداری اساسا جلوی چه کاری را میگیرد؟» و میگوید: «به شما قول میدهم بزرگترین فاجعه اجتماعی در ایران در مشهد رخ خواهد داد. بیشترین حجم بزهکاریها در 30 ، 40 سال آینده در مشهد و در پیرامون حرم امام رضا اتفاق خواهد افتاد. به شما قول میدهم بیش از 70 درصد ظرفیت این بافت که به هتل تبدیل میشود استفاده نخواهد شد چون ناامن است.
از شهرداری باید پرسید که بر اساس کدام مدل اقتصادی، کدام مدل برنامه ریزی شهری و کدام مدل ریاضی سطح اشغال 90 درصد برای زمینهای بافت پیرامون حرم در نظر گرفتهاند. مدل طبقاتیشان براساس کدام مدل برنامه ریزی شهری اتفاق افتاده است؟ جواب تمام این سوالات فقط یک چیز است: پول!»او در ادامه سخنانش با مخاطب قرار دادن شورای شهر اظهار داشت: براساس کدام مدل و استنتاج، ما خانه کسانی را که سالها زائران حضرت امام رضا را در خانههای خود جا داده بودند خراب میکنیم و به جای آن برج و هتل میسازیم.
شورای شهر باید جواب بدهد که تحلیلو مطالعاتشان در این قضیه چه بوده است. این اتفاقات نتیجه تصمیم گیری پشت درهای بسته است .عرفانیان با اظهار تاسف برای از بین رفتن تاریخ و گذشته شهر مشهد گفت: چه عاملی باعث شد ایرانیهایی که پایشان را جلوی بزرگترشان دراز نمیکردند، بناهایی با ارتفاع بیشتر از حرم امام رضا (ع) بسازند. الان مشهدیها در شهر کجا میتوانند گذشته و تاریخشان را بیابند؟ مجریان شهری باید پاسخ بدهند که مدل فرهنگی شان برای مشهد در آینده چیست؟ میدان شهدا مهمترین لکه تاریخی مشهد حذف شده و به جای آن سالن شورای شهر ساخته شده است. او در پاسخ به این سوال که آیا این وضعیت هویتی که بر سر مشهد آمده در هیات دولت مطرح شده یا خیر ، گفت :« وقتی شخص مقام معظم رهبری در جریان این ساختوسازها هستند و برای بهبود این روند نامه نوشته اند و نکاتی را متذکر شدهاند مگر میشود مسئولان از آنچه بر سر مشهد آمده بی خبر باشند؟!»
سال 94 بودجه میراث مشهد صفر بوده است
وفا ثابتی، مسئول پایگاه میراث فرهنگی بافت پیرامون حرم مطهر،در مورد وضعیت بافت تاریخی پیرامون حرم میگوید: «در بافت مرکزی مشهد جریان زندگی براساس زیارت بوده یعنی مجاور و زائر در تعامل باهم به صورت مستمر و مداوم فعالیت داشتند اما درسالهای اخیر این توازن بههم ریخته است. نتیجه طرحی که 20 سال از زمان اجرای آن میگذرد این است که باعث عدم تعادل و توازن در تمام صورتهای زندگی و فضای کالبدی و مسائل اجتماعی این محدوده شده است. به صورتیکه حضور زائر را بهقدری بالا برد که حضور مجاور را به مخاطره انداخت و موجب شد ساکنان مجبور به خالی کردن بافت شدندو این مسئله بافت پیرامون حرم را ناامن کرد.در بافت پیرامون حرم، 10 اثر داخل مجموعه حرم هست که ثبت شدهاند. 40 اثر در بافت پیرامونی بود که تا کنون 10 اثر با وجود اینکه در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده بودند تخریب شدند و 30 اثر دیگر به صورت تک بنا دربافت پراکندهاند. ثابتی در حالی صحبت از کمبود بودجه میکند که یکی از نهادهای پرقدرت و ثروتمند کشور در مشهد قرار دارد.آستان قدس رضوی، نهادی است که به نظر میرسد میراث با کمی درایت و مدیریت می توانست آن را مجاب کند که در بحث مرمت و احیای بافت تاریخی مشهد سرمایهگذاری کند و مدلی از آنچه در شیراز و اصفهان ویزد و سایر نقاط کشور به نام طرح اقامتگاه بومگردی اجرا میشد در مشهد مقدس نیز راهاندازی شود
به این ترتیب که خانههای تاریخی مرمت و سپس به عنوان هتل در اختیار گردشگرانی قرار گیرد که مشهد برایشان علاوه بر جنبه زیارتی بعد تاریخی نیز دارد. ثابتی که تمایل چندانی به پاسخ دادن به این سوال نداشت گفت قرار است در جلساتی با تولیت جدید این پیشنهادات ارائه شود. او در خصوص اینکه این طرح متعلق به حدود 25 سال قبل است آیا تا به حال مذاکراتی با آستان قدس نشده بوده؟ گفت:« من اطلاعی ندارم!»
انتهای پیام/