دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آنا از نتایج یک پژوهش گزارش می‌دهد؛

نحوه مواجهه سینمای ایران با بحران‌های محیط‌زیست

نحوه مواجهه سینمای ایران با بحران‌های محیط‌زیست
نتایج یک پژوهش نشان می‌دهد که سینمای ایران در مواجهه با بحران‌ها و چالش‌های زیست‌محیطی در وضعیت و سطح مطلوب و قابل قبولی قرار ندارد؛ چراکه تناسب کمی و کیفی به ویژه در زمینه سینمای روایی و چالش‌های زیست محیطی کشـور دیده نمی‌شود و چرایی این موضوع، نیاز بـه تأمل و تحلیل دارد.
کد خبر : 885437

به گزارش خبرنگار گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مسائل و بحران‌های گوناگون زیست محیطی در ایران در دهۀ ١٣٩٠ به دلایل گوناگون طبیعی و نیز چالش‌های ناشی از سیاست‌گذاری فاقـد رویکرد توسعۀ پایـدار و بلندمدت در برخی حوزه‌ها شدت یافت. از این رو ایران با مشکلات و مسائل زیست‌محیطی متعددی مواجه است که رفع یا کاهش شدت آن‌ها نیازمند نقش‌آفرینی نهادهای گوناگونی از جمله سینماست.

گفتمان محیط زیست از اویل دهه هشتاد در ایران شکل گرفت و در دهه 90 گسترش یافت. ایران طی دهه اخیر در عموم فصل‌های سال دچار بحران‌های مختلف زیست محیطی بوده است. تابستان‌ها از کمبود آب، ریزگردها و آتش سوزی جنگل‌ها در امان نیست، سیلاب‌های فصلی در بهار و زمستان‌ها هم که آلودگی هوا به اوج خودش می‌رسد. به طور کلی زمین در حال گرم شدن است و صنعتی شدن و نگاه ابزاری مبتنی بر رویکردهای مدرنیته، محیط زیست را با چالش‌های فراوانی روبه‌رو کرده است. 

نقش اساسی سینما در مواجهۀ با بحران‌ها و چالش‌های زیست‌محیطی

حـوزه فرهنگ و هنر کشور ضمن اینکه خود بخشی از کلیت جامعه را تشکیل می‌دهد و از مشکلات و بحران‌ها آسیب‌های فراوانی را متحمل شده است؛ اما در مواجهه با مسائل یادشده، بخشی از راه حل است و نمی‌توان جایگاه و نقش اساسی آن را نادیـده گرفت. با وجود این، به نظر می‌رسد سینمای ایران در مواجهۀ با بحران‌ها و چالش‌های زیست‌محیطی در وضعیت و سطح مطلوب و قابل قبولی قرار ندارد؛ چراکه تناسب کمی و کیفی به ویژه در زمینۀ سینمای روایی و چالش‌های زیست محیطی کشـور دیده نمی‌شود و چرایی این موضوع، نیاز بـه تأمل و تحلیل دارد.

با توجه به آشکارشدن برخی از ابعاد و پیامد‌های مشکلات، مسائل و بحران‌های مختلف زیست‌محیطی جاری در ایران، همچون آلودگی هوا در شهر‌های صنعتی، ریزگرد‌ها در مناطق غربی کشور، سیلاب‌های فصلی، مسائل ناشی از پسماندها، فرسایش روزافزون خاک، خشکسالی‌های دوره‌ای در برخی نقاط مرکزی و جنوب شرقی کشـور، جنگل‌زدایی، بیابان‌زایی و مسائلی با پیامد‌های مشابه، می‌توان از هنر‐رسانۀ سینما برای تقویت حساسیت و آگاهی مردم و سیاستگذاران در قبال محیط زیست بهره گرفت. 

مجله مطالعات هنر که ذیل پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر می‌شود، پژوهشی در این باره منتشر کرده با عنوان بایسته‌ها و اقتضائات مواجهۀ سینمای ایران با محیط زیست توسط عبدالله بیچرانلو (استادیار دانشگاه تهران) که در ادامه چکیده‌ای از آن ارائه می‌شود.

چگونگی مواجهه سینمای ایران با مسائل زیست‌محیطی کشور

هدف از این پژوهش، تبیین چگونگی مواجهۀ سینمای ایران با مسائل و مشکلات زیست‌محیطی کشور است. از این رو به دنبال پاسخ گویی به این سؤال‌ها است؛ با توجه به مسائل گوناگون زیست محیطی در ایران، به منظور این که سینما نقش مؤثرتری در خصوص حفاظت از محیط زیست در ایران داشته باشد، چه مسائلی در اولویت قرار دارند و پرداختن به آنها چه الزاماتی دارد؟ 

به منظور حساس‌تر شدن مردم و سیاست گذاران، سینمای روایی، زمینه و فضای مناسب‌تری برای پرداختن به موضوعات و مسائل زیست محیطی دارد یا سینمای مستند؟ چرا؟

پرسش‌های پژوهش، عبارتند از: «مهم‌ترین مسائل زیست‌محیطی ایران کدامند و الزامات مواجهۀ سینما با آنها چیست؟» و «به‌منظور حساس‌تر شدن مردم یا سیاست‌گذاران به مسائل زیست‌محیطی، سینمای روایی، زمینه و فضای مناسب‌تری برای پرداختن به موضوعات و مسائل زیست‌محیطی دارد یا سینمای مستند؟».

تحقیق در رویکرد نظری، به برساخت‌گرایی اجتماعی، متکی است. برساخت‌گرایی اجتماعی، نقش عوامل طبیعی و محیط زیستی را انکار نمی‌کند، بلکه تأکید می‌کند که میزان و نحوۀ این تأثیر، بستگی به برساخت انسان دارد.

به‌منظور دستیابی به دریافتی تحلیلی از نوع مواجهۀ سینما با این مسائل، مصاحبه‌های عمیق نیمه‌ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان دارای رویکردهای نظری و تخصصی مختلف صورت گرفته است.

با تحلیل داده‌های حاصل از مصاحبه‌ها، 15 مضمون محوری استخراج شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد دستیابی به زیبایی‌شناسی محیط زیست و نیز احتراز از رویکرد سفارشی به محیط زیست (در برابر رویکرد جوششی) از مهم‌ترین الزامات سینما برای مواجهه با مسائل زیست‌محیطی است.

در ادامه بخشی از نتایج و پیشنهادهای این پژوهش ارائه می‌شود.

توجه به زیبایی شناسی محیط زیست

اکوسینما به مثابه سینمای متمرکز بر محیط زیست که به برساخت گفتمان زیست محیطی در ایران می‌پردازد، در این پژوهش مورد توجه بوده است. بر اساس تحلیل دیدگاه‌های خبرگان حوزه‌های گوناگون مرتبط با سینما و محیط زیســت (اعم از هنرمندان و مستندسازان. پژوهشگران، اساتید دانشگاه و منتقدان سینما)، مهم‌ترین مسائل محیط زیست در ایران با برخی عناصر اساسی حیات انسانی همچون آب، خاک، هوا، انرژی و تنوع زیستی مربوط‌ هستند.

از این رو چه در سینمای داستانی (روایتی) و چـه سینمای مستند ضروری است به اقتضای ماهیت این قالب‌های فیلم سازی به مسائل مذکور پرداخته شود.

به نظر می‌رسد فیلم سازی متمرکـز بر محیط زیست، باید از زیبایی شناسی ویـژە محیط زیست برخوردار باشد تا بتواند در جلب توجـه مخاطبان مؤثر باشد، در غیر این صورت تأثیرگذاری اجتماعی لازم را نخواهد داشت.

طی سال‌های اخیر در جشنواره‌های مختلفی بحث سینمای اقلیم مطرح بوده است؛ اما آثاری که اسمشان با این عنوان سر زبان‌ها افتاده است فاقد زیبایی شناسی محیط‌زیستی بوده‌اند. اینکه در پس‌زمینه قصه فیلم، دریا یا جنگل قرار بگیرد به معنای اقلیم گرایی نیست، در این نوع آثار محیط‌زیست به جای پس‌زمینه (بگراند)، باید در مرکز اصلی فیلم قرار گیرد تا بتواند در مداخله مستقیم، به پیش بردن قصه کمک کند.

نحوه مواجهه سینمای ایران با بحران‌های محیط‌زیست

یکی از آثار شاخص سینمای داستانی سال‌های اخیر فیلمی است با عنوان «برف آخر» که جوایزی را هم در جشنواره فیلم فجر دریافت کرده است. اثری که هم از منظر زیبایی شناسی بصری، هم جغرافیای فیلم و هم محوریت اصلی قصه فیلم به موضوعات محیط زیستی گره خورده است. 

رویکرد شناختی به محیط زیست

عـلاوه بـر زیبایی‌شناسی محیط زیست، فلسفه و جامعه شناسی محیط  زیست یا به طــور کلی حوزۀ اندیشه‌ای محیط زیســت و نقش جامعۀ فکری در خط دهی بـه سـینماگران، عنصـر اساسی و حیاتی دیگری است که فقدان پویایی‌های کافی و مطلوب در این زمینه در جامعۀ ایران، یعنی نبود پارادایم کلان اندیشه‌ای جهت دهنده کـه سینماگران بتوانند از رویکرد‌های نظری و اندیشه‌ای برآمده از آن، تغذیه فکری داشته باشند، مسئلۀ بسیار تعیین کننده‌ای است کـه در وضعیت و نگاه کنونی سـینمای ایران به محیط زیست و مسـائل آن مؤثر افتاده است.

نتیجۀ فقدان چنین پارادایمی، بروز بحران تشخیص و حل مسئله، به مثابه بزرگترین بحران جامعه بوده که منجر بـه فقدان تشخیص مسائل اصلی و اساسی جامعۀ ایران، از جمله در حوزۀ محیط زیست، در میان سینماگران ایرانی شده است.

محیط زیست برآمده از زیست جهان هنرمند

در پرداختن بـه محیط زیست در سینما، هیچ گونه محدودیت ژانری نمی‌توان قائل شد؛ چـراکـه موضوع محیط زیست، بسیار گسترده و درآمیخته بـا عرصه‌های گوناگون زندگی انسـان است، از این رو در هر ژانری امکان پرداختن بـه آن وجود دارد؛ اما چه در سینمای داستانی و چه در سینمای مستند، جوششی بودن موضوع و مضمون فیلم (منظور بیشتر دور بودن از وضعیت سفارشی کار کردن است) از اهمیت فراوانی برخوردار است.

چنانچه موضوعی زیست محیطی به نحوی برآمده از زیست جهان هنرمند و جامعۀ او بـوده و در وجـود او انعکاس یافته باشد (به دغدغۀ خود سـینماگر تبدیل شـده باشد) و بیان زیبایی شناختی مناسبی پیدا کند، به طور حتم در میان مخاطبان نیز با اقبال مواجه خواهد شد.

علاوه بر مراحل پیش تولید و تولید فیلم در خصوص محیط زیست، نقش مراحل پساتولید، اعم از نمایش و بازاریابی اجتماعی و نیز تلاش برای جلب توجه سیاست گذاران و نخبگان فکری و فرهنگی جامعه به موضوع و مسئلۀ مورد توجه در یک فیلم (داستانی یا مستند) در میزان اثربخشی سینمای زیست محیطی، تعیین کننده است و ضرورت دارد در هرگونه سیاستگذاری و برنامه ریزی در زمینۀ این نوع سینما در نظر گرفته شود.

گسترش و تقویت پژوهش‌های میان رشته‌ای در سینمای محیط زیستی

در تحلیل آخر عبدالله بیچرانلو در جمع‌بندی این پژوهش می‌نویسد: به نظر می‌رسد تأسیس رشته‌های دانشگاهی متمرکز بر زیبایی شناسی محیط زیست و جامعه شناسی محیط زیست، یکی از اولویت‌ها و ضرورت‌هایی است که می‌تواند در بلندمدت زمینـۀ ورود دقیق‌تر سینمای ایران به مسائل و موضوعات زیست محیطی را فراهم کند. همچنین گسترش و تقویت پژوهش‌های میان رشته‌ای در خصوص هنر و محیط زیست و به صورت خاص، سینما و محیط زیست، ضرورت دارد. در صورت مشارکت مؤسسات پژوهشی و پژوهشگاه‌ها (اعم از علوم فنی و مهندسی، علوم انسانی و هنری) به همکاری با فیلم سازان، به ویژه مستندسازان که نیاز به نتایج مطالعات و پژوهش‌های آن‌ها دارند، فیلم‌سـازی زیست محیطی، به مسائل اساسی زیست محیطی کشور خواهد پرداخت و در پرداختن به این مسائل، از سطحی گرایی و سـطحی نگری احتراز خواهد شد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب